ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار
- - - به روز رسانی شده - - -
ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر
راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار
نمایش نسخه قابل چاپ
ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار
- - - به روز رسانی شده - - -
ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر
راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد بر سر هر کوی و بام خاست
تا نگرید کودک حلــــــــــــــوا فروش
دیگ بخشایش نمی آید به جوش
شنیدم که جمشید فرخ سرشت
به سرچشمه ای بر به سنگی نوشت
برین چشمه چون ما بسی دم زدند
برفتند چون چشم برهم زدند
دردی است غیر مــردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد********* عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد .
در نــــمازم خم ابروی تو با یاد آمد / حالتی رفت که محراب به فریاد آمــد
دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنــــهان خواهد شد آشکارار
آب را بین که چون همی نالد
هردم از همنشین ناهموار
راز نهان دار و خمش ور خمشی سخت بود
آن چه جگر سوزه شود باز جگرسازه شود