پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
همچین میگی حقوقم انگار چقدره؟؟؟؟؟؟
همون حقوقتو بده من برات پس اندازش کنم نمی خواد اونا رو بگی بیان....
تو چیکار به خواهرت داری؟؟؟؟؟ راستی هوشی یه چند وقتیه میخواستم یه چیزی بهت بگم.......به آقاتم گفتم ولی گفت با توهم صلاح مشورت کنم ......ناسلامتی توپسر بزرگی خیر سرت...... بیا آشپز خونه نمی خوام خواهرت بفهمه........
میگما توکه با این پسرای حاج منصور دوستی رو مخشون کارکن بیان دست خواهراتو بگیرن ببرن....... ببین این محب خیر ندیده خیال میکنه خواستگار داره ولی نداره.......یعنی داره ها ولی درستو حسابی نیستن.......
به جهنم بهتر از اینه که بترشن .......بگو بیان بردارن اینا رو ببرن مارو راحت کنن...... دیگه تاکی خرجشونوبدیم.............. اصلا میگما هوشی برو...برو .... امشب دعوتشون کن از همین امشب شروع میکنیم رو مخشون کار کردن.......
حالا نمیخواد مستقیم بگی بیاین خواهرمو بگیرینا....نه..... میان باب آشنایی بیشتر که باز شه..دیگه باقیش حله......
منم رو مخ این محب خیر ندیده کار میکنم .......راستی عمتو هم دعوت کن اونا که میان اونم باشه......
محححححححببببببببب........پاشو پاشو دختر امشب درسو بزار کنار ........این درس برات زندگی نمیشه...... ..منو نگاه کن خیر سرم درس خوندم......کو ؟؟؟؟؟؟ پاشو بیا کمکم کن به اون خواهراتم بگوبیان......امشب مهمون داریم.......
ببین دخترم فک نکن برای من که درس خوندم کارنبود که نرفتما......نه.....کار بود خودم نخواستم..... خواستم اول به زندگیم سروسامون بدم بعد.......برا خودت میگم برای توهم کار هست فقط کافیه فارغ التحصیل شی .....همین امروز اقدس خانوم گفت کار سراغ داره .....گفتم دخترم نمیاد میخواد به زندگیش برسه....... بله ....پاشو مادر اون برنجارو بیار پاک کنیم.....پاشو.........
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
parnian 80
سلام محب القلوبم چطوری؟این بابات دوباره رفت علافی؟
سلام بر زرتاج عزیزم ...... خوبی؟؟؟؟؟ کم پیدایی ؟؟؟؟
تازه داشتم به این هوشی میگفتم بروعمتو خبر کن امشب بیاد خونمون..... نمی دونم خیر ندیده کجا غیبش زد......مثل جن بسم ا..... ست. میاد و میره...فقط قد دراز کرده..... قدش که درازه خون به مغزش نمیرسه.....
خلاصه که زر تاج جون امشب بیا خونمون مهمونی داریم...... حاج منصور اینان ......
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
radiotherapist
سلام بر زرتاج عزیزم ...... خوبی؟؟؟؟؟ کم پیدایی ؟؟؟؟
تازه داشتم به این هوشی میگفتم بروعمتو خبر کن امشب بیاد خونمون..... نمی دونم خیر ندیده کجا غیبش زد......مثل جن بسم ا..... ست. میاد و میره...فقط قد دراز کرده..... قدش که درازه خون به مغزش نمیرسه.....
خلاصه که زر تاج جون امشب بیا خونمون مهمونی داریم...... حاج منصور اینان ......
سلام گل پری جون(بله اینجایی جون[nishkhand])من خیلی بدم!مزاحم پیدا کردم!باید به مفتش بگم بیاد پودرش کنه!
نه من بی دعوت میام![nishkhand]عه؟خواهر گرامیتون میان پس!خوب خوبه من از این حاج منصور بپرسم چرا اسمش عسل داره!؟[khanderiz]مفتش چطوره؟خوبین باهم؟زن که نمیخواد بگیره؟[nishkhand]
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
نگران نباش محبو براش یه خواستگار در نظر گرفتم
تحصیلاتش بالا نیست ولی مرد زندگیه
یه سربازه از سربازای باباست
سواد نداره درست
2بارم قبلا بیشتر ازدواج نکرده!! صبح میرفته سر کار شب میموده خونه!!
