کلاغ،
پـــــر...
گنجشک،
پــــر ....
این روزگار درختی است
که دل به پرنده بسته بود...
"کامران رسول زاده"
نمایش نسخه قابل چاپ
کلاغ،
پـــــر...
گنجشک،
پــــر ....
این روزگار درختی است
که دل به پرنده بسته بود...
"کامران رسول زاده"
❤مــن❤
اخـــم کردن تـــو رو
به خنـــدیدن با کســی دیــگه عوض نمیکــنم…
❤مــن؛❤
روزای سخــت با تـــو رو
با روزای خــوب کنار کســی دیگه عــوض نمیکــنم…
❤مــن؛❤
حـتی نداشــته هایــت را
با داشتــه های کسـی دیگه عــوض نمیکنــم…
❤مــن؛❤
حتــی اگه نباشــی هم
جاتـــو با کســی عوض نمیکنــم…
...
بیشتر اوقات زنجیرهای درونی ؛
قویتر از زنجیرهایی هستند که از خارج تو را مهار کرده اند.
برای خودت دعا کن که آرام باشی.
وقتی توفان می آید، تو همچنان آرام باشی تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی....
سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست .
به سوی نور که باشی؛
سایه ها در پس تواند ...
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای تحویل دهی
خواه با فرزندی خوب،
خواه با باغچه ای سرسبز
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی
و اینکه بدانی حتی فقط یک نفر
با بودن تو ساده تر نفس کشیده است
یعنی تو موفق شده ای
گابر یل گارسیا مارکز
کسانی که شما را دوست دارند
حتی اگر هزار دلیل برای رفتن وجود داشته باشد
هرگز رهایتان نخواهند کرد
آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت.
http://www.axgig.com/images/23103539263020652569.jpg
عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده ..
امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست…
و غمــت سـهم ِ مــن!
.
.
آناهیتا اسمعیلی اینگونه برایمان مینویسد
از وقتی فهمیدم بیمار هستم و مبتلا به ام.اس شدم
فهمیدم زندگی با وجود بیماری هم زیباست
و هر ثانیه برای خودش منحصر به فرد است درست مثل من
هیچ چیز را به تعویق ننداختم
سعی کردم لذت ببرم و از ته دلم لبخند بزنم
زندگی را راحت تر از گذشته گرفتم با خودم بیشتر خلوت می کنم
و سعی کردم همه کار برای دل خودم بکنم و از هر چیزی برای خودم لذت ببرم
هیچ چیز را برای زمان بخصوصی نگه نداشتم چون می دانستم همین لحظه زمان به خصوص من است
بیشتر به اطرافم توجه کردم ریز بین تر شدم حتی گلهای ریز کنار پارکها را هم می بینم
شادکامی را برای خودم می سازم و احساس کنم اگر کسی را ناراحت می کنم از او دور شوم و حتی بلعکس
تنهایی برایم معنا پیدا کرد و لبخند برایم زیباتر شد
وفهمیدم خدا به من نزدیکتر است
زندگی همرنگ من هست
من هستم که به اتفاقها معنا می بخشم پس همه چی دست من هست
و.......
ناگفته نماند که آناهیتا اسمعیلی، روانشناس و مشاور فردی و خانواده نیز هستند
.
.
.
.
.
گاهی قرار است که در پیله درد
نم نمک شاپرکی خوشگل وزیبا بشوی...
گاهی انگار ضروری است بگندی در خود
تا مبدل به شرابی خوش وگیرا بشوی...!
گاهی از حمله یک گربه قفس می شکند
تا تو پرواز کنی راهی صحرا بشوی
گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی
این روزها مردم قیمت هر چیزی رو میدونن ..... ولی ارزش هیچی رو نمی دونن.
افق تاریـک،
دنیا تـنگ،
نومیدی توان فرساست، می دانم!
ولیکن ره سپردن در سیاهی، رو به سوی روشنی زیباست!
"فریدون مشیری"
" فساد اجتماعی "
فردی به دکتر مراجعه کرده بود.
در حین معاینه، یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواد که مدارک نظام پزشکیاش را ارائه دهد.
دکتر بازرس را به کناری میکشه و پولی دست بازرس میذاره و میگه: من دکتر واقعی نیستم. شما این پول رو بگیر بی خیال شو.
بازرس که پولو میگیره از در خارج میشه. مریض یقهی بازرس رو میگیره و اعتراض میکنه. بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی توی مریض میتونی از دکتر قلابی شکایت کنی.
مریض لبخند تلخی میزنه و میگه: اتفاقا من هم مریض نیستم اومدم که چند روز استراحت استعلاجی بگیرم برای مرخصی محل کارم ...
.
این است حکایت ما در جامعه.
بگذار آدمها تا میتوانند سنگ باشند
مهم این است که تو از نژاد چشمه ای
پس جاری باش
واجازه نده سنگها مانع حرکت تو شوند آنها را با نوازشهایت ذره ذره خرد کن
و از روی آنها با لبخند عبور کن....