-
صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَآ أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّيٰ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَآءَكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَٰتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(183)
همانان كه گفتند خدا با ما پيمان بسته كه به هيچ پيامبري ايمان نياوريم تا براي ما قربانيي بياورد كه آتش [آسماني] آن را [به نشانه قبول] بسوزاند بگو قطعا پيش از من پيامبراني بودند كه دلايل آشكار را با آنچه گفتيد براي شما آوردند اگر راست مي گوييد پس چرا آنان را كشتيد(183)
فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَآءُو بِالْبَيِّنَٰتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَٰبِ الْمُنِيرِ(184)
پس اگر تو را تكذيب كردند بدان كه پيامبراني [هم] كه پيش از تو دلايل روشن و نوشته ها و كتاب روشن آورده بودند تكذيب شدند(184)
كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَٰعُ الْغُرُورِ(185)
هر جانداري چشنده [طعم] مرگ است و همانا روز رستاخيز پاداشهايتان به طور كامل به شما داده مي شود پس هر كه را از آتش به دور دارند و در بهشت درآورند قطعا كامياب شده است و زندگي دنيا جز مايه فريب نيست(185)
۞ لَتُبْلَوُنَّ فِيٓ أَمْوَٰلِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوٓا۟ أَذًي كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُوا۟ وَتَتَّقُوا۟ فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ(186)
قطعا در مالها و جانهايتان آزموده خواهيد شد و از كساني كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] از كساني كه به شرك گراييده اند [سخنان دل]آزار بسياري خواهيد شنيد و[لي] اگر صبر كنيد و پرهيزگاري نماييد اين [ايستادگي] حاكي از عزم استوار [شما] در كارهاست (186)
وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَٰقَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَآءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا۟ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ(187)
و [ياد كن] هنگامي را كه خداوند از كساني كه به آنان كتاب داده شده پيمان گرفت كه حتما بايد آن را [به وضوح] براي مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد پس آن [عهد] را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهايي ناچيز به دست آوردند و چه بد معامله اي كردند(187)
لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَآ أَتَوا۟ وَّيُحِبُّونَ أَن يُحْمَدُوا۟ بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا۟ فَلَا تَحْسَبَنَّهُم بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(188)
البته گمان مبر كساني كه بدانچه كرده اند شادماني مي كنند و دوست دارند به آنچه نكرده اند مورد ستايش قرار گيرند قطعا گمان مبر كه براي آنان نجاتي از عذاب است [كه] عذابي دردناك خواهند داشت(188)
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(189)
و فرمانروايي آسمانها و زمين از آن خداست و خداوند بر هر چيزي تواناست(189)
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَٰفِ الَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَءَايَٰتٍ لِّأُو۟لِي الْأَلْبَٰبِ(190)
مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پي يكديگر آمدن شب و روز براي خردمندان نشانه هايي [قانع كننده] است(190)
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَٰمًا وَقُعُودًا وَعَلَيٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَٰطِلًا سُبْحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(191)
همانان كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مي كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مي انديشند [كه] پروردگارا اينها را بيهوده نيافريده اي منزهي تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار(191)
رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ(192)
پروردگارا هر كه را تو در آتش درآوري يقينا رسوايش كرده اي و براي ستمكاران ياوراني نيست(192)
رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَٰنِ أَنْ ءَامِنُوا۟ بِرَبِّكُمْ فََٔامَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَئَِّاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ(193)
پروردگارا ما شنيديم كه دعوتگري به ايمان فرا مي خواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد پس ايمان آورديم پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهاي ما را بزداي و ما را در زمره نيكان بميران(193)
رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَيٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ(194)
پروردگارا و آنچه را كه به وسيله فرستادگانت به ما وعده داده اي به ما عطا كن و ما را روز رستاخيز رسوا مگردان زيرا تو وعده ات را خلاف نمي كني(194)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَٰعُ الْغُرُورِ(185)
خداوند انسان را برای رسیدن به کمالات آفرید.ولی از آنجا که انسان در همۀ لحظات زندگی درگیر جذبه های زیبای دنیوی است و برای رسیدن به کمال مطلوب باید از گذرگاه های طبیعت دنیایی و غرایز نفسانی بگذرد؛ از این رو به هشدارهایی نیازمند است تا جلوه های فریبندۀ دنیا او را متوقف نسازد.ازجملۀ این هشدارها، فانی بودن زندگی دنیوی و پایان پذیرفتن خوشی ها و لذت های دنیا، با حادثۀ مرگ است.حتی اگر ما مرگ را فراموش کنیم ،مرگ ما را فراموش نمی کند و روزی به سراغ ما می آید.
چرا خداوند می فرماید که مرگ را می چشند؟
تعبیر چشیدن به احساس کامل اشاره دارد؛ زیرا گاه می شود انسان غذایی را با چشم می بیند و یا با دست لمس می کند، ولی این ها هیچ کدام احساس کامل نیست،مگر زمانی که به وسیلۀ ذائقۀ خود آن را بچشد.
نکتۀ دیگر اینکه، نفس فقط مرگ را می چشد، یعنی مرگ را به طور کامل درک نمی کند؛ بلکه فقط به مقدار چشیدن آن را درمی یابد. در غیر این صورت و احاطۀ کامل مرگ بر نفس، دیگر راه بازگشت و حیات دیگر در سرای آخرت برای او نبود.
بازتاب اعمال بعد از مرگ چگونه است؟
بعد از آنکه فرمود:مرگ حتمی و انکار ناپذیر است، توجه می دهد که البته مرگ، آخر کار انسان نیست که با آن همه چیز تمام بشود، بلکه مرگ فقط مرحلۀ نهایی زندگی دنیایی انسان است.ولی همان گونه که انسان در این دنیا اگر توپی را به دیوار بزند، به سوی او باز میگردد ، بازتاب اعمال خوب و بد انسان نیز در جهان آخرت به سوی او باز میگردد؛ بازگشتی کامل که در آن هیچ ریز و درشتی از اعمال انسان فروگذار نمی شود.«لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلّا احصَاهَا» {سورۀ کهف آیۀ 49} جملۀ{إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ} یعنی بدون کم و کاست(به نحو کامل) باطن اعمال خویش را که در دنیا نمی توانستند با چشم ظاهری نبینند،در آنجا به گونه ای کامل به او نشان می دهند. بازتاب اعمال نیک را به صورت روح و ریحان و بازتاب اعمال زشت را به صورت نامطلوب به سوی او باز می گردانند.
ادامه...
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
....
آیا داخل بهشت شدن برا انسان کمال است؟
بعضی افراد وقتی روایت تقسیم عبادت را به عبادت عبید{بنده و برده}، تجار و عبادت احرار{آزادگان} می خوانند، تصور می کنند که اگر انسان خدا را عبادت کند،برای رسیدن به نعمت های زیبای بهشتی و نجات از جهنم، عبادتش کم ارزش است، درحالی که اگر انسان به نعمت های زیبای بهشتی از قبیل حور و قصور برسد، این خود برای انسان کمال است؛ خداوند متعال در این فراز از آیۀ شریفه بعد از آنکه فرمود: در دادن اجر شما کم نمی گذاریم، به انسان توجه می دهد که رسیدن به نعمت های الهی در قیامت کمال است: « فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ»؛ کسی که در دنیا کاری کند که با اعمالش از آتش سوزان جهنم نجات یابد و سعادت دخول در بهشت برایش حاصل گردد، این خودکمالی زیبا و مطلوب است.گر چه برترین عبادتها، عبادت احرار است.
چه کسانی در دنیا ضرر می کنند؟
بعد از آنکه فرمود: رسیدن به بهشت و رهایی از جهنم معیار سعادت و شقاوت است، در فراز آخر آیه «وَمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَٰعُ الْغُرُورِ» به انسانهایی که حیات را منحصر در زندگی دنیا می پندارند و جهان باقی پس از مرگ را نادیده می گیرند، توجه می دهد که زندگانی هنگامی زیباست که برای انسان منشأ خیر و برکت گردد و سعادت جاویدان انسان را تأمین کند ولی زندگانی دنیا و بهره های زودگذر آن که برای انسان ماندگار نیست، سرمایه ای جز فریب عاید انسان نمی کند؛ مانند لذتی که در پی آن گرفتاری های بزرگ باشد
ادامه...
