پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
(آيه 11)
انسانهاى خودرو! در اين آيه نيز همچنان سخن پيرامون مسأله پاداش و كيفر بدكاران است.
نخست مىگويد: «اگر خداوند مجازات مردم بدكار را سريعا و در اين جهان انجام دهد و همان گونه كه آنها در به دست آوردن نعمت و خير و نيكى عجله دارند، در مجازاتشان تعجيل كند، عمر همگى به پايان مىرسد و اثرى از آنها باقى نمىماند» (وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ).
ولى از آنجا كه لطف خداوند همه بندگان حتى بدكاران و كافران و مشركان را نيز شامل مىشود، در مجازاتشان عجله به خرج نمىدهد، شايد بيدار شوند و توبه كنند، و از بيراهه به راه بازگردند.
و در پايان آيه مىفرمايد: مجازاتشان همين بس كه «افرادى را كه ايمان به رستاخيز و لقاى ما ندارند به حال خود رها مىكنيم تا در طغيانشان حيران و سرگردان شوند»، نه حق را از باطل بشناسند، و نه راه را از چاه (فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread229.html
پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
(آيه 12)
آنگاه اشاره به وجود نور توحيد در فطرت و عمق روح آدمى كرده، مىگويد: «هنگامى كه به انسان زيانى مىرسد، و دستش از همه جا كوتاه مىشود، دست به سوى ما دراز مىكند و ما را (در همه حال) در حالى كه به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده است مىخواند» (وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً).
آرى! خاصيت مشكلات و حوادث دردناك، كنار رفتن حجابها از روى فطرت پاك آدمى است، و براى مدتى، هر چند كوتاه درخشش اين نور توحيدى آشكار مىگردد.
سپس مىگويد: اما اين افراد، چنان كم ظرفيت و بىخردند كه «به مجرد اين كه بلا و ناراحتى آنها را برطرف مىسازيم، آن چنان در غفلت فرو مىروند كه گويا هرگز از ما تقاضايى نداشتند» و ما نيز به آنها كمكى نكرديم (فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ).
«آرى! اين چنين اعمال مسرفان در نظرشان جلوه داده شده است» (كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ).
خداوند اين خاصيت را در اعمال زشت و آلوده آفريده كه هر قدر انسان به آنها بيشتر آلوده شود، بيشتر خو مىگيرد و نه تنها قبح و زشتى آنها تدريجا از ميان مىرود بلكه كم كم به صورت عملى شايسته در نظرش مجسم مىگردد! و اما چرا در آيه فوق اين گونه افراد به عنوان «مسرف» (اسرافكار) معرفى شدهاند؟ به خاطر اين است كه چه اسرافى از اين بالاتر كه انسان مهمترين سرمايه وجود خود يعنى عمر و سلامت و جوانى و نيروها را بيهوده در راه فساد و گناه و عصيان و يا در مسير به دست آوردن متاع بىارزش و ناپايدار اين دنيا به هدر دهد، و در برابر اين سرمايه چيزى عايد او نشود.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread229.html
پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
(آيه 13)
ستمگران پيشين و شما: در اين آيه نيز اشاره به مجازاتهاى افراد ستمگر و مجرم در اين جهان مىكند و با توجه دادن مسلمانان به تاريخ گذشته به آنها گوشزد مىنمايد كه اگر راه آنان را بپويند به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.
نخست مىگويد: «ما امتهاى قبل از شما را هنگامى كه دست به ستمگرى زدند و با اين كه پيامبران با دلائل و معجزات روشن براى هدايت آنان آمدند هرگز به آنها ايمان نياوردند، هلاك و نابود ساختيم» (وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا).
و در پايان آيه مىافزايد: اين برنامه مخصوص جمعيت خاصى نيست «اين چنين مجرمان را كيفر مىدهيم» (كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread229.html
پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
در قرآن مجید، آیات بسیاری به ترسیم سیمای بهشت و بهشتیان پرداخته است. برخی آیات، به قسمتهای مادی پرداخته و برخی آیات به بیان لذت های معنوی و روحانی بهشت اختصاص یافته است. آیۀ مورد بحث از جملۀ این موارد است.
