ممنون[golrooz]
نمایش نسخه قابل چاپ
ممنون[golrooz]
صفحه 18 از قرآن کریم شامل آیات 194 تا 203 سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَيٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَيٰ عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ(194)
اين ماه حرام در برابر آن ماه حرام است و [هتك] حرمتها قصاص دارد پس هر كس بر شما تعدي كرد همان گونه كه بر شما تعدي كرده بر او تعدي كنيد و از خدا پروا بداريد و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است(194)
وَأَنفِقُوا۟ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا۟ بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ(195)
و در راه خدا انفاق كنيد و خود را با دست خود به هلاكت ميفكنيد و نيكي كنيد كه خدا نيكوكاران را دوست مي دارد(195)
وَأَتِمُّوا۟ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا۟ رُءُوسَكُمْ حَتَّيٰ يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِۦٓ أَذًي مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَآ أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(196)
و براي خدا حج و عمره را به پايان رسانيد و اگر [به علت موانعي] بازداشته شديد آنچه از قرباني ميسر است [قرباني كنيد] و تا قرباني به قربانگاه نرسيده سر خود را متراشيد و هر كس از شما بيمار باشد يا در سر ناراحتيي داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به كفاره [آن بايد] روزه اي بدارد يا صدقه اي دهد يا قربانيي بكند و چون ايمني يافتيد پس هر كس از [اعمال] عمره به حج پرداخت [بايد] آنچه از قرباني ميسر است [قرباني كند] و آن كس كه [قرباني] نيافت [بايد] در هنگام حج سه روز روزه [بدارد] و چون برگشتيد هفت [روز ديگر روزه بداريد] اين ده [روز] تمام است اين [حج تمتع] براي كسي است كه اهل مسجد الحرام [=مكه] نباشد و از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است(196)
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَٰتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا۟ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا۟ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَيٰ وَاتَّقُونِ يَٰٓأُو۟لِي الْأَلْبَٰبِ(197)
حج در ماههاي معيني است پس هر كس در اين [ماه]ها حج را [برخود] واجب گرداند [بداند كه] در اثناي حج همبستري و گناه و جدال [روا] نيست و هر كار نيكي انجام مي دهيد خدا آن را مي داند و براي خود توشه برگيريد كه در حقيقت بهترين توشه پرهيزگاري است و اي خردمندان از من پروا كنيد(197)
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا۟ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَآ أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَٰتٍ فَاذْكُرُوا۟ اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَيٰكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّينَ(198)
بر شما گناهي نيست كه [در سفر حج] از فضل پروردگارتان [روزي خويش] بجوييد پس چون از عرفات كوچ نموديد خدا را در مشعر الحرام ياد كنيد و يادش كنيد كه شما را كه پيشتر از بيراهان بوديد فرا راه آورد(198)
ثُمَّ أَفِيضُوا۟ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا۟ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(199)
پس از همان جا كه [انبوه] مردم روانه مي شوند شما نيز روانه شويد و از خداوند آمرزش خواهيد كه خدا آمرزنده مهربان است(199)
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَٰسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا۟ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ ءَابَآءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْءَاخِرَةِ مِنْ خَلَٰقٍ(200)
و چون آداب ويژه حج خود را به جاي آورديد همان گونه كه پدران خود را به ياد مي آوريد يا با يادكردني بيشتر خدا را به ياد آوريد و از مردم كسي است كه مي گويد پروردگارا به ما در همين دنيا عطا كن و حال آنكه براي او در آخرت نصيبي نيست(200)
وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْءَاخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(201)
و برخي از آنان مي گويند پروردگارا در اين دنيا به ما نيكي و در آخرت [نيز] نيكي عطا كن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار(201)
أُو۟لَٰٓئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسَبُوا۟ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ(202)
آنانند كه از دستاوردشان بهره اي خواهند داشت و خدا زودشمار است(202)
۞ وَاذْكُرُوا۟ اللَّهَ فِيٓ أَيَّامٍ مَّعْدُودَٰتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَآ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَيٰ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ(203)
و خدا را در روزهايي معين ياد كنيد پس هر كس شتاب كند [و اعمال را] در دو روز [انجام دهد] گناهي بر او نيست و هر كه تاخير كند [و اعمال را در سه روز انجام دهد] گناهي بر او نيست [اين اختيار] براي كسي است كه [از محرمات] پرهيز كرده باشد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه شما را به سوي او گرد خواهد آورد(203)
صدق الله العلي العظيم
وَأَنفِقُوا۟ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا۟ بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ(195)
مصادیق هلاکت:
جملۀ {وَلَا تُلْقُوا۟ بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ} هر چند درمورد ترک انفاق برای جهاد وارد شده است؛ ولی مفهوم وسیع و گسترده ای دارد و موارد زیادی را ششامل می شود.