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
پیام های آیه:
1- مرگ عدم نیست، بلکه امری وجودی و قابل چشیدن و انتقال از دنیا به آخرت است{ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ}.
2- گناهان و عوامل سوق دهنده به دوزخ، دارای جذبه هایی است که باید انسان با نیروی ایمان و عمل صالح خود را از آن برهاند{زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ}
3- جزای کامل اعمال در آخرت است و پاداشهای دنیوی در مقابل آخرت ناچیز می باشد{تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ ... وَمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَٰعُ الْغُرُورِ}.
4- زندگی دنیا، در صورت غفلت از آخرت خیری جز فریب نیست{فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَٰعُ الْغُرُورِ}.
برگرفته از کتاب تفسیر همراه ج1
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
ممنون.مثل همیشه جالب.
توضیحات هم خیلی خوب بود، خصوصا اون بخشی که راجع به تقسیم عبادت ها بود. جدید بود![tashvigh]
یه سوال ،منظور ایه 187 کیاست؟
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
سلام. واقعا ممنونم از اطلاعات قرآني كه در اختيار كاربرا ميذاريد.
اجركم عند الله
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
مرگ عدم نیست،
این یعنی چی؟
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
بلدرچین
مرگ عدم نیست،
این یعنی چی؟
یعنی مرگ نابودی محض نیست بلکه انسان فقط با مردن از این دنیا به دنیای دیگه میره و نابود نمیشه
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
بلدرچین
مرگ عدم نیست،
سلام
عدم یعنی نیستی و نابودی . اگر مرگ عدم بود خلقت پوچ و بیهوده به حساب می آمد درحالی که خدا بزرگتر از آن است که نعوذبالله کار بیهوده ای انجام دهد و این کار با صفت خدا سازگاری ندارد.
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
سلام
جالبه
تا حالا اینجوری نخونده بودمش
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fateme92
،منظور ایه 187 کیاست؟
سلام
این آیه دربارۀ دانشمندان اهل کتاب(یهود و نصاری) است. خداوند در قرآن کریم اکثرا قوم یهود را مثال می زند، اکثرا افراد این قوم تمامی آن چیزی که مایۀ عبرت شدن دیگران لازم است را دارا بودند حتی علمای آنها.
اما این آیه هشدار و اخطار به تمام دانشمندان و علمای مذهبی است که موظف هستند تمام دستورهای الهی و معارف دینی را که برایشان آمده را برای عموم مردم تبیین و روشن سازند و خداوند از همۀ آنها عهد و پیمان موکدی گرفته است. خداوند عالمان یهود را مثال زده تا کسانی که علمی دارند را به دیگران یاد بدهند و از عذاب خود ترسانده است که راه علمای یهود را در پیش نگیرید و کتمان نکنید .یک روایتی را در این زمینه نقل می کنم:
حسن بن عمار می گوید: « روزی نزد «زهری» رفتم، بعد از آنکه نقل حدیث را برای مردم ترک کرده بود. به او گفتم: احادیثی که شنیده ای برای من بازگو. به من گفت: مگر تو نمی دانی که من دیگر برای کسی حدیث نقل نمی کنم؟! گفتم:یا تو برای من حدیث بگو یا من برای تو حدیث نقل می کنم. گفت: تو حدیث بگو. گفتم: از علی(ع) نقل شده که فرمودند: «خداوند از نادانان پیمان نگرفت که یاد بگیرند مگر اینکه پیش از آن، از عالمان پیمان گرفت که یاد دهند». هنگامی که این حدیث تکان دهنده را برای او خواندم، سکوت خود را شکست و گفت : اکنون بشنو تا برای تو بگویم و در همان مجلس، چهل حدیث برای من روایت کرد.{تفسیر نمونه}
از پیامبر(ص) نقل شده است که: «هرکس که دانشی را از اهل آن (کسانی که به آن نیاز دارند) کتمان کند، در روز رستاخیز، دهنه ای از آتش به دهان او زده می شود.»{نمونه}
-
پاسخ : صفحه ی 42 از قرآن کریم شامل آیات 183 تا 194 از سوره ی آل عمران
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
عبدالله91
سلام
این آیه دربارۀ دانشمندان اهل کتاب(یهود و نصاری) است. خداوند در قرآن کریم اکثرا قوم یهود را مثال می زند، اکثرا افراد این قوم تمامی آن چیزی که مایۀ عبرت شدن دیگران لازم است را دارا بودند حتی علمای آنها.
اما این آیه هشدار و اخطار به تمام دانشمندان و علمای مذهبی است که موظف هستند تمام دستورهای الهی و معارف دینی را که برایشان آمده را برای عموم مردم تبیین و روشن سازند و خداوند از همۀ آنها عهد و پیمان موکدی گرفته است. خداوند عالمان یهود را مثال زده تا کسانی که علمی دارند را به دیگران یاد بدهند و از عذاب خود ترسانده است که راه علمای یهود را در پیش نگیرید و کتمان نکنید .یک روایتی را در این زمینه نقل می کنم:
حسن بن عمار می گوید: « روزی نزد «زهری» رفتم، بعد از آنکه نقل حدیث را برای مردم ترک کرده بود. به او گفتم: احادیثی که شنیده ای برای من بازگو. به من گفت: مگر تو نمی دانی که من دیگر برای کسی حدیث نقل نمی کنم؟! گفتم:یا تو برای من حدیث بگو یا من برای تو حدیث نقل می کنم. گفت: تو حدیث بگو. گفتم: از علی(ع) نقل شده که فرمودند: «خداوند از نادانان پیمان نگرفت که یاد بگیرند مگر اینکه پیش از آن، از عالمان پیمان گرفت که یاد دهند». هنگامی که این حدیث تکان دهنده را برای او خواندم، سکوت خود را شکست و گفت : اکنون بشنو تا برای تو بگویم و در همان مجلس، چهل حدیث برای من روایت کرد.{تفسیر نمونه}
از پیامبر(ص) نقل شده است که: «هرکس که دانشی را از اهل آن (کسانی که به آن نیاز دارند) کتمان کند، در روز رستاخیز، دهنه ای از آتش به دهان او زده می شود.»{نمونه}
سلام
ممنون، خیلی تامل برانگیز بود..[golrooz]
-
صفحه ی 43 از قرآن کریم شامل آیات 195 تا 200 از سوره ی آل عمران و آیات 1 تا 5 از سوره النساء
صفحه ی 43 از قرآن کریم شامل آیات 195 تا 200 از سوره ی آل عمران و آیات 1 تا 5 از سوره النساء
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَيٰ بَعْضُكُم مِّنۢ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا۟ وَأُخْرِجُوا۟ مِن دِيَٰرِهِمْ وَأُوذُوا۟ فِي سَبِيلِي وَقَٰتَلُوا۟ وَقُتِلُوا۟ لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَئَِّاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ(195)
پس پروردگارشان دعاي آنان را اجابت كرد [و فرمود كه] من عمل هيچ صاحب عملي از شما را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمي كنم پس كساني كه هجرت كرده و از خانه هاي خود رانده شده و در راه من آزار ديده و جنگيده و كشته شده اند بديهايشان را از آنان مي زدايم و آنان را در باغهايي كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درمي آورم [اين] پاداشي است از جانب خدا و پاداش نيكو نزد خداست(195)
لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ فِي الْبِلَٰدِ(196)
مبادا رفت و آمد [و جنب و جوش] كافران در شهرها تو را دستخوش فريب كند(196)
مَتَٰعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَيٰهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ(197)
[اين] كالاي ناچيز [و برخورداري اندكي] است سپس جايگاهشان دوزخ است و چه بد قرارگاهي است(197)
لَٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا۟ رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّٰتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا نُزُلًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ لِّلْأَبْرَارِ(198)
ولي كساني كه پرواي پروردگارشان را پيشه ساخته اند باغهايي خواهند داشت كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آنجا جاودانه بمانند [اين] پذيرايي از جانب خداست و آنچه نزد خداست براي نيكان بهتر است(198)
وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَٰبِ لَمَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْهِمْ خَٰشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بَِٔايَٰتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُو۟لَٰٓئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ(199)
و البته از ميان اهل كتاب كساني هستند كه به خدا و بدانچه به سوي شما نازل شده و به آنچه به سوي خودشان فرود آمده ايمان دارند در حالي كه در برابر خدا خاشعند و آيات خدا را به بهاي ناچيزي نمي فروشند اينانند كه نزد پروردگارشان پاداش خود را خواهند داشت آري خدا زودشمار است(199)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ اصْبِرُوا۟ وَصَابِرُوا۟ وَرَابِطُوا۟ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(200)
اي كساني كه ايمان آورده ايد صبر كنيد و ايستادگي ورزيد و مرزها را نگهباني كنيد و از خدا پروا نماييد اميد است كه رستگار شويد(200)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا۟ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَآءً وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ الَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا(1)
اي مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدي آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسياري پراكنده كرد پروا داريد و از خدايي كه به [نام] او از همديگر درخواست مي كنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان م بريد كه خدا همواره بر شما نگهبان است(1)
وَءَاتُوا۟ الْيَتَٰمَيٰٓ أَمْوَٰلَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا۟ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوٓا۟ أَمْوَٰلَهُمْ إِلَيٰٓ أَمْوَٰلِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا(2)
و اموال يتيمان را به آنان [باز]دهيد و [مال پاك] و [مرغوب آنان ] را با [مال] ناپاك [خود] عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهي بزرگ است(2)
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا۟ فِي الْيَتَٰمَيٰ فَانكِحُوا۟ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَآءِ مَثْنَيٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا۟ فَوَٰحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَٰنُكُمْ ذَٰلِكَ أَدْنَيٰٓ أَلَّا تَعُولُوا۟(3)
و اگر در اجراي عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زني گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده ايد [اكتفا كنيد] اين [خودداري] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال وار گرديد](3)
