-
پاسخ : آناتومي بدن
روده
روده کوچک (Small intestine)بخشی ازل.له گوارش است که 6 متر طول دارد و حد فاصل بین معده و روده بزرگ قرار دارد. روده به عنوان محل اصلی هضم و جذب مواد غذایی ، محسوب میشود. روده کوچک پر پیچ و خمترین بخش لوله گوارش است.
دید کلی
جدار روده از مخاط پوشیده شده و دارای چینهای حلقوی شکل است. تمامی سطح مخاط روده را برجستگیهای ریزی به ارتفاع یک میلیمتر مانند مخمل ، مفروش کرده است. بدین ترتیب جذب مواد غذایی از جدار روده چندین برابر میگردد. قشر عضلانی روده با حرکات دودی خود ، محتویات روده یعنی مواد نیمه هضم شده که از معده وارد روده شدهاند را به جلو میراند. حرکات روده کوچک را بر روی شکم افراد لاغر میتوان مشاهده کرد.25 - 20 سانتیمتری ابتدای روده را دوازدهه (duodenum) ، یک و نیم متر بعدی را ژژونوم (JeJnum) و 4 متر بقیه را ایلئوم (Ileum) گویند.
چین خوردگیها و برآمدگیهای روده کوچک
چینهای حلقوی (Plica Circulatores)
چینهای بلندی هستند که در اثر پیشروی بافت همبند (پیوندی) زیر مخاط به قسمت زیرین طبقه مخاطی حاصل شده و در هر سه قسمت روده مخصوصا ژژونوم ، دیده میشوند. وجود چینهای حلقوی باعث میشود که سطح مخاط روده به 3 برابر افزایش یابد و از نظر ماکروسکوپیک نیز چیندار دیده شوند. که علت نامگذاری این چینها به دریچههای کرکونیگ میباشد.
پرزها یا ویلیها (Villi)
برآمدگیهای انگشت مانند یا برگی شکل به ارتفاع 1.5 - 0.5 میلیمتر هستند که در اثر پیشروی بافت همبند آستر در زیر اپی تلیوم بوجود میآیند. سطح پرزها بوسیله اپیتلیوم پوشیده شده و بافت همبند محور هر پرز ، حاوی رگهای خونی ،رگهای لنفی و سلولهلی عضلانی است. پرزها سطح مخاط روده را تا 10 برابر افزایش میدهند.
میکروویلی (Microvilli)
برآمدگیهای سطح راسی (Apical) سلولهای پوششی هستند که تعداد آنها در هر سلول به 3000 عدد نیز میرسد و به حاشیه مخطط (Striated border) نیز معروفاند. میکروویلیها، سطح مخاط روده را تا 30 برابر افزایش میدهند. به عبارت دیگر ، مجموعه چین خوردگیهای فوق سطح مخاط روده را تا 600 برابر افزایش میدهند
کریپتها یا غدد لیبرکون
تورفتگیهای لوله شکل اپیتلیوم در بافت همبند آستر میباشند که تا عضلات مخاطی ادامه یافته و غدد رودهای به نام لیبرکون را بوجود میآورند. کریپتهای رودهای عامل دیگری برای افزایش سطح روده محسوب میگردد.
ساختمان کلی روده باریک
مخاط (Mucosa)
مخاط روده باریک دارای اختصاصاتی است که آن را از سایر قسمتهای لوله گوارش، متمایز میسازد. اپیتلیوم مخاط از سلولهای مختلفی تشکیل شده است که عبارتند از:
سلولهای جذب کننده (Absortive Cells)
این سلولها که هم در سطح پرزها و هم در جدار کریپتها، دیده میشوند به انتروسیتها نیز معروفاند. سلولهای جذب کننده از نوع منشوری بلند و حاوی میکروویلیهای متعدد هستند. غشاء پوشاننده میکروویلیها دارای روکشی گلیکو پروتئینی به نام گلیکو کالیکس است. این روکش نه تنها به عنوان یک لایه محافظ در مقابل آنزیمها، عمل میکند بلکه محلی برای اتصال برخی مواد قابل جذب نیز محسوب میشود. غشای میکروویلیها همچنین حاوی آنزیمهای گوارشی برای هضم و آنزیمهایی برای فعال کردن پیش آنزیمها و پروتئینهای حامل برای جذب مواد هضم شده است.
از جمله آنزیمهای موجود در غشاء میکروویلیها ، میتوان به دیساکاریدازها (مالتاز - لاکتاز - ساکاراز) برای تجزیه دیساکاریدها ، آمینوپپتیدازها ، دیپپتیدازها برای تجزیه پلیپپتیدها و دیپپتیدها به اسیدهای آمینه را نام برد. غشای میکروویلیها در دوازدهه ، حاوی آنزیمی به نام آنتروکیناز میباشد که تریپسینوژن غیر فعال مترشحه از پانکراس را به تریپسین فعال تبدیل میکنند. وجود مجموعه اتصالی (Junctional Complex) در قسمت راسی سطوج جانبی این سلولها ، مانع از این میشود که مواد از طریق فضای بین سلولی وارد بدن شوند.
سلولهای جامی (Goblet Cells)
سلولهایی هستند که هم در سطح پرز و هم در سطح کریپتها دیده میشوند و دارای هسته قاعدهای و سیتوپلاسم راسی پر از ماده موکوسی هستند که به عنوان یک تک غده سلولی عمل میکنند. محتویات موکوسی سلول با معرف PAS (مخصوص کربوهیدراتها) به رنگ قرمز دیده میشود و در رنگ آمیزی معمولی ضمن آماده سازی بافت در مورد آماده کننده حل شده و باعث میشود که سلول به صورت تو خالی و روشن شبیه جام دیده شود. این سلولها در دوازدهه کم و هر چه به انتهای روده نزدیک میشویم، تعداد آنها نیز افزایش مییابد. موکوس مترشحه به وسیله این سلولها ، گلیکوپروتئین اسیدی است که سطح سلولها را لغزنده ساخته و دارای نقش حفاظتی است.
سلولهای پانت (Paneth Cells)
سلولهای هرمی و بلند هستند که در قاعده غدد لیبرکون ژژونوم و ایلئوم و به ندرت آپاندیس دیده میشوند. سیتوپلاسم راسی آنها پر از گرانولهای ترشحی درشت و اسیدوفیل میباشد. این سلولها، پایدار بوده و به ندرت تجدید میشوند. چون غنی از آنزیم ضد باکتری لیزوزیم عقیده بر این است که در تنظیم باکتریهای ساکن روده (فلور طبیعی) ، دخالت دارند.
سلولهای انترواندوکراین
این سلولها اکثرا در نزدیکی قاعده غدد لیبرکون دیده میشوند. و تعداد آنها در دوازدهه بیشتر از ژژونوم و ایلئوم است. این سلولها در روده باریک هورمونهاو پپتیدهای مختلفی را ترشح میکنند که شناخته شدهترین آنها عبارتند از: سکرتین و کوله سیتوکینین برای کنترل ترشحات پانکراس و صفرا ، سروتونین ، سوماتوستاتین ، شبع گلوکاگن برای افزایش انقباضات عضلات و نوروتانسین برای کاهش انقباضات عضلات.
سلولهای متمایز نشده
سلولهای متمایز نشده یا سلولهای ریشهای در قاعده غدد قرار دارند و در اثر تقسیم وتمایز همه سلولهای اپیتلیال را جایگزین میکنند
آستر مخاط روده
بافت هوشمند شل و پرسلولی است که حد فاصل کریپتها و پرزها را پر کرده است. دارای تعداد زیادی لنفوسیت ، پلاسماسل و ماکروفاژ است. پلاسماسلها با ترشح ایمونوگلوبین A در اعمال دفاعی شرکت دارند.
زیر مخاط روده
از بافت همبند نسبتا متراکمی ساخته شده که حاوی رگهای خونی و لنفی است. زیر مخاط در دوازدهه حاوی غدد موکوسی به غدد برونر شده است.
-
پاسخ : آناتومي بدن
...روده
......
طبقه عضلانی
این طبقه شامل عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات طولی در خارج است. طبقه عضلانی از خارج بوسیله سروز پوشیده شده که عبارت از لایه احشایی پرده صفاقی است
خصوصیات اختصاصی دوازدهه
* صفراوی مترشحه توسط کبد و ترشحات خارجی غده پانکراس در محلی به نام آمپول واتر به دوازدهه تخلیه میشوند.
