چه تاثیری؟
نمایش نسخه قابل چاپ
من که میترسم نظر بدم یهو بیاد منو بکشه......[nishkhand]
[QUOTE=TERRORIST;493839]انشالله که چیزی نمیشه [nishkhand]
انشاا...
من هم دستخوش این انتقادات شدم ....
داداش ببخشید ولی ای کاش عوضش می کردی[tafakor]
سلام اواتار را عوض کنید مثل اینکه یکی ازنخبه هارو بکشید
اره منم بارضا66موافقم
یعنی همه تون نظرتون اینه که عوض کنم اواتارمو؟
سلام داداش عبادات قبول
TERRORISTاواتار رو عوض کنید خیلی خشن
تابع نظر جمع هستم
فقط اگه میشه لطفا نظراتتون رو در مورد این تصاویر بفرمایید که یکیشونو جایگزین آواتار الانم بکنم
http://www.uc-njavan.ir/images/9eiuu2fh9evx8mw8xe2.jpg
http://www.uc-njavan.ir/images/incr6xx4aus3rhsrdm.jpg
http://www.uc-njavan.ir/images/wtz83io9xvcoqxmf77.jpg
باسلام خدمت همه دوستای خوبمhttp://www.njavan.com/forum/images/s...20%2817%29.gif http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%287%29.gif http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%288%29.gif http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2810%29.gif
مااین تاپیکودرست کردیم که موضوعات زیادی روموردبحث قراربدیم اولین موضوع ما آواتاربود میخواستیم بدونیم بچه ها دلیل انتخابشون ازاین آواتارشون چی بوده وبه نظرشون آواتارخوب چه ویژگی داره که خیلی ازدوستان تشریف آوردندونظراتشون روگفتند ما ازهمه اونا تشکرمیکنم بعضی ازدوستان خواستن ماراجب آواتارشون نظربدیم و انتقاد کنیم ودوستان لطف کردند واینکار رو انجام دادند و امیدواریم دوستان از انتقادات و پیشنهادات بعضی ازدوستان ناراحت نشده باشند ماهیچ اجباری در انتقادات و نظرات و پیشنهاداتمون نبوده هدف مافقط و فقط این بوده که دریک جمع دوستانه به نتایج خوب و سازنده ای درمورد انتخاب آواتار برسیم.
تعریف آواتار:
تعریف اول:آواتار به تصاویری گفته میشود که کاربران در اینترنت و به خصوص در تالار گفتگو به عنوان نماد کاربری خوداستفاده میکنند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای آن معادل فارسی چهرک را به تصویب رسانده است.
تعریف دوم :طبق فرمایشات یکی ازدوستان: عکس پروفایل صفحه شخصی هویت ظاهریمون رو نشون میده وآواتارمون بایستی هویت واقعی درونیمون باشه تا مخاطب ما بتونه با ما راحت کناربیاد وعقایدش رو بازگو کنه
و حالا یک جمع بندی در مورد ویژگی های یک آواتارمناسب:
1)ما یک ایرانی هستیم بیایید یه آواتاری رو انتخاب کنیم که با ویژگی و عرف های یکایرانی مطابقت داشته باشه.
2) دین ما اسلام است و از نظر شرع باید یک سری از موارد رو در انتخاب هر چیزی(حتی آواتار)رعایت کنیم.
3) آوتاری که انتخاب می کنیم حکم یک نماد رو برای ما داره که باعث میشه دیگران ازطریق این انتخاب به اعتقادات و شخصیت و همه ی آرمان هایی که برامون مهمه پی ببرند.
4)در دنیای مجازی افراد با آواتارهاشون در ذهن ها می مانند پس سعی کنیم با انتخابصحیح در ذهن ها ماندگار شویم ،دوستان وقتی نظرات ونوشته های شما رو می خونندناخوداگاه آواتار شما در ذهنشان تداعی میشه پس مطمئنا هیچ کس دوست نداره که در ذهندیگران نامناسب جلوه کنه.