تسبیح، آغاز نیایش بهشتیان
اولین کرامتی که خدای سبحان به اولیایش عنایت فرموده، این است که دلهایشان را از محبت غیر خود پاک کرده، تا آنجا که جز به خدا به هیچ چیز دیگر نمی اندیشند و جز در راه او قدمی بر نمی دارند؛ هیچ چیز دیگر دل های آنان را به سوی خدا نمی کشد و از یاد خدا غافل نمی کتد. در سایۀ همین کرامت الهی است که خدایشان را از هر چیزث که لایق ساحت قدس او نیست، منزه دانسته و در اولین گام، خدایشان را تسبیح می کنند؛ نه تنها با زبان، بلکه با تمام وجود، او را ستوده و از هر کاستی منزه می دانند؛ چرا که نشانۀ ادب در عبودیت و بندگی، تسبیح خداوند است. این مهم در آیات قرآن به خوبی مشهود است. اولیای خدا، از پروردگار خود محجوب نیستند خدا را حاضر می بینند و او را چنین تسبیح می کنند.
پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
اهمیت و جایگاه سلام
تمام مردم، برای اظهار محبت به یکدیگر در هنگام ملاقات، نوعی تحیت دارند که گاهی جنبۀ لفظی دارد و گاهی به صورت عملی است. در اسلام نیز سلام، یکی از روشن ترین تحیت ها است و بر آن تأکید زیادی شده است؛ به اندازه ای که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است:
«کسی که پیش از سلام، آغاز به سخن کند، پاسخ او را نگویید»
همان طور که در آیۀ فوق ذکر شد، بهشتیان در بهشت نیز به یکدیگر تحیت و سلام می گویند: « وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ ». از آیات دیگر استفاده می شود که خداوند نیز به آنها تحیت و سلام می گوید:
« سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ » {یس:58}
«برای آن ها سلامی است از سوی پروردگار رحیم»
فرشتگان هم به آن ها سلام می دهند:
«... وَالمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ » {رعد: 23 و 24}
«فرشتگان از هر دری وارد می شوند و به آن ها می گویند: سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان».
پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
دیدار دوستان
بهشتیان، هنگام دیدار، یکدیگر را با سلام و تحیت مورد لطف قرار داده و حیات و زندگی سرشار از سلامتی را برای هم طلب می کنند. این برخورد اهل بهشت می تواند الگوی خوبی باشد برای تمام کسانی که می خواهد درست زیستن را بیاموزند، از این رو می توانند هنگام صلۀ رحم و دیدار دوستان، برای آنان آرزوی سلامتی کرده و آنان را از بهترین دعاهای خود بهره مند سازند.
ستایش خدا، پایان بخش نیایش
ساکنان بهشت، کلام خود را با تسبیح پروردگار آغاز کرده و پس از دیدار یکدیگر و بهره مندی از الطاف الهی، نیایش خود را با ستایش الهی و سپاسگزاری از خداوند به دلیل نعمت هایی که به آن ها ارزانی داشته است، به پایان می رسانند . چنان که از آیات قرآن نمایان است، هر حمد و ستایشی مورد توجه نیست؛ بلکه فقط حمد و ستایش انسان های مخلص و برگزیده – همانند پیامبران – مورد امضای الهی است؛ چنان که می فرماید:
« سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ » {صافات : 159 و 160}
در آیات قرآن هم، از حمد و ستایش پیامبران و صالحانی چون نبیّ مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و نوح و ابراهیم و داود و سلیمان علیهم السلام سخن گفته است{ مؤمنون:28 ؛ ابراهیم :39 ؛ نمل:15 و 93} ؛ بنابراین از آیه استفاده می شود که خدای سبحان، مؤمنان اهل بهشت را سرانجام به بندگان مخلص خود ملحق می سازد که این، وعده ای زیبا و بشارتی بزرگ به مؤمنان است.
پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
پیام های این آیۀ شریفه
1 . تسبیح آمیخته با حمد الهی عالی ترین نوع تسبیح است « دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ ... وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ».
2 . مؤمن، عاشق خدا است، بهشت و لذّت های بهشتی او را از یاد محبوب باز نمی دارد، بلکه در همه چیز، لطف و قدرت خدا را می بیند« سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ ... الْحَمْدُ لِلّهِ ».
3 . دوستان خوب، همیشه و همه جا خیرخواه هم هستند « وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
پاسخ : صفحه ی 117 از قرآن کریم شامل آیات 3 تا 13 از سوره ی یونس
همسایه
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها):
یا بُنَیَّ، الجارُ ثُمَّ الدّارِ
پسرم، اول همسایه، سپس اهل خانه
My dear son, always place your neighbors before your own family.