* زیر مخاط آن حاوی غدد موکوسی برونر است که مجرای ترشحی آنها پس از عبور از عضلات مخاطی به عمق کریپتها باز میشود.
* ترشحات غدد برونر ، قلیایی و حاوی بیکربنات فراوان است، این ترشحات با کاهش اسیدیته کیموس معده از آسیب مخاط روده جلوگیری کرده و محیط مناسبی برای فعالیت آنزیمهای پانکراس فراهم میسازد.
خصوصیات اختصاصی ژژونوم
ژژونوم قسمت اصلی جذب مواد در روده بوده که سطح جذبی آن با داشتن چینهای وسیع ، پرزهای فشرده بلند و انگشتی و کریپتهای عمیق افزایش یافته است. تعداد عقدهها یا ندولهای لنفاوی در ژژونوم ، نسبت به دوازدهه فراوان میباشد.
خصوصیات اختصاصی ایلئوم
مشخصه ایلئوم وجود ندولهای لنفاوی کاملا گسترده در آستر است که پلاکهای پیپر نام دارند. ایلئوم در محلی به نام سکوم به روده بزرگ ختم میشود. در محل باز شدن ایلئوم به سکوم ، دریچههای ایلئوسکال وجود دارد که مانع از بازگشت مواد هضم نشده به داخل ایلئوم میشود.
هضم و جذب مواد در روده
کربوهیدراتها
مواد نشاسته ای در دهان توسط پتیالین بزاق به دکسترین تبدیل میشوند که آن نیز در روده تحت تاثیر آمیلاز مترشحه از پانکراس به دیساکاریدها ، تجزیه میشود. دیساکاریدها توسط دی ساکاریدازهای میکرویلیها به مونوساکاریدها تبدیل شده و پس از جذب وارد مویرگ خونی شده و از روده حمل میشوند.
پروتئینها
پروتئینها تحت تاثیر آنزیمهای پپسین معده و ترپیسین کیموترپیسین مترشحه از پانکراس به پلیپپتیدهای کوچک و دیپپتیدها تجزیه میشوند. محصولات فوق تحت تاثیر آمینوپپتیدازهای غشای میکروویلیها به اسیدهای آمینه تبدیل شده و پس از جذب توسط پروتئینهای حامل به گردش خون وارد میشوند
چربیها (Fats)
هضم چربیها بطور عمده در روده و تحت تاثیر آنزیم لیپاز مترشحه بوسیله سلولهای پانکراس صورت میگیرد. تری گلسیریدها تحت تاثیر لیپاز به مونوساکاریدها و اسیدهای چرب آزاد تبدیل میشوند. این محصولات توسط املاح صفراوی امولسینه شده و به صورت ذرات فسیل به قطر 2 نانومتر در میآیند که از غشاء میکروویلیها عبور کرده و وارد سلولهای جاذب میشوند، در آنجا به شبکه اندوپلاسمی صاف منتقل شده و توسط آنزیمها به تری گلیسریدها تبدیل میشوند. و پس از افزوده شدن پروتئینها به دستگاه گلژی رفته و در آنجا با افزوده شدن قندها ، به صورت شیلومیکرونها آنجا را ترک کرده و وارد گردش خون میشوند
بیماریهای شایع روده باریک
ــــــ التهاب حاد روده: التهاب حاد روده را انتریت گویند. در فصل تابستان زیاد دیده میشود. علت آن خوردن مواد غذایی فاسد است. در بیماری شبه حصبه (پاراتیفوئید) هم التهاب روده دیده میشود. معالجه التهاب گرم نگه داشتن شکم با کیسه آب داغ است.
ـــــــ سرطان روده: سرطان روده باریک بسیار نادر است و سرطان روده بزرگ بیشتر دیده میشود.
ـــــــ سل روده: روده کودکان شیرخوار با خوردن شیر آلوده به میکروب سل به زخم سلی دچار میشود. در بزرگسالان نیز سل روده دیده میشود. اما سل روده در بزرگسالان همیشه یک عفونت ثانوی است. عفونت اولیه سل ریه است. زخم سل روده اکثرا در قسمت آخر روده باریک دیده میشود. علائم آن اسهال و تب است. معالجه آن از طریق داروهای ضد سل و رژیم غذایی مناسب میباشد.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
-
پاسخ : آناتومي بدن
نخاع و آسيب هاي نخاعي
طناب نخاعي استوانه اي از بافت عصبي كه ضخامت آن تقريباً به اندازه انگشت كوچك است و 38 تا 45 سانتي متر طول دارد. اين طناب از سوراخ جمجمه شروع مي شود به طوري كه از بالا با بصل النخاع در ارتباط است و درون كانال ستون مهره اي تا سطح قاعده بدنه الويه مهره كمري 1 L پائين كشيده شده است و در آنجا به دسته اي از رشته هاي عصبي به نام اعصاب دم اسبي ختم مي شود. اين اعصاب از مناطق كمري و خاجي ستون فقرات بيرون مي آيند. طناب نخاعي از 31 قسمت تشكيل شده است كه از هر كدام يك جفت عصب خارج مي شود. ضخامت اين طناب در نقاط مختلف متفاوت است و در نواحي گردني و كمري قدري ضخيم تر است. زيرا در اين ناحيه عصب بزرگي براي نواحي دست و پا از نخاع خارج مي شود. اين دو ناحيه را برجستگي هاي گردني و كمري نخاع مي گويند.
اعمال طناب نخاعي
1 – رابط ميان مغز و اعصابي است كه به بخش هاي طرفي تنه و دست و پا مي روند.
2 – مركز مهم اعمال رفلكسي است . اعصاب نخاعي شامل : 8 جفت گردني ، 12 جفت توراسيك ( سينه اي )، 5 جفت عصب كمري ، 5 جفت خاجي ، 1 جفت دنبالچه اي
معلول ضايعه نخاعي
به فردي اطلاق مي شود كه به هر علتي اعم از تروما يا ضربه، بيماري هاي مادرزادي، بيمارهاي عفوني، تومور مغزي يا سرطان، بيماري هاي مغزي و عروقي و يا حتي مراحل پيشرفته ضايعات ديسكوپاتثي، نخاع از زير منطقه بصل النخاع تا ناحيه انتهاي شبكه دم اسبي كه توسط ستون فقرات محافظت مي شوند دچار آسيب شده و مقدار ضايعه آن از قسمتي تا قطع كامل و يا له شدگي و تغييرات استحاله اي باشد كه نتيجه آن ايجاد عوارض حركتي و حسي و يا اتونوميك يك يا چند اندام و تنه است.
ضايعات طناب نخاعي و ريشه هاي آن
1 – كنكشن CONCUSSION كه باعث ايجاد علائم عصبي خفيفي شده و پس از چند ساعت بهبود مي يابند.
2 – كوفتگي نخاع : CONTUSION كه منجر به ادم و خونريزي سطحي طناب نخاعي مي شود.
3 – فشردگي نخاع : COMPRESSION كه با ادم وايسكمي شديد همراه بوده و منجر به نكروز مي شود. اين ضايعه ممكن است دائمي باشد و يا اين كه پس از مدتي به آهستگي تخفيف يابد. 4 – قطع كامل نخاع : كه منجر به از بين رفتن كليه اعمال فيزيولوژيكي نخاع در زير محل ضايعه به طور دائمي مي شود. اين ضايعه در اثر زخم شدن به عقب؛ چرخيدن و فشردگي نخاع ايجاد مي شود
-
پاسخ : آناتومي بدن
اتيولوژي آسيب هاي نخاعي
اتيولوژي آسيب هاي نخاعي
1 – عوامل با منشاء خارجي : ضربات شديد و ناگهاني ، تصادف رانندگي ، سقوط از بلندي ، صدمات زمان تولد، صدمات ناشي از گلوله ، صدمات ناشي از ورزش
2 – عوامل با منشاء داخلي : تومورهاي معزي و نخاعي ، عفونت ها ؛ ميليت ، اختلالات عروقي ، تغييرات دژنراتيو( تخريب ديسك) ، ادم ، هماتوم و پارگي ديسك ،مولييپل اسكلزوزيس ، اختلالات مايعات نخاعي ، التهاب سلول هاي نخاعي
عوارض آسيب هاي نخاعي 1 – سيستم تنفس: صدمه و آسيب به مهره هاي گردني يا شكستگي بالاي 4 c مشكلات خاصي را در عمل تنفس به وجود آورده و باعث توقف كامل تنفس مي شود صدمه زير 4c در صورت فعال بودن عصب فرنيك باعث تنفس ديافراگماتيك خواهد شد.
