ساقی اتش پرست اتش دست / ریخت در ساغر اتش سوزان
نمایش نسخه قابل چاپ
ساقی اتش پرست اتش دست / ریخت در ساغر اتش سوزان
ناکرده گناه کیست در جهان بگو / وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
هر چه رفت از عمر .یاد ان به نیکی میکنند / چهره امروز.در ایینه ی فردا خوش است
تشنه لب کشته شود در لب شط بر چه گناه ؟ / آن که سیراب کند در لب کوثر تشنه
هیچ کاری بی تامل گرچه صائب خوب نیست / بی تامل آستین افشاندن از دنیا خوش است
تا ابد یاد عزیزان ز دل وجان نرود
جان اگر رفت ولی خاطر خوبان نرود
دست در دامن مولا زد در / که علی بگذر و از ما مگذر
رهروان مست ولای تو علی / جان عالم به فدای تو علی