بحار الانوار، ج 43، ص 81
صفحه ی 118 از قرآن کریم شامل آیات 14 تا 23 از سوره ی یونس
صفحه ی 118 از قرآن کریم شامل آیات 14 تا 23 از سوره ی یونس
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ثُمَّ جَعَلْنَٰكُمْ خَلَٰٓئِفَ فِي الْأَرْضِ مِنۢ بَعْدِهِمْ لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ(14)
آنگاه شما را پس از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم چگونه رفتار مي كنيد(14)
وَإِذَا تُتْلَيٰ عَلَيْهِمْ ءَايَاتُنَا بَيِّنَٰتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَآءَنَا ائْتِ بِقُرْءَانٍ غَيْرِ هَٰذَآ أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَآئِ نَفْسِيٓ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَيٰٓ إِلَيَّ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ(15)
و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود آنانكه به ديدار ما اميد ندارند مي گويند قرآن ديگري جز اين بياور يا آن را عوض كن بگو مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم جز آنچه را كه به من وحي مي شود پيروي نمي كنم اگر پروردگارم را نافرماني كنم از عذاب روزي بزرگ مي ترسم(15)
قُل لَّوْ شَآءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَآ أَدْرَيٰكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِۦٓ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(16)
بگو اگر خدا مي خواست آن را بر شما نمي خواندم و [خدا] شما را بدان آگاه نمي گردانيد قطعا پيش از [آوردن] آن روزگاري در ميان شما به سر برده ام آيا فكر نمي كنيد(16)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَيٰ عَلَي اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ(17)
پس كيست ستمكارتر از آن كس كه دروغي بر خداي بندد يا آيات او را تكذيب كند به راستي مجرمان رستگار نمي شوند(17)
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبُِّٔونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَٰنَهُ وَتَعَٰلَيٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ(18)
و به جاي خدا چيزهايي را مي پرستند كه نه به آنان زيان مي رساند و نه به آنان سود مي دهد و مي گويند اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آيا خدا را به چيزي كه در آسمانها و در زمين نمي داند آگاه مي گردانيد او پاك و برتر است از آنچه [با وي] شريك مي سازند(18)
وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّآ أُمَّةً وَٰحِدَةً فَاخْتَلَفُوا۟ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ(19)
و مردم جز يك امت نبودند پس اختلاف پيدا كردند و اگر وعده اي از جانب پروردگارت مقرر نگشته بود قطعا در آنچه بر سر آن با هم اختلاف مي كنند ميانشان داوري مي شد(19)
وَيَقُولُونَ لَوْلَآ أُنزِلَ عَلَيْهِ ءَايَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوٓا۟ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ(20)
و مي گويند چرا معجزه اي از جانب پروردگارش بر او نازل نمي شود بگو غيب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشيد كه من هم با شما از منتظرانم(20)
وَإِذَآ أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّنۢ بَعْدِ ضَرَّآءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِيٓ ءَايَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ(21)
و چون مردم را پس از آسيبي كه به ايشان رسيده است رحمتي بچشانيم بناگاه آنان را در آيات ما نيرنگي است بگو نيرنگ خدا سريع تر است در حقيقت فرستادگان [=فرشتگان] ما آنچه نيرنگ مي كنيد مي نويسند(21)
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّيٰٓ إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا۟ بِهَا جَآءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَآءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوٓا۟ أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا۟ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّٰكِرِينَ(22)
او كسي است كه شما را در خشكي و دريا مي گرداند تا وقتي كه در كشتيها باشيد و آنها با بادي خوش آنان را بب ر ند و ايشان بدان شاد شوند [بناگاه] بادي سخت بر آنها وزد و موج از هر طرف بر ايشان تازد و يقين كنند كه در محاصره افتاده اند در آن حال خدا را پاكدلانه مي خوانند كه اگر ما را از اين [ورطه] بر هاني قطعا از سپاسگزاران خواهيم شد(22)
فَلَمَّآ أَنجَيٰهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَيٰٓ أَنفُسِكُم مَّتَٰعَ الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(23)
پس چون آنان را رهانيد ناگهان در زمين بناحق سركشي مي كنند اي مردم سركشي شما فقط به زيان خود شماست شما بهره زندگي دنيا را [مي طلبيد] سپس بازگشت شما به سوي ما خواهد بود پس شما را از آنچه انجام مي داديد باخبر خواهيم كرد(23)
صدق الله العلي العظيم