2 – سيستم قلبي و عروقي : هرگونه قطع عرضي در طناب نخاعي بالاتر از سطح t5 ا ثر اعصاب سمپاتيك را بر سيستم قلبي و عروقي از بين مي برد و باعث مشكلات فوري شامل برايكاردي – هيپوتانسيون و كاهش برون ده قلبي مي شود.
3 – سيستم ادراري: رتانسيون ادراري يك علامت شايع در صدمات حاد نخاعي و شوك نخاعي است. مثانه با توجه به فقدان اثر مهاري مغز بسيار تحريك پذير مي شود در نتيجه مكرراً مقدار كمي ادرار دفع خواهد كرد كه دفع مثانه به طور كامل صورت نگرفته و اين امر منجر به اتساع مثانه و احتباس ادرار و بروز عفونت و سنگ هاي ادراري مي شود.
4 – سيستم معده اي – روده اي: چنانچه طناب نخاعي بالاتر از 5 t و به طور عرضي قطع شود فقدان عصب رساني سمپاتيك ممكن است كه منجر به ايجاد اتساع ايلئوس و معده شود.
مشكلات دفعي ؛ سختي و احتباس مدفوع نيز ايجاد مي شود. 5 – شوك نخاعي و هيپورفلكس خود به خودي: شامل انبساط مثانه (در اثر استاز ادراري) و انبساط روده و زخم فشاري
6 – autonomicdysreflexia (hyper reflexia)
هايپرورفكسي معمولاً در ضايعات نخاعي بالاي سطح 6 t به وجود مي آيد. اگر يك محرك شديد احشايي و يا يك محرك دائمي روي استخوان هاي زير ناحيه ضايعه وجود داشته باشد و يا مثانه اين بيماران تحت كشش بيش از حد قرار گيرد. علائم آن عبارت اند از سردرد؛ عرق نواحي بالاي سطح ضايعن؛ گرفتگي بيني؛ تيره شدن بينايي؛ فشارخون؛ تندي و يا كندي ضربان قلب؛ كشش بيش از اندازه مثانه در اين بيماران به علل زير حادث مي شود :
الف ) گرفتگي سوند تخليه كننده
ب ) پر شدن كيسه ادرار
ج ) غلط بسته شدن سوند
د) عمل تعويض سوند
هـ ) اتساع بيش از حد مثانه
و) افزايش گاز در روده ها و افزايش و تجمع مدفوع و يا هر نوع تحريك روي ركتوم ( مثل هموروئيد)
ز) تحريكات پوستي مثل سوختگي – كه جت جلوگيري از آن بايستي عوامل ايجاد كننده را حتي الامكان برطرف نمود.
7 – هايپروترميا :hyperthermia
ممكن است دماي بدن اين بيماران تحت تأثير محيط گرم؛ افزايش يابد كه باعث علائم زير مي گردد:
الف ) پوست گرم؛ قرمز و خشك
ب ) احساس ضعف
ج) سرگيجه
د) اختلال بينايي
هـ) سردرد
و) تهوع
ز) دماي بالا
ج ) نبض نامنظم و ضعيف
جهت كاهش هايپروترميا و تنظيم دماي بدن بيمار بايستي از روش هاي زير استفاده نمود
بيمار به طور خودكار مدت زماني را كه مي تواند در يك محيط گرم باقي بماند را به دست آورد. از مايعات استفاده كند. از لباس هاي نازك نخي و سبك استفاده كند. جهت جلوگيري از آفتاب زدگي از كلاه استفاده كند. از اسپري خنك كننده استفاده نمايد. اطراف بيمار جريان هوا برقرار باشد و اگر دماي بدن بيمار از 40 سانتي گراد بيشتر شد به پزشك مراجعه كند.
8 – هيپروترميا hypothermia
همچنين وقتي كه يك بيمار نخاعي در محيط سرد به مدت طولاني قرار گيرد علائم زير به وجود مي آيد:
الف ) پوست سرد
ب ) لرز
ج ) كاهش دماي بدن
د) كاهش فشار خون ؛ نبض و تنفس
هـ) پريشاني كه بايستي براي رفع آن از لباس گرم استفاده نمود و بيمار از محيط سرد خارج شود و اندام هاي او را با حوله هاي گرم پوشاند.
9 – orthostatic hypotension (postural hypotension)
از آنجا که اين بيماران اكثراً در وضعيت درازكش قرار دارند هنگام تغيير وضعيت و قرار گرفتن در حالت نشسته و يا ايستاده به علت تجمع خون در اندام هاي تحتاني و محوطه شكم دچار كاهش ناگهاني فشارخون همراه با سرگيجه مي شوند كه با استفاده از جوراب كشي در ناحيه اندام هاي تحتاني و شكم بند در ناحيه شكم و همچنين تغيير وضعيت بيمار به صورت تدريجي مي توان از آن جلوگيري نمود. اگر در روي ويلچر بيمار دچار اين حالت شد با افقي نمودن ويلچر مي توان از كاهش فشارخون جلوگيري نمود و پس از بهبود حالت بيمار به تدريج به وضعيت اوليه برگرداند. البته كاهش فشارخون مي تواند به علت كاهش دفع ادرار نيز باشد كه پس از دفع ادرار بهبود مي يابد.
10- spinal cord cyst
تجمع مايع داخل كانال نخاعي به علت تغييرات نرولوژيكي در 5 تا 10% بيماران نخاعي به وجود مي آيد كه ممكن است از چند ماه تا چند سال بعد از ضايعه به وقوع بپيوندد علائم آن بشرح زير است: كاهش ناگهاني درد و يا حس بيمار و يا افزايش ناگهاني و زياد درد – افزايش عرق و تعريق غير طبيعي – اتونوميك ديسرفلكس. همچنين در بيماران ضايعه نخاعي سطوح 4 t به بالا به علت فلج عضلات بين دنده اي بيمار؛ فعاليت هاي تنفسي كاهش يافته و به علت كم شدن و يا از بين رفتن رفلكس سرفه و بازدم قوي زمينه مناسبي جهت ايجاد بيماري هاي ريوي مثل پنوموني ؛ آتكلتازي و غيره ؛ فراهم مي گردد كه chest pt و آموزش هاي لازم تنفسي براي جلوگيري از عوارض ريوي اهميت فراواني دارد.
-
پاسخ : آناتومي بدن
كبد
كبد، پالايشگاه بدن
كبد در قسمت راست بدن، درست زير ديافراگم قرار دارد، و بزرگترين و پيچيده ترين عضو در بدن است كه در قسمت بالايي شكم واقع شده است. كبد، مسؤول اعمال مختلف شامل تنظيم، سنتز، ذخيره سازي، ترشح ، تبديل ، انتقال و تجزيه بسياري از مواد مختلف است. كبد به هضم غذايي كه خورده مي شود كمك كرده ، بدن را از شر سموم خلاص مي كند و انسان بدون آن به سادگي نمي تواند زنده باشد.
اعمال كبد شامل موارد زير است:
- سنتز ليپو پروتئين ها نظير كلسترول؛
- سنتز صفرا( زرداب) كه براي هضم و جذب چربي لازم است؛
- ساخت كارني تين براي استفاده در سلول هاي واسطه انتقال چربي؛
- تنظيم ميزان گردش كلسترول درخون؛
- ذخيره و آزادسازي گلوكز؛
- تبديل اسيد لاكتيك به گليكوژن؛
- تبديل ويتامين هايb به شكل فعال كو آنزيم آن؛
- تبديل آمونياك به اوره كه توسط كليه ها دفع مي شود؛
- توليد يا سنتز پروتئين هاي خاص نظيرآلبومين و فاكتورهاي انعقاد خون؛
- ذخيره موادي نظير گلوكز، ويتامين هاي محلول در چربي شاملk , e , d, b12 , a و فولات (اسيد فوليك ) و مواد معدني نظير مس و آهن؛
- تبديل و غير فعال كردن هورمونها؛
- رفع مسموميت عوامل شيميايي كه بلعيده يا تنفس شده اند؛
- بر طرف كردن مواد مضر از خون و تبديل آن به موادي كه زيان كمتري دارند.
حقيقتاً هر ماده غذايي بايد قبل از اين كه بتواند ذخيره شود، انتقال يابد يا استفاده شود، توسط كبد به شكل بيوشيمي صحيح خود تغيير شكل پيدا كند. محل اصلي متابولسيم دارو در كبد است، زيرا كبد داراي آنزيمهاي فراوان و مواد جذب شده از روده هاست كه مستقيماً به كبد مي رسند.