از جمله انسان حق ندارد از جاده های خطرناک (چه از نظر ناامنی و چه عوامل جوّی یا غیر آن )، بدون پیش بینی های لازم بگذرد، و یا غذایی که به احتمال قوی آلوده است، تناول کندو یا حتی در میدان جهاد بدون نقشه و برنامه وارد عمل شود. در تمتام این موارد انسان بی جهت جان خود را به خطر انداخته است.
فرق هلاکت و شهادت :
برخی نا آگاهان، جهاد ابتدایی را القای نفس در علاکت پنداشته اند و گاه تا آنجا پیش می روند که قیام سالار شهیدان امام حسین(ع) در کربلا را مصداق آن می شمرند!! این ناشی از عدم درک معنای آیه است ؛ زیرا القای نفس در هلاکت، مربوط به جایی است که هدفی بالاتر از جان در کار نباشد، و گر نه باید جان را فدای حفظ آن هدف مقدس کرد؛ همان گونه که امام حسین (ع) و تمام شهیدان، جان خویش را در راه خدا فدا کرده اند.
اصولا «تهلکه» با«شهادت» مفهوم متباین دارد؛ تهلکه به معنای مرگ بی دلیل است در حالی که شهادت قربانی شدن در راه هدف ونایل گشتن به حیات جاویدان است.
مراد از احسان در اینجا چیست؟
چند احتمال در کلمات مفسران دیده می شود که مانعی ندارد همۀ این معانی، در مفهوم و محتوای آیه جمع باشد:
1- حسن ظن به خدا داشته باشید (گمان نکنید انفاق های شما موجب اختلال در معیشت شما خواهد شد)
2- منظور میانه روی در مسألۀ انفاق است.
3- منظور انفاق همراه با حسن رفتار با نیازمندان است.
چه ارتباطی میان دو جملۀ«أَنفِقُوا۟» و «وَلَا تُلْقُوا۟ بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ» است؟
آیه بیانگر یک حقیقت کلی و اجتماعی است و آن اینکه انفاق، به طور کلی سبب نجات جامعه ها از مفاسد کشنده است؛ زیرا هنگامی که انفاق به فراموشی سپرده شود و ثروت ها در دست گروهی معدود جمع گردد و در برابر آنها، اکثریتی محروم و بینوا وجود داشته باشند، دیری نخواهد پایید که انفجار عظیمی، در جامعه به وجود می آید که به واسطۀ آن، نفوس و اموال ثروتمندان همه در آتش آن خواهد سوخت و از اینجا رابطۀ مسألۀ انفاق و پیشگیری از هلاکت روشن می شود. بنابراین، انفاق قبل از آنکه به حال محرومان مفید باشد، به نفع ثروتمندان است؛ زیرا تعدیل ثروت، حافظ ثروت است. مولا امیرمومنان علی(ع) فرمودند: « اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید.»
طبق این آیه:
1- اقتصاد پشتوانۀ هر حرکتی است {أنفقوا}. جهاد نیز بدون پشتوانۀ مالی و گذشت از برخی امکانات، امکان ندارد.
2- با انفاق، خود و اموالتان را بیمه کنید{أَنفِقُوا۟ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا۟ بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ}.
3- در اسلام جبهه و جنگ و کمک های مالی، همه باید رنگ الهی داشته و برای رضای خداوند باشد{فِي سَبِيلِ اللَّهِ}.
4- محبوب خدا شدن بهترین تشویق برای احسان است {نَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}.
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
خدا اجرتان دهد.