وَءَاتُوا۟ النِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيًٓٔا مَّرِيًٓٔا(4)
و م هر زنان را به عنوان هديه اي از روي طيب خاطر به ايشان بدهيد و اگر به ميل خودشان چيزي از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخوريد(4)
وَلَا تُؤْتُوا۟ السُّفَهَآءَ أَمْوَٰلَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَٰمًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا۟ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا(5)
و اموال خود را كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگي] شما قرار داده به سفيهان مدهيد و[لي] از [عوايد] آن به ايشان بخورانيد و آنان را پوشاك دهيد و با آنان سخني پسنديده بگوييد(5)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 43 از قرآن کریم شامل آیات 195 تا 200 از سوره ی آل عمران و آیات 1 تا 5 از سوره النساء
-
پاسخ : صفحه ی 43 از قرآن کریم شامل آیات 195 تا 200 از سوره ی آل عمران و آیات 1 تا 5 از سوره النساء
فاما التیم فلا تقهر/ضحی ایه 9
سلام ایه های قران همه اشون زیبا اند
با تشکر از شما دوست عزیز[golrooz]
-
پاسخ : صفحه ی 43 از قرآن کریم شامل آیات 195 تا 200 از سوره ی آل عمران و آیات 1 تا 5 از سوره النساء
ممنون. جالب بود.[shaad]
خصوصا تو ایه های 196 و 197 اون دیدی که داره میده خیلی جالب و هیجان انگیزه!در عین حال ارامش دهنده...
-
صفحه ی 44 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 12 از سوره ی النساء
صفحه ی 44 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 12 از سوره ی النساء
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَابْتَلُوا۟ الْيَتَٰمَيٰ حَتَّيٰٓ إِذَا بَلَغُوا۟ النِّكَاحَ فَإِنْ ءَانَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوٓا۟ إِلَيْهِمْ أَمْوَٰلَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَآ إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُوا۟ وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَٰلَهُمْ فَأَشْهِدُوا۟ عَلَيْهِمْ وَكَفَيٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا(6)
و يتيمان را بيازماييد تا وقتي به [سن] زناشويي برسند پس اگر در ايشان رشد [فكري] يافتيد اموالشان را به آنان رد كنيد و آن را [از بيم آنكه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخوريد و آن كس كه توانگر است بايد [از گرفتن اجرت سرپرستي] خودداري ورزد و هر كس تهيدست است بايد مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد كرديد بر ايشان گواه بگيريد خداوند حسابرسي را كافي است(6)
لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَٰلِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَٰلِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا(7)
براي مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاي گذاشته اند سهمي است و براي زنان [نيز] از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاي گذاشته اند سهمي [خواهد بود] خواه آن [مال] كم باشد يا زياد نصيب هر كس مفروض شده است(7)
وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُو۟لُوا۟ الْقُرْبَيٰ وَالْيَتَٰمَيٰ وَالْمَسَٰكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُوا۟ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا(8)
ارزاني داريد و با آنان سخني پسنديده گوييد(8)
وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا۟ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَٰفًا خَافُوا۟ عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا۟ اللَّهَ وَلْيَقُولُوا۟ قَوْلًا سَدِيدًا(9)
و آنان كه اگر فرزندان ناتواني از خود بر جاي بگذارند بر [آينده] آنان بيم دارند بايد [از ستم بر يتيمان مردم نيز] بترسند پس بايد از خدا پروا دارند و سخني [بجا و] درست گويند(9)
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَٰلَ الْيَتَٰمَيٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا(10)
در حقيقت كساني كه اموال يتيمان را به ستم مي خورند جز اين نيست كه آتشي در شكم خود فرو مي برند و به زودي در آتشي فروزان درآيند(10)
يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِيٓ أَوْلَٰدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَآءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَٰحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَٰحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنۢ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَآ أَوْ دَيْنٍ ءَابَآؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا(11)
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مي كند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دختري كه ارث مي برد] يكي باشد نيمي از ميراث از آن اوست و براي هر يك از پدر و مادر وي [=متوفي] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است اين در صورتي است كه [متوفي] فرزندي داشته باشد ولي اگر فرزندي نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براي مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مي برد] و اگر او برادراني داشته باشد مادرش يك ششم مي برد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتي است كه او بدان سفارش كرده يا د يني [كه بايد استثنا شود] شما نمي دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براي شما سودمندترند [اين] فرضي است از جانب خدا زيرا خداوند داناي حكيم است(11)
۞ وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَٰجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنۢ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَآ أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّنۢ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَآ أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَٰلَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَٰحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوٓا۟ أَكْثَرَ مِن ذَٰلِكَ فَهُمْ شُرَكَآءُ فِي الثُّلُثِ مِنۢ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَيٰ بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ(12)
و نيمي از ميراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندي نداشته باشند و اگر فرزندي داشته باشند يك چهارم ماترك آنان از آن شماست [البته] پس از انجام وصيتي كه بدان سفارش كرده اند يا د يني [كه بايد استثنا شود] و يك چهارم از ميراث شما براي آنان است اگر شما فرزندي نداشته باشيد و اگر فرزندي داشته باشيد يك هشتم براي ميراث شما از ايشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصيتي كه بدان سفارش كرده ايد يا د يني [كه بايد استثنا شود] و اگر مرد يا زني كه از او ارث مي برند كلاله [=بي فرزند و بي پدر و مادر] باشد و براي او برادر يا خواهري باشد پس براي هر يك از آن دو يك ششم [ماترك] است و اگر آنان بيش از اين باشند در يك سوم [ماترك] مشاركت دارند [البته] پس از انجام وصيتي كه بدان سفارش شده يا د يني كه [بايد استثنا شود به شرط آنكه از اين طريق] زياني [به ورثه] نرساند اين است سفارش خدا و خداست كه داناي بردبار است(12)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 44 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 12 از سوره ی النساء
ارایت الذی یکذب بالدین
فذلک الذی یدع الیتیم
ولا یحض علی طعام المسکین
سوره ماعون-ایات 1تا3
ممنون از شما
-
پاسخ : صفحه ی 44 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 12 از سوره ی النساء
لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَٰلِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَٰلِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا(7)
براي مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاي گذاشته اند سهمي است و براي زنان [نيز] از آنچه
پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاي گذاشته اند سهمي [خواهد بود] خواه آن [مال] كم باشد يا زياد نصيب هر كس مفروض شده است(7)
سهمی یعنی ارث؟
-
صفحه ی 45 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 22 از سوره ی النساء
صفحه ی 45 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 22 از سوره ی النساء
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(13)
اينها احكام الهي است و هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند وي را به باغهايي درآورد كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آن جاودانه اند و اين همان كاميابي بزرگ است(13)
وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَٰلِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ(14)
و هر كس از خدا و پيامبر او نافرماني كند و از حدود مقرر او تجاوز نمايد وي را در آتشي درآورد كه همواره در آن خواهد بود و براي او عذابي خفت آور است(14)
وَالَّٰتِي يَأْتِينَ الْفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا۟ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُوا۟ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّيٰ يَتَوَفَّيٰهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا(15)
و از زنان شما كساني كه مرتكب زنا مي شوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه ها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهي براي آنان قرار دهد(15)
وَالَّذَانِ يَأْتِيَٰنِهَا مِنكُمْ فََٔاذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا۟ عَنْهُمَآ إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا(16)
و از ميان شما آن دو تن را كه مرتكب زشتكاري مي شوند آزارشان دهيد پس اگر توبه كردند و درستكار شدند از آنان صرفنظر كنيد زيرا خداوند توبه پذير مهربان است(16)
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَي اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُو۟لَٰٓئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا(17)
