انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛
بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد .
نمایش نسخه قابل چاپ
انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛
بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد .
زندگی قانون باور ها و لیاقت هاست، همیشه باور داشته باش
لایق بهترین هایی .
دوست من
هیچ گاه دلت را به روزگار مسپار، که دریایی از نا امیدی است ،
دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است....
دلت پرامید ....
خداوندا
به من قدرتی بخش
تا هر آنچه که آزارم داده
هر آنچه که مرا تلخ و نا شادمان کرده
هر آنچه که از نفرت و انزجار لبریزم کرده
ببخشم و عفو کنم
برون و درون
گذشته و آینده را زیبا ببینم
خداوندا
به من نیروی عطا کن
تا دل و نان و عطوفت را تقسیم کنم
توان و قدرت و اندیشه را به من ببخش
تا در کوچه باغ های زندگی گم نشوم
خداوندا
کمکم کن
تا عابد تو باشم
خدایا همه هستی ام از آن توست نازنین بزرگوار من ، مرا در پناه خودت سخت بگیر !
خداوندا، مهربانا ...
مرا در آغوش امن خود بگیر و با من حرف بزن
مرا سرشار از آرامش خود کن
مرا در نور خود شستشو بده
بیهودگی سایه ها، نارضایتی ها، آرزوها، آزردگی ها، افکار نابجا
و هر آنچه را تصور میکنم خودم ساخته ام
و مرا از تو جدا کرده است به من نشان بده!
من به آن محتاجم
تا خود را آنگونه ببینم که تو مرا میبینی...
تا خود را آنطور بشناسم که تو برای همیشه مرا آنگونه شناخته ای
تا خود را آنجا پیدا کنم که تو آنجا باشی و من
در عشق تو، در آغوش تو، در خانه ی امن تو
و هر زمان کنار تو احساس امنیت کنم
آری...
مرا دگر تابی نیست، قراری نیست
دوباره دلتنگم...
حتی بیشتر از گذشته ها
پناهم باش...
- - - به روز رسانی شده - - -
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﻟﻢ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻪ ﯼ ﻭﻗﻮﻋﺶ
" ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ"
ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻖ ﻫﻖ ِ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯾﻢ...
ﮔﻢ ﺷﻮﺩ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﻟﻢ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺪ "ﺧــــــــــﺪﺍ "ﺑﻮﺩﻧﺖ..
پروردگارا
برمن نظر کن،
اما نه به اندازه ی ارزش و لیاقتم زیرا از آن بی بهره ام.
بلکه به اندازه ی عشقم،به اندازه ی اشتیاقم،به اندازه ی نیازم.
نه نیاز به آسایش، نیازبه رسیدن.
توجهم کن وفراموشم مکن،نه به اندازه ی عشق ونیازم زیرا بسیار ناچیز است.
بلکه به اندازه ی کرامت ورحمتت.
یاریم کن،نه به اندازه ی استحقاقم بلکه به اندازه ی مهر و رافتت.
ای بخشاینده ی گناهان ،نبخشای خطای کوچکم را.
زیرا بخشایشت گستاخم می کند وبه من جسارت انجام گناهان بزرگتررامی دهد.
عذابم ده ومجازاتم کن بسیار بیشتر از گناهم،اما بسیار کمتر ازخشمت.
زیرا هنگام خشم رها می کنی مرا تا نابودشوم،
وهنگام خرسندی با مهربانی مجازات می کنی مرا که تا فرصتی باقیست برگردم.
تنبیه تورا بخششت می دانم وآن رابسیار دوست می دارم.
صبر ده مرابیشتر ازدرد م ودرد ده مرا کمترازصبرم.
آنقدربر صبر من بیفزای تاغلبه کندبر هر دردی.
آنگونه که حتی دردشوارترین لحظات قلبم آرام وخشنودباشد.
خشنود باش از من ،باآن که مستحق خشمم
معبودا : بگیر از من هر آنچه که تو را از من می گیرد ... آمین
اينجا، گاهی، عدهای
از هزارهی گورها برمیخيزند
تا ما بازماندگانِ بیدليل را بگويند:
بو، بوی دروغ، بوی بَدِ دروغ
دنيا را گرفته است،
شما حواستان باشد، به سايه برگرديد، سکوت کنيد!