با تمام اين اعمال بيوشيمي گوناگون كه توسط كبد انجام مي شود، هيچ تعجبي نيست كه كبد، تنها عضو بدن است كه خودش دوباره بازسازي مي شود و حتي اگر 25 درصد كبد برداشته شود، دوباره به اندازه و شكل طبيعي خود برخواهد گشت.
در جوامع امروزي با مصرف غذاهاي آماده و استفاده زياد از مواد شيميايي و آلوده كننده هاي محيط زيست ، اطلاع از چگونگي پركارشدن كبد در انجام فعاليت هاي پرمشغله ، كار ساده اي است. مشكلات كبدي حساسيت و آلرژي را افزايش داده و سبب يبوست (pms) مي شود.
در اينجا براي حفظ سلامتي اين عضو بدن چند توصيه ارائه مي شود :
- يك رژيم غذايي كم چربي و پرفيبر را در برنامه غذايي خود بگنجانيد.
- گوشت و حتي المقدور فرآورده هايي كه عاري از آلوده كننده ها و هورمونها هستند را در برنامه غذايي خود بگنجانيد.
- از آنزيمهاي هضم كننده غذا ، براي كمك به هضم غذا استفاده كنيد.
- آب خالص بنوشيد.
- از قرار گرفتن در معرض عوامل سمي محيط زيست شامل دود اگزوز اتومبيل يا پاك كننده هاي شيميايي و حل كننده ها تا آنجا كه مي توانيد خودداري كنيد. - ويتامينهاي آنتي اكسيدان( مثل ويتامينc,e) و مواد معدني نظير روي و سلنيوم را ( براي محافظت كبد از آسيب هاي راديكال هاي آزاد) به برنامه غذايي خود اضافه كنيد.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
تبيان
-
پاسخ : آناتومي بدن
چه تعداد سلول در مغز وجود دارد؟
چارلز شرینگتون - دانشمند علوم اعصاب- شبکه به هم پیوسته سلولهایی را که مغز یک کیلویی - مرکز فرماندهی بدن- را تشکیل میدهند، "دوکی سحرآمیز" توصیف میکند.
در واقع این برداشت که تمام فرآیندهای ذهنی ما از ادراک و حافظه گرفته تا خود هشیاری را می توان به طور کامل بر اساس فعالیتهای سلولی مغز توضیح داد، حالتی تقریبا جادویی در خود دارد.
واحد پایه کارکردی مغز نورون یا سلول عصبی است، سلول مخصوصی که پیامهای الکتروشیمیایی را (از طریق "شکاف سیناپسی") به سایر نورونها میفرستد و بنابراین الگوهایی را بوجود میآورد که ما از آن به عنوان "ذهن" نام میبریم.
پیچیدگی این وظیفه نیاز به شمار غیرقابل تصور 100 میلیارد نورون را لازم میآورد که از طریق تریلیونها سیناپس با یکدیکر اتصال دارند.
یک نورون منفرد ممکن است در یک لحظه واحد با هزاران نورون دیگر در ارتباط باشد.
هیچ کامپیوتری به پای پیچیدگی این بیتهای ارتباطی ماده آلی نمیرسد.
و علاوه براین، به ازای هر نورون 10 تا 50 "سلول گلیال" وجود دارد که حمایت ساختمانی، محافظت، تامین منابع و کارهای دیگر را برای نورونها انجام میدهند.
__________________
-
پاسخ : آناتومي بدن
جمجمه
http://www.infovisual.info/03/img_en...or%20view).jpg
جمجمه بدون در نظر گرفتن استخوان متحرک فک تحتانی ، کرانیوم نامیده میشود. کرانیوم از دو بخش تشکیل شده است. جمجمه مغزی که بخشی از جمجمه است که وظیفه حفاظت از مغز را بر عهده دارد. و قسمت دوم استخوانهای صورت ، در جلو و پایین جعبه مغزی قرار گرفته است و اسکلت صورت را میسازد. استخوانهای جعبه مغزی 8 عدد هستند 4 عدد فرد و میانی و 2 عدد زوج و طرفی هستند. استخوانهای صورت 14 عدد هستند که 6 عدد زوج و 2 عدد فرد هستند.
در مجموع 22 عدد استخوان ، جمجمه را تشکیل میدهند. در ضخامت برخی از استخوانهای سر و صورت حفرات تو خالی هوایی به نام سینوس وجود دارند که به حفره بینی مرتبط هستند. غیر از مفصل گیجگاهی فکی که تنها مفصل متحرک جمجمه است بقیه استخوانها از طریق مفاصل لیفی به یکدیگر متصل هستند.
استخوانهای فرد جعبه مغزی
استخوان پیشانی
این استخوان دارای یک صفحه افقی و یک صفحه عمودی است. بخش عمودی ، پیشانی و جدار قدامی کاسه سر را میسازد. سطح برونی این بخش محدب است و روی آن برآمدگیهای پیشانی دیده میشود. در زیر این برآمدگیها ، قوسهای ابرویی وجود دارد. سطح درونی بخش عمودی دارای چینهایی است که مربوط به چینهای نیمکرههای مغزی است. بخش افقی این استخوان در تشکیل حفره مغزی قدامی و بخش برونی آن در تشکیل سقف کاسه چشم شرکت میکند.
استخوان پرویزنی
این استخوان در قسمت قدامی قاعده جمجمه و در زیر استخوان پیشانی و قدام استخوان اسفنوئید قرار دارد. دارای یک صفحه سوراخدار به نام صفحه غربالی ، یک تیغه عمودی و دو توده طرفی است . صفحه غربالی بخشی از سقف حفره بینی را میسازد، تودههای طرفی در تشکیل جدار خارجی حفره بینی و جدار داخلی حفره کاسه چشمی شرکت دارند.
استخوان شب پره
این استخوان در قاعده جمجمه قرار داشته و در تشکیل حفره مغزی قدامی ، میانی و خلفی شرکت دارد. این استخوان دارای قسمتهای زیر است: تنه که در تشکیل جایگاه غده هیپوفیز و سقف حفره بینی و حلق شرکت دارد، دو بال بزرگ که دارای سوراخهایی است برای عبور عصب ماگزیلاری و عصب ماندیبولار و شریان پرده مغزی میانی ، دو بال کوچک که محل عبور عصب بینایی است و دو زایده پتریگوئید که از طرفین سطح تحتانی تنه به طرف پایین کشیده شدهاند.
استخوان پس سری http://forum.p30world.com/images/sta.../wol_error.gifاندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 653x378 و حجم آن 55 کیلوبایت میباشد. http://forums.mihandownload.com/imag.../wol_error.gifThis image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 653x378 and weights 55KB.http://www.infovisual.info/03/img_en...or%20view).jpg
این استخوان قسمت خلفی سقف و قاعده جمجمه را تشکیل میدهد. این استخوان در سر سوراخ بیضی شکل را احاطه میکند که از طریق آن حفره جمجمهای خلفی با مجرای مهرهای ارتباط دارد. این استخوان دارای یک صدف است که 4 تا حفره دارد، دو حفره پایینی با نیمکرههای مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکرههای مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکرههای مغز مجاور هستند. در طرفین سوراخ بیضی تودههای طرفی وجود دارد که دارای کانال زیر زبانی است که عصب زیر زبانی از آن عبور میکند.
استخوانهای زوج جعبه مغزی
استخوان آهیانه
این استخوان قسمتهای طرفی و سقف جمجمه را میسازد، این استخوانها که با یکدیگر مفصل شدهاند، در جلو با استخوان پیشانی و در عقب با استخوان پسسری ، مفصل میگردد.
استخوان گیجگاهی
این استخوان در طرفین جمجمه قرار دارد و در تشکیل قسمت جدار طرفی و قاعده کاسه سر شرکت میکند. دستگاه شنوایی - تعادلی بدن در ضخامت آن قرار دارد.
استخوانهای زوج صورت
http://www.infovisual.info/03/img_en...of%20skull.jpg
استخوانهای فک فوقانی
وقتی در خط وسط با یکدیگر مفصل میشوند آرواره فوقانی را تشکیل میدهند. هر استخوان فک فوقانی در تشکیل حفرات بینی ، دهان ، کف کاسه چشم شرکت دارد. این استخوان دارای یک تنه است که بزرگترین سینوس صورت را دربرمیگیرد و دهانه آن به حفره بینی باز میشود. این استخوان دارای 4 زایده است که مهمترین آنها ، زایده کامی است که سطح فوقانی آن قسمت اعظم کف حفره بینی را میسازد، سطح تحتانی در تشکیل سقف دهان و قسمت قدامی آن در تشکیل کام سفت ، شرکت دارد.