توبه نزد خداوند تنها براي كساني است كه از روي ناداني مرتكب گناه مي شوند سپس به زودي توبه مي كنند اينانند كه خدا توبه شان را مي پذيرد و خداوند داناي حكيم است(17)
وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّئَِّاتِ حَتَّيٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الَْٰٔنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُو۟لَٰٓئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا(18)
و توبه كساني كه گناه مي كنند تا وقتي كه مرگ يكي از ايشان دررسد مي گويد اكنون توبه كردم پذيرفته نيست و [نيز توبه] كساني كه در حال كفر مي ميرند پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابي دردناك آماده كرده ايم(18)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُوا۟ النِّسَآءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا۟ بِبَعْضِ مَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن يَأْتِينَ بِفَٰحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَيٰٓ أَن تَكْرَهُوا۟ شَئًْا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا(19)
اي كساني كه ايمان آورده ايد براي شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشي از آنچه را به آنان داده ايد [از چنگشان به در] بريد مگر آنكه مرتكب زشتكاري آشكاري شوند و با آنها بشايستگي رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزي را خوش نمي داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مي دهد(19)
وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَءَاتَيْتُمْ إِحْدَيٰهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا۟ مِنْهُ شَئًْا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَٰنًا وَإِثْمًا مُّبِينًا(20)
و اگر خواستيد همسري [ديگر] به جاي همسر [پيشين خود] ستانيد و به يكي از آنان مال فراواني داده باشيد چيزي از او پس مگيريد آيا مي خواهيد آن [مال] را به بهتان و گناه آشكار بگيريد(20)
وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَيٰ بَعْضُكُمْ إِلَيٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَٰقًا غَلِيظًا(21)
و چگونه آن [م هر] را مي ستانيد با آنكه از يكديگر كام گرفته ايد و آنان از شما پيماني استوار گرفته اند(21)
وَلَا تَنكِحُوا۟ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم مِّنَ النِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَٰحِشَةً وَمَقْتًا وَسَآءَ سَبِيلًا(22)
و با زناني كه پدرانتان به ازدواج خود درآورده اند نكاح مكنيد مگر آنچه كه پيشتر رخ داده است چرا كه آن زشتكاري و [مايه] دشمني و بد راهي بوده است(22)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 45 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 22 از سوره ی النساء
ان الذین امنوا و عملوا الصالحات لهم جنات تجری من تحت الانهار ذلک الفوز الکبیر
همانا کسانی که ایمان اوردندو اعمال شایسته انجام دادند
برایشان باغ هایی است که نهرها از زیر درختان ان جاری است این است ان کامیابی بزرگ
سوره بروج/ایه 11
سلام دوست عزیز
ازشما خیلی ممنونم
باعث میشید ما روزمان را با قران شروع کنیم
-
پاسخ : صفحه ی 45 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 22 از سوره ی النساء
ممنون.این ایه های 16/17/18 تن ادمو میلرزونه...
ایه های 20 و 21 هم ازش ادم احساس امنیت میکنه...
کاش هیچ وقت مشمول ایه 18 نشیم...
-
پاسخ : صفحه ی 45 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 22 از سوره ی النساء
یک سوال.
اگر یک فردی امروز گناهی رو انجام بده و همین امروز توبه کنه و پشیمون بشه توبه قبول هست؟گناهی که شاید توبه کردن فرد توش زیاده باشه یعنی این گناهو گاه گداری انجام بده و توبه کنه؟
مرسی دستت درد نکنه این دفعه واقعا ایه ها تنمو لرزوند...
-
صفحه ی 46 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 30 از سوره ی النساء
صفحه ی 46 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 30 از سوره ی النساء
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَٰتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَٰتُكُمْ وَعَمَّٰتُكُمْ وَخَٰلَٰتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَٰتُكُمُ الَّٰتِيٓ أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ الرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَٰٓئِبُكُمُ الَّٰتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ الَّٰتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُوا۟ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَٰٓئِلُ أَبْنَآئِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَٰبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُوا۟ بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا(23)
[نكاح اينان] بر شما حرام شده است مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه هايتان و خاله هايتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهايتان كه به شما شير داده اند و خواهران رضاعي شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان كه [آنها دختران] در دامان شما پرورش يافته اند و با آن همسران همبستر شده ايد پس اگر با آنها همبستر نشده ايد بر شما گناهي نيست [كه با دخترانشان ازدواج كنيد] و زنان پسرانتان كه از پشت خودتان هستند و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است(23)
۞ وَالْمُحْصَنَٰتُ مِنَ النِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَٰنُكُمْ كِتَٰبَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِكُمْ أَن تَبْتَغُوا۟ بِأَمْوَٰلِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَٰفِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَٰضَيْتُم بِهِ مِنۢ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا(24)
و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناي زناني كه مالك آنان شده ايد [اين] فريضه الهي است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براي شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتي كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زناني را كه متعه كرده ايد م هرشان را به عنوان فريضه اي به آنان بدهيد و بر شما گناهي نيست كه پس از [تعيين مبلغ] مقرر با يكديگر توافق كنيد [كه مدت عقد يا م هر را كم يا زياد كنيد] مسلما خداوند داناي حكيم است(24)
وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَٰتِ الْمُؤْمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ الْمُؤْمِنَٰتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَٰنِكُم بَعْضُكُم مِّنۢ بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَٰتٍ غَيْرَ مُسَٰفِحَٰتٍ وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخْدَانٍ فَإِذَآ أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَٰحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَي الْمُحْصَنَٰتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُوا۟ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(25)
و هر كس از شما از نظر مالي نمي تواند زنان [آزاد] پاكدامن با ايمان را به همسري [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد [ازدواج كند] و خدا به ايمان شما داناتر است [همه] از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده شان به همسري [خود] درآوريد و م هرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوست گيران پنهاني نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمي از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است اين [پيشنهاد زناشويي با كنيزان] براي كسي از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براي شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است(25)
يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(26)
خدا مي خواهد براي شما توضيح دهد و راه [و رسم] كساني را كه پيش از شما بوده اند به شما بنماياند و بر شما ببخشايد و خدا داناي حكيم است(26)
وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُوا۟ مَيْلًا عَظِيمًا(27)
خدا مي خواهد تا بر شما ببخشايد و كساني كه از خواسته ها[ي نفساني] پيروي مي كنند مي خواهند شما دستخوش انحرافي بزرگ شويد(27)
يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الْإِنسَٰنُ ضَعِيفًا(28)
خدا مي خواهد تا بارتان را سبك گرداند و [مي داند كه] انسان ناتوان آفريده شده است(28)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَأْكُلُوٓا۟ أَمْوَٰلَكُم بَيْنَكُم بِالْبَٰطِلِ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلَا تَقْتُلُوٓا۟ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا(29)
اي كساني كه ايمان آورده ايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدي با تراضي يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا خدا همواره با شما مهربان است(29)
وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَٰنًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرًا(30)
و هر كس از روي تجاوز و ستم چنين كند به زودي وي را در آتشي درآوريم و اين كار بر خدا آسان است(30)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 46 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 30 از سوره ی النساء
إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا(23)
وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(25)
يُرِيدُ اللَّهُ ....... يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(26)
وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ(27)
يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ(28)
وَلَا تَقْتُلُوٓا۟ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا(29)
-
پاسخ : صفحه ی 46 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 30 از سوره ی النساء
ممنون.
