تو بردی...
همه هورا کشیدند
"تبریکــــــ"
حالا پایت را از روی خرده های قلبم بردار...
نمایش نسخه قابل چاپ
تو بردی...
همه هورا کشیدند
"تبریکــــــ"
حالا پایت را از روی خرده های قلبم بردار...
دوست داشتن …
همین که پای کسی به دنیایت باز می شود ،
پایت از این دنیا بریده می شود …
به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است ، بی تو دنیای من ای دوست پر از "تنهایی" است
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ، تو به اندازه "تنهایی" من شاد بمان
تحمل "تنهایی" بهتر از گدایی محبت است
- - - به روز رسانی شده - - -
آنقدر زير لبم نام تو را
زمزمه كردم ، كه لبم سوخت
ولي نام تو را توبه نكردم
جلسه محاكمه عشق بود
و قاضي عقل ،
و عشق محكوم به تبعيد به دورترين نقطه مغز شده بود
يعني فراموشي ،
قلب تقاضاي عفو عشق را داشت
ولي همه اعضا با او مخالف بودند
قلب شروع كرد به طرفداري از عشق:
آهاي چشم مگر تو نبودي كه هر روز آرزوي ديدن اونو داشتي
اي گوش مگر تو نبودي كه در آرزوي شنيدن صدايش بودي
و شما پاها كه هميشه آماده رفتن به سويش بوديد
حالا چرا اينچنين با او مخالفيد؟
همه اعضا روي برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند
تنها عقل و قلب در جلسه ماندند
عقل گفت :ديدي قلب همه از عشق بيزارند !
ولي من متحيرم كه با وجودي كه عشق بيشتر از همه تو را آزرده
چرا هنوز از او حمايت ميكني !؟
یاد سهراب بخیر!
آن سپهری که تا لحظه ی خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
اما...
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست!
بگذر ز من ای آشنا
چون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو
چون دیگران با سرگذشتم
میخواهم عشقت در دل بمیرد
میخواهم تا دیگر در سر یادت پایان گیرد
بگذر ز من ای آشنا
چون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو
چون دیگران با سرگذشتم
هر عشقی میمیرد
خاموشی می گیرد
عشق تو نمی میرد
باور کن بعد از تو دیگری
در قلبم جایت را نمی گیرد...
يارب ازدلهاي ماسوزمحبت رامگير.اين تجمع،اين توسل،اين ارادت رامگير.هستي مابستگي داردبه حب دوستان،هرچه ميخواهي بگيرامارفاقت رامگير.
آقا یه دوست دارم وقتی میخوای ازش ساعت بپرسی غصه ات میگیره اصلا به خدا
مثلا میگه یه ربع به ده ونیم یا نیم ساعت به شیش.....آخه توروخدا خودتون ببینین چه میکشیم ما؟!؟!؟!؟!؟