صفحه 19 از قرآن کریم شامل آیات 204 تا 215 سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَيٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ(204)
و از ميان مردم كسي است كه در زندگي اين دنيا سخنش تو را به تعجب وامي دارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مي گيرد و حال آنكه او سخت ترين دشمنان است(204)
وَإِذَا تَوَلَّيٰ سَعَيٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ(205)
و چون برگردد [يا رياستي يابد] كوشش مي كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكاري را دوست ندارد(205)
وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ(206)
و چون به او گفته شود از خدا پروا كن نخوت وي را به گناه كشاند پس جهنم براي او بس است و چه بد بستري است(206)
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌۢ بِالْعِبَادِ(207)
و از ميان مردم كسي است كه جان خود را براي طلب خشنودي خدا مي فروشد و خدا نسبت به [اين] بندگان مهربان است(207)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ادْخُلُوا۟ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا۟ خُطُوَٰتِ الشَّيْطَٰنِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ(208)
اي كساني كه ايمان آورده ايد همگي به اطاعت [خدا] درآييد و گامهاي شيطان را دنبال مكنيد كه او براي شما دشمني آشكار است(208)
فَإِن زَلَلْتُم مِّنۢ بَعْدِ مَا جَآءَتْكُمُ الْبَيِّنَٰتُ فَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(209)
و اگر پس از آنكه براي شما دلايل آشكار آمد دستخوش لغزش شديد بدانيد كه خداوند تواناي حكيم است(209)
هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَٰٓئِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ(210)
مگر انتظار آنان غير از اين است كه خدا و فرشتگان در [زير] سايبانهايي از ابر سپيد به سوي آنان بيايند و كار [داوري] يكسره شود و كارها به سوي خدا بازگردانده مي شود(210)
سَلْ بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ كَمْ ءَاتَيْنَٰهُم مِّنْ ءَايَةٍۭ بَيِّنَةٍ وَمَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(211)
از فرزندان اسرائيل بپرس چه بسيار نشانه هاي روشني به آنان داديم و هر كس نعمت خدا را پس از آنكه براي او آمد [به كفران] بدل كند خدا سخت كيفر است(211)
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا۟ الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَالَّذِينَ اتَّقَوْا۟ فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ(212)
زندگي دنيا در چشم كافران آراسته شده است و مؤمنان را ريشخند مي كنند و [حال آنكه] كساني كه تقواپيشه بوده اند در روز رستاخيز از آنان برترند و خدا به هر كه بخواهد بي شمار روزي مي دهد(212)
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَٰحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّۦنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَٰبَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا۟ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ الْبَيِّنَٰتُ بَغْيًۢا بَيْنَهُمْ فَهَدَي اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لِمَا اخْتَلَفُوا۟ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَآءُ إِلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ(213)
مردم امتي يگانه بودند پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم دهنده برانگيخت و با آنان كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داوري كند و جز كساني كه [كتاب] به آنان داده شد پس از آنكه دلايل روشن براي آنان آمد به خاطر ستم [و حسدي] كه ميانشان بود [هيچ كس] در آن اختلاف نكرد پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند به توفيق خويش به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مي كند(213)
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا۟ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا۟ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَآءُ وَالضَّرَّآءُ وَزُلْزِلُوا۟ حَتَّيٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَعَهُ مَتَيٰ نَصْرُ اللَّهِ أَلَآ إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ(214)
آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مي شويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد بر [سر] شما نيامده است آنان دچار سختي و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند تا جايي كه پيامبر [خدا] و كساني كه با وي ايمان آورده بودند گفتند پيروزي خدا كي خواهد بود هش دار كه پيروزي خدا نزديك است(214)
يَسَْٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَآ أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَٰلِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَٰمَيٰ وَالْمَسَٰكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا۟ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(215)
از تو مي پرسند چه چيزي انفاق كنند [و به چه كسي بدهند] بگو هر مالي انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راه مانده تعلق دارد و هر گونه نيكي كنيد البته خدا به آن داناست(215)
صدق الله العلي العظيم
صفحه 20 از قرآن کریم شامل آیات 216 تا 223 سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَيٰٓ أَن تَكْرَهُوا۟ شَئًْا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَيٰٓ أَن تُحِبُّوا۟ شَئًْا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(216)