الان کچل شده درست
دو سال سربازی داره درست
ولی به هر حال مرد زندگیه
برا سونا هم یه سرباز با تحصیلات بسیار زیاد پیدا کردم
فکر کنم پنجم دبستان باشه آدم خوبیه قدش زیاد نیست درست ولی خب...!!
من و بابا مخ این دو تا سربازو میزنیم
توکل به خدا!!
این حمیرا هم که هنوز قبرسه!!
البته میخوام مجیدو راضی کنم!
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Team Sar Dadbin
نگران نباش محبو براش یه خواستگار در نظر گرفتم
تحصیلاتش بالا نیست ولی مرد زندگیه
یه سربازه از سربازای باباست
سواد نداره درست
2بارم قبلا بیشتر ازدواج نکرده!! صبح میرفته سر کار شب میموده خونه!!
الان کچل شده درست
دو سال سربازی داره درست
ولی به هر حال مرد زندگیه
برا سونا هم یه سرباز با تحصیلات بسیار زیاد پیدا کردم
فکر کنم پنجم دبستان باشه آدم خوبیه قدش زیاد نیست درست ولی خب...!!
من و بابا مخ این دو تا سربازو میزنیم
توکل به خدا!!
این حمیرا هم که هنوز قبرسه!!
البته میخوام مجیدو راضی کنم!
به به!هوشنگ دراز برادر زاده عزیزم!شنیدم مامانت ازت راضی نیست!خون به مغزت نمیرسه بس درازی نه؟
چه خبرا!دستت درد نکنه تدارک می بینی ما رو بی خبر میذاری؟[khanderiz]یکیم واسه ما جور کن از این تنهایی در بیایم!پ خودت؟نگران نباش ی دختر سراغ دارم میگه اگه باش ازدواج کنی خانوادش گاو جهیزیش می کنن![nishkhand]حالا باید با مفتشم حرف بزنم!
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
داداش هوشی شما لطف کن برا من کیس پیدا نکن ....
به کمتر از پروفسورش بله نمیدم....
تازه من قصد ادامه تحصیل دارم....
حالا که زیاد اصرار میکنی بگو یه سر بیان همدیگه رو ببینیم ...
سلام عمه خوش اومدی....
مامان ....مامان ....کجایی؟ داداش گفت خواستگار دارم... حالا من چی بپوشم؟...
داداش کی میان؟ ...
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سونای69
داداش هوشی شما لطف کن برا من کیس پیدا نکن ....
به کمتر از پروفسورش بله نمیدم....
تازه من قصد ادامه تحصیل دارم....
حالا که زیاد اصرار میکنی بگو یه سر بیان همدیگه رو ببینیم ...
سلام عمه خوش اومدی....
مامان ....مامان ....کجایی؟ داداش گفت خواستگار دارم... حالا من چی بپوشم؟...
داداش کی میان؟ ...
باشه آبجی!
کوتوله هه رو میارم فقط خیلی به خودت برس!! بیا این پولو بگیر برو به خودت برس این کوتوله هه از دست نره!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
parnian 80
به به!هوشنگ دراز برادر زاده عزیزم!شنیدم مامانت ازت راضی نیست!خون به مغزت نمیرسه بس درازی نه؟
چه خبرا!دستت درد نکنه تدارک می بینی ما رو بی خبر میذاری؟[khanderiz]یکیم واسه ما جور کن از این تنهایی در بیایم!پ خودت؟نگران نباش ی دختر سراغ دارم میگه اگه باش ازدواج کنی خانوادش گاو جهیزیش می کنن![nishkhand]حالا باید با مفتشم حرف بزنم!
سلام عمه!!
حواسم نبود خب
شما دیگه دوپایی رفتی لب گور!! مگه اینکه برم یه جنازه از تو قبر در بیارم که هم سن شما باشه!!!
نه عمه من قصد ازدواج ندارم !!! میخوام درس بخونم[nishkhand]
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ
خانواده ی مفتش دیگه هیچ پستی ارسال نکنه
جز مجید هیچ کس نباااید پستی بده وگرنه 2روز میره قبرس :|
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Team Sar Dadbin
نگران نباش محبو براش یه خواستگار در نظر گرفتم
تحصیلاتش بالا نیست ولی مرد زندگیه
یه سربازه از سربازای باباست
سواد نداره درست
2بارم قبلا بیشتر ازدواج نکرده!! صبح میرفته سر کار شب میموده خونه!!