(سید علی صالحی)
امروز امروز است
امروز هر چقدر بخندی و هر چقدر عاشق باشی
از محبت دنیا کم نمیشود پس بخند و عاشق باش
امروز هر چقدر دلها را شاد کنی
کسی به تو خورده نمیگیرد پس شادی بخش باش
امروز هرچقدر نفس بکشی
جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمیشود
پس از اعماق وجودت نفس بکش
امروز هر چقدر آرزو کنی چشمه ی آرزوهایت خشک نمیشود پس آرزو کن
امروز هر چقدر خدا را صدا کنی خدا خسته نمیشود
پس صدایش کن
او منتظر توست
او منتظر آرزوهایت
خنده هایت
گریه هایت
ستاره شمردن هایت
و عاشق بودن هایت
امروز امروز است
http://images.persianblog.ir/440330_env00Cvu.jpg
خدایا
من مومنم به آنکه
هرکه دلش هوایی تو شود
تو هوایش را داری......
[golrooz]
آیا تلاش من یکسر بر سر آن بود
تا ناقوس مرگ خود را پر صداتر به نوا آورم!
احمد شاملو
از ته دلم میخوام بنویسم[golrooz]
ای کاش
سرلشکر عطاء اله صالحی هرچه زودتر باز نشسته
و سرتیپ دادبین جایگزین وی بشه
هرچند تصورش حتی تو خواب هم ناممکنه
اما ارتش بله قربان گو
نمیخواد...
خوابش گرفت کلیسا
از شنیدن این همه اعتراف...
کچل شدم!
چیزی ندیدم!
چه شد آن دنیایی را که میگفتی خراب میکنی
اگر یک تار مو یم کم شود؟
دوریت را دوست دارم تا درد بکشم و به دلم بفهمانم تو را داشتن مجانی نیست...................
دیشب از دلتنگیت بغض
گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز
آرزوهایم نشست من
نگاهت را کشیدم روی
تاریخ غزل تا بماند
یادی ازروی که با مامیگذشت
http://javanpatogh.com/wp-content/up...06466754_n.jpg
- - - به روز رسانی شده - - -
http://blog.sepehreftekhari.com/wp-c...s/bozorgan.jpg
- - - به روز رسانی شده - - -
http://siavash111.persiangig.com/ima...364713-425.jpg
.
همه از خاکیم و به خاک برمیگردیم اما مهم اینه که به لجن تبدیل نشیم …
- - - به روز رسانی شده - - -
دنیای اطرافمان را با “پرده ی سینما” اشتباه گرفته ایم
یکی فراموش میشود
یکی خاموش میشود
یکی میمیرد …
و ما تماشا میکنیم !
- - - به روز رسانی شده - - -
خوابم گرفت از بس چشمانم را بر روی همه ی دروغها و نامردیها بستم !
- - - به روز رسانی شده - - -
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ میشدیم
ﻭﻓﺘﯽ ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭه ؟ ﭼﺘﻪ ؟
ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ به ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ … ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ؟؟؟
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮیضیمون ﭼﯿﻪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ مامان می ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ …
ﺣﺎﻻ میخوام ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩتون ﻣﯿﺎﺩ ؟
ﺧﺐ حالا ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ ! ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ؛ ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ﺗﻮﺍَﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ !
ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ …
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ !
- - - به روز رسانی شده - - -
دوست خوبی نیست “دنیـــــــا” ، ناباب است …
معتادت می کند به “هیچ” ، گــرفتار که شدی ، رهایت می کند در”مـــرگ” !
- - - به روز رسانی شده - - -
ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺳﺮ ﭼﻬﺎﺭﺭﺍﻩ ﺣﺎﺟﯽ ﻓﯿﺮﻭﺯ ﺩﯾﺪﻡ ، ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﭼﻪ ﺍﺩﺍﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭمی آﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ ﺑﺪﻫﻨﺪ ؛ ﻭﻟﯽ ﭘﺪﺭ ، ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺷﻢ ﺁﻣﺪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺩﺍ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﯿﺪ ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎش ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ …
ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍی آن روز ﻣﺮﺩﻡ ﺣﺎﺟﯽ ﻓﯿﺮﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻋﯿﻨﮏ ﺩﻭﺩﯼ ﺳﺮ ﭼﻬﺎﺭﺭﺍﻩ ﺩﯾﺪﻧﺪ !