بر شما كارزار واجب شده است در حالي كه براي شما ناگوار است و بسا چيزي را خوش نمي داريد و آن براي شما خوب است و بسا چيزي را دوست مي داريد و آن براي شما بد است و خدا مي داند و شما نمي دانيد(216)
يَسَْٔلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌۢ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَٰتِلُونَكُمْ حَتَّيٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَٰعُوا۟ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُو۟لَٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْءَاخِرَةِ وَأُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(217)
از تو در باره ماهي كه كارزار در آن حرام است مي پرسند بگو كارزار در آن گناهي بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج] و بيرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهي] بزرگتر و فتنه [=شرك] از كشتار بزرگتر است و آنان پيوسته با شما مي جنگند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند و كساني از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند آنان كردارهايشان در دنيا و آخرت تباه مي شود و ايشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود(217)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَالَّذِينَ هَاجَرُوا۟ وَجَٰهَدُوا۟ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُو۟لَٰٓئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(218)
آنان كه ايمان آورده و كساني كه هجرت كرده و راه خدا جهاد نموده اند آنان به رحمت خدا اميدوارند خداوند آمرزنده مهربان است(218)
۞ يَسَْٔلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَآ إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسَْٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْءَايَٰتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ(219)
در باره شراب و قمار از تو مي پرسند بگو در آن دوگناهي بزرك و سودهايي براي مردم است و[لي] گناهشان از سودشان بزرگتر است و از تو مي پرسند چه چيزي انفاق كنند بگو مازاد [بر نيازمندي خود] را اين گونه خداوند آيات [خود را] براي شما روشن مي گرداند باشد كه در [كار] دنيا و آخرت بينديشيد(219)
فِي الدُّنْيَا وَالْءَاخِرَةِ وَيَسَْٔلُونَكَ عَنِ الْيَتَٰمَيٰ قُلْ إِصْلَاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَٰنُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(220)
و در باره يتيمان از تو مي پرسند بگو به صلاح آنان كار كردن بهتر است و اگر با آنان همزيستي كنيد برادران [ديني] شما هستند و خدا تباهكار را از درستكار بازمي شناسد و اگر خدا مي خواست [در اين باره] شما را به دشواري مي انداخت آري خداوند توانا و حكيم است(220)
وَلَا تَنكِحُوا۟ الْمُشْرِكَٰتِ حَتَّيٰ يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنكِحُوا۟ الْمُشْرِكِينَ حَتَّيٰ يُؤْمِنُوا۟ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُو۟لَٰٓئِكَ يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُوٓا۟ إِلَي الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ ءَايَٰتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ(221)
و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا كنيز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند [زيبايي] او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد آنان [شما را] به سوي آتش فرا مي خوانند و خدا به فرمان خود [شما را] به سوي بهشت و آمرزش مي خواند و آيات خود را براي مردم روشن مي گرداند باشد كه متذكر شوند(221)
وَيَسَْٔلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًي فَاعْتَزِلُوا۟ النِّسَآءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّيٰ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ(222)
از تو در باره عادت ماهانه [زنان] مي پرسند بگو آن رنجي است پس هنگام عادت ماهانه از [آميزش با] زنان كناره گيري كنيد و به آنان نزديك نشويد تا پاك شوند پس چون پاك شدند از همان جا كه خدا به شما فرمان داده است با آنان آميزش كنيد خداوند توبه كاران و پاكيزگان را دوست مي دارد(222)
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا۟ حَرْثَكُمْ أَنَّيٰ شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُم مُّلَٰقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ(223)
زنان شما كشتزار شما هستند پس از هر جا [و هر گونه] كه خواهيد به كشتزار خود [در]آييد و آنها را براي خودتان مقدم داريد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او را ديدار خواهيد كرد و مؤمنان را [به اين ديدار] مژده ده(223)
صدق الله العلي العظيم
فلسفۀ ازدواج
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا۟ حَرْثَكُمْ أَنَّيٰ شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُم مُّلَٰقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ(223)از دیرباز درجوامع بشری، بحث جایگاه زن مطرح بوده و در اطراف این موضوع نظریه های کاملا متناقضی ارائه شده است؛ ولی به راستی جایگاه زن دز جامعه چیست؟ این آیه به گوشه ای از این جایگاه اشاره کرده است.
تشبیه خداوند:
این تشبیه ممکن است برای بعضی سنگین آید که چرا اسلام، دربارۀ نیمی از نوع بشر چنین تعبیری دارد؛ در حالی که نکتۀ باریکی در این تشبیه نهفته شده، و آن این است که: قرآن می خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانی نشان دهد؛ یعنی ، زن وسیلۀ خاموش کردن شهوت و برای هوسرانی مردان نیست. این سخن هشدار به کسانی است که نسبت به جنس زن ، با دید بازیچه یا یک وسیلۀ هوس بازی می نگرند.
