پاسخ : صفحه ی 120 از قرآن کریم شامل آیات 34 تا 48 از سوره ی یونس
صفحه ی 121 از قرآن کریم شامل آیات 49 تا 63 از سوره ی یونس
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُل لَّآ أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَآءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَْٔخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ(49)
بگو براي خود زيان و سودي در اختيار ندارم مگر آنچه را كه خدا بخواهد هر امتي را زماني [محدود] است آنگاهكه زمانشان به سر رسد پس نه ساعتي [از آن] تاخير كنند و نه پيشي گيرند(49)
قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِنْ أَتَيٰكُمْ عَذَابُهُ بَيَٰتًا أَوْ نَهَارًا مَّاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ(50)
بگو به من خبر دهيد اگر عذاب او شب يا روز به شما دررسد بزهكاران چه چيزي از آن به شتاب مي خواهند(50)
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓ ءَآلَْٰٔنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ(51)
سپس آيا هنگامي كه [عذاب بر شما] واقع شد اكنون به آن ايمان آورديد در حالي كه به [آمدن] آن شتاب مي نموديد(51)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا۟ ذُوقُوا۟ عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ(52)
پس به كساني كه ستم ورزيدند گفته شود عذاب جاويد را بچشيد آيا جز به [كيفر] آنچه به دست مي آورديد جزا داده مي شويد(52)
۞ وَيَسْتَنۢبُِٔونَكَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَرَبِّيٓ إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَآ أَنتُم بِمُعْجِزِينَ(53)
و از تو خبر مي گيرند آيا آن راست است بگو آري سوگند به پروردگارم كه آن قطعا راست است و شما نمي توانيد [خدا را] درمانده كنيد(53)
وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا۟ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا۟ الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ(54)
و اگر براي هر كسي كه ستم كرده است آنچه در زمين است مي بود قطعا آن را براي [خلاصي و] بازخريد خود مي داد و چون عذاب را ببينند پشيماني خود را پنهان دارند و ميان آنان به عدالت داوري شود و بر ايشان ستم نرود(54)
أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ أَلَآ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(55)
بدانيد كه در حقيقت آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست بدانيد كه در حقيقت وعده خدا حق است ولي بيشتر آنان نمي دانند(55)
هُوَ يُحْيِ وَيُمِيتُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(56)
او زنده مي كند و مي ميراند و به سوي او بازگردانيده مي شويد(56)
يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَآءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًي وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ(57)
اي مردم به يقين براي شما از جانب پروردگارتان اندرزي و درماني براي آنچه در سينه هاست و رهنمود و رحمتي براي گروندگان [به خدا] آمده است(57)
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا۟ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ(58)
بگو به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند و اين از هر چه گرد مي آورند بهتر است(58)
قُلْ أَرَءَيْتُم مَّآ أَنزَلَ اللَّهُ لَكُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَامًا وَحَلَٰلًا قُلْ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَي اللَّهِ تَفْتَرُونَ(59)
بگو به من خبر دهيد آنچه از روزي كه خدا براي شما فرود آورده [چرا] بخشي از آن را حرام و [بخشي را] حلال گردانيده ايد بگو آيا خدا به شما اجازه داده يا بر خدا دروغ مي بنديد (59)
وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ(60)
و كساني كه بر خدا دروغ مي بندند روز رستاخيز چه گمان دارند در حقيقت خدا بر مردم داراي بخشش است ولي بيشترشان سپاسگزاري نمي كنند(60)
وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُوا۟ مِنْهُ مِن قُرْءَانٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَآءِ وَلَآ أَصْغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَٰبٍ مُّبِينٍ(61)
و در هيچ كاري نباشي و از سوي او [=خدا] هيچ [آيه اي] از قرآن نخواني و هيچ كاري نكنيد مگر اينكه ما بر شما گواه باشيم آنگاه كه بدان مبادرت مي ورزيد و هم وزن ذره اي نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نيست و نه كوچكتر و نه بزرگتر از آن چيزي نيست مگر اينكه در كتابي روشن [درج شده] است(61)
أَلَآ إِنَّ أَوْلِيَآءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(62)
آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمي است و نه آنان اندوهگين مي شوند(62)
الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَكَانُوا۟ يَتَّقُونَ(63)
همانان كه ايمان آورده و پرهيزگاري ورزيده اند(63)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 120 از قرآن کریم شامل آیات 34 تا 48 از سوره ی یونس
پاسخ : صفحه ی 120 از قرآن کریم شامل آیات 34 تا 48 از سوره ی یونس
براتون آرزوي موفقيت مي كنم
صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَهُمُ الْبُشْرَيٰ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا وَفِي الْءَاخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَٰتِ اللَّهِ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(64)
در زندگي دنيا و در آخرت مژده براي آنان است وعده هاي خدا را تبديلي نيست اين همان كاميابي بزرگ است(64)
وَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(65)
سخن آنان تو را غمگين نكند زيرا عزت همه از آن خداست او شنواي داناست(65)
أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَآءَ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ(66)
آگاه باش كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و هر كه [و هر چه] در زمين است از آن خداست و كساني كه غير از خدا شريكاني را مي خوانند [از آنها] پيروي نمي كنند اينان جز از گمان پيروي نمي كنند و جز گمان نمي برند(66)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ لِتَسْكُنُوا۟ فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ(67)
اوست كسي كه براي شما شب را قرار داد تا در آن بياراميد و روز را روشن [گردانيد] بي گمان در اين [امر] براي مردمي كه مي شنوند نشانه هايي است(67)
قَالُوا۟ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَٰنَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَٰنٍۭ بِهَٰذَآ أَتَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(68)
گفتند خدا فرزندي براي خود اختيار كرده است منزه است او او بي نياز است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست شما را بر اين [ادعا] حجتي نيست آيا چيزي را كه نمي دانيد به دروغ بر خدا مي بنديد(68)
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ(69)
بگو در حقيقت كساني كه بر خدا دروغ مي بندند رستگار نمي شوند(69)
مَتَٰعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ(70)
بهره اي [اندك] در دنيا [دارند] سپس بازگشتشان به سوي ماست آنگاه به [سزاي] آنكه كفر مي ورزيدند عذاب سخت به آنان مي چشانيم(70)
۞ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَٰقَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بَِٔايَٰتِ اللَّهِ فَعَلَي اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوٓا۟ أَمْرَكُمْ وَشُرَكَآءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوٓا۟ إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ(71)
و خبر نوح را بر آنان بخوان آنگاه كه به قوم خود گفت اي قوم من اگر ماندن من [در ميان شما] و اندرز دادن من به آيات خدا بر شما گران آمده است [بدانيد كه من] بر خدا توكل كرده ام پس [در] كارتان با شريكان خود همداستان شويد تا كارتان بر شما ملتبس ننمايد سپس در باره من تصميم بگيريد و مهلتم ندهيد(71)
فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ(72)
و اگر روي گردانيديد من مزدي از شما نمي طلبم پاداش من جز بر عهده خدا نيست و مامورم كه از گردن نهندگان باشم(72)
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَٰهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَٰهُمْ خَلَٰٓئِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَٰقِبَةُ الْمُنذَرِينَ(73)
پس او را تكذيب كردند آنگاه وي را با كساني كه در كشتي همراه او بودند نجات داديم و آنان را جانشين [تبهكاران] ساختيم و كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق كرديم پس بنگر كه فرجام بيم داده شدگان چگونه بود(73)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِنۢ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَيٰ قَوْمِهِمْ فَجَآءُوهُم بِالْبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُوا۟ لِيُؤْمِنُوا۟ بِمَا كَذَّبُوا۟ بِهِ مِن قَبْلُ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَيٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ(74)
آنگاه پس از وي رسولاني را به سوي قومشان برانگيختيم و آنان دلايل آشكار برايشان آوردند ولي ايشان بر آن نبودند كه به چيزي كه قبلا آن را دروغ شمرده بودند ايمان بياورند اين گونه ما بر دلهاي تجاوزكاران مهر مي نهيم(74)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِنۢ بَعْدِهِم مُّوسَيٰ وَهَٰرُونَ إِلَيٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَإِي۟هِ بَِٔايَٰتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا۟ وَكَانُوا۟ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ(75)
سپس بعد از آنان موسي و هارون را با آيات خود به سوي فرعون و سران [قوم] وي فرستاديم و[لي آنان] گردنكشي كردند و گروهي تبهكار بودند(75)
فَلَمَّا جَآءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوٓا۟ إِنَّ هَٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ(76)
پس چون حق از نزد ما به سويشان آمد گفتند قطعا اين سحري آشكار است(76)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
(آيه 64)
در اين آيه روى مسأله عدم وجود ترس و غم و وحشت در اولياى حق با اين عبارت تأكيد مىكند كه: «براى آنان در زندگى دنيا و در آخرت بشارت است»َهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ).