یه سوال: توی ایه 25 ، دوست گیران پنهانی یعنی چی؟و فحشا دقیقا شامل چه چیزایی میشه؟
-
پاسخ : صفحه ی 46 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 30 از سوره ی النساء
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fateme92
ممنون.
یه سوال: توی ایه 25 ، دوست گیران پنهانی یعنی چی؟و فحشا دقیقا شامل چه چیزایی میشه؟
یعنی دو نامحرم پنهانی دوست بشوند.مانند دوست پسر یا دوست دختر داشتن
در تفسیر المیزان آمده:
کلمۀ «اخدان» جمع کلمۀ «خدن» به کسرۀ «خ» است که به معنای دوست است و این کلمه مذکر و مونثش و مفرد و جمعش یکسان است.یعنی هم به دوست مذکر «خدن» گفته می شود و هم به دوست مونث و هم به جماعت دوستان خدن گفته می شود و هم به یک فرد. و اگر در آیۀ مورد بحث به صیغۀ جمع آمده ، برای این بود کهدر دلالت بر کثرت و زیادی تصریح داشته باشد و بفهماند وقتی کسی به منظور فحشا و زنا کردن دوستی می گیرد به او و به مثل او قناعت نمی کند چون نفس آدمی حریص است.اگر قرار باشد خواست نفس را برآورد و آن را اطاعت کند حتما دوستان زیادی برای فحشا می گیرد..... آن مفسری هم که گفته:مراد از سفاح{مسافحات که در آیه آمده} زنای علنی و مراد از گرفتن دوست،زنای پنهانی است...
در ماهنامۀ قرآنی بشیر در تفسیر آیۀ5 سورۀ مائده نوشته که (تفسیر نمونه ذیل تفسیر آیۀ5 مائده) به دلیل (بقره آیۀ221 و ممتحنه آیۀ10) این آیه{آیۀ5 سورۀ مائده} دوست دختر گرفتن پنهانی را در ردیف زنا آورده و آنرا تقبیح می کند ولی برخی مسلمانان امروزه دوستی با جنس مخالف را نه تنها عیب و ننگ نمی دانند بلکه به آن افتخار می کنند.
ما هم از کتب تفاسیر نقل قول کردیم هر چی که باشد بر گردن نویسندگان و علما
-
پاسخ : صفحه ی 46 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 30 از سوره ی النساء
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
عبدالله91
یعنی دو نامحرم پنهانی دوست بشوند.مانند دوست پسر یا دوست دختر داشتن
در تفسیر المیزان آمده:
کلمۀ «اخدان» جمع کلمۀ «خدن» به کسرۀ «خ» است که به معنای دوست است و این کلمه مذکر و مونثش و مفرد و جمعش یکسان است.یعنی هم به دوست مذکر «خدن» گفته می شود و هم به دوست مونث و هم به جماعت دوستان خدن گفته می شود و هم به یک فرد. و اگر در آیۀ مورد بحث به صیغۀ جمع آمده ، برای این بود کهدر دلالت بر کثرت و زیادی تصریح داشته باشد و بفهماند وقتی کسی به منظور فحشا و زنا کردن دوستی می گیرد به او و به مثل او قناعت نمی کند چون نفس آدمی حریص است.اگر قرار باشد خواست نفس را برآورد و آن را اطاعت کند حتما دوستان زیادی برای فحشا می گیرد..... آن مفسری هم که گفته:مراد از سفاح{مسافحات که در آیه آمده} زنای علنی و مراد از گرفتن دوست،زنای پنهانی است...
در ماهنامۀ قرآنی بشیر در تفسیر آیۀ5 سورۀ مائده نوشته که (تفسیر نمونه ذیل تفسیر آیۀ5 مائده) به دلیل (بقره آیۀ221 و ممتحنه آیۀ10) این آیه{آیۀ5 سورۀ مائده} دوست دختر گرفتن پنهانی را در ردیف زنا آورده و آنرا تقبیح می کند ولی برخی مسلمانان امروزه دوستی با جنس مخالف را نه تنها عیب و ننگ نمی دانند بلکه به آن افتخار می کنند.
ما هم از کتب تفاسیر نقل قول کردیم هر چی که باشد بر گردن نویسندگان و علما
فحشا با زنا چه فرقی داره؟
مراد از سفاح{مسافحات که در آیه آمده} زنای علنی و مراد از گرفتن دوست،زنای پنهانی است...
یعنی اگر اون قسمت اخر جمله، در دوستی صادق نباشه، دوستی مورد نظر قران نیست؟
-
پاسخ : صفحه ی 46 از قرآن کریم شامل آیات 23 تا 30 از سوره ی النساء
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fateme92
فحشا با زنا چه فرقی داره؟
مراد از سفاح{مسافحات که در آیه آمده} زنای علنی و مراد از گرفتن دوست،زنای پنهانی است...
یعنی اگر اون قسمت اخر جمله، در دوستی صادق نباشه، دوستی مورد نظر قران نیست؟
سلام
ببینین چیزی به نام دوستی پنهانی دو نامحرم در دین تعریف نشده است ،یعنی وجود ندارد. دوست پنهانی را دین رد کرده است میبینین که به نظر اکثر مراجع اجازۀ ازدواج هم باید با اجازۀ ولی باشد چه برسه به عمل دوستی که دین نفی کرده. مولاعلی(ع) برا مردم عراق سخنرانی کرده و رودرو آمدن مردم و دوش به دوش هم حرکت کردن نامحرم در بازار را به شدت نهی کرده طوری که مورد لعن قرار داده تو مفاتیح هم این ماجرا آمده است.لعن مولا چیز کمی نیس.
دوست پنهانی را در اون تفسیر زنای پنهانی حساب کرده. یعنی در اون تفسیر دوست پنهانی همان زنای پنهانی است و دوست صادق و غیر صادق نداریم.بلکه ارتباط آشکار و پنهان داریم.مثلا دو نفر به طور آشکار یعنی با اطلاع بزرگانی مثه پدر دختر ارتباط دارند و میخواهند ازدواج کنند و این ارتباط برای شناخت است و این را می شود از شرط ازدواج برای دختران که اذن پدر لازم است فهمید. اما در ارتباط پنهانی فحشایی حتما وجود دارد.به طور یقین که دین اسلام چنین ارتباطی را باطل شمرده اما در شدت برخورد یه کم تفاسیر فرق دارد مثلا بعضی از تفاسیر میگن ارتباط پنهانی را خدا هم اندازۀ زنا شمرده است.مثه تفسیر نمونه. اما یقینن چیزی به اسم دوست شدن یواشکی و ارتباط داشتن و صادق بودن در اسلام وجود نداره. اگه از کسی خوشمون بیاد باید تلاش برا ازدواج کنیم نه تلاش برا رابطۀ پنهانی داشتن. در رابطه اکثرا دختر و احساساتش آسیب می بیند.
فحشا کل است و زنا جزئی از این کل است. مثلا فامیل از افراد مختلفی مثه پدر و مادربزرگ، پدرها و مادرها و دختران و پسران و... تشکیل شده و این فامیل، فردی دارد که اولا جزئی از این فامیل است و ثانیا از بزرگان اون فامیل حساب می شود که می تواند نمایندۀ اون خاندان باشد مثه پدر بزرگ فامیل. فحشا هم همون فامیل است که زنا بزرگ خاندان حساب می شود مثه پدربزرگ فامیل . البته فحشا به معنی گناهان بزرگ است اما توش گناهان مختلفی وجود دارد.