استخوانهای کامی
در بخش خلفی حفره بینی و در عقب فک فوقانی قرار دارد. هر استخوان در تشکیل جداره خارجی و کف حفره بینی ، سقف دهان و کف کاسه چشم شرکت دارد.
استخوانهای گونه
در طرفین صورت قرار دارد و برآمدگی گونه را میسازد. هر استخوان گونه در تشکیل جدار خارجی چشم و برجستگی گونهای ، شرکت میکند.
استخوانهای بینی
دو استخوان کوچک و تقریبا چهار گوش هستند. از نظر شکل و اندازه در افراد مختلف متفاوتاند. اتصال استخوانهای بینی بهم پل بینی را میسازد.
استخوانهای اشکی
کوچکترین و خرد شوندهترین استخوانهای جمجمه میباشند. این استخوان در تشکیل قسمتی از جدار داخلی کاسه چشم و جدار خارجی حفره بینی شرکت دارد. در بخش قدامی از سطح خارجی آن یک ناودان عمودی وجود دارد که جایگاه کیسه اشکی است.
استخوانهای شاخک تحتانی بینی
خمیده و نازک بوده به جدار خارجی حفره بینی میچسبد. بین شاخک تحتانی و جدار خارجی حفره بینی ، ماتوس تحتانی بینی قرار دارد که مجرای اشکی بینی به داخل آن باز میشود.
استخوانهای فرد صورت
استخوان تیغه بینی
استخوان نازک ، پهن و ذوزنقه ای شکل است که قسمت خلفی دیواره میانی بینی را تشکیل میدهد. نیمه فوقانی کنار قدامی آن با تیغه عمودی اتموئید (پرویزنی) و نیمه تحتانی آن با غضروف تیغه بینی مفصل میشود. کنار خلفی آن آزاد بوده و سوراخهای خلفی بینی را از هم جدا میکند.
استخوانها فک تحتانی
بزرگترین و قویترین استخوان صورت است که به تنهایی آرواره تحتانی را میسازد و با استخوانهای گیجگاهی مفصل میشود. دارای تنه نعل اسبی شکل و دو شاخه میباشد. در کنار فوقانی تنه حفراتی برای دندانها وجود دارد. شاخ فک تحتانی از انتهای خلفی تنه به سمت بالا در هر طرف کشیده میشود و مهمترین زایده آن زایده کوندیلار که از طریق یک دیسک غضروفی لیفی با استخوان گیجگاهی مفصل شده و تنها مفصل متحرک جمجمه را ایجاد میکند.
http://www.infovisual.info/03/img_en...er%20view).jpg
ملاجها و استخوان های لامی
ملاجها فضای نرم غشایی موقتی در استخوانهای سر هستند که در ابتدای تولد وجود دارند که بعد از تولد بسته میشوند. استخوان لامی در زیر زبان و بالای حنجره قرار دارد و شکسته شدن آن سبب انسداد راه هوایی میشود.
-
پاسخ : آناتومي بدن
چشم
http://www.noorvision.com/images/anatomy.gif
كار اصلي چشم آن است كه نورهايي را كه از خارج دريافت مي كند طوري روي پرده شبكيه متمركز كند كه تصوير دقيقي از شيء مورد نظر روي پرده شبكيه ايجاد شود. شبكيه اين تصاوير را به صورت پيام هاي عصبي به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند. بنابراين براي واضح ديدن، قبل از هرچيز لازم است كه نور به طور دقيق روي پرده شبكيه متمركز شود.
ساختمان چشم شبيه يك كره است. در قسمت جلوي اين كره يك پنجره شفاف به نام قرنيه وجود دارد. نور از محيط خارج وارد قرنيه شده پس از عبور از مردمك به عدسي مي رسد. عدسي نور را به صورت دقيق روي شبكيه متمركز مي كند تا تصوير واضحي بر روي شبكيه ايجاد شود.
براي آنكه اشياء به صورت دقيق و واضح ديده شوند لازم است مسيري كه نور در چشم طي مي كند شفاف باشد و قرنيه و عدسي نور را درست روي شبكيه متمركز كنند.
پلك
وقتي جسم نوك تيزي به چشم ما نزديك مي شود ما بي اختيار پلك ها را مي بنديم. پلك ها در حقيقت ساختمان هاي تمايز يافته اي از جنس پوست و عضلات زير پوستي هستند كه وظيفه محافظت از چشم ها را بر عهده دارند. مژه ها مثل يك صافي از ورود گرد و غبار و ذرات مختلف به داخل چشم جلوگيري مي كنند. خود پلك ها دو وظيفه مهم دارند: اول آنكه مثل يك ديوار دفاعي جلوي قسمت عمده اي از كره چشم را مي گيرند و از كره چشم محافظت مي كنند، دوم آنكه پلك ها هر 5 تا 10 ثانيه يك بار باز و بسته مي شوند كه اين امر به شسته شدن ميكروب ها و ذرات خارجي از سطح چشم كمك مي كنند و در حقيقت سطح چشم را جارو مي كند. به علاوه باز و بسته شدن پلك ها به توزيع يكنواخت اشك بر روي كره چشم كمك مي كند.
ملتحمه
ملتحمه يك لايه شفاف محافظ است كه سطح داخلي پلك ها و روي سفيدي كره چشم را مي پوشاند. در ملتحمه رگ هاي خوني و گلبول هاي سفيد به مقدار زيادي وجود دارد. اين رگ ها و سلول هاي دفاعي تا حد زيادي از ورود ميكروب ها و عوامل بيماري زا به قسمت هاي عمقي چشم جلوگيري مي كند. به علاوه ترشحات ملتحمه سطح چشم را نرم و مرطوب نگه مي دارد و در حقيقت سطح چشم را روغنكاري مي كند كه اين امر باعث آسان تر شدن حركات چشم در جهات مختلف مي شود.
قرنيه
قرنيه قسمت شفاف جلوي كره چشم است كه از پشت آن ساختمان هاي داخلي تر كره چشم مثل عنبيه و مردمك ديده مي شود. قرنيه چشم را مي توان به شيشه پنجره تشبيه كرد. همانطور كه اگر شيشه پنجره كثيف باشد اشياء بيرون تار ديده مي شوند، اگر بر روي قرنيه كسي لكه يا كدورتي وجود داشته باشد فرد اشياء را تار مي بيند. به علاوه همانطور كه از پشت يك شيشه موجدار يا مشجر اشياء كج و كوله و ناصاف ديده مي شوند. در صورتي كه سطح قرنيه ناهموار باشد اشياء ناصاف و تار ديده مي شوند.
البته قرنيه انسان يك تفاوت مهم با شيشه پنجره دارد و آن هم اينكه شيشه پنجره يك سطح صاف است در حاليكه قرنيه بخشي از يك كره است. اين ساختمان كروي باعث مي شود كه قرنيه چشم مثل يك ذره بين عمل كند و نورهايي را كه از محيط خارج وارد كره چشم مي شوند به صورت پرتوهاي همگرا درآورد كه تصوير واضحي روي شبكيه ايجاد كنند. البته در همه افراد اين امر به صورت دقيق اتفاقي نمي افتد. مثلاً اگر انحناي قرنيه كسي بيشتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتد در جلوي پرده شبكيه تشكيل مي شود. چنين فردي نزديك بين (ميوپ) است. همچنين اگر انحناي قرنيه كسي كمتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتند در پشت آن تشكيل مي شوند. چنين فردي دوربين (هيپروپ) است. به طوري كه مي بينيم قرنيه افراد نقش مهمي در تعيين دوربيني يا نزديك بيني يا شماره چشم افراد دارد. به همين علت اكثر روش هاي جراحي براي اصلاح ديد و شماره عينك روي اين بخش از چشم انجام مي گيرد. مثلاً در روش هاي ليزر (PRK)، ليزيك(LASIK)، لازك(LASEK) و جراحي با تيغه الماس (RK) مقدار انحناي قرنيه تغيير مي كند و شماره چشم فرد اصلاح مي شود. همچنين استفاده از لنز تماسي (كنتاكت لنز) كمك مي كند كه انحناي قرنيه فرد موقتاً به اندازه مطلوب برسد و ديد فرد اصلاح شود.