5) آواتار مثل امضاء می مونه در دنیای حقیقی و حالا حکم امضای دنیای مجازی رو داره همونطور که در دنیای حقیقی قشنگ ترین و مناسب ترین امضاءرو انتخاب می کنیم و هیچوقت تغییرش نمی دهیم وهمه ما رو با همان امضاء میشناسند باید یک آواتار مناسب وثابتی رو هم برای خودمان در دنیای مجازی داشته باشیم تا با همان آواتار در نزددیگران شناخته شویم.
http://www.njavan.com/forum/images/s...0%28117%29.gif
سلام سلام! وقت همگی بخیر امیدواریم که حال دلتون خوب باشه!
http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2812%29.gifعینک خود را از بدبینی نسبت به انتقاد به خوش بینی تعویض کنید و وارد شوید
بچه ها تا حالا از کسی انتقاد کردین؟ تا حالا کسی از شما انتقاد کرده؟؟[shaad]
این تاپیک توسط 4 تا نخبه تهیه شده بذارین تا یادمون نرفته این 4 تا نخبه رو بهتون معرفی کنیم:
معصومه http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2822%29.gif
مهدیهhttp://www.njavan.com/forum/images/s...%20%287%29.gif
مائدهhttp://www.njavan.com/forum/images/s...%20%288%29.gif
قلب یخی(تینا)http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2810%29.gif
http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2822%29.gif:قراره همه ی بر و بچه های باحال و نخبه و انتقاد پذیر سایت دور هم جمع بشیم و از همدیگه انتقاد کنیم!
http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%287%29.gif: راستی عینک هاتون رو با خودتون اوردید؟!!!
http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%288%29.gif:می پرسید چرا؟؟؟؟خوب معلومه دیگه به خاطر اینکه بتونید خوب اخلاق و کارهای طرف مقابلتون رو کند و کاو کنید و ازش انتقاد کنید دیگه!!!
http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2810%29.gif:انتقام!؟دعوا ؟! نه نه!! قرار نیست هیچ کدوم از این اتفاقات بیفته فقط قراره بهم کمک کنیم تا بتونیم خیلی از رفتارها و کارهای نادرستمون رو با کمک دوستان عزیزمون رفعش کنیم.
http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2822%29.gif:و بتونیم هر کدوممون نه تنها توی این سایت بلکه در همه جا بهترین باشیم ناسلامتی نخبه ایم دیگه!!!
http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%287%29.gif:خوب الان بچه ها باید از چه کسی انتقاد کنند؟؟؟؟
http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%288%29.gif: من بگم؟؟؟؟؟؟
http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2810%29.gif:اول بیا در گوش من بگو !!![cheshmak] اره خوبه بگو
http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%288%29.gif: این شما و این هم اقا عبدالله (اقا عبدالله زیر تیغ نقد)
http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%287%29.gif:خوب سوال کلی چیه که اقا عبدالله باید ابتدا به اون جواب بدند تا بچه ها از روی جوابشون شروع کنند به نقد کردن؟!؟؟!!
http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2822%29.gif:از رفتارت یا عکس العملت در برابر یه مسئله یا هرچیزی که تو وجودت هست و ازش راضی نیستی صحبت کن تا بچه ها انتقاد کنند و بهت راهکار بدند ؟
http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2810%29.gif: اما دوستان گلم انتقاد یک سری قوانین داره که امیدواریم همه اون رو رعایت کنند لطف کنید متن پایین رو مطالعه کنید.مرسی
دوستای من قبل ازهر چیزی لازم است که هدف از انتقاد را بدانید:
هدف از انتقاد بررسی عملکرد و عادات و خلق و خوها و... فرد است نه شخصیت یا ذات فرد.چه منتقدان و چه فردی که مورد نقد قرار میگیرد باید این نکته را ملکۀ ذهن خودکنند که در انتقاد شخصیت فرد تثبیت می شود و عملکرد فرد مورد نقد قرار می گیرد وبه آن نکاتی اشاره می شود که کاستی عملکرد و یا عادات و اخلاق ناهماهنگ با شخصیت فرد محسوب می شود که خودِ فرد از وجود و شدت آنها خبر ندارد.
برخی نکات کلی در ارتباط با نقد(که در ادامه به طور خلاصه توضیح داده می شود):
میانه روی در نقد؛ انتقاد از عمل، نه عامل؛ رعایت ادب در انتقاد؛ بی طرفی درانتقاد؛ در نظر گرفتن وضعیت روحی و روانی؛
در انتقاد، «چگونه گفتن» بر «اصل گفتن» مقدم است
رعایت برخی نکات از هر دو طرف {منتقد و انتقاد شونده}لازم است تا در جوی دوستانه جلسه شکل گیرد:
1. انتقاد کننده و انتقاد شونده با اختیار کامل خود در این جلسه شرکت می کنند وهیچ اجباری در کار نیست پس احترام متقابل و رعایت اصول و قوانین از طرف هر دو نفرکاملا اجباری است
2. لازم است فرد انتقاد شونده بداند كه انتقادها بازتاب ساده عقيده افراد است.
