متن اجراشده شعر «مدرسه موشها»:
«ک مثل کپل
صحرا شده پر ز گل
گ مثل گردو
بنگر به هر سو
ب مثل بهار
هپچه، هپچه
فکر کن بسیار
پ مثل پسته
نباش خسته
ایییشش!
م مثل موش
قیو، قیو، موش
برخیز و بکوش
برخیز و بکوش
خ مثل خونه
نگیر بهونه
آ مثل آواز.
نمایش نسخه قابل چاپ
متن اجراشده شعر «مدرسه موشها»:
«ک مثل کپل
صحرا شده پر ز گل
گ مثل گردو
بنگر به هر سو
ب مثل بهار
هپچه، هپچه
فکر کن بسیار
پ مثل پسته
نباش خسته
ایییشش!
م مثل موش
قیو، قیو، موش
برخیز و بکوش
برخیز و بکوش
خ مثل خونه
نگیر بهونه
آ مثل آواز.
دلم برای عزیزان که در سال 93 ازم گرفته شدن خیلی تنگ شده. دلم میخواد برگردن. ودوباره با خنده هاشون
ونگاهشون بگن غصه نخور. میگذرد[gerye]ناگهان چقدر زود دیر میشود
دل ها همیشه برای بهانه های با هم بودن پروانه های عاشق بر لب صحرا اشک می بارند تا صحرای دل را بر شمع مهربانی خداوند همچنان اه کشان مرگ را بر پی گلی نمایان سازند
حال که آسمان آرام است و سکوتش می شکند جهان را و
فرا می گیرد تنهایی بی کرانه مرا،
اما
زمهریر بی رحمی در راه است،
بزرگ ترها همیشه به تکرار یاد می کنند از این هوا،
می سازند تصویر که قطعاً آرامش قبل از طوفان است ...
http://uc-njavan.ir/images/a4p58809jloj51n0o24h.jpg
به نام خداوندی که عشق و زندگی رو آفرید [golrooz]
امروز روز خاص و به یاد موندنی زندگیم و باشکوه ترین روز دنیا بود[golrooz]
سالروز زمینی شدن همدم لحظه هام و همنفس روزهای زندگیم [esteghbal]
بهانه آرامشم تولدت مبارک [golrooz][cheshmak][golrooz]
خدای خوبم به خاطر زیبایی هایی که بهم هدیه کردی و برای همه بهانه هام واسه زندگیم
مخصوصا همسرم و دختر عزیزم ازت ممنونم [golrooz]
خدایا همیشه در روزهای خاص و باشکوه بنده هات نظر لطفت هم خاص خواهد بود
پس توی این روز زیبا و با شکوه برای خوشبختی و بقای همه زندگی ها از صمیم قلب بهترین آرزوها رو دارم .
در کنار اون ها آرزوی سلامت و بقا و آرامش و آگاهی در کنار هدیه هایی که بهم عطا کردیاز درگاه باعظمتت خواهانم .[entezar2]
آمین... [golrooz]
الماس پارسی
1393/10/19
داغ اشتباهاتم را نه روی دلم روی دستم خواهم گذاشت
تا یادم نرود چه کسانی در سختی کنارم بودند
چه کسانی در سختی تنهام گذاشتندتا هراس درد مانع تکرارشان شوداهـل پـنـهـان کـاری نـیـسـتـــم...!
اعـتـرافــ مـی کـنـــم:
زمـــــــانی دل یـکــــــے راســوزانـــده ام !!!
حــالا ..
یـــــکـــــــے...
یـــــکـــــــے...
یـــــکـــــــے...