باز براى تأكيد اضافه مىكند: «سخنان پروردگار و وعدههاى الهى تغيير و تبديل ندارد» و خداوند به اين وعده خود نسبت به دوستانش وفا مىكند تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ).
«و اين پيروزى و سعادت بزرگى است» براى هر كس كه نصيبش شودلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ).
(آيه 65)
و در اين آيه روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كه سر سلسله اولياء و دوستان خداست كرده و به صورت دلدارى و تسلى خاطر به او مىگويد: «سخنان ناموزون مخالفان و مشركان غافل و بىخبر تو را غمگين نكند» (وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ).
«چرا كه تمام عزت و قدرت از آن خداست» و در برابر اراده حق از دشمنان كارى ساخته نيست (إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً).
او از تمام نقشههاى آنها باخبر است «زيرا او شنوا و داناست» (هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ).
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread229-3.html
پاسخ : صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
(آيه 66)
قسمتى از آيات عظمت خداوند: اين آيه بار ديگر به مسأله توحيد و شرك كه يكى از مهمترين مباحث اسلام و مباحث اين سوره است بازگشته، مشركان را به محاكمه مىكشد و ناتوانى آنها را به ثبوت مىرساند.
نخست مىگويد: «آگاه باشيد تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند از آن خدا مىباشند» (أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ).
جايى كه اشخاص ملك او باشند، اشيايى كه در اين جهان مىباشند به طريق اولى از آن او هستند، بنابراين او مالك تمام عالم هستى است.
سپس اضافه مىكند: «و آنها كه غير خدا را همتاى او مىخوانند از دليل و منطقى پيروى نمىكنند» و هيچ سند و شاهدى بر گفتار خود ندارند (وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ).
«آنها تنها از پندار (ها و گمانهاى) بىاساس پيروى مىكنند» (إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ).
«بلكه آنها فقط با مقياس حدس و تخمين سخن مىگويند، و دروغ مىگويند»! (وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ).
اصولا راستى و صدق براساس قطع و يقين استوار است و دروغ براساس تخمينها و پندارها و شايعهها!
(آيه 67)
سپس براى تكميل اين بحث و نشان دادن راه خداشناسى، و دورى از شرك و بت پرستى، به گوشهاى از مواهب الهى كه نشانه عظمت و قدرت و حكمت «اللّه» است اشاره كرده، مىگويد: «او كسى است كه شب را براى شما مايه آرامش قرار داد و روز را روشنى بخش» (هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً).
آرى! «در اين نظام حساب شده آيات و نشانههايى (از توانايى آفريدگار است، اما) براى آنها كه گوش شنوا دارند و حقايق را مىشنوند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ). آنها كه مىشنوند و درك مىكنند، و آنها كه پس از درك حقيقت، آن را به كار مىبندند.