3. از انتقاد تحكم آميز دوري كنيد، زيرا اينگونه انتقادها بلافاصله فرد را در موضع دفاعي قرار مي دهد
{محكوم كردن:گاهي بجاي انتقاد همراه با راهنمايي، انتقاد كننده مخاطب را در يك دادگاه يك طرفه محاكمه و محكوم مي كند. او به خود اين حق را مي دهد كه در موردديگران اظهار نظر كرده و الگوي فكري خود را به وي تحميل كند. اينگونه برخوردها نه تنها سازنده نيست، بلكه بسيار نامناسب است. }
4. افرادی که انتقاد می کنند سعي كنند انتقاد را به صورت نگرش شخصي خود به موضوع بيان كنند و كوشش كنند او را به شيوه نگرش خود كنجكاو كنند
5. موضوع را طولانی و انتقاد را به سخنرانی تبديل نكنيد زيرا شنونده را خسته و بی حوصله مي كند
سعی کنید در مواقع آرامش و خونسردی در جلسه شرکت کنید و جدا از حضور در جلسه درزمانی که دچار ناراحتی هستید پرهیز کنید.
6. سعی کنید دانش و اطلاعات فرد را در نظر بگیرید و از شیوه و کلماتی استفاده کنیدکه در سطح فرد باشد طوری که برای فرد قابل درک باشد.
7. وقتي انتقاد مي كنيد كوشش كنيد بدون سوء نيت بوده و فقط به منظور كمك وراهنمايي باشد.
با مشكلات و احساسات فرد مقابل همدلي كنيد.
8. از انتقاد کردن غیر مستقیم جدا پرهیز کنید و فقط نگرش شخصی خودتان را بیان کنیدو از اشاره به دیگر افراد و نگرش هایشان خودداری کنید
9. از نصیحت کردن پدرانه خودداری کنید
10. چنانچه بخواهيد انتقاد شما با واكنش مثبت و سازنده اي همراه باشد بايد نشاندهيد نه تنها به آنچه گفته ايد متعهد هستيد بلكه به رفتار فرد در مقابل انتقادخودتان نيز ارج مي نهيد.
11. هرگز در انتقاد، طرف مقابل را با كسي مقايسه نكنيد. مقايسه كردن باعث دلگيري مخاطب شده و ممكن است با واكنشهاي بسيار نامناسبي مواجه شويد.
12. اگر شخصيت و احترام مخاطب در نظر گرفته نشود نه تنها انتقاد موثر واقع نمي شودبلكه آثار زیانباری را در پی خواهد داشت.
14. انتقاداتي به نتيجه مي رسند كه بسيار با دقت و هوشمندانه مطرح شوند و مخاطببدون آنكه آزرده خاطر شود از معايب خود آگاه شود.
15. هيچگاه در انتقاد از ديگران تصور نكنيد كه آنچه نظر شماست حتماً صحيح بوده ومي بايستي شنونده بدون چون و چرا آن را بپذيرد.
در آخر:
مولاامام علی(ع) در بسیاری از موارد که تشخیص میداد انتقاد از روی صدق و خیرخواهی است و یا شخص معترض بر اثر جهل و غفلت و کوته نظری، زبان به انتقاد از آن حضرت گشوده است، تلاش میکرد نخست سخن او را بشنود و آن گاه با بیانی متین، به اقناع وی بپردازد. آنچه در پایان این نوشتار باید به آن توجه شود این است که، آدمی در گام نخست باید به نقد خویش بپردازد و سپس از کار دیگران انتقاد کند تا شامل این آیه شریفه نشود که فرموده است: «یا ایها الذین آمنوا لِمَ تقولون ما لا تفعلون؛ (صفآیه (61)؛ ای مومنان، چرا چیزی میگویید که بدان عمل نمیکنید.»
خب عزیزان ئهر رفتار بدی که از بنده دیدن و اخلاقهایی که تحملش براشون سخته رو بگن تا انشاالله به کمک عزیزان اصلاح کنیم.