-
صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِن تَجْتَنِبُوا۟ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَئَِّاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا(31)
اگر از گناهان بزرگي كه از آن[ها] نهي شده ايد دوري گزينيد بديهاي شما را از شما مي زداييم و شما را در جايگاهي ارجمند درمي آوريم(31)
وَلَا تَتَمَنَّوْا۟ مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَيٰ بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا۟ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ وَسَْٔلُوا۟ اللَّهَ مِن فَضْلِهِۦٓ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا(32)
و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضي از شما را بر بعضي [ديگر] برتري داده آرزو مكنيد براي مردان از آنچه [به اختيار] كسب كرده اند بهره اي است و براي زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كرده اند بهره اي است و از فضل خدا درخواست كنيد كه خدا به هر چيزي داناست(32)
وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَٰلِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَٰلِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَٰنُكُمْ فََٔاتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا(33)
و از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان و كساني كه شما [با آنان] پيمان بسته ايد بر جاي گذاشته اند براي هر يك [از مردان و زنان] وارثاني قرار داده ايم پس نصيبشان را به ايشان بدهيد زيرا خدا همواره بر هر چيزي گواه است(33)
الرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَي النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَيٰ بَعْضٍ وَبِمَآ أَنفَقُوا۟ مِنْ أَمْوَٰلِهِمْ فَالصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّٰتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا۟ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا(34)
مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخي از ايشان را بر برخي برتري داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مي كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براي آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مي كنند و زناني را كه از نافرماني آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه ها از ايشان دوري كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهي [براي سرزنش] مجوييد كه خدا والاي بزرگ است(34)
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا۟ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَآ إِن يُرِيدَآ إِصْلَٰحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَآ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا(35)
و اگر از جدايي ميان آن دو [ زن و شوهر] بيم داريد پس داوري از خانواده آن [شوهر] و داوري از خانواده آن [زن] تعيين كنيد اگر سر سازگاري دارند خدا ميان آن دو سازگاري خواهد داد آري خدا داناي آگاه است(35)
۞ وَاعْبُدُوا۟ اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا۟ بِهِ شَئًْا وَبِالْوَٰلِدَيْنِ إِحْسَٰنًا وَبِذِي الْقُرْبَيٰ وَالْيَتَٰمَيٰ وَالْمَسَٰكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَيٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنۢبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَٰنُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا(36)
و خدا را بپرستيد و چيزي را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه مانده و بردگان خود [نيكي كنيد] كه خدا كسي را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمي دارد(36)
الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَآ ءَاتَيٰهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَٰفِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا(37)
همان كساني كه بخل مي ورزند و مردم را به بخل وامي دارند و آنچه را خداوند از فضل خويش بدانها ارزاني داشته پوشيده مي دارند و براي كافران عذابي خواركننده آماده كرده ايم(37)
وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ رِئَآءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَٰنُ لَهُ قَرِينًا فَسَآءَ قَرِينًا(38)
و كساني كه اموالشان را براي نشان دادن به مردم انفاق مي كنند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند و هر كس شيطان يار او باشد چه بد همدمي است(38)
وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ ءَامَنُوا۟ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَأَنفَقُوا۟ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا(39)
و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان مي آوردند و از آنچه خدا به آنان روزي داده انفاق مي كردند چه زياني برايشان داشت و خدا به [كار] آنان داناست(39)
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَٰعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا(40)
در حقيقت خدا هم وزن ذره اي ستم نمي كند و اگر [آن ذره كار] نيكي باشد دو چندانش مي كند و از نزد خويش پاداشي بزرگ مي بخشد(40)
فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍۭ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَيٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدًا(41)
پس چگونه است [حالشان] آنگاه كه از هر امتي گواهي آوريم و تو را بر آنان گواه آوريم(41)
صدق الله العلي العظيم
-
صفحه ی 48 از قرآن کریم شامل آیات 42 تا 53 از سوره ی النساء
صفحه ی 48 از قرآن کریم شامل آیات 42 تا 53 از سوره ی النساء
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَعَصَوُا۟ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّيٰ بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا(42)
آن روز كساني كه كفر ورزيده اند و از پيامبر [خدا] نافرماني كرده اند آرزو مي كنند كه اي كاش با خاك يكسان مي شدند و از خدا هيچ سخني را پوشيده نمي توانند داشت(42)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْرَبُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَأَنتُمْ سُكَٰرَيٰ حَتَّيٰ تَعْلَمُوا۟ مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّيٰ تَغْتَسِلُوا۟ وَإِن كُنتُم مَّرْضَيٰٓ أَوْ عَلَيٰ سَفَرٍ أَوْ جَآءَ أَحَدٌ مِّنكُم مِّنَ الْغَآئِطِ أَوْ لَٰمَسْتُمُ النِّسَآءَ فَلَمْ تَجِدُوا۟ مَآءً فَتَيَمَّمُوا۟ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا۟ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا(43)
اي كساني كه ايمان آورده ايد در حال مستي به نماز نزديك نشويد تا زماني كه بدانيد چه مي گوييد و [نيز] در حال جنابت [وارد نماز نشويد] مگر اينكه راهگذر باشيد تا غسل كنيد و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكي از شما از قضاي حاجت آمد يا با زنان آميزش كرده ايد و آب نيافته ايد پس بر خاكي پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را مسح نماييد كه خدا بخشنده و آمرزنده است(43)
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ أُوتُوا۟ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَٰبِ يَشْتَرُونَ الضَّلَٰلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّوا۟ السَّبِيلَ(44)
آيا به كساني كه بهره اي از كتاب يافته اند ننگريستي گمراهي را مي خرند و مي خواهند شما [نيز] گمراه شويد(44)
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَآئِكُمْ وَكَفَيٰ بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَيٰ بِاللَّهِ نَصِيرًا(45)
و خدا به [حال] دشمنان شما داناتر است كافي است كه خدا سرپرست [شما] باشد و كافي است كه خدا ياور [شما] باشد(45)
مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا۟ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَٰعِنَا لَيًّۢا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا۟ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَٰكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا(46)
برخي از آنان كه يهودي اند كلمات را از جاهاي خود برمي گردانند و با پيچانيدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دين [اسلام با درآميختن عبري به عربي] مي گويند شنيديم و نافرماني كرديم و بشنو [كه كاش] ناشنوا گردي و [نيز از روي استهزا مي گويند] راعنا [كه در عربي يعني به ما التفات كن ولي در عبري يعني خبيث ما] و اگر آنان مي گفتند شنيديم و فرمان برديم و بشنو و به ما بنگر قطعا براي آنان بهتر و درست تر بود ولي خدا آنان را به علت كفرشان لعنت كرد در نتيجه جز [گروهي] اندك ايمان نمي آورند(46)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ ءَامِنُوا۟ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَيٰٓ أَدْبَارِهَآ أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّآ أَصْحَٰبَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا(47)
اي كساني كه به شما كتاب داده شده است به آنچه فرو فرستاديم و تصديق كننده همان چيزي است كه با شماست ايمان بياوريد پيش از آنكه چهره هايي را محو كنيم و در نتيجه آنها را به قهقرا بازگردانيم يا همچنانكه اصحاب سبت را لعنت كرديم آنان را [نيز] لعنت كنيم و فرمان خدا همواره تحقق يافته است(47)
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَيٰٓ إِثْمًا عَظِيمًا(48)
مسلما خدا اين را كه به او شرك ورزيده شود نمي بخشايد و غير از آن را براي هر كه بخواهد مي بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد به يقين گناهي بزرگ بربافته است(48)
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَآءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا(49)
آيا به كساني كه خويشتن را پاك مي شمارند ننگريسته اي [چنين نيست] بلكه خداست كه هر كه را بخواهد پاك مي گرداند و به قدر نخ روي هسته خرمايي ستم نمي بينند(49)
انظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ وَكَفَيٰ بِهِۦٓ إِثْمًا مُّبِينًا(50)
ببين چگونه بر خدا دروغ مي بندند و بس است كه اين يك گناه آشكار باشد(50)
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ أُوتُوا۟ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَٰبِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّٰغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا۟ هَٰٓؤُلَآءِ أَهْدَيٰ مِنَ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ سَبِيلًا(51)
آيا كساني را كه از كتاب [آسماني] نصيبي يافته اند نديده اي كه به جبت و طاغوت ايمان دارند و در باره كساني كه كفر ورزيده اند مي گويند اينان از كساني كه ايمان آورده اند راه يافته ترند(51)
أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا(52)
اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند هرگز براي او ياوري نخواهي يافت(52)
أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لَّا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا(53)
آيا آنان نصيبي از حكومت دارند [اگر هم داشتند] به قدر نقطه پشت هسته خرمايي [چيزي] به مردم نمي دادند(53)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
هنگامی که زمین با زلزله مخصوص خود لرزانده شود
وزمین بارهایش را بیرون افکند
وادمی گوید,ن را چه شده است
در ان روز زمین خبر هایش را باز گوید
مسلما از ان روست که پروردگارت به ان الهام کرده است
ان روز مردم دسته دسته باز گردند تا کار هایشان به انها نشان داده شود
پس هرکس به اندازه ذره ای نیکی کند ان را ببیند
و هر که به اندازه ذره ای بدی کند ان را ببیند
سوره زلزله
معنی ایات از اول تا اخر
-
پاسخ : صفحه ی 48 از قرآن کریم شامل آیات 42 تا 53 از سوره ی النساء
ان روز ,روز حق است
پس هر که خواهد به سوی پروردگارش باز گشتی پیش گیرد
همانا ما از عذابی نزدیک بیم تان دادیم
روزی که شخص به ان چه پیش فرستاده بنگرد
و کافر گوید:کاش خاک بودمی!