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread229-3.html
پاسخ : صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
(آيه 68)
اين آيه نيز همچنان بحث با مشركان را ادامه داده يكى از دروغها و تهمتهاى آنها را نسبت به ساحت مقدس خداوند بازگو مىكند، نخست مىگويد: «آنها گفتند: خداوند براى خود فرزندى اختيار كرده است»! (قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً).
اين سخن را در درجه اول مسيحيان در مورد حضرت «مسيح» سپس بت پرستان عصر جاهلى در مورد «فرشتگان» كه آنها را دختران خدا مىپنداشتند، و يهود در مورد «عزير» مىگفتند.
قرآن از دو راه به آنها پاسخ مىگويد نخست اين كه: «خداوند از هر عيب و نقص منزه است، و از همه چيز بىنياز است» (سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ).
اشاره به اين كه نياز به فرزند يا به خاطر احتياج جسمانى به نيرو، و كمك اوست، و يا به خاطر نياز روحى و عاطفى، از آنجا كه خداوند از هر عيب و نقصى و از هر كمبود و ضعفى منزه است و ذات پاكش يك پارچه غنا و بىنيازى است ممكن نيست براى خود فرزندى انتخاب كند.
«او مالك همه موجوداتى است كه در آسمانها و زمين است» (لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ).
دومين پاسخى را كه قرآن به آنها مىگويد اين است كه: هر كس ادّعايى دارد بايد دليل بر مدّعاى خود اقامه كند آيا شما بر اين سخن دليلى داريد؟ نه «هيچ دليلى نزد شما براى اين مدّعا وجود ندارد» (إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا).
با اين حال «آيا به خدا نسبتى مىدهيد كه (حد اقل) از آن آگاهى نداريد» (أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ).
(آيه 69)
در اين آيه سر انجام شوم افترا و تهمت بر خدا را بازگو مىكند روى سخن را متوجه پيامبرش كرده و مىگويد: «به آنها بگو: كسانى كه بر خدا افترا مىبندند و دروغ مىگويند هرگز روى رستگارى را نخواهند ديد» (قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ).
(آيه 70)
فرضا كه آنها بتوانند با دروغها و افتراهاى خود چند صباحى به مال و منال دنيا برسند «اين تنها يك متاع زود گذر اين جهان است، سپس بازگشتشان به سوى ماست و ما عذاب شديد را در مقابل كفرشان به آنها مىچشانيم» (مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ).
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread229-3.html
پاسخ : صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
(آيه 71)
گوشهاى از مبارزات نوح: در اين آيه خداوند به پيامبرش دستور مىدهد گفتارى را كه با مشركان داشت با شرح تاريخ عبرت انگيز پيشينيان تكميل كند.
نخست سرگذشت «نوح» را عنوان كرده، مىگويد: «سرگذشت نوح را بر آنها تلاوت كن، هنگامى كه به قومش گفت: اى قوم من! اگر توقفم در ميان شما و يادآورى كردن آيات الهى برايتان سخت و غير قابل تحمل است» هر كار از دستتان ساخته است انجام دهيد و كوتاهى نكنيد (وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ).
«چرا كه من بر خدا تكيه كردهام» و به همين دليل از غير او نمىترسم و نمىهراسم! (فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ).
سپس تأكيد مىكند: «اكنون كه چنين است فكر خود را جمع كنيد و از بتهاى خود نيز دعوت به عمل آوريد» تا در تصميم گيرى به شما كمك كنند (فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ).
«آن چنان كه هيچ چيز بر شما مكتوم نماند و غم و اندوهى از اين نظر بر خاطر شما نباشد»، بلكه با نهايت روشنى تصميم خود را در باره من بگيريد (ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً).
سپس مىگويد: اگر مىتوانيد «برخيزيد، و به زندگى من پايان دهيد، و لحظهاى مرا مهلت ندهيد» (ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ).
اين يك درس است براى همه رهبران اسلامى كه در برابر انبوه دشمنان هرگز نهراسند، بلكه با اتكاء و توكل بر پروردگار با قاطعيت هر چه بيشتر آنها را به ميدان فرا خوانند، و قدرتشان را تحقير كنند كه اين عامل مهمى براى تقويت روحى پيروان و شكست روحيه دشمنان خواهد بود.