خیلی از عزیزان از اخلاقهام ناراحت میشن. آقا محمد شوماخر جان، داداش خودت شروع کن. پیشنهادتو راجع به اخلاقم بگو تا عزیزان رودربایستی رو کنار بذارن
فکر کنم یه کم زیاد به مسائل گیر میدم. در اکثر جاها نظر میدم. یه کم هم اگه راهکار برا مطالعه بهم بدین ممنون میشم.
البته هدف اصلی انتقاد شما عزیزان از اخلاقهایی است که باعث ناراحتیتون میشه و بنده از این اخلاقهام خبر ندارم.یا کاستی هایی است که دارم. بهترین دوست آدمی کسی است که عیبشو بهش بگه تا کامل بشه.
اگه کسی کمک کنه این اخلاقمو بذارم کنار ممنونش میشم اما نقد جای خودش. برا این هم راهکار میخوام
یه عادت بد دارم اونم اینه که تا کاری رو تموم نکنم نمیتونم سراغ کار دیگه برم و یا اگه روز شنبه ام به بطالت بگذره{ینی درس نخونم و مطالعه نکنم یا برا شروع کاری انتخابش نکنم} تموم هفته ام از دستم میره
کسی نمیخواد کمکم کنه؟
سلام
اتفاقا برادر بزرگتر من هم همین مشکلو داره، جالبه!!!
مدتی بنا به شرایط با هم داریم کار میکنیم وقتی روز اول لیست کارهای روزانه رو بهش گفتم جواب داد هر روز فقط یک کار!!!
خودم صبح ها یک ساعت مطالعه همرا با چک میل کردن و وبگردی یکی دوساعت کار بانکی بعدشم تا ساعت ده شب سر کارم هستم، به این موارد کلاس های دانشگاه کلاس زبان کارهای شخصی و خریدهای خونه هم اضافه کنید;دی
به نظر من اگر مثلا شنبتو خراب کردی بهش فکر نکن و از باقی روزها به خوبی استفاده کن یا میتونی کم کاری مثلا روز شنبه یا هر روز دیگه رو تقسیم کنی بین مابقی روزهای هفته
من خودم اصلا اهل برنامه ریزی نیستم و تا حالا اگرم برنامه ریزی ای کردم بهش خوب عمل نکردم، اما اگر به غیر از درس خوندن کار دیگه ای نداری که زمان نشناسه بهتره که برنامه ریزی کنی
سلام راهکار خواسته بودید و این هم راهکاری که به ذهن من میرسه: اینکه تا کاری رو تموم نکنید نمیرید سراغ کار بعدی اصلا خوب نیست می دونم که به خاطر اینکه به نظم اهمیت میدید دچار این اخلاق شدید و این باعث شده که اگر 10 تا کار هم روی سرتون بریزند فقط می تونید روی یک کدوم از اونا تمرکز کنید و حتی اگر یک کار رو تموم نکردید برید سراغ کار بعدی اون کار رو نصفه و نیمه رها می کنید چون تمرکز درستی ندارید راهکار اینه که اول باید با خودتون کنار بیایید و به خودتون بفهمونید که همیشه وقت زیادی ندارید که بخوایید فقط روی یک کار تمرکز کنید بعضی اوقات ممکنه خیلی از کارها و عکس العمل های مناسب شما به خاطر تک بعدی بودن شما از بین بره یعنی زمان انجام کاری رو از دست بدید بعضی اوقات چند تا کار لازم و ملزوم همدیگه هستند و باید همه ی اونا در یک تایم به اتمام برسه اگر اینطوری پیش برید شکست می خورید شما مدیریت خوندید بعضی اوقات ممکنه مجبور بشید که چند تا تصمیم مهم رو در یک تایم کوتاه بگیرید اگر بخوایید فقط روی یک مورد سرمایه گذاری کنید و فقط یک تصمیم بگیرید در کار مدیریت موفق نمیشید باید با خودتون تمرین کنید برای بار اول دو کار یا دو تصمیم متقاوت رو برای انجام دادن انتخاب کنید و دقیقا همزمان برای هردو کار یک تایم مشترک رو انتخاب کنید حالا الان می تونید به 2 طریق عمل کنید تا موفق بشید 1) اگر کارتون فکریه به هردو کار فکر کنید (شدنش میشه به تمرین احتیاج داره)2) همون تایم مشترک رو تقسیم بندی کنیدمثلا ده دقیقه برای این وقت بذارید ده دقیقه هم برای اون یکی کار و همینطور پیش برید تا هر دو کار در تایم مشخصشون به انجام برسند یه جورایی همون برنامه ریزی خومون میشه اما ما اونقدری که برای برنامه ریزی وقت میذاریم نباید برای این کار وقت گذاشت اولش وقتی تمرین می کنید خیلی سخته قبول دارم ولی باید تحمل کنید چون بعضی اوقات اونقدرها هم که فکر می کنید وقت ندارید بعضی اوقات خیلی زود دیر میشه و شما می مونیدو سه چهار تا کاری که به غیر از یکیش بقیه انجام نشده مونده!