سوره نبا/معنی ایات 39 تا 40
-
پاسخ : صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
soham 313
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَي النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَيٰ بَعْضٍ وَبِمَآ أَنفَقُوا۟ مِنْ أَمْوَٰلِهِمْ فَالصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّٰتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا۟ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا(34)
مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخي از ايشان را بر برخي برتري داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مي كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براي آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مي كنند و زناني را كه از نافرماني آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه ها از ايشان دوري كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهي [براي سرزنش] مجوييد كه خدا والاي بزرگ است(34)
توی این ایه که قران میفرماید انان را بزنید یعنی زن رو کتک بزنن؟؟[soal]
-
پاسخ : صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
هستی..
توی این ایه که قران میفرماید انان را بزنید یعنی زن رو کتک بزنن؟؟[soal]
سلام
اول از هرچیز علت سرپرستی مرد مهم است چون در خانواده زن و شوهر شریک هستند چرا باید مرد سرپرست باشد؟مگر شریک نیستند؟ بعد آیا قرآن به مرد اجازه داده با کتک مدیریت کند؟
جواب سوال اول:
مفسران گفته اند که مقصود از این آیه استبداد و تعدی و تجاوز نیست، بلک چون خانواده یک واحد کوچک اجنماعی است و مانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست داشته باشد. این نکته در دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری روشن است که اگر گروهی(حتی دو نفر) مأمور به انجام کاری باشند حتما باید یکی رئیس یا سرپرست و دیگری معاون یا عضو باشد و گرنه هرج و مرج در کار آن دو پیدا می شود. حالا چرا مرد؟
این موقعیت بخاطر خصوصیاتی است که خدا در وجود مرد بنا به ماهیت فلسفۀ آفرینشش قرار داده است،مانند:
1- ترجیح قدرت تفکر مرد بر نیروی عاطفه و احساسات، برعکس زن که بنا به ماهیت و فلسفۀ آفرینشش از نیروی احساسات و عواطف بیشتری بهره مند است
2- داشتن نیروی جسمی و بنیۀ بیشتر برای ادارۀ خانواده و دفاع از حریم آن.
علاوه بر این، تعهد مرد دربرابر زن و فرزندان در مورد پرداخت هزینه های زندگی و پرداخت مهریه و تأمین زندگی آبرومندانۀ اهل خانه، این حق را به او می دهد که وظیفۀ سرپرستی به عهدۀ او باشد.{ برگرفته از تفسیر نمونه با اندکی توضیح اضافه}
ادامه...
-
پاسخ : صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
...
حالا سوال دوم:آیا کتک هم هست؟آیا قرآن به مرد اجازۀ کتک زدن داده؟چه دلیلی دارد مرد کتک بزند؟ کی باید این کار را بکند؟تا چه حد این کار را بکند؟آیا کتک فقط برای زن است؟و...
معنای«نشوز» سرکشی، تکبر و اطاعت نکردن است.{تفسیر المیزان} این کلمه در مورد زن و شوهر به معنای خارج شدن هر یک از آن دو از وظایف زناشویی به کار می رود{کتاب مصطلحات الفقه}
باید توجه داشت که تنبیه بدنی که در این آیه بدان اشاره شده آخرین مرحلۀ برخورد با زنان سرکش و لجوج است که بنیان خانوادگی را به سمت پاشیدگی می کشانند و خدا این دستور را برای حفظ خانواده داده است. یعنی اگر زنی از وظایف زناشویی خود سرکشی کند، ابتدا باید با زبان خوش او را پند داد. اگر موعظه تأثیری ننمود و زن قبول نکرد، باید مورد بی مهری و بی توجهی قرار گیرد و در بستر از او کناره گیری کرد تا به خود آید. باز اگر لجبازی و سرکشی کرد و بنیان خانواده را به پاشیدگی تهدید کرد، چاره ای جز شدت عمل نمی ماند. البته همانطور که در کتب فقهی آمده است، زدن باید ملایم و خفیف باشد ، به طوری که نه موجب شکستگی و مجروح شدن گردد و نه باعث کبودی بدن.{تفسیر نمونه با اندکی توضیح اضافه}
مولا امام محمد باقر(ع) در تفسیر زدن در این آیه فرموده است: «مانند زدن با چوب مسواک» از همین رو خداوند در آخر آیه فرموده « بدانید خداوند بلند مرتبه و بزرگ است» تا به مردان هشدار دهد که قدرت بدنی، آنها را مغرور کند و باعث ظلم و ستم به همسرانشان نگردد{تفسیر المیزان،ج4، ص357}
البته باید توجه داشت که مردانی که وظایف همسری خود را ترک می کنند نیز مشمول مجازات، حتی مجازات بدنی، هستند. البته چون این کار غالبا از عهدۀ زنان خارج است، حاکم شرع موظف است مردان متخلف را از طرق گوناگون و حتی از طریق تعزیز(مجازات بدنی) به وظایف خود آشنا کند.{تفسیر نمونه،ج3، صفحۀ 416}
-
پاسخ : صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
با اندکی تأمل در این آیه می شود به عمق توجه دین اسلام و قرآن به خانواده پی برد و فهمید که در داخل خانواده باید تا چه حد عواطف و احساسات وجود داشته باشد به طوری که حتی کسی که خانواده رو به نابودی تهدید میکند شرمندۀ عواطف خانواده شود و به آغوش خانواده برگردد اما وقتی کسی لجبازی و سرکشی کرد در آخرین مرحله میگوید هرجور شده خانواده رو حفظ کن اونم نه با تکبر و دعوا و به رخ کشیدن قدرت بلکه با زدنی که ملایم باشد تا بلکه یه شوکی در وجود فرد ایجاد کند تا خانم به خودش بیاید.بعد از چندین مرحله خدا نفرموده ببرید طلاق بدید فرموده ملایم بزنید طوری که نه زخمی و نه کبود شود بلکه در حد همان شوک وارد شدن باشد تا به خود بیاید. این نهایت لطف خداست. اما متأسفانه در خانواده ها با کوچکترین رفتار کار به جنگ و عوا و کتک و کتک کاری می کشد که دین اسلام به شدت با این کار مخالف است و اصل را حفظ بنیان خانواده اونم با آرامش می داند.
-
پاسخ : صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
هستی..
