پاسخ : صفحه 10 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا112 سوره ی البقرة
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
meha1368
دوستان می تونید راجع به هاروت و ماروت بیشتر توضیح بدید؟
آیا اطلاعاتی در موردشون وجود داره؟
داستان هاروت و ماروت
در روزگاران پيش، پس از عصر حضرت سليمان عليهالسلام سحر و جادوگرى در ميان مردم بابِل به طور عجيبى رايج شده بود. بابِل از شهرها و سرزمينهاى تاريخى مربوط به پنج هزار سال قبل است، كه شامل منطقه وسيعى بين رود فرات و دجله مىشد.
داراى تمدن عظيمى بود، و آن چنان بزرگ شد كه به آن كشور بابِل مىگفتند. اين كشور داراى شهرهايى بزرگ و قلعه هايى بلند، و قصرهاى سر به فلك كشيده و بتكدههاى عظيم بود، و اكنون از آن بناهاى عظيم، خرابههايى باقى مانده است كه جزء آثار باستانى به شمار مىآيد.
سحر و جادوگرى در ميان مردم بابِل بسيار رايج بود، آنها از طلسمات و علفهاى مخصوص و پاشيدن آب متبرك، و دوختن نوارهاى مخصوص، براى آن جام كارهاى حيرتانگيز و شگفت آور استفاده مىكردند...
از تاريخ استفاده مىشود كه حضرت سليمان عليهالسلام تمام نوشتهها و اوراق جادوگرى مردم بابِل را جمع آورى كرد، و دستور داد تا در محل مخصوصى نگهدارى كنند (اين نگهدارى براى آن بود كه مطالب مفيدى براى دفع سحر در ميان آنها وجود داشت.) سليمان عليهالسلام به اين ترتيب براى نابودى سحر و جادوگرى اقدام نمود.
ولى پس از وفات سليمان عليهالسلام، گروهى آن اوراق را بيرون آورده و به اشاعه و تعليم سحر پرداختند، و بار ديگر بازار سحر و جادو رونق گرفت.
براى جلوگيرى از سحر و جادو، و زيانهاى آن لازم بود اقدامى جدى صورت بگيرد و براى جلوگيرى از آن چارهاى جز اين نبود، كه مردم راه باطل كردن سحر را ياد بگيرند و چنين كارى مستلزم آن است كه خود سحر را نيز ياد بگيرند، تا بتوانند با فوت و فنّ دقيق، آن سحرها را باطل نمايند.
خداوند دو فرشته هاروت و ماروت را به صورت انسان به ميان مرم بابِل فرستاد، تا به آنها سحر و جادو ياد بدهند، تا بتوانند از سحر ساحران جلوگيرى نمايند.
آمدن هاروت و ماروت در ميان مردم بابِل فقط به خاطر تعليم سحر براى خنثىسازى سحر بود، از اين رو آنها به خصوص به هر كس كه سحر مىآموختند، به او اعلام مىكردند كه:
اءنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَكفُرْ؛
ما وسيله آزمايش تو هستيم كافر نشو. (و از اين تعليمات سوء استفاده نكن).
اما آنها از تعليمات هاروت و ماروت، سوء استفاده كردند، تا آن جا كه با سحر و جادوى خود به مردم آسيب مىرساندند، و بين مرد و همسرش جدايى مى افكندند و مشمول سرزنش شديد الهى شدند.
پاسخ : صفحه 10 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا112 سوره ی البقرة
وَأَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَءَاتوا۟ الزَّكَوٰةَ وَمَا تُقَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(110)
چرا خداوندبه جای «صلّوا» فرمود«اقیموا الصلاة»؟{اقامه به جای خواندن}
خداوند در قرآن مجید،برای فرمان به نماز، در اکثر موارد از مادۀ «اقامه» استفاده کرده و برپا داشتن آن را ستوده است،یعنی، تنها خودتان نمازخوان نباشید بلکه چنان کنید که آیین نماز ، در جامعه برپا شود و مردم مردم باد عشق و علاقه به سوی آن بیایند. برخی از مفسران گفته اند:
تعبیر «اقیموا» به سبب این است که نماز شما، تنها اذکار و اوراد نباشد؛ بلکه آن را به طور کامل به پا دارید که مهم ترین رکن آن، توجه قلبی و حضور دل در پیشگاه خدا و در نتیجه تأثیر نماز در روح و جان آدمی است.