این هم به خاطر مقرراتیه که در ذهن خودتون بوجود اوردید یا به خاطر عکس العمل های روزانه در ذهنتون جای گرفته و شده یه دیسیپلین خاص!!! قرار نیست حالا که شنبه اولین روز هفته است همه ی کارها همون روز شروع بشه !!! بعضی اوقات ممکنه برای ادم مشکلی پیش بیاد ونتونه از شنبه شروع کنه چه ایرادی داره؟ از 1 شنبه شروع کنید اصلا فرض رو هم بر این میگیریم که مثلا شما شنبه حوصله ی هیچ کاری رو ندارید قرار نیست که 1 شنبه هم همونطور باشه اصلا ممکنه که مثلا شنبه درس بخونید قرار نیست حتما یکشبه هم درس بخونید ! به خاطر اینکه روی اخلاقتون کار کنید با خودتون تصمیم بگیرید که مثلا از یکشنبه شروع کنید به درس خوندن یا مثلا اگر کاری رو قراره تا 4 شنبه ی هفته ی دیگه انجام بدید و اون کار تایم زیادی رو به خودش اختصاص نمیده بذارید و مثلا به جای شنبه از سه شنبه کار رو شروع کنید بعضی اوقات ممکنه از شنبه شروع کنید و یک سری کارها مانع انجام دادن کارتون بشن و شما مجبور بشین که مثلا سه روز کارتون رو عقب بندازید خوب چه ایرادی داره از 4 شنبه شروع کنید به ادامه ی کار حتما نباید که از شنبه شروع بشه 1%با خودتون فکر کنید که ممکنه شنبه هم یه کار دیگه ای براتون پیش بیاد که نتونید ادامه ی کارتون رو انجام بدید پس عاقلانه است که همون 4 شنبه شرو ع کنید به انجام ادامه ی کارتون.
در مورد اینکه در مورد مطالعه مشکلتون چیه حرفی نزنید!!!!
اینکه به مسائل زیاد گیر میدید ودر اکثر جاها نظر می دید رو من متوجه منظورتون نشدم!!! منظورتون توی سایته یا در کل در جمع های خانوادگی و دوستانه هم همینطورید؟؟؟؟
اگر دوست دارید بچه ها کمکتون کنند جواب این دو سوال رو بدید.
با تشکر
در مورد مطالعه مشکل همون شروع نکردن از روز شنبه یا وسط مطالعه اگه کاری پیش بیاد مطالعه رو میذارم کنار ینی بعد انجام دادن کاری نمیتونم فورا برگردم سر کتاب و بالتبع همون هفته ام از دستم میره. یا اگه بدونم که مثلا هفتۀ بعد قرار است که یه کاری رو به مدت 3 روز انجام بدم از الان نمیتونم مطالعه کنم تا وقتی که اون کار رو انجام بدم. حتی اگه بدونم 2 ماه دیگه قراره یه هفته برم جایی باز نمیتونم مطالعه رو از الان شروع کنم. یه جور دغدغۀ اون کار ذهنمو مشغول میکنه. 2 ماه صبر میکنم تا اون کار یه هفته ای رو نجام بدم بعد برم سراغ مطالعه اونم اگه کار دیگه ای نداشته باشم.