عنبيه و مردمك
عنبيه بخش رنگي پشت قرنيه است كه رنگ چشم افراد را تعيين مي كند. رنگ اين بخش در چشم افراد مختلف متفاوت است و از آبي و سبز تا عسلي و قهوه اي تغيير مي كند. در وسط عنبيه سوراخي به نام مردمك وجود دارد كه مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم مي كند. كار مردمك مثل پرده اي است كه پشت پنجره آويزان شده و نور ورودي به اتاق را كم و زياد مي كند. همانطور كه وقتي نور خارج شديد و زياد باشد، پرده را مي بنديم تا نور كمتري به اتاق وارد شود، وقتي چشم در محيط پر نور قرار مي گيرد مردمك تنگ مي شود تا مقدار نور كمتري وارد چشم شود. به همين صورت وقتي چشم در محيط كم نور قرار مي گيرد مردمك گشاد مي شود تا نور بيشتري وارد چشم شود.
اتاق قدامي
اتاق قدامي فضاي كوچكي است كه بين قرنيه و عنبيه قرار دارد. در اين فضا مايعي به نام زلاليه جريان دارد كه به شستشو و تغذيه بافت هاي داخل چشم كمك مي كند. همانطور كه در يك استخر براي پاك ماندن استخر مرتباً مقداري آب خارج مي شود و به جاي آن آب تصفيه شده وارد مي شود، در چشم هم مرتباً مقداري از مايع زلاليه خارج مي شود و مايع زلاليه جديدي كه در چشم توليد شده است جايگزين آن مي شود. اگر به هر دليلي تعادل بين توليد و خروج اين مايع به هم بخورد مقدار مايع زلاليه در چشم افزايش پيدا مي كند و فشار داخل كره چشم از حد طبيعي بيشتر مي شود. (مقدار طبيعي فشار چشم در افراد بالغ بين 10 تا 21 ميلي متر جيوه است). بالا رفتن فشار چشم به پرده شبكيه و عصب بينايي آسيب مي زند و باعث بيماري آب سياه يا گلوكوم مي شود.
عدسي
عدسي يك ساختمان شفاف در پشت عنبيه است كه در متمركز كردن دقيق پرتوهاي نور بر روي شبكيه به قرنيه كمك مي كند. ضخامت عدسي چشم در شرايط مختلف تغيير مي كند و بسته به آنكه شيء مورد نظر در چه فاصله اي از فرد قرار داشته باشد ضخامت عدسي كم و زياد مي شود. بنابراين فرد مي تواند اشياء را در فواصل مختلف (از بي نهايت تا حدود 20 سانتي متري و گاهي نزديك تر) به طور واضح ببيند. هرچه سن افراد بيشتر مي شود قدرت تغيير شكل عدسي كمتر مي شود به طوري كه در حدود سن 40 سالگي قدرت تغيير شكل عدسي آنقدر كم مي شود كه اكثر افراد براي ديدن اشياء نزديك و انجام كارهايي مثل مطالعه و خياطي به عينك كمكي براي ديد نزديك (عينك مطالعه) نياز پيدا مي كنند. اين همان حالتي است كه به آن پير چشمي گفته مي شود.
با گذشت سن علاوه بر آنكه قدرت تغيير شكل عدسي كم مي شود ميزان شفافيت عدسي هم كم مي شود. گاهي كدورت عدسي آنقدر زياد مي شود كه مثل پرده اي ديد فرد را تار مي كند. اين كدورت عدسي را اصطلاحاً آب مرواريد يا كاتاراكت مي گويند.
زجاجيه
زجاجيه مايع ژله مانند شفافي است كه داخل كره چشم را پر مي كند و به آن شكل مي دهد.. زجاجيه از پشت عدسي تا روي پرده شبكيه وجود دارد.. با گذشت سن ساختمان ژله مانند زجاجيه تغيير مي كند و در بعضي جاها حالت آبكي پيدا مي كند. در اين حال بعضي قسمت هاي زجاجيه شفافيت خود را از دست مي دهد و سايه اي روي پرده شبكيه مي اندازد كه فرد آن را به صورت اجسام شناور كوچكي مي بيند كه مثل مگس در ميدان بينايي بالا و پايين مي روند. اين حالت اصطلاحاً مگس پران گفته مي شود.
شبكيه
شبكيه يك پرده نازك حساس به نور (شبيه فيلم عكاسي) است كه در عقب كره چشم قرار دارد. پرتوهاي نوري كه به شبكيه برخورد مي كنند به پيام هاي عصبي تبديل مي شوند كه از طريق عصب بينايي به مغز منتقل مي شوند و در مغز تفسير مي شوند.
در شبكيه انسان انواع مختلفي از سلول هاي گيرنده نوري وجود دارد كه ميزان حساسيت آن ها به نور متفاوت است. گيرنده هاي نوري استوانه اي بيشتر براي ديد در محيط هاي تاريك به كار مي روند. گيرنده هاي مخروطي براي تشخيص رنگ و جزئيات ظريف تمايز يافته اند. ترتيب قرار گيري اين سلول ها در شبكيه طوري است كه در ناحيه مركزي شبكيه (ماكولا) تعداد گيرنده هاي مخروطي بيشتر است. بنابراين وقتي فردي به صورت مستقيم به شيئي نگاه مي كند تصوير آن شيء مستقيماً روي ماكولا در جايي مي افتد كه تعداد سلول هاي مخروطي بيشتر است و در نتيجه شيء با وضوح بيشتري مشاهده مي شود.
مشيميه
مشيميه پرده نازك سياه رنگي است كه دور شبكيه را احاطه كرده است. اين پرده تعداد زيادي رگ هاي خوني دارد كه مواد غذايي را به بخش هايي از شبكيه مي رساند. به علاوه سلول هاي اين لايه حاوي تعداد زيادي رنگ دانه سياه ملانين است كه رنگ سياهي به اين بخش از چشم مي دهد. وجود رنگ سياه مانع از انعكاس نورهاي اضافي در داخل كره چشم مي شود و به تشكيل تصوير واضحتر كمك مي كند.
صلبيه
صلبيه بخش سفيد رنگ نسبتاً محكمي است كه دورتا دور كره چشم به جز قرنيه را مي پوشاند و از ساختمان هاي داخل كره چشم محافظت مي كند. اين بخش از چشم اثر مستقيمي در فرايند بينايي ندارد و در واقع مثل يك اسكلت خارجي از كره چشم محافظت مي كند.
عصب بينايي
عصب بينايي كه رابط كره چشم و مغز مي باشد از عقب كره چشم خارج مي شود و از طريق سوراخي در استخوان پروانه اي جمجمه به مغز مي رسد. اين عصب پيام هاي بينايي را به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند.
عضلات چشم
براي آنكه ما بتوانيم اشياء را در جهات مختلف ببينيم لازم است بتوانيم چشم را در جهات مختلف بالا، پايين، چپ و راست بچرخانيم. حركات كره چشم در هر چشم به وسيله 6 عضله كوچك كه به اطراف كره چشم مي چسبد كنترل مي شود. بيماري اين عضلات و يا عدم هماهنگي آن ها مي تواند به انحراف چشم يا لوچي منجر شود.
منبع : noorvision
__________________
-
پاسخ : آناتومي بدن
معده
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/s...e.php?id=21584
از لحاظ آناتومی در معده 4 ناحیه قابل تشخیص میباشد. کاردیا (Cardia) در محل اتصال به مری ، فوندوس (fudus) یا طاق معده ، تنه معده (Body) و پیلور (Pylorus) یا بابالمعده که در محل اتصال معده به دوازدهه قرار دارد. حجم معده در حدود 1.5 - 1 لیتر میباشد که در برخی افراد تا 4 لیتر هم افزایش مییابد. مخاط معده دارای چینهایی طولی است که صاف شدن این چینها به انبساط معده کمک میکند.
هنگامی که غذا بلعیده میشود، از راه مری داخل معده میشود و برای مدتی در آنجا باقی میماند. غذا از زمانی که در معده است در معرض فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی هضم کنندههای معده از جمله حرکات معده و اسید و آنزیمها قرار میگیرد. هنگامی که محتویات معده به صورت یک مایع نسبتا غلیظ درآمد، غذا وارد دوازدهه میشود.
دیواره معده
مشخصات بافت شناسی لایههای چهارگانه دیواره معده به شرح زیر میباشد.
طبقه مخاطی
سلولهای پوششی مخاط معده از نوع منشوری ساده است که با فرو رفتن در عمق آستر ، چالههای معدی را بوجود میآورند. ترشحات غدد گاستریک به عمق این چالهها تخلیه و سپس به سطح معده میرسد. سلولهای پوششی مخاط موکوس خنثی ترشح میکند. موکوس مترشحه بوسیله سلولهای پوششی لایه ضخیمی را در سطح سلولها تشکیل داده و آنها را از اثرات اسید معده محافظت میکند.