پس مقصود از اقامۀ نماز، کامل کردن شرایط آن است؛ نه فقط هیأت ظاهری آن.
مراد از زکات چیست؟
زکات به معنی پرداختن مقداری از اموال به افراد فقیر و نیازمند است. زکات واجب به 9 چیز تعلق می گیرد: گندم ، جو ، خرما ، کشمش ، طلا ، نقره ، شتر ، گاو و گوسفند.که اگر هرکدام، به حدّ نصاب رسید( نصاب هریک متفاوت است) مالک آنها باید مقداری از آن را به فقرا زکات بدهد.
علت اینکه به آن زکات می گویند، آن است که با پرداختن آن، امید برکت و رشد و نمو در آن است. البته باید توجه داشت زکات در آیه،شامل همۀ انفاق های واجب و مستحب می شود.
پس اندازی برای قیامت:
در روایت آمده است:« هنگامی که مرد یا زن مومن از دنیا می رود، همچنان که مردم می گویند: چه چیزی به جای نهاده است؟ فرشتگان هم می گویند: چه چیزی پیشاپیش برای خود فرستاده است؟»
عبدالله می گوید: پیامبر(ص) به گروهی فرمود: « کدام یک از شما مال وارث خود را از مال خویشتن بیشتر دوست دارد؟»
گفتند: « یا رسول الله! هیچ یک از ما نیست که مال وارث خود را از مال خود بیشتر دوست داشته باشد».
آن حضرت فرمود: «بلکه هیچ یک از شما نیست که مال وارث خود را از مال خود بیشتر دوست نداشته باشد، زیرا مال تو، آن است که پیشاپیش برای خود می فرستی و آنچه به جای می گذاری، مال وارث تو خواهد بود.»
معمولا در قرآن، دستور به نماز، همراه زکات آمده است؛ یعنی یاد خدا باید همراه توجه به خلق خدا باشد.{وَأَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَءَاتُوا۟ الزَّكَوٰةَ.}
اعمال انسان قبل از خود او وارد عرصۀ قیامت می شود{مَا تُقَدِّمُوا۟ لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ}.
ایمان به نظارت الهی و پاداش در قیامت، قوی ترین انگیزۀ عمل صالح است{مَا تُقَدِّمُو....تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}
برگرفته از کتاب تفسیرهمراه
پاسخ : صفحه 10 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا112 سوره ی البقرة
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
meha1368
صفحه 10
البته هاروت و ماروت یه ماجرای دیگه دارند که انشاالله فردا براتون تایپ میکنم و میزارم ماجراشون این بوده که برا کارای انسان اعتراض میکنن و خدا میفرسته زمین تا مثه انسان اختیار و خصوصیت انسانی داشته باشن و ماجراهای جالبی سرشون میاد و... انشاالله اگه خواستین فردا تایپ میکنم
صفحه ی 11 از قرآن کریم شامل آیات 113 تا 124 سوره ی بقره
صفحه ی 11 از قرآن کریم شامل آیات 113 تا 124 سوره ی بقره
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَٰرَيٰ عَلَيٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَٰرَيٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَيٰ شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَٰبَ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُوا۟ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ(113)
و يهوديان گفتند ترسايان بر حق نيستند و ترسايان گفتند يهوديان بر حق نيستند با آنكه آنان كتاب [آسماني] را مي خوانند افراد نادان نيز [سخني] همانند گفته ايشان گفتند پس خداوند روز رستاخيز در آنچه با هم اختلاف مي كردند ميان آنان داوري خواهد كرد(113)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَٰجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَيٰ فِي خَرَابِهَآ أُو۟لَٰٓئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَآ إِلَّا خَآئِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْءَاخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ(114)
و كيست بيدادگرتر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا نام وي برده شود و در ويراني آنها بكوشد آنان حق ندارند جز ترسان لرزان در آن [مسجد]ها درآيند در اين دنيا ايشان را خواري و در آخرت عذابي بزرگ است(114)
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا۟ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ(115)
و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو كنيد آنجا روي [به] خداست آري خدا گشايشگر داناست(115)
