perfect[tashvigh]
نمایش نسخه قابل چاپ
perfect[tashvigh]
....
مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است
من خلاف جهت آب شنا کردن را مثل یک مجزه باور دارم.
آخرین دانه ی کبریتم را میکشم در این باد.....هر چه باداباد!
"سهراب سپهری"
خداوندامراآن ده که آن به
ومراوامگذاربه که ومه[golrooz]
مثل هر بار برای تو نوشتم:
دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!
جواب امام زمان:
تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...
[tashvigh]
من تنها کمی متفاوتم...
وقتی تمام دردهای دنیا روی شانه های دخترانه ام کوه میشود
ومن به پهنای تمام کوه پایه ها....
لبخند میزنم .
آه عزیزکم ...
چه عشوه های دست نخورده ای
برایت نگه داشته ام ...!
هوای فاصله سرد است ، ولی من از کلاف دلم برایتان خیالی گرم می بافم.
ابرها شروع به باريدن كردند
كودكى گفت :
خدايا
گريه نكن ، درست ميشه !