الان کچل شده درست
دو سال سربازی داره درست
ولی به هر حال مرد زندگیه
برا سونا هم یه سرباز با تحصیلات بسیار زیاد پیدا کردم
فکر کنم پنجم دبستان باشه آدم خوبیه قدش زیاد نیست درست ولی خب...!!
من و بابا مخ این دو تا سربازو میزنیم
توکل به خدا!!
این حمیرا هم که هنوز قبرسه!!
البته میخوام مجیدو راضی کنم!
قربون دستت..... ولی هوشی میدونی چیه؟ این یارو که گفتی خوبه ها همه چیزش......... ولی میگم پسرای حاج منصور بهترن...... نه که فک کنی چون بچه های خواهرمنن میگما.... نه...درسته که کچل اند، دو کلاس بیشتر سواد ندارن،معتادن.
معافی سربازیشون جعلیه... بد اخلاقن.... دست بزن دارن...اما تواین دوره زمونه اینا که مهم نیست.ولی عوضش ....سرکارن...ماشین مدل بالا ....خونه درستو حسابی....همه هم مهندس صداشون میزنن....به این فک کن که دوروز دیگه خواهرت تومحل میشه خانوم مهندس......
همین تو چیت از اونا کمتره...... دیلاق نیستی که هستی .... سربازی نرفتی که رفتی..... سواد نداری که داری.... ولی کو کارت؟؟کوماشینت؟؟؟؟ هنوز پی خر شاسی بلندی.... مردم ماشین شاسی بلندمیگیرن..... حالا امشب با این حاج منصور صحبت کنم .... خواهرم میگه آشنا ماشنا زیاد داره ...... بزار دستتو تو یه جای درستو حسابی بند کنه...... وقتی اومدن نمی خواد هی بگی من سر کارمیرم...سر کارمیرم..... بله میری ولی کلا سرکاری.....به این دوزار ده شاهی که هر برج میزارن کف دستت میگی کار......
پاشو پاشو برو خرید کن به حاج منصور اینام بگو شب بیان ....یادشون نره...... فکر اون یارو روهم برای خواهرت از سرت بیرون کن.......
کجاست این محب چش سفید......... محححححححححببببببببببب........ .. بعد میگه چرا به من میگین چش سفید...... خوب هستی دیگه......
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
سلام بر همه ی برادران و خواهران گرامی !
من یکمی سرم درد میکرد پهن شده بودم رو زمین ، که این هوشی اومد جفت پا پریده رو کمرم ! تو گوشم هم چرت و پرت میگفت که از خواب بیدارم کرد !
بگذریم ،
برای اینکه چرت و پرت هاش هم حرفای مردونه بود اینجا چیزی نمیگم [nishkhand] [bamazegi]
وقتی یه مرد ! یه مرد اینجاست باید احترام کاملا رعایت بشه
به همه ی خواهرانم هم بگم اصلا اجازه نمیدم با این هوشی هم کلام بشید ! بچه قرتیه [nishkhand] ! چشم و گوشش در و پیکر نداره ! پر رووو هه!
حالا هوشی ! شام چی داریم ! کجاست ؟
گشنمه !
پاسخ : داستان خانوادگی و طنز
داداش مجید اگر شما هم اجازه میدادی من یکی عمرا با این دراز نی قلیون همکلام میشدم پسره پررو وووووووووووووووووو [bamazegi]
باید با همون پدافند های هوایی طوری شوتش کرد که بره فضا[khandeshadid]
البته هرچند دلم هم برای فضایی ها هم می سوزه که باید یه همچین ادم دراز پررویی رو تحمل کنند ولی خوب همینکه اینجا نباشه و ادم چشمش به چش این دراز نیفته بهتره با اون خواهرای عتیقش ،عمشون هم که اینقدر عتیقه است باید گذاشتش تو موزه البته بعید می دونم اونجا هم قبولش کنند!!!!!!!!![khanderiz][khandeshadid][khande][nishkhand]