dissolved oxygen : اکسیژن محلول ;;)
نمایش نسخه قابل چاپ
dissolved oxygen : اکسیژن محلول ;;)
novelist=رمان نویس
tension: تیرگی روابط . کشش. هیجان. تنش.
total : کلی
liver: کبد. جگر سیاه
reverse osmosis : اسمز معکوس ;;)
selfish=خودخواه
heavy rainfall : بارندگی سنگین {worried}
loot=غارت{i dont want to see}
thermonuclear bomb : بمب گرما هسته ای
beatitude=سعادت جاودانی
electromagnetic energy : انرژی الکترومغناطیسی
yokel=روستایی
lung: ریه. شش
ghost= شبح و روح {i dont want to see}
tools ابزار
selfish=خود پسند
حالا با ش بیام یا اچ؟.....هر دو:
shellfish:ماهی صدف (حال کردی زهره جان؟)
hunt: شکار کردن . جستجو
Hi to all
temblor = زلزله
ruse:حيله، نيرنگ،مكر
enigma=معما
Acknowledgement =تایید . تصدیق
turn
تراشيدن ،دور زدن ،پيچ مسير،تاباندن
nuclear magnetic resonance : رزونانس هسته ای مغناطیسی
evaluate: ارزیابی کردن
مار ماهی = eel
living organisms : ارگانیزم زنده
skeleton=اسکلت
newتازه ،نو
weary=خسته و کسل
yoke:یوغ ،جفت
electrical conductivity : رسانندگی الکتریکی
yonder:برفراز ،آنجا
radioactive : رادیو اکتیو
envelop:پیچیدن
polarization : قطبی کردن
numberless=بی شمار
sag:شکم دادن
gracious= مودب و مهربان {happy}
surface tension : کشش سطحی