وَقَالُوا۟ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَٰنَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَٰنِتُونَ(116)
و گفتند خداوند فرزندي براي خود اختيار كرده است او منزه است بلكه هر چه در آسمانها و زمين است از آن اوست [و] همه فرمانپذير اويند(116)
بَدِيعُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَيٰٓ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ(117)
[او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است] و چون به كاري اراده فرمايد فقط مي گويد [موجود] باش پس [فورا موجود] مي شود(117)
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَآ ءَايَةٌ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَٰبَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ(118)
افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمي گويد يا براي ما معجزه اي نمي آيد كساني كه پيش از اينان بودند [نيز] مثل همين گفته ايشان را مي گفتند دلها [و افكار]شان به هم مي ماند ما نشانه ها[ي خود] را براي گروهي كه يقين دارند نيك روشن گردانيده ايم(118)
إِنَّآ أَرْسَلْنَٰكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسَْٔلُ عَنْ أَصْحَٰبِ الْجَحِيمِ(119)
ما تو را بحق فرستاديم تا بشارتگر و بيم دهنده باشي و [لي] درباره دوزخيان از تو پرسشي نخواهد شد(119)
وَلَن تَرْضَيٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَٰرَيٰ حَتَّيٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدَيٰ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ(120)
و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضي نمي شوند مگر آنكه از كيش آنان پيروي كني بگو در حقيقت تنها هدايت خداست كه هدايت [واقعي] است و چنانچه پس از آن علمي كه تو را حاصل شد باز از هوسهاي آنان پيروي كني در برابر خدا سرور و ياوري نخواهي داشت(120)
الَّذِينَ ءَاتَيْنَٰهُمُ الْكِتَٰبَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِۦٓ أُو۟لَٰٓئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْخَٰسِرُونَ(121)
كساني كه كتاب [آسماني] به آنان داده ايم [و] آن را چنانكه بايد مي خوانند ايشانند كه بدان ايمان دارند و[لي] كساني كه بدان كفر ورزند همانانند كه زيانكارانند(121)
يَٰبَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ اذْكُرُوا۟ نِعْمَتِيَ الَّتِيٓ أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعَٰلَمِينَ(122)
اي فرزندان اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزاني داشتم و اينكه شما را بر جهانيان برتري دادم ياد كنيد(122)
وَاتَّقُوا۟ يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَئًْا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَٰعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(123)
و بترسيد از روزي كه هيچ كس چيزي [از عذاب خدا] را از كسي دفع نمي كند و نه بدل و بلاگرداني از وي پذيرفته شود و نه او را ميانجيگري سودمند افتد و نه ياري شوند(123)
۞ وَإِذِ ابْتَلَيٰٓ إِبْرَٰهِۦمَ رَبُّهُ بِكَلِمَٰتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّٰلِمِينَ(124)
و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتي بيازمود و وي آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواي مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمي رسد(124)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 11 : سوره ی البقرة آیات 113 تا 124
این آیه باحال کنونی ما هم شاید ربط داشته باشد مخصوصا با اعلام مذاکره آمریکا
وَلَن تَرْضَيٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَٰرَيٰ حَتَّيٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدَيٰ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ(120)
یهود و نصارا از پیامبر خدا تقاضا کردند که با آنان مدارا کند و اظهار داشتند که اگر با آنها از روی مدارا و مسامحه رفتار کنند، از او پیروی خواهند کرد و به وی ایمان خواهند آورد ؛ از این رو خدا او را از آنان و همراهی ایشان ناامید کرد.
