اینــــجا تا پیراهنت را " ســـیاه " نـَـــبینــند
باور نمـــی کـُــــنـند چیزی از دســــت داده باشـی . . .
نمایش نسخه قابل چاپ
اینــــجا تا پیراهنت را " ســـیاه " نـَـــبینــند
باور نمـــی کـُــــنـند چیزی از دســــت داده باشـی . . .
بــه شــاخ و بــرگــم اعتمــاد نکــن،
تکيــه بــر هيــچ مــي زنــي!
مــن،
درخــت خــوش بــاوريم کــه بــه بهــار دل بستــه بــودم،
امــا
بــه مــوريــانــه هــا، بــاختــم . . .
در ساحل زندگی قدم میزدم ، همه جا دو رد پا دیدم ، جای پای من و خدا
به سخت ترین لحظه ها که رسیدم ، فقط یک جای پا دیدم
گفتم خدایا مرا در سخت ترین لحظه ها رها کردی ؟
ندا آمد تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم
گاهی خیال میکنم روی دست خدا مانده ام....
خسته اش کرده ام!!!.....
خودش هم نمی داند با من چه کند...
دوستان یعنی واقعا تا این حد اوضای دلتون خرابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[taajob][nadidan]
دلم پره از کجاش بگم؟؟؟؟؟؟
وقتی سرمو میارم بالا کتاب میبینم میارم پایین کتاب میبینم میچرخونم کتاب میبینم
وقتی اعلام میکنن کنکور زودتر برگزار میشه
وقتی هیئت از کنارم رد میشه اینقد وقت ندارم وایسم نگاهشون کنم
وقتی از شدت خستگی چشمم باز نمیمونه ولی هنوز درسم مونده
وقتی زندگیم تحت و شعاع یک اتفاق فقط یکی
دلم خیلی پره از کجاش بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
.................................................. .................................................. .........
منو با تنهایی هام تنهام بزار دلم گرفته
روزای آفتابیو به روم نیار دلم گرفته
قلب من یه گلدون شکستست
بی گل و آب موندم توی ایوون بهار دلم گرفتهههههههههههههه
دلم گرفته
.................................................. .....................................
عد از این عشق به هر عشق جهان می خندم
هر که آرد سخن از عشق بدان می خندم
روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد
بعد از این سوز به هر سوز جهان می خندم
خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته است بدان می خندم
وقتی از آغوش دنیا خسته ام چشمهایت را تجسم میکنم مست و مدهوش از نگاه عاشقت من به چشمانت تبسم میکنم مهربانتر از همیشه می رسی لحظه هایم در تو معنا می شود گونه های سرخ من لبریز اشک غرق احساس تمنا می شود خاطراتم مثل باران می شود می چکد از چشمهای خسته ام زیر باران خیس و رسوا می شوم تا ببینی عاشق و دلبسته ام
کاش من باعث اینهمه ... نبودم!
هوس کردم بازم امشب
زیر بارون تو خیابون
به یادت اشک بریزم
طبق معمول همیشه
آخه وقتی بارون میاد
صورت یه عاشق مثل من
حتی فرق اشک و بارون دیگه معلوم نمیشه
امشب چشای من مثه ابرای بهاره
نخند به حال من که حالم گریــــــــه داره
چرا گریه ام نمیتونه رو تو تاثیری بزاره
آره بخند... بخند... که حالم خنده داره!!!!
نمیخوام توی این خلوت
کسی دور و برم باشه
نه پلکام روی هم میرن
نه دست میکشم از گریه
نه میخوام بند بیاد بارون
نه چتری رو سرم باشه
امشب چشای من
مثه ابرای بهاره
نخند به حال من
که حالم گریه داره...
البته حال من همیشه خنده داره...!!!!
- - - به روز رسانی شده - - -
این حقم نیست