خداوندا
از بچگی به من آموختندهمه را دوست بدار
حال که بزرگ شده ام
و
کسی را دوست می دارم
می گویند:
فراموشش کن
http://3et.ir/up/2012/12/pic56_www.3et.ir-9.jpg
- - - به روز رسانی شده - - -
می دانی . . . !؟
به رویت نیاوردم . . . !
از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما ”
فهمیدم پای ” او ” در میان است .
این روزها به جای ” شرافت ” از انسان ها ، فقط ” شر ” و “ آفت ” می بینی !
راستی ، دروغ گفتن را نیز ، خوب یاد گرفته ام . . . !
” حال من خوب است ، خوبِ خوب . . . ”
وقتی کسی اندازت نیست ، دست به اندازه ی خودت نزن . .
این روزها ” بی ” در دنیای من غوغا میکند !
بی کس ، بی مار ، بی زار ، بی چاره بی تاب ، بی دار ، بی یار ،
بی دل ، بی ریخت ، بی صدا ، بی جان ، بی نوا
بی حس ، بی عقل ، بی خبر ، بی نشان ، بی بال ، بی وفا ، بی کلام
، بی جواب ، بی شمار ، بی نفس ، بی هوا ، بی خود ، بی داد ، بی روح
، بی هدف ، بی راه ، بی همزبان
بی تو ، بی تو ، بی تو . . .
عجب!
این روزها آنقدر درگیر دعاهایم میشوم که آمین گفتن از یادم محو میشود...!!
"ناتانائیل"
انسانهای بزرگ دو دل دارند؛ دلی که درد میکشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.
درود بر انسان های خوب انانکه در اندیشه دیگران تصویر زیبا مینگارند....تا انجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند
گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟
من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟
وقتی میـــروی
حواست باشـد
"حتماً خدانگهــــــدار بگویی!"
تا خــــــــدا حواسش را بیشتر به مـن بدهد...
آخر میدانی
خــــــــــــدا
به هوای تـــــو مرا رها کرده است!
- - - به روز رسانی شده - - -
این روزها...
بیشتر از قبل ،حال همه را میپرسم...
سنگ صبور غم هایشان میشوم.
اشکهای ماسیده روی گونه هایشان را پاک میکنم
اما...
یک نفر پیدا نمیشود
که دست زیر چانه ام بگذارد...
سرم را بالا بیاورد و بگوید:
حالا تـــــــو برایمــــــ بگو...
گرگ ها را دوست دارم ...
مرگ را قبول میکنند...
اما هیچ گاه تن به قلاده نمیدهند !! ...
نیا باران ، زمین جای قشنگی نیست!
من از جنس زمینم خوب میدانم،
که دریا، جد تو در یک تبانی ماهی بیچاره را در دام ماهیگیر می راند.
من از جنس زمینم خوب میدانم،
که گل در عقد زنبور است،
... یک طرف سودای بلبل،
یک طرف بال و پر پروانه را هم دوست می دارد.
نیا باران!!!!
من از جنس زمینم خوب میدانم،
که ای باران پشیمان میشوی از آمدن،
در ناودانها گیر خواهی کرد،
پس آنگه آرزوی خورشید، خواهی داشت.
من از جنس زمینم خوب میدانم،
که اینجا جمعه بازار است؛
و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه میدادند،
در اینجا قدر مردم را به زر اندازه میگیرند،
در اینجا شعر حافظ را به فال کولیان در به در اندازه می گیرند.
نیا باران... زمین ناپاک و مردمانش شکوه از آسمان دارند.....
نیا باران .. همان دستان نامردی که رو به آسمان بهر دعا دارند... همان بودند که خنجر بر پشت سرو نقش عشق کوبیدند....
نبار بر این زمین و مردمانش، که تو پاکی و آلوده می گردی....
نیا باران ، نیا باران...
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی امضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهندگنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟من دخیل التماس رابه چشمت بسته امهشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟
خواهش .[shaad][golrooz]مشخصه صفات خوب وعالی زیاد دارید همین که جنبه انتقاد دارید (هرچند شوخی کردم) نشون میده انسان فهمیده ای هستید :)
پرواز را یاد بگیرم قبلا از آن که به اجبار پروازمان دهند...