یه مشکلم هم اینه که به فامیلم نه نمیتونم بگم. هرکاری ازم بخوان میگم چشم. برا همین زیاد وقفه تو کارم پیش میاد.کسی که نفر اول دانشگاه بود حالا شده یه نفری که فقط دغدغۀ انجام کارای گوناگون رو داره. موقع کنکور راحت نه میگفتم اما بعده کنکور چون کارای همه رو انجام میدم از زندگیم عقب موندم. مخصوصا اگه والدینم کاری رو ازم بخوان حتی اگه در توانم نباشه میگم چشم. بعد که میرم اون کارو انجام بدم چون خارج از توانم بوده جسمم آسیب میبینه . خلاصه حتی دکتر بهم بعضی کارارو منع میکنه وقتی والدینم ازم بخوان میگم چشم حتی اگه یکی دیگه بگه دکتر منع کرده میگم عب نداره این بار انجام بدم بعد. که در این مورد با ی عالم صحبت کردم فرمودن که خدا به اندازه توانت ازت کار میخواد نه بیشتر. بعد تصمیم گرفتم به والدینم هم در صورتی که دکتر منع کرده یا برام مضره بگم نه. اما نتونستم. برا والدینم غیر ممکنه بگم نه. حتی بعضی وقتا که از دیگران کاری رو میخوان و نه میشنون من برعهده میگیرم البته بگم این شامل فامیل هم میشه که اگه از دیگران در پیش من کاری رو بخوان و دیگران نه بگن من حس میکنم که از بنده انتظار دارند و بدون پیشنهاد دادن اونا خودم پیشقدم میشم و میگم شاید روشون نشه خب خودشون کار دارن وظیفه ام هست طوری که همه عادت کردن اگه کاری رو دلشون نخواد انجام بدن بنده رو پیشنهاد میدن حتی کوچیکترا.
خلاصه دوستانم که باهم همدانشگاهی بودیم باورشون نمیشه که من حتی امتحان ارشد نتونسته ام بدم چون واقعا شاهد فعالیتم در دانشگاه و ... بودن. وقتی هم میگم تاسف میخورن. خلاصه مونده ام چیکار کنم. همه میگن راحت نه بگو اما وقتی کاری پیش میاد خودشون میان ازم کار میخوان وقتی میگم نه میگن یکی دو روز برات فرقی نمیکنه. دیگه نمیفهمن که اگه در هر ماه فقط برا هرکدومشون یکی دو روز وقت بذارم ماه تموم شده و در ماه جدید باز شروع میشه. حتی بهم میگن کار دیگران رو هم انجام بدم علاوه بر کار خودشون. خلاصه مونده ام.
در مورد شرکت در اکثر بحث ها باید بگم که نه بحث های بنده فقط تو سایت هست و در دنیای حقیقی فقط در مواقعی بحث میکنم و نظر میدم که میان سراغم و نظر میخوان و سوال میپرسن اما در محیط مجازی در جاهایی که حتی دعوت نمیکنن نظر میدم [nishkhand] که این خوب نیست و فکر کنم باعث اذیت عزیزان هم شاید باشه البته اینو از انتقاد عزیزی فهمیدم که با خصوصی بهم اطلاع دادند و از اون روز تمرین میکنم اما اگه راه کاری بدین کارم راحت تر میشه.
میدونم زیاد شد اما خواهشا کامل بخونین بلکه شاید یه عزیزی راه کار بهتری ارائه داد.
