یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا [golrooz]
نمایش نسخه قابل چاپ
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا [golrooz]
اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیره آه گوشه نشینان حذر نکرد
دی، کودکی بدامن مادر گریست زار
کز کودکان کوی، بمن کس نظر نداشت
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیرو سلوک
به در صومعه با بربط و پیمانه روم
مرغک دلداده به عجب و غرور
کرد یکی لحظه تماشای مور[golrooz]
روی زردست وآه دردآلود
عاشقان را دوای رنجوری
یعنی نمیشود که بگوییم سحر رسید ؟
درس غربت غیبت کبری به سر رسید ؟[golrooz]
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
یارب به خدایی خداییت ، وانگه به کمال پادشاهیت
از عشق به غایتی رسانم ، کاو ماند اگر چه من نمانم [golrooz]