آستر مخاط
بافت همبند شلی است حاوی الیاف کلاژن و رتیکولر ، سلولهای لنفاوی و رشتههای عضلانی صاف منشعب از عضلات مخاطی. غدد لولهای ساده یا منشعب معدی نیز در آستر قرار دارند. عضلات مخاطی ، عمقیترین لایه مخاط میباشند که از عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات صاف طولی در خارج تشکیل شدهاند.
طبقه زیر مخاط
در معده بافت همبند فیبر و الاستیکی است شبیه لایه زیر مخاط سایر نواحی لوله گوارش که با پیشروی در زیر طبقه مخاطی باعث پیدایش چینهای طولی میشود.
طبقه عضلانی
در معده متفاوت از سایر قسمت های لوله گوارش بوده و از سه لایه عضلانی به صورت مورب در داخل ، حلقوی در وسط و طولی در خارج تشکیل شده است. عضلات حلقوی در ناحیه پیلور ضخیم شده و اسفنکتر پیلوریک را بوجود میآورد. سطح خارجی معده توسط سروز یا به عبارت دیگر ، لایه احشایی صفاق پوشیده شده است.
غدد معدی
غدد معدی در نایحه کاردیا و پیلور از نوع موکوسی هستند که ترشحات خود را به عمق چالهها میریزند. علاوه بر سلولهای موکوسی ، تعدادی سلول متمایز نشده و سلولهای APUD ترشح کننده گاسترین نیز در دیواره این غدد دیده میشود. قسمت نزدیک به چاله را گردن غده ، انتهای نزدیک به عضلات مخاطی را قاعده و حد فاصل این دو ناحیه را تنه غده مینامند. سلولهای مختلفی که در قسمتهای سهگانه غدد معدی یافت میشوند، عمل ترشح مواد و آنزیمهای مختلف را برای هضم مواد غذایی را انجام میدهند.
انواع سلولهای موجود در غدههای معده
سلولهای موکوس گردن
سلولهایی هستند با شکل نامنظم که در حد فاصل سلولهای جداری یا مرز نشین فشرده شدهاند و با رنگآمیزی به سختی از سلولهای اصلی قابل تشخیص هستند. موکوس مترشحه از این سلولها اسیدی است و از موکوس مترشحه از سلولهای سطحی که خنثی میباشد، متفاوت است.
سلولهای متمایز نشده
این سلولها به عنوان سلولهای ریشهای در اثر تکثیر و تمایز همه سلولهای پوششی معده شامل سلولهای موکوسی ، جداری ، انترو اندوکرین و اصلی را جایگزین میکنند. فعالیت این سلولها در ضمن آسیبهای اپیتلیال افزایش یافته و به التیام سریع زخم کمک میکند. در شرایط عادی سلولهای پوششی معده هر 4 - 3 روز تجدید میگردند.
اعمال و وظایف معده
معده ارگانی است برای تجمع و هضم اولیه مواد غذایی خورده شده. مواد غذایی در معده 4 - 3 ساعت توقف کرده و با ترشحات معده که پس از خوردن غذا به یک لیتر میرسد، مخلوط شده و کیموس نامیده میشود. ضمن تشکیل کیموس معدی ، اسفنکتر کاردیا مانع از برگشت محتویات معده به مری میشود. پس از آماده شدن کیموس معدی ، تحت تاثیر PH اسیدی آن اسفنکتر پیلوریک باز شده و موجب تخلیه محتویات معده به دوازدهه میگردد. به علت اسیدی بودن محتویات معده بروز زخمهای مخاطی در دوازدهه شایع است. از دیگر وظایف معده ترشح آنزیمهای گوارشی ، اسید معده و فاکتور ضد کم خونی است.
بیماریهای معده
زخم معده
به معنی آسیب سلولهای پوششی معده است که اسید معده از آن طریق به بافتهای عمقی نفوذ کرده و باعث زخم شدن معده میشود. یکی از علایم زخم معده ، وجود خون در مدفوع است. یکی از راههای درمان زخم معده ، برداشتن قسمت آسیب دیده معده است.
التهاب یا تورم معده
به التهاب معده ، گاستریت هم گفته میشود. التهاب ممکن است در اثر مسمومیت بوجود بیاید. علایم التهاب معده ، دل درد ، استفراغ و اسهال و گاهی تب است.
سرطان معده
علت سرطان معده معلوم نیست. پولیپ خوشخیم معده و زخم مزمن و طولانی ممکن است به سرطان معده تبدیل گردد. مطمئنترین طریقه تشخیص سرطان معده عکسبرداری و تنها معالجه آن عمل جراحی است.
منبع : دانشنامه رشد
-
پاسخ : آناتومي بدن
دستگاه گُوارش
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/i...on-system3.jpg
دستگاه گُوارش
یکی از دستگاههای فعال در بدن انسان و دیگر جانداران است. دستگاه گوارش انسان که از دهان تا مقعد امتداد دارد , شبیه لولهای است که حدود هفت متر طول دارد .
هر چیزی که وارد معده شما میشود با آنزیمهای درون معده مخلوط میگردد تا با اجزا ساده تری تجزیه شود. سپس این مخلوط از معده خارج شده و به رودهها میرود تا از آنجا , مواد غذایی تجزیه شده جذب جریان خون شوند. مواد غذایی تجزیه شده از طریق جریان خون به سرتاسر بدن میروند و در اختیار یاختههای بدن قرار میگیرند تا در آنها مصرف شده و یا ذخیره شوند. اجزا غذایی که جذب نمیشوند از بدن دفع میگردند (از طریق مدفوع).
دهان ومعده
از هنگامی که شما شروع به جویدن غذا میکنید , هضم غذا نیز شروع میگردد. از غدد بزاقی دهان، بزاق ترشح میشود که در هنگام جویدن غذا , با آن ترکیب میشود تا بلع غذا را آسانتر نماید. بزاق حاوی آنزیمی به نام آمیلاز میباشد که باعث تجزیه غذاهای کربوهیدراتی نشاستهای به قندهای سادهتر میشود که بتوانند جذب بدن شوند. آنزیم آمیلاز فقط میتواند در یک محیط قلیایی عمل نماید. وقتی که غذا بلعیده میشود , از طریق مری پایین آمده و به سمت معده میرود. در محل ورود و خروج معده , ماهیچههای حلقوی وجود دارند.
غدد بزاقی
غدد بزاقی بر حسب نوع ترشح به سه دسته تقسیم میشوند. سروزی ، موکوسی و مختلط. غدد بزاقی در بناگوش سروزی ، در زیر آرواره سروزی- موکوسی ، در زیر زبان موکوسی- سروزی و در زبان موکوسی هستند.
زبان
زبان دارای دستجات ماهیچه مخطط است که توسط مخاط پوشیده شده است. 3/2 بخش جلوی زبان جسم زبان و 3/1 عقبی آن ریشه زبان خوانده میشود. سطح پوششی (فوقانی) زبان دارای برجستگیهای مختلف است در سطح پشتی زبان جوانههای چشایی نیز وجود دارند. در ساختار جوانه چشایی چهار نوع سلول وجود دارد. همه جوانههای چشایی احساس شیرینی ، شوری ، تلخی و ترشی را تشخیص نمیدهند بلکه جوانه هر ناحیه از زبان حس خاص را درک میکند.
دندان
ساختار بافتی دندانهای شیری (20 عدد) و دندانهای دایمی (32 عدد) مشابه است. هر دندان شامل تاج است که بیرون از لثه قرار دارد و یک تا سه ریشه دارد که درون حفره دندانی آواره بالا یا آرواره پایین جای میگیرد. سطح تاج دندان را مادهای به نام مینا میپوشاند که سختترین ماده بدن است و بیش از 96 درصد آن را املاح آهکی و بقیه را یک پروتئین مخصوص تشکیل میدهد. در زیر مینا عاج دندان قرار دارد که در درون آن مغز قرار دارد که بافتهای زنده دندان در آنجا وجود دارند. سطح ریشه را مادهای به نام ساروج میپوشاند. دندانهای انسان با نوع رژیم غذایی او متناسب شدهاند.
