دلنوشته ...

به هوس بازي اين بي خبران ميخندم
هركه گويد سخن از عشق بدان ميخندم
خندهء تلخ من از گريه غم انگيزتر است كارم از گريه گذشته بدان ميخندم

من از احساس میترسم!!!
از این ویرانگر بی جان...!!!

خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست !
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!
............اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم
میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا...!
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟؟!
خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی .....
میخواهم بکشم کنار ! از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی .....

امروز میختدم بد از مدت هااااااااااا
البته همیشه میخندم ولی الان نمیدونم چرا با این تلخی روزگار خنده ام تلخ نیست و از گریه غم انگیز نیست
نمیدانم چه شد کز قند شیرین تر شد

کاش همیشه این طور باشد.....
همین که هستی...
همین که آرامش را حتی با دست هایم میتوانم لمس کنم....
خودش یک دنیاست....
کاش همیشه اینطور باشد.....[golrooz][golrooz]

خیـــــلی حــــــرف اســـت
کـــه تـــو هـــر روز در گلـــویـــت
خـــاری کُشــــنده احســـاس کنـــی
بـــرای کســـــی کـــه
حتّـــی یـــک بـــار در عمـــرش
بـــه خـــاطـــرِ تـــو حتـــی بغـــض هـــم نکـــرده اســـت.....

سهراب…

تو چه گفتی سهراب؟

قایقی خواهم ساخت …

با کدوم عمر دراز؟

نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد

سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب … شعر نو خواهم ساخت

بیخیال قایق ….

یا که میگفتی ….

تا شقایق هست زندگی باید کرد؟

این سخن یعنی چه؟

با شقایق باشی…. زندگی خواهی کرد

ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی …

تا شقایق هست، حسرتی باید خورد

جمله زیباتر میشد

تو ببخشم سهراب …

که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم

بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا

بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم

زندگی رویا نیست

زندگی پردرد است

زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!

کاش فاصله معنانداشت!!
کاش فقط زندگی وعشق معناداشت!!!
کاش...

دیروز بزرگی می گفت:

هر وقت احساس کردی ناخودآگاه دلت گرفت، بدان جایی کسی دردی دارد.

هــــــــــــــــــــــی این روزها چقدر دلم می گیرد...!!

زنـدگـی آن زمـان زیباسـت که
آدمـی بـداند فـکری بـخاطـرش در هــیاهـوست ...