دلــــم را مـی ســوزانـــنـــــد…
دیروز مادر جون رفتن مشهد باز بنده شدم کوزت خونه ده روز پیش ازاد شده بودم آآآآآآآ حالا بپز بشور جارو sh_omomi24از این حرفا sh_omomi119......این خانواده مارو هم که نمیشه سیر کرد sh_omomi4موندم شب برم چی
درست کنم بخورن.فعلا وعده ناهار با برنج دور زدیم خدا این شش روز بخیر کنه.smilee_new2 (23)
دیروزصبح مامان رفتن یه سری بزنن به خانوم ها اخه مدیر کاروان هستن بعد برگشتن میگن همه
دختراشون اومده بود بدرقه . منم گفتم اخی شما هم که دختر ندارید. بعد یه چپگی نگام کردن با
صدای بلند گفتن اونایی که دختر نداشتن هم عروساشون اومده بود!!!!!!:-@باز گفتم اوووخ بمیرم
اونم که ندارید. :-"هیچی دیگه باز دعوا شروع شد خونه که اقا چرا ازدواج نمیکنی چی کم داری از
این حرف ها.خودمونیم اااااا این دوست من خودش میکشه براش نمیرن خواستگاری اونوقت مادر من
سه تا سه تا برام دختر پیدا میکنن sh_omomi61یکی روو هم قشنگ دیدن به من میگن نظرمون رو فلانی
هست!!!!!!! عجب گیری کردیم.به این داداش کوچولو میگم زن داداش چیه؟جواب حال کنید:میگه مثلا
بیاد خونرو تمیز کنه ظرف بشوره غدا بپزه[khande]smilee_new2 (4)
البته یه اعتراف هم همیجا کنم که دیشب با یه دوستم رفتیم یه جایی که به قول خودش بام
شهرمون هست گفت با نامزدم میاییم اقا همچین دلم خوااااااااااااست منم نامزد داشتم[khejalat][khande]
من میدونم یه ماه تحت فشارم برگشتن دیگه خدا به دادم برسه البته منم یه دنده هستم آآآآآآآآآآ sh_omomi89sh_omomi36
ولی نهایت فکر کنم یه سال بتونم دووم بیارم اخه قرار شده تا من ازدواج نکنم نرن سفر حج.البته اینم
از سیاستشون هست.
بعضی ها هم چون میخوان از دستم راحت شننننننن دیگه به هر طریقی هست, پی گیر هستندsh_omomi93
خانم عباس زاده (دبیر ادبیات و زبان فارسی)اینقــــــدر با من مهربون شده بود امروز!و باعث شد تقلب من لو بره...[nishkhand]
به من که تقلب کردن نیومده!
امروز امتحان ریاضی داشتیم.....خداوکلیلی احساس میکنم یه تخته دبیر ریاضیم کمه....برگشت میگه از سال چهارمم تو امتحان ترم هست[bihes]ما سال سومشم به روز میخونیم، اصلا به ما چه که اون درس داده اینارو امسال.....[sootzadan]
اصولا منم حوصله نداشتم بشینم حالت های خآآآآآص سینوس و...رو حفظ کنم....رو برگه نوشتم که سر جلسم پالتومو در اوردم گذاشتم رو پام و برگم زیرش[sootzadan]
وسطای امتحان سرمو بلند کردم یه نفـــــــــــــــــــــس بکشم...
عباس زاده گفت:خسته شدی عزیزم؟
من:[nishkhand](با ناز)[sootzadan]
چند ثانیه بعد بلند شد اومد سمتم....گفت میخوای پالتوتو بدی من بذارم اونجا؟
من عااقااااا...من هووووووول شدمو...سر تکون دادم(میتونستم بگم نه)[khande][nishkhand]اماده بودم بیفتم به پاش بگم نههههههههههههههه اون تقلب نیست[sootzadan]
من که بعد از بله گفتنم خشکم زد،این شکلی:sh_omomi112
اون خودش اومد از رو پام برداشت.....حالا بگه برمیداشت....اولش گیر کرد به دسته صندلی....منم خط کشمو گذاشتم روی کاغذ،تقریبا نصش معلوم بود![nishkhand]
دیگه هیچی نگفت....(شاید نفهمید)[sootzadan]ولی در طول ساعت بد جوری نگاه میکرد....اخر سر مونده بودم چجوری این کاغذو میخوام بلند شم جمعو جور کنم....دیگه تا یه نفر اومد برگشو بده خیـــــــــــــــــــــلی ریلکس برگه رو گرفتم دســـــــــــــــــــتم.... .با اراااااااااااااااامش....رو دور کند گذاشتم تو جیبم!