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread229-3.html
پاسخ : صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
(آيه 72)
در اين آيه بيان ديگرى از نوح براى اثبات حقانيت خويش نقل شده، آنجا كه مىگويد: «اگر شما از دعوت من سرپيچى كنيد (من زيانى نمىبرم چرا كه) من از شما اجر و پاداشى نخواستم» (فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ).
«چرا كه اجر و پاداش من تنها بر خداست» (إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ).
براى او كار مىكنم و تنها از او پاداش مىخواهم «و من مأمورم كه از مسلمين (تسليم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم» (وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ).
(آيه 73)
در اين آيه سر انجام كار دشمنان نوح و صدق پيشگوئيش را به اين صورت بيان مىكند: «آنها نوح را تكذيب كردند ولى ما، او و تمام كسانى را كه با او در كشتى بودند نجات داديم» (فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ).
نه فقط آنها را نجات داديم بلكه: «آنها را جانشين قوم ستمگر ساختيم» (وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ).
«و كسانى را كه آيات ما را انكار كرده بودند غرق نموديم» (وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا).
و در پايان روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مىگويد «اكنون بنگر عاقبت آن گروهى كه انذار شدند (ولى تهديدهاى الهى را به چيزى نگرفتند) به كجا كشيد» (فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ).
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread229-3.html
پاسخ : صفحه ی 122 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 76 از سوره ی یونس
(آيه 74)
رسولان بعد از نوح: پس از پايان بحث اجمالى پيرامون سرگذشت نوح، اشاره به پيامبران ديگرى كه بعد از نوح و قبل از موسى (مانند ابراهيم و هود و صالح و لوط و يوسف) براى هدايت مردم آمدند كرده، مىگويد:
«سپس بعد از نوح رسولانى به سوى قوم و جمعيتشان فرستاديم» (ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلى قَوْمِهِمْ).
«آنها با دلائل روشن و آشكار به سوى قومشان آمدند» و مانند نوح با سلاح منطق و اعجاز و برنامههاى سازنده مجهز بودند (فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ).
«ولى آنها كه (راه عناد و لجاج را مىپوييدند و) در گذشته به تكذيب پيامبران پيشين برخاسته بودند (اين پيامبران را نيز تكذيب كردند و به آنها) ايمان نياوردند» (فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ).
اين به خاطر آن بود كه بر اثر عصيان و گناه و دشمنى با حق پرده بر دلهاى آنها افتاده بود «آرى! اين چنين بر دلهاى متجاوزان مهر مىزنيم» (كَذلِكَ نَطْبَعُ عَلى قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ).
(آيه 75)
بخشى از مبارزات موسى و هارون: از اينجا به بحث پيرامون موسى و هارون و مبارزات پيگيرشان با فرعون و فرعونيان مىپردازد.
آيه مىگويد: «سپس بعد از رسولان پيشين، موسى و هارون را به سوى فرعون و ملأ او همراه با آيات و معجزات فرستاديم» (ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى وَ هارُونَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ بِآياتِنا).
اما فرعون و فرعونيان از پذيرش دعوت موسى و هارون سر باز زدند، و از اين كه در برابر حق سر تسليم فرود آوردند «تكبر ورزيدند» (فَاسْتَكْبَرُوا).
آنها به خاطر كبر و خود برتربينى و نداشتن روح تواضع، واقعيتهاى روشن را در دعوت موسى ناديده گرفتند چرا كه: «آنها گروهى مجرم بودند» (وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ).
(آيه 76)
در اينجا سخن از مبارزات چند مرحلهاى فرعونيان با موسى و برادرش هارون است.
قرآن مىگويد: «هنگامى كه حق از نزد ما به سوى آنها آمد (با اين كه آن را از چهرهاش شناختند) گفتند: اين سحر آشكارى است»! (فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبِينٌ).
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread229-3.html