حلق
حلق چهار راهی است که از جلو به دهان ، از بالا به حفرات بینی و از پایین به مری و نای راه دارد و از اینرو لقمه غذا یا تکهای از آن میتواند به سه راه دیگر راه یابد. ولی هنگام بلع در اثر عمل دقیق واکنشهای خودکار عصبی به بخشهایی به نام زبان کوچک و اپیگلوت به ترتیب راه بینی و نای و همچنین زبان راه دهان را مسدود میکند و در نتیجه لقمه غذا فقط به درون مری راه مییابد. بلع بوسیله یک مرکز عصبی در بصلالنخاع تنظیم میشود.
مری
مری لولهای به طول 25 سانتیمتر است. پوشش مری انسان مطبق سنگفرشی است. آستر مخاط شامل بافت پیوندی غربالی ، لنفوسیت و تعداد کمی فولیکول لنفاوی است. زیر مخاط دارای غدد لولهای مخطط ، 3/1 میانی آن دارای ماهیچه مخطط و صاف و 3/1 بخش پایینی آن دارای ماهیچه صاف است.
روده کوچک
روده کوچک , طولانیترین قسمت دستگاه گوارش شما میباشد که ۵ یا ۶ متر طول دارد. از آنجایی که قطر این روده , باریک میباشد و فقط 2 تا 4 سانتیمتر قطر دارد , به آن روده کوچک یا روده باریک گفته میشود (در مقایسه با روده بزرگ که قطر آن ۶ سانتیمتر میباشد) روده کوچک شما دارای سه قسمت میباشد. اولین قسمت روده کوچک که درست بعد از معده قرار دارد را اصطلاحا " اثنی عشر " یا دوازدهه ویا " دئودنوم " (Duodenum) مینامند , که کوتاهترین قسمت روده کوچک میباشد. دو قسمت دیگر روده کوچک که بعد از دوازدهه (اثنیعشر) قرار دارند به ترتیب عبارتاند از تهیروده (Jejunum) و درازروده(Ileum) که به روده بزرگ متصل میگردد. وقتی غذا از معده وارد دوازدهه میشود , به علت مخلوط بودن با اسید معده , هنوز اسیدی میباشد. در محل دوازدهه , یک شیره گوارشی قلیایی به این غذا اضافه میگردد تا حالت اسیدی آن را خنثی نماید. این شیره گوارشی از عضوی که در قسمت زیر معده قرار دارد و به آن اصطلاحاً لوزالمعده گفته میشود ترشح میگردد , که حاوی آنزیمهایی است که باعث ادامه هضم غذا میشود. صفرا نیز در همین محل به غذا اضافه میگردد صفرا مایعی سبز رنگ است که در کبد شما ساخته میشود و سپس از کبد به کیسه صفرا وارد میگردد تا در آنجا ذخیره شود. این صفرا به حل شدن مواد غذایی چرب کمک مینماید. وقتی که شیره گوارشی وظیفه خود را انجام داد , مواد غذایی اصلی به اجزا ساده تر خود تجزیه میشوند که عبارتاند از:
- پروتئینها به آمینو اسیدهها تجزه میشوند
- کربو هیدراتها به گلوکز و سایر قندهای ساده تر تبدیل میشوند
- چربیها به اسیدهای چرب و گلیسرول تجزیه میگردند
در قسمتهای پایین تر روده کوچک (یعنی در ژژنوم و ایلئوم) , فراورده نهایی غذای گوارده از طریق دیواره روده کوچک به جریان خون جذب میگردند. بر اثر انقباضات موجی شکل عضلات دیواره رودهها , غذا در طول روده حرکت کرده وبه جلو میرود. این حرکت را اصطلاحاً " پریستالسیس " (peristalsis) مینامند. دیواره رودهها صاف نیست بلکه دارای میلیونها برجستگی انگشت مانند به نام " پرز" (Villi) میباشد. این پرزها باعث میشود که سطح وسیعی در رودههای شما ایجاد شود تا جذب غذاها بهتر صورت گیرد. ویتامینهای محلول در آب و مواد معدنی در این مرحله , جذب جریان خون میشوند. وقتی که مواد غذایی جذب جریان خون شد , باقی مانده غذایی که هضم نشده است وارد روده بزرگ میگردد بدن شما میتواند بعضی از مواد غذایی , مثل آنهایی که ایجاد انرژی میکنند و بعضی از ویتامینها و مواد معدنی را ذخیره نماید. اضافی مواد غذایی که بدن نمیتواند آنها را ذخیره نماید از طریق مدفوع از بدن خارج میگردد .
روده بزرگ
روده بزرگ شامل کولون (Colon) , راستروده (Rectum) و مقعد میباشد. طول روده بزرگ حدود یک متر است. آبی که برای هضم غذاها مورد استفاده قرار گرفت بود در روده بزرگ باز جذب میشود و باعث میشود که مدفوع بدون آب و خشک ایجاد شود . هنگامی که مدفوع به راست روده میرسد , بر اثر انقباضات واکنشی که در راستروده ایجاد میشود و ماهیچههای دریچه یا اسفنکتر مقعد را شل مینماید , احساس دفع مدفوع به شخص دست میدهد. اسفنکترهای مقعد , ماهیچههای حلقوی شکلی میباشند که کنترل باز شدن و بسته شدن مقعد را در اختیار دارند. معمولاً حدود یک تا سه روز طول میکشد که غذا از دهان تا مقعد برسد. بعضی از افراد روزی دو یا سه بار مدفوع میکنند , در حالیکه سایرین روزی یک بار و بعضیها نیز هردو یا سه روز یک بار مدفوع میکنند که تمام این موارد, طبیعی هستند .
آپاندیس
زایده این انگشتی شکل و شبیه کولون (روده بزرگ) است. دارای فضای درونی کوچک و فولیکول لنفاوی فراوان در آستر مخاط و زیر مخاط است. و طول آن 8 تا 10 سانترمتر بوده و فاقد پرز است. آپاندیس ممکن است عفونی شود و آپاندیسیت ایجاد کند.
لوزوالمعده
لوزوالمعده نوعی غده گوارشی است. جای آن در زیر و اندکی پشت معده است. سر پهن آن به طرف دوازدهه و نوکش متوجه طحال است. لوزوالمعده دو کار مهم انجام میدهد. تهیه و آزاد کردن آنزیمهای گوارشی و تهیه و آزاد کردن هورمونهایی که بر روی متابولیسم کربوهیدراتها اثر میگذارند. این دو عمل بوسیله دو ساختار بافتی مجزا در لوزوالمعده صورت میگیرد.
کبد
کبد بزرگترین غده بدن است وزن کبد 1.1 تا 1.6 کیلوگرم است. جای این عضو در بالا و طرف راست معده است و قسمتی از معده را هم میپوشاند. کبد دارای چهار قسمت یا لوب است. در زیر لوب بزرگ طرف راست ، کیسه صفرا که به شکل گلابی است قرار دارد.
کیسه صفرا
سلولهای کبدی مواد لازم برای ساخته شدن صفرا را از خون میگیرد سپس صفرای ساخته شده به کیسه صفرا میرود و در آنجا ذخیره میشود. همراه با ورود غذا به روده باریک کیسه صفرا منقبض شده و مقداری صفرا از مجرایی که در انتها با مجرای لوزوالمعده مشترک است وارد دوازدهه میشود. مهمترین عمل صفرا کمک به هضم چربیهاست. عمل دیگر صفرا خنثی کردن حالت اسیدی شیره معده است.
جذب غذا
کلیه مواد غذایی که در اثر هضم شیمیایی به مواد ساده و قابل جذب تبدیل شدهاند همچنین ویتامینها ، آب و نمکها که برای جذب نیازی به هضم شیمیایی ندارند از دیواره روده باریک جذب میشوند. هر پرز شامل یک لایه از سلولهای پوششی است که غذا بوسیله آنها جذب میشود. بلافاصله در زیر آن شبکه غنی از مویرگهای خونی وجود دارد که قندها ، اسیدهای آمینه آب و نمکها وارد این شبکه میشوند.
این شبکه مویرگی پس از جمع آوری مواد غذایی به یک سیاهرگ کوچک پرزی منتهی میشود. سیاهرگ پرزی به سیاهرگهای بزرگتر پیوسته و سرانجام وارد سیاهرگ باب میشوند. این سیاهرگ ابتدا به کبد رفته و مواد غذایی در کبد ذخیره و پس بر حسب نیاز وارد خون میشوند. در واقع کبد به منزله یک انبار و تنظیم کننده و پخش کننده مواد غذایی جذب شده است.
منبع: oloom4u
Forum Modifications By
Marco Mamdouh