عبارت{وَلَن تَرْضَيٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَٰرَيٰ...} نشان می دهد که خشنود کردن یهود و نصارا، دست یافتنی نیست زیرا خشنود کردن آنها فقط زمانی حاصل می شود که پیامبر، یهودی و یا نصرانی شود.
وقتی یهودی و یا نصرانی شدن پیامبر محال است خشنود کردن آنها نیز محال خواهد بود.
هدایت واقعی:
خداوند پس از اعلام این مطلب، حقیقت دیگری را تذکر می دهد وآن اینکه:هدایت واقعی فقط هدایت خداست، پس پیامبر دارای هدایت حقیقی است، غیر از حق جز گمراهی نیست{فماذا بعد الحق الا الضلال}(سورۀ یونس آیۀ32) ، بنابراین آنچه دارندضلالت است . درنتیجه باید به هدایت الهی که توسط آیات قرآنی بیان می شود روی آورند.
طبق این آیه پیامبر(ص) مطابق وحی و عالمانه سخن می گوید{بَعْدَ الَّذِي جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ} و آنها بر اساس هوا و هوس سخن می گویند{وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُم}. بنابراین هدایت واقعی نزد خدا و پیامبر است نه در تبعیت کردن از یهود و نصارا.
ممنوعیت تبعیت از غیرخدا:
خدای سبحان از پیامبر(ص) می خواهد ، برای پیشبرد دین الهی در برابر کافران، اندک نرمشی نشان ندهد، زیرا نه هرگز دین خدا با نرمش دربرابرباطل، پیش می رود ونه از آنان کاری ساخته است. در صورت اندکی تمایل ونرمش نسبت به آنان، در روز خطر نه ولی ای دارد که او را از عذاب الهی برهاند و نه یاوری که در رهیدن از کیفر به او کمک کند.
فرق ولی با نصیر:
انسان اگر هیچ توانی برای انجام کارهای خویش نداشته باشد، همۀ کارهای او را ولی او برعهده می گیرد؛ مانند نوزاد که همۀ کارهای او را پدر و مادر انجام می دهند. اما اگر بخشی از کارها را خود برعهده گیرد و کمبود آن را از دیگری استمداد کند، در این حالت از نصرت نصیر برخوردار است؛ مانند جوانی که از نصرت پدر بهره می برد.
طبق این آیه:
1-اگر مسلمانان مشاهده کنند کفار از آنان راضی هستند، باید در دین خود تردید کنند{وَلَن تَرْضَيٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَٰرَيٰ حَتَّيٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ }
2- دشمن به کم راضی نیست و فقط با سقوط کامل و محو مکتب اسلام و متلاشی شدن اهداف مسلمانان رضایت می دهد{لَن تَرْضَيٰ عَنكَ }
3- پیروی از آرا و قوانین مبتنی بر هواهای نفسانی- باوجود قوانین الهی- موجب محرومیت از ولایت و نصرت الهی است. {لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُم...مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}
برگرفته از کتاب تفسیرهمراه
پاسخ : صفحه ی 5 از قرآن کریم شامل آیات 35 تا 51 سوره ی بقره
پاسخ : صفحه ی 11 از قرآن کریم شامل آیات 113 تا 124 سوره ی بقره
پاسخ : صفحه ی 11 : سوره ی البقرة آیات 113 تا 124
صفحه ی 12 از قرآن کریم شامل آیات 125 تا 136 از سوره ی البقرة
صفحه ی 12 از قرآن کریم شامل آیات 125 تا 136از سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا۟ مِن مَّقَامِ إِبْرَٰهِۦمَ مُصَلًّي وَعَهِدْنَآ إِلَيٰٓ إِبْرَٰهِۦمَ وَإِسْمَٰعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَالْعَٰكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ(125)
و چون خانه [كعبه] را براي مردم محل اجتماع و [جاي] امني قرار داديم [و فرموديم] در مقام ابراهيم نمازگاهي براي خود اختيار كنيد و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا براي طواف كنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه كنيد(125)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَٰهِۦمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا ءَامِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَٰتِ مَنْ ءَامَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَيٰ عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ(126)
و چون ابراهيم گفت پروردگارا اين [سرزمين] را شهري امن گردان و مردمش را هر كس از آنان كه به خدا و روز بازپسين ايمان بياورد از فرآورده ها روزي بخش فرمود و[لي] هر كس كفر بورزد اندكي برخوردارش مي كنم سپس او را با خواري به سوي عذاب آتش [دوزخ] مي كشانم و چه بد سرانجامي است(126)