توی این ایه که قران میفرماید انان را بزنید یعنی زن رو کتک بزنن؟؟[soal]
قوامیت مرد-نساء آیه 34
سوال من مربوط به آيه ي 34 سوره نساء است، خداوند در قرآن اشاره داشته كه زن و مرد با يكديگر برابرند زيرا هر دو انسان اند. در حالي كه در اين آيه گفته شده مرد را بر زن تسلط و برتريست.مرد ميتواند در صورت امتناع زن از اطاعت وي همسر خود را مورد تنبيه بدني قرار دهد.در جاي ديگر اين سوره گفته شده زن براي مرد آفريده شده و زنان مزارع كشت فرزندان مردان هستند.<BR>حال اين سوال مطرح مي شود كه اگر هر دو جنس با يكديگر از لحاظ انسانيت برابرند چرا اين سوره مرد را برتر و صاحب اختيار زن قرار ميدهد؟ با توجه به بدرفتاري ها و نقض حقوقي كه نسبت به زنان و با استناد به اين آيه صورت ميگيرد آيا نبايد اقدامي در جهت به روز رساني تفسير اين آيه با نظر به متفاوت بودن احوال دوران جاهليت با امروزه صورت بگيرد؟
سوال شما در حقيقت در بر دارند ه ي چند سوال است. كه به اختصار پاسخ ميدهم:
در اين كه زن و مرد در فطرت و كمال انساني برابر يكديگر هستند هيچ ترديدي وجود ندارد.
پاسخ:
سوال شما در حقيقت در بر دارند ه ي چند سوال است. كه به اختصار پاسخ ميدهم:
در اين كه زن و مرد در فطرت و كمال انساني برابر يكديگر هستند هيچ ترديدي وجود ندارد.
اما سه اشكال عمده اي كه از سه آيه ي قرآن طرح كرديد.
الف) آيه « الرجال قوامون... »
1-در خصوص رابطه ي زن و شوهر و محيط خانوادگي است نه رابطه ي زن و مرد در محيط اجتماعي
2-مديريت و مسئوليت هيچ گاه به معناي فضيلت و برتري نيست.همان طوري كه در جامعه نيز افرادي مسئول و كار گزار هستند.اما به معناي برتري آنها بر ساير افراد نيست.
3- طبق اين آيه مسئوليت معاش و اقتصاد خانواده بر عهدهي شوهر گذاشته شده است تا تكيه گاه زن و فرزندان قرار گرفته شود و اين به معناي برتري نيست.
(به قرينه ي بما انفقوا... ، به سبب هزينهاي كه متقبل ميشود.)
مثل آيهاي كه براي احكام قضاييست (كونوا قوامين بالقسط شهدا ) كه اين قواميت يعني عهده داري امور حكميت نه برتري و فضيلت.
ب-آيه نسائكم حرث لكم ( كشتزار بودن زن)
تذكر آشنايي به زبان و فرهنگ هر كتاب لازم و ضروريست و صرفاً دانش ترجمه به فهم معاني كمكي نميكند. مثل محاورات و گويشهايي كه در زبان فارسي وجود دارد و ممكن است مترجم زبان فارسي نيز از اين محاورات مطلع نباشد لذا اگر چه حرث در لغت به معناي زمين كشتزار است. اما در مفهوم و مراد هر چيزي كه محل بركت، توليد، ثروت، بهرهمندي، لذت و... مي باشد را حرث ميگويند.
در زبان عربي تاكيد شده كه چون زنان محل ولادت فرزندان و مايهي توليد نسل و بهرهمندي هستند، حرث ناميده شدهاند. در شعرهاي اصيل عربي نيز به اين مطلب اشاره شده است(1) لذا حرث بودن زن نه تنها توهين به زنان نيست؛ بلكه كرامتي در خصوص شأن پر بركت آنان است.
ج) آيه 34 نساء ( نشوز و تنبيه بدني)
نكته مهم، اسلام به شدت با خشونت خانگي مخالف است و روايات زيادي بر اين مطلب تصريح دارند.
حضرت رسول اكرم (صلي عليه و آله) « در شگفتم از كسي كه زنش را ميزند. در حالي كه خود او به زدن سزاوار تر است. » يا ميفرمايند: « آيا مردي از شما همسرش را ميزند، آنگاه با او هم آغوش ميشود؟!»
بايد روشن شود منظور از نشوز چيست كه اسلام ميفرمايد: در صورت ديدن نشانههاي نشوز اول موعظه دوم قهر در بستر ( بستر را جدا نكند در همان بستر قهر كند) سوم ضرب و زدن.
فقها و علماي تفسير سه پاسخ به مفهوم نشوز دادهاند كه منجر به توليد سه ديدگاه شده است.
1- مراد تخطي زن از اطاعت همسر است.
2- مراد تخطي زن از تمكين خاص است.
3- مراد ترك تعفف و عفت و احتمالات فحشاست.
احتمال اول ضعيف ترين احتمال است چرا كه اطاعت زن از مرد به طور مطلق در هيچ جا عنوان نشده تا تخطي از آن نشوز باشد.
براي حمايت از احتمال دوم گفته اند چون ازدواج يك قرار داد و تعهد است و تمكين جنسي جزء تعهدات اصلي زن است به جهت مصالح خانوادگي زدن را نه با شدت بلكه به تعبير امام صادق (ع)
« با چوب مسواك ( كه قطعاٌ هر وسيلهي كوچكي كه درد آور نباشد) به كار گيرد.»
يعني مرد شدت نياز خود را به اين وسيله به همسر بفهماند تا احساسات و عواطف زن را تحريك كند و اين نياز را به بيرون از خانه انتقال ندهد.
اما بهترين احتمال كه با مويداتي همراه است، احتمال سوم ميباشد؛ منظور از نشوز ؛ ترك تعفف و عفاف زنان است. يعني زماني كه علايم و نشانههاي خيانت زنان مشاهده شود و آنان اجانب و بيگانهها را به منزل راه دهند، نشوز زنان محقق شده كه منجر به تنبيه بدني ميشود.
روايتي از حضرت رسول در حجه الوداع نقل شده است كه حضرت با استناد به آيهي نشوز اين مطلب را بيان كردهاند.
« همانا براي همسرانتان بر شما حقيست و براي شما بر آنان نيز حقيست. حق شما بر آنان اين است كه بسترتان را در اختيار كسي قرار ندهند و كسي را بدون اجازهي شما به منزلتان راه ندهند. اگر مرتكب فحشا شدند پس خدا به شما اجازه داده است كه بر آنها سخت بگيريد و در رخت خواب از آنان روي بر گردانيد و آنان را بزنيد . زدني كه شديد نباشد. پس وقتي از كار خود دست برداشته و مطيع شدند، بر شماست كه خوراك و پوشاك آنها را به معروف بدهيد.»
قرينه ي ديگر بر قوت احتمال سوم فراز اول آيه است : حافظات للغيب...
زناني كه در غياب شوهران خود حافظ حقوق شوهر هستند و بعد ميفرمايد كساني كه نشانهي نشوز دارند، يعني حدود و حقوق همسر را رعايت نميكند يعني زدن مختص به موارد ديدن نشانه هاي خيانت در همسر است نه هرگونه تمكين خاص
در نهايت ضرورت بررسي و تحقيق تفاسير آيات قابل انكار نيست، اما اين كه به بهانه به روز بودن تدبر بر قرآن نكنيم امر صحيحي نيست، براي مطالعه ي بيشتر در بحث زن در قرآن به كتاب: زن در آيينهي جمال و جلال آيت الله جوادي آملي مراجعه فرماييد./ورزدار
1- اذا اكل الجراد حروث قوم فحرثي همّه اكل الجراد
ترجمه: زماني كه ملخ تمام دارايي و محصول قبيله را خورد همسر من تلاشش خوردن ملخ بود.
منبع :
http://hoghogh.porsemani.ir/content/...DB%8C%D9%87-34
-
پاسخ : صفحه ی 47 از قرآن کریم شامل آیات 31 تا 41 از سوره ی النساء
soham313و اقا عبدالله ممنونم[golrooz]
- - - به روز رسانی شده - - -
soham313و اقا عبدالله ممنونم[golrooz]
-
پاسخ : صفحه ی 48 از قرآن کریم شامل آیات 42 تا 53 از سوره ی النساء
امیدوارم هر چه زودتر مفاهیم این آیات نورانی را با تمام وجود درک کنم.خیلی ممنون از دعوت عالیتون