نمی تونی مطالعه کنی چون دغدغه ی کاری داری و دغدغه ات اینه که چطوری اون کار رو انجام بدی که بهترین باشه و حرفی توش درنیاد اینطوری فقط به خودت ضربه میزنی ،باید یه چیزایی رو تمرین کنی و با خودت همیشه مرور کنی یادت باشه توی این دنیا فقط باید برای خودت زندگی کنی و عزیزترین فرد زندگیت یا افراد زندگیت اینطوری یاد می گیری که به دیگران نه بگی یادت باشه به دنیا اومدی تا به اهدافت برسی یادت باشه اول باید به اهداف خودت برسی بعد به دیگران کمک کنی اهداف خودت یعنی اهداف زندگیت اهداف زندگیت یعنی همون چیزایی که یه عمر باید براش زحمت بکشی راه حل مشکلت از نظر من اینه که باید یادبگیری در حال زندگی کنی بشین و شروع کن به مطالعه کردن و یک برگه بذار کنار دستت هرموقع رفتی تو فاز فکر کاری که باید انجامش بدی عنوان اون کارت رو روی برگه بنویس و برگه رو بذار کنارت یا اینکه روی یک ورقه ی بزرگی بنویس و بذار جایی که حداکثر روزی 2 بار می بینیش شاید به نظرت خنده دار بیاد اما با نوشتن عنوان کارت یه ارامشی بهت دست میده انگار یه جورایی خیالت راحت میشه قبل از اینکه مطالعه رو شروع کنی یه سری اتمام حجت ها رو با خودت انجام بده مثلا بگو: فلان کاری که باید انجام بدم برای 1 ماه دیگه است الان فقط و فقط باید تمرکزم روی درس خوندنم باشه پس به چیز دیگه ای فکر نمی کنی تا این قسمت از کتابی رو که قراره بخونی رو می خونی تموم بشه بعد هر موقع خواستی می تونی فکر کنی خوب گوش ببین چی میگم باید الان فقط تمرکزت روی خوندن باشه اگه من الان فکرم فقط مشغول انجام اون کار باشه هم نمی تونم درس بخونم هم اینکه اصلا ممکنه اون کار کنسل بشه اینطوری هم از درس خوندنت میفتی هم از کارت هم از زندگیت و هم از پیشرفتت پس من الان اینجام فکرم اینجاست و باید کار های الان رو انجام بدم تا موعد انجام اون کار 1 ماه مونده نه یک روز که بخوام الان در موردش فکر کنم پس الان فقط باید درس بخونم اگر میخوای به اون کار فکر کنی الان وقتش نیست من الان کار دارم وقت برای فکر کردن زیاده وقت زیاده میشنوی چی میگم هنوز خیلی مونده اگر 1%احتمال این وجود داشته باشه که اون کار کنسل بشه یعنی اتلاف وقت به اندازه ی ا ماه یعنی 30 روز یعنی 720 ساعت حتی اگه ساعت های خواب رو هم کنار بذارم میشه480 ساعت و این یعنی فاجعه.
بعد بشین درست رو بخون اگر بازم یادت افتاد روی کاغذ بنویس و برای اینکه یواش یواش این کار رو کنار بذاری و خیالت راحت باشه به خودت تایم بده مثلا قبل از خواب فقط به خودت اجازه بده که 30 دقیقه درباره ی انجام اون کار فکر کنی و هر شب ابن تایم رو کاهش بده تا اینکه یک روز اصلا بهش فکر نکنی تا موعد انجامش.
ادم گاهی اوقات باید خودخواه باشه خودش رو بخواد جتی بیشتر از دیگران گاهی بیشتر از خانواده شاید بگی چون خودت خودخواهی نظرت اینه نه من منظورم خودخواهی مطلق نیست گاهی اوقات باید خودخواه باشی ، یه ذره بشین فکر کن نهایت کاری که دیگران در قبال کاری که براشون انجام میدی چیه ؟؟؟؟ یا هدیه است یا یه تشکر!!!!! نمیگم باید برات کولاک کنند میگم بعضی اوقات باید ارزس ارزشها رو سنجید وقتی که یه کاری رو ازت میخوان سریع نگو نه (این حداقل کاری که می تونی انجام بدی میگی نمی تونی بگی نه باشه نگو ولی همون موقع هم قبول نکن) بشین حتی شده به اندازه ی 5 دقیقه فکر کن ارزش کاری که خودت باید برای خودت انجام بدی وبراش برنامه ریزی کردی مهمه یا اینکه ارزش کاری که قراره برای دیگران انجام بدی ؟؟؟؟!!!!!! بعضی اوقات در حین فداکاری ها و کمک هایی که در حق دیگران انجام میدی ممکنه یه ضربه ای بهت وارد بشه که هیچ وقت نشه یا حداقل به این زودیای زود نشه جبرانش کنی خوب می خوای به خودت چی جواب بدی ؟؟؟؟ پس وقتی ازت کاری رو میخواد همون موقع نگو باشه چشم بگو ببخشید من باید در رابطه با این موضوع فکر کنم شاید بهت بگن اوه مگه میخوای قله ی قاف رو فتح کنی؟؟؟ بگو نه ولی هر فردی برای خودش یه برنامه ریزی و هدفی داره اگر بدونم که می تونم کار شما رو انجام بدم وهمزمان به کار شما رسیدگی کنم چشم حتما براتون انجام میدم بعد بشین فکر کن اگر دیدی می تونی و به برنامت لطمه ای وارد نمیشه قبول کن اگر دید نه نمی تونی برو بگو مثلا فلانی خیلی ببخشید معذرت می خوام من نمی تونم این کار رو براتون انجام بدم اولش ممکنه یه دلخوریایی پیش بیاد اما بهت قبلا هم گفتم باید ارزش ارزش ها رو سنجید ممکنه یه سری ه از دستت ناراحت بشن ایرادی نداره بذارن ناراحت بشن اونی که ناراحت میشه معلومه که توقع بیجایی داره مطمئنا اگر خودش باشه این کار رو انجام نمیده باور نمی کنی ؟ یک بار امتحانش کن م یبینی که راحت میگه نه ،میبینی ؟ یه وقت هایی باید خودت و کارات رو در الویت قرار بدی شاید عذاب وجدان هم بگیری برای رد درخواست دیگران عیبی نداره به ارمان هانت و هدف هات فکر کن الان اگه برگردی به عقب و نتیجه ی کارایی که در حق دیگران کردی رو یه کوچولو بسنجی می بینی که نصف بیشتر اون کارها ارزش اینو نداشت که به خاطرش خیلی چیزها رو از دست بدی خیلی جایگاه ها رو از دست بدی و اگر همین حرفا رو به همونایی که این کارا رو براشون انجام دادی بگی بیشترشون یا سکوت می کنند یا میگن می خواستی این کار رو انجام ندی یا نهایتا میگن حالا مگه چیکار کرده که داره منتش رو سرمون میذاره نمی دونند که انجام بعضی از کارای ساده ممکنه به از دست دادن خیلی از هدف های باارزش طرف مقابل تموم میشه. بس حداقل باید خودت به فکر خودت باشی
اقا عبدالله منم موقع درس خوندن یا هرچیز دیگه ذهنم مشغول باشه
خیلی راحت همه کارامو بیخیال میشم
یه کاغذ برمیدارم
به نام خدا مینویسم و تاریخ و ساعت میزنم
بعدم دغدغمو مینویسم
کاملا منطقی بدون توجه به حاشیه ها . راه حل مینویسم
و اگه قرار باشه برای حلش کاری انجام بدم زمانشو مینویسم
و کاغذ میزنم کنار یادداشتام
و خیلی راحت میرم دنبال کارام . دیگه نیاز نیست بهش فکر کنم . [nishkhand]
- - - به روز رسانی شده - - -
سلام
در مورد مشکل اولیتون باید بگم منم یه جورایی مثل شما همین مشکلو داشتم و باید بگم یکی از راههایی که خیلی کمکم کرد یادداشت روزانه کارام بر حسب اولویت بود و سپس برنامه ریزی برا انجام اونا و البته نوشتن مسائلی که سد راهم بود و بعدش در مورد مسائلی که نمیذاشتن به برنامه هام برسم فکر میکردم و همشونو روی کاغذ میاوردم و برای اونا هم راه حل ارائه میدادم.در واقع هر چی از ذهنم میگذشت روی کاغذ میاوردمو به این خاطر همیشه یه دفتریادداشت کوچیک همرام بود و در مواقعی هم که نبود در گوشیم یادداشت میکردم.با این راهکار خیلی تونستم به خودم کمک کنم.البته منکرش نیستم که اولش این کار خیلی واسم سخت بود بخصوص منی که هیچ موقع اون چیزی که در ذهن و فکرمه رو کاغذ بیارم،ولی چون دیگه میخواستم مشکلم حل بشه به هر سختی بود انجامش دادم و الان نخوام هم میبینم که بصورت اتوماتیکی اونی که تو ذهنمه رو کاغذ آوردم.(یادداشتای من یه چیزایی مثل نامه نوشتن به کس دیگه بود که بخوام تصمیمات و اهدافم و کارایی که میخوام انجامش بدم بهش بگم و بهش قول بدم که حتما انجام میدم و اون کس خودم بودم.اینجوری خیلی بهتر بود واسم)
شمام خیلی کار خوبی میکنین که برا حل مشکلتون از دیگران راهنمایی میخواین و مشورت میگیرین.این یه جمله رو هم از طرف من داشته باشین:هیچ کس به اندازه خود آدم نمیتونه به خودش کمک کنه.
امیدوارم موفق باشین.