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَٰهِۦمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَٰعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(127)
و هنگامي كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاي خانه [كعبه] را بالا مي بردند [مي گفتند] اي پروردگار ما از ما بپذير كه در حقيقت تو شنواي دانايي(127)
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَآ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(128)
پروردگارا ما را تسليم [فرمان] خود قرار ده و از نسل ما امتي فرمانبردار خود [پديد آر] و آداب ديني ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشاي كه تويي توبه پذير مهربان(128)
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُوا۟ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَٰبَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(129)
پروردگارا در ميان آنان فرستاده اي از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزه شان كند زيرا كه تو خود شكست ناپذير حكيمي(129)
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَٰهِۦمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَٰهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْءَاخِرَةِ لَمِنَ الصَّٰلِحِينَ(130)
و چه كسي جز آنكه به سبك مغزي گرايد از آيين ابراهيم روي برمي تابد و ما او را در اين دنيا برگزيديم و البته در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود(130)
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَٰلَمِينَ(131)
هنگامي كه پروردگارش به او فرمود تسليم شو گفت به پروردگار جهانيان تسليم شدم(131)
وَوَصَّيٰ بِهَآ إِبْرَٰهِۦمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَٰبَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَيٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ(132)
و ابراهيم و يعقوب پسران خود را به همان [آيين] سفارش كردند [و هر دو در وصيتشان چنين گفتند] اي پسران من خداوند براي شما اين دين را برگزيد پس البته نبايد جز مسلمان بميريد(132)
أَمْ كُنتُمْ شُهَدَآءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنۢ بَعْدِي قَالُوا۟ نَعْبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ ءَابَآئِكَ إِبْرَٰهِۦمَ وَإِسْمَٰعِيلَ وَإِسْحَٰقَ إِلَٰهًا وَٰحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(133)
آيا وقتي كه يعقوب را مرگ فرا رسيد حاضر بوديد هنگامي كه به پسران خود گفت پس از من چه را خواهيد پرستيد گفتند معبود تو و معبود پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق معبودي يگانه را مي پرستيم و در برابر او تسليم هستيم(133)
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسَْٔلُونَ عَمَّا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ(134)
آن جماعت را روزگار به سر آمد دستاورد آنان براي آنان و دستاورد شما براي شماست و از آنچه آنان مي كرده اند شما بازخواست نخواهيد شد(134)
وَقَالُوا۟ كُونُوا۟ هُودًا أَوْ نَصَٰرَيٰ تَهْتَدُوا۟ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَٰهِۦمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(135)
و [اهل كتاب] گفتند يهودي يا مسيحي باشيد تا هدايت يابيد بگو نه بلكه [بر] آيين ابراهيم حق گرا [هستم] و وي از مشركان نبود(135)
قُولُوٓا۟ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَيٰٓ إِبْرَٰهِۦمَ وَإِسْمَٰعِيلَ وَإِسْحَٰقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَيٰ وَعِيسَيٰ وَمَآ أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(136)
بگوييد ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسي و عيسي داده شده و به آنچه به همه پيامبران از سوي پروردگارشان داده شده ايمان آورده ايم ميان هيچ يك از ايشان فرق نمي گذاريم و در برابر او تسليم هستيم(136)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 5 از قرآن کریم شامل آیات 35 تا 51 سوره ی بقره
خیلی قشنگ بود.ممنون[golrooz]