سخت است وقتی کسی را که دوستش داری
رهایت کند...
ولی از ان سختر این است که
فکرش ...
اسمش ..یادش.. رهایت نکند !
نمایش نسخه قابل چاپ
سخت است وقتی کسی را که دوستش داری
رهایت کند...
ولی از ان سختر این است که
فکرش ...
اسمش ..یادش.. رهایت نکند !
گـاهــــی لال مـــی شود آدم ...
حـرف دارد ؛ ولـــی ....
کلمه نـدارد ... !!!
آینه بهترین دوستمــه؛
چــون وقتـــی گــریــه مــیکنـــم، نــمـی خنــده . . . !
اینجا اسمان ابری ست، انجا را نمی دانم...
اینجا شده پاییز، انجا را نمی دانم...
اینجا فقط رنگ است، انجا را نمی دانم...
اینجا دلی تنگ است، انجا را نمی دانم...
خیلی وقت ها بهم گفتن چرا می خندی؟
بگو مـا هم بخندیم...
امـّا هـرگـز نگـفتن چرا غصه می خوری
بگو ما هم بخوریم
حکايت عجيبي دارد اين اشک!
کافيست حروفش رابه هم بريزي ...
تابرسي به...
........."کــ ــــ ـاش"..........
تونل ها راست ميگويند ؛ راه است ، حتي از دلِ سنگ!
" آنجا كه راه نيست ، خداوند راه را مي گشايد... "
ترجیح میدهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مُردم بفهمم نیست،
تا اینکه طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مُردم بفهمم که هست!
عیش
آلبر کامو
مهمترین کاری که یه پدر میتونه واسه بچه هاش انجام بده اینه که مادر اونهارو از صمیم قلب دوست داشته باشه...♥
من دلم تنگکسیست که به دلتنگی من می خندد
باور عشق برایش سخت است ...
ای خدا باز به یاری نسیم سحری
می شود آیا باز دل به دل نازک من بربندد
کوله بارم بر دوش،
سفری باید رفت،
سفری بی همراه،
گم شدن تا ته تنهایی محض،
یار تنهایی من با من گفت:
هر کجا لرزیدی،
از سفرترسیدی،
تو بگو، از ته دل
من خدا را دارم
کسي که نشسته ...
هميشه خسته نيست ...
شايد جايي براي رفتن ندارد ...
تمــــام آنچــــه کـــه از زنــــدگی مــــی خـــواهـــم ؛
یکــــ غـــروب پـــاییـــزی ســــت . . .
بــــا پنجـــره ای رو بــــه درختهـــا و کلاغهــــا
و هــــوای ملــــس و مـــرمـــوز آبان ،
بــــا یکــــ فنجـــان چــــای تـــازه دم
بــــا موسیقــــی دلـــــخواه ،
و خیالــــی کـــه از بـــابت تــــو سخــــت سخــــت آســــوده اســــت !!
هیچ زمان دل به کسی نبند ...... چون این دنیااین قدر کوچک است که دو تا دل کنار هم جا نمیشه ..... ولی اگر دل بستی ... هیچ وقتازش جدا نشو چون این دنیا این قدر بزرگه ... که دیگه پیداش نمیکنی
با خودم عهد بستم بار دیگرکه تورا دیدم،بگویم ازتودلگیرم. ولی باز تو را دیدم و گفتم : بی تومیمیرم[golrooz]
با خودم عهد بستم بار دیگرکه تورا دیدم،بگویم ازتودلگیرم. ولی باز تو را دیدم و گفتم : بی تومیمیرم[golrooz]
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چونلبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوایاز دستش بدی .
موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم،موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرفبزنم. موقعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم،موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقتبشم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم
میگویم : سلامکسی جواب نمی دهدپس خدا نگه دار می گویمشاید از سر اتفاقکسی دست هایش تکان بخورد
يک شبي مجنون نمازش را شکست
بي وضو در کوچه ليلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده اي زد بر لب درگاه او
پر زليلا شد دل پر آه او
گفت يا رب از چه خوارم کرده اي
بر صليب عشق دارم کرده اي
جام ليلا را به دستم داده اي
وندر اين بازي شکستم داده اي
نشتر عشقش به جانم مي زني
دردم از ليلاست آنم مي زني
خسته ام زين عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد اين بازيچه ديگر نيستم
اين تو و ليلاي تو من نيستم
گفت: اي ديوانه ليلايت منم
در رگت پيدا و پنهانت منم
سال ها با جور ليلا ساختي
من کنارت بودم و نشناختي
عشق ليلا در دلت انداختم
صد قمار عشق يک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل مي شوي اما نشد
سوختم در حسرت يک يا ربت
غير ليلا برنيامد از لبت
روز و شب او را صدا کردي ولي
ديدم امشب با مني گفتم بلي
مطمئن بودم به من سرميزني
در حريم خانه ام در ميزني
حال اين ليلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بيقرارت کرده بود
مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چو ليلا, کشته در راهت کنم
از پنجره نگاه بکن آره اون میاد درسته بی وفاست ولی باید بیادمیدونه دلم براش بدجوری تنگ شده ولی نمیدونم دل اون چرا از سنگ شدهغم دوریش کم بودش حالا بی وفا شده نه یه زنگی نه تماسی آره بی رنگ شدهآخه من چکار کنم با این دل بهونه گیر ای خدا کمک بکن برو ای دلم بمیرتو چرا سنگ نشدی میونه این همه سنگ میدونم دوسش داری مثل یه احصاصه قشنگآخه دوست داشتنیه مثل لیلا میمونه دل من شیدادییه مثل مجنون میمونهفدای نازش این نازش کشته مارو حالا که عاشق شدم می خواد بگه از پیشم بروخدایا این احصاصمو از دلم نگیر ولی خصلت بدو از دل یارم بگیرآخه گناهم نداره همش تقصیره منه زود دل می بندم زود عاشقمیشم اینم میشه گفت یه جوری گناهه منه
اگه یه روز دیگه ندیدیم، نپرس چرا!...
چون... تو نخواستی!
اگه یه روز دیگه ندیدمت، نباید بپرسم چرا!...
چون... تو نخواستی!!
چشم بر هم می نهم، هستی دو سو دارد:
نیمی از آن در من است و نیم از آن بر من.
نیمه ی در من، بهارانی پر از باغ است و آفاقی پر از باران.
نیمه ی بر من، زبان چاک چاک خاک و چشمان کویر کور تبداران.
چشم بر می نهم، هستی چراغانی ست
روشن اندر روشن و آفاق در اشراق
می گشایم چشم، می بینم چه زهرآگین و ظلمانی ست.
آن که این دشواره، پاسخ گوید، آیا کیست؟
- در کدامین سوی باید زیست؟
در ظلام ظالم بر من
یا در آن آفاق پر اشراق،
روشن در من؟
اگر♥ تــــــــو♥ را امتحـــــان میگرفتند،
بـــی شَکــــــ مَـــــن
رتبــــ♥ـــــه اوَل میشدم
بَـســـ کـــــ♥ــــه تِکـــرار کَردم
نامَـتــــ♥ ـــــ را در مـــــرور خاطِـــــــراتـــــــ
نرسیده به بعضی خاطره ها !
باید نوشت:
آهسته به یاد بیاورید…
“خطر ریزش اشک”
همسرم :
من تمام "امن يجيب" هاي دلم را
گره زده ام به كلماتت
و روانــہ ي آسمان كرده ام
من مطمئنم
خدا تو را براي دلم نگــه مي دارد...