قلب دوستم درد میکنه باید بره خونه غذا بخوره ولی غذا ریخت روفرش
صندلی_پوتین_کچل
نمایش نسخه قابل چاپ
قلب دوستم درد میکنه باید بره خونه غذا بخوره ولی غذا ریخت روفرش
صندلی_پوتین_کچل
سربازی که کچل بود بعد از اینکه پوتیناشو دراورد نشست رو صندلی
آرامش، یخچال، پیتزا
باارامش تو خونه نشسته بودم که مامانم پیتزارو ازتو یخچال اورد برام
لبتاپ_شیشه_خیابان
اعصابم خورد شد لبتاپ و از پنجره پرت كردم تو خيابون و تو اتاقم پر شيشه شد[nishkhand]
صف-اعصباني-مبصر
مبصرکلاس داشت سرصف دانش اموزارو مرتب میکردخیلی هم عصبانی بود
دیسکو_زمزم_شلواربگ
در حال خوردن نوشابه ی زمزم با شلوار بگ دیسکو می رقصیدم
گیتار - روحانی - کتاب
اقای روحانی کتابشو تو دست داشت به پسرش می گفت گیتارنزن
کنسرت_سفیر_دانشمند
سفیر در کنسرت بزرگ دانشمند خوابیده بود
هفت - مارکوپولو - نت سی
مارکوپولو در سفرهای خود هفت موسیقیدان را دید که نت سی را نمی شناختند
شیمی-دوست-پاندا