نسبت زنان به جامعۀ انسانی، نسبت کشتزار است به کشاورز؛ همان گونه که کشتزار برای بقای بذر و تکثیر آن لازم است و اگر نباشد، بذرها به کلی نابود می شود و دیگر غذایی برای حفظ حیات و بقای آن نمی ماند؛ همچنین اگر زنان نباشند، نوع انسان دوام نمی یابد و نسلش قطع می شود.
حکمت بقای نوع بشر:
غرض خدای سبحان از بقای نوع بشر در زمین، بقای دین او و ظهور توحید و پرستش او است. و نیز جوامع بشری وجود داشته باشند تا با تقوای عمومی خود او را بپرستند؛همچنان که در آیۀ 56 ذاریات می فرماید:« و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون»«من جن و انس را خلق نکردم مگر برای عبادت». البته باید توجه داشت که عبادت و اطاعتمسیر کمال بشر است تا ظرفیت بیشتری برای دریافت فیض و رحمت خداوند پیدا کند. چنان که فرمود: «إلّا من رّحم ربک و لذلک خلقهم».{هود ،آیۀ 119}
مراد از «قدّموا لانفسکم» :
این آیه دستور می دهد با اعمال صالح و پرورش فرزندان صالح آثار نیکی برای خود از پیش بفرستید. هدف نهایی از آمیزش جنسی، لذت و کامجویی نیست؛ بلکه باید از این موضوع برای ایجاد و پرورش فرزندان شایسته استفاده کرد و آن را به عنوان یک ذخیرۀ معنوی برای فردای قیامت از پیش فرستاد. این جمله هشدار می دهد که باید در انتخاب همسر، اصولی رعایت شود که به این نتیجۀ مهم( تربیت فرزندان صالح و نسل شایسته) بینجامد.
باقیات الصالحات:
پیامبر اسلام(ص) فرمودند:
« هنگامی که انسان می میرد امید او جز از سه چیز قطع می شود:
1- صدقات جاریه(اموالی که از منافع آن مرتبا بهره گیری می شود.)
2 - علمی که از آن سود می برد و
3- فرزند صالحی که برای او دعا کند».
طبق این آیه:
1- همسر مناسب همچون زمین و مزرعۀ مناسب است و همانطور که زمین در تولید نقش مهمی دارد، زن نیز در نسل آینده نقش اساسی دارد{نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ}
2- غرایز باید جهت خدایی بگیرند... {قَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُمْ}
3- اگر نسل پاک تحویل دهید، خودتان بهره مند خواهید شد{قَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُمْ}
4- زن نه کالاست و نه منشأ تاریکی؛ بلکه بنیانگذار آبادی ها و سرمایه گذار تاریخ و فرستندۀ هدایای اخروی است{نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ ، قَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُمْ}
5- در مسائل جنسی تقوا را رعایت کنید{فَأْتُوا۟ حَرْثَكُمْ ... وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ}
6- خواسته های نفسانی باید با تقوا کنترل شود{ أَنَّيٰ شِئْتُمْ ... وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ}
7- ایمان به آخرت ،بهترین وسیلۀ رسیدت به تقوا می باشد{وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُم مُّلَٰقُوهُ}
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
سلام از این که دل تاریک ما را نورانی کردید کمال تشکر را دارم .اگه تفسیر هم بذارید علی میشه با تشکر.[golrooz]
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا۟ حَرْثَكُمْ أَنَّيٰ شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُم مُّلَٰقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ(223)
زنان شما كشتزار شما هستند پس از هر جا [و هر گونه] كه خواهيد به كشتزار خود [در]آييد و آنها را براي خودتان مقدم داريد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او را ديدار خواهيد كرد و مؤمنان را [به اين ديدار] مژده ده(223)
پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند:
السعید سعید فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه
سعادتمند در رحم مادر سعادتمند می شود و شقی نیز به همچنین.
اینچنین است که فرزند حضرت نوح علیه السلام با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد
اما
فرزند یزید ملعون محب اهلبیت علیهم السلام می شود و حکومت را پس از مرگ یزید ملعون نمی پذیرد.
چون زن حضرت نوح علیه السلام بدکاره بود، اما همسر یزید ملعون سالیانی کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها بوده است.
salam dasteshoma dardnakone [golrooz][golrooz][golrooz]