https://encrypted-tbn3.gstatic.com/i...sMTlJ4GFOfHIRC
نمایش نسخه قابل چاپ
•و گور تنها خانه ای استکه از نبودن تو در آندلمنمی گیرد.
سردم شده است و از درون می سوزمحالا شده کار هر شب و هر روزمتو شعر مرا بپوش سرما نخوریمن دکمه ی این قافیه را می دوزمجلیل صفربیگی
میگویــنــد : نویسندهها « سیــــــگار » میکشند…!نقاشها « تابــــلـــــو »زندانیها « تنهـایــی »دزدها « ســَــــرک »مریضها « درد »بچهها « قــَد »و من برای کشیدن« نــفــــسهای تـــو » را انتخــاب میکنم …
خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادمخداحافظ ولی این یعنی در اندوه تو میمیرمدر این تنهایی مطلق که میبندد،به زنجیرمو بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمیارد
- - - به روز رسانی شده - - -
ایــن کــه در آن جـــا خــوش کـــرده ای ،
دل اســت ..
نــه شـــهـر ِ بـــــازی !
تـــــاب ِ بـــــازی نـــــدارد !
- - - به روز رسانی شده - - -
عــشـق ؛
زیـــــبـاتـــریــن لـــذّتـــیـست ..
کــه بـه وقــت ِ ارتـــکاب ِ آن ..
خـــــدا ،
بـــــرای ِ بـــــشر ..
ایــــستــاده “دســـت” مــــــیـزنــــد …!
توانا ترین مترجم کسی است که:
سکوت دیگران را ترجمه کند!
شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد…
(دكتر علي شريعتي)