تو اون لحظه به این نتیجه رسیده بودم که وقتی برگه رو دیده واسه چی باید پنهانش کنم...[sootzadan]
موقع برگه دادنمم یه لبخــــــــــــــــــــــ د شیرینی زد....تا حالا اینقدر باهام خوب نبود...احتمالا من پشیمونش کردم امروز...[sootzadan][shaad][nishkhand]
نهایتا امروز آخرین روزی بود که دلم میخواست منتظر جواب کسی بمونم و جوابمو ندادن
اهمیت نداره سوالم شاید بی معنی بوده و یا شاید هم براشون تکراری بوده به هرحال امروز گذشت و دیگه هم من رفتم تا سوالم رو خودم تنها پاسخ بدم
فقط حیف کنکور دارم و کمتر از 3هفته زمان هست که 3 تا کتاب رو تازه شروع کنم بخونم.
امتحان پایان ترمم که دارم و پروژه ام هم رو دستم حالا نمیدونم به استادم چه جوابی بدم کاش قبول کنه این 3 هفته نرم میترسم
ای خدا کنکور ارشد یه جای خوب قبول بشم که به هدفم نزدیک بشم خواهشا
امیدوارم هیچ وقت اونقدر عصبی نشید که حتی ورزش های سنگین هم تنها یک کم آروم تون کنه.
امروز تا 3هفته دیگه خیلی سریع میگذره. برام لطفا حداقل دعا کن حتی اگه نمیتونی جوابم رو بدی یا حتی اگه نخوام باشی خاطراتم از یادم خواهند رفت و همه آدما با خوبی و بدی هاشون از ذهنم باید پاک بشن.
کاش کسایی که ازم ناراحت بودن منو ببخشن ای امروز تنها خاطره ای که دارم استرس زیادم هست.بیوشیمی هیچی بلد نیستم و دوشنبه امتحانش رودارم هرچی میخونم تموم نمیشه
ای خدا.
18 سال زیستم و هرگز شخصی رو ندیدم که منو به خاطر خودم دوست داشته باشد....
هر شخصی به دنبال رسیدن به منفعت خود از طریق من بود
حتی خدا هم نمی تواند با این هیولا صحبت کند
تنها متکی به لبخند[shaad] برای پنهان حالات
آن که چشم هایش آبی بود
رفت
همان که نام مرا، خوب بیاد داشت
و همراه خانوم صدایم میزد..
همان که گلخندهایش
رایحه نیک به درختان قرض می داد..
آن که چشم هایش آبی بود
مرگش آمد ..
یک اقیانوس عمود بر زمین ایستاد و بعد رفت...
-برایش گریه کردم و او نشنید..
و او خیلی وقت است به خاک تن داده است!
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خطّ تو بر آب می زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوختهجامی به یاد گوشه محراب می زدمهر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجستبازش ز طرّه توبه مضراب می زدمروی نگار در نظرم جلوه می نمودوز دور بوسه بر رخ مهتاب می زدمچشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگفالی به چشم و گوش درین باب می زدم
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدمبر کارگاه دیده بی خواب می زدمساقی به صوت این غزلم کاسه می گرفتمی گفتم این سرود و می ناب می زدمخوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام
بر نام عمر و دولت احباب می زدم
مرا بسوزانید
و خاکسترم را
بر آبهای رهای دریا بر افشانید،
نه در برکه،
نه در رود:
که خسته شدم از کرانه های سنگواره
و از مرزهای مسدود
نبودن را خوب می دانم ..
و تنهایی را بیشتر..
توتیییییییییییییییییییییی ییییییی http://asroma27.com/wp-includes/images/smilies/75.gif http://asroma27.com/wp-includes/imag...lies/totti.gif http://asroma27.com/wp-includes/imag...ies/005kv2.gif
چیکار میکنه این کپتن محبوبم http://asroma27.com/wp-includes/imag...lies/totti.gif http://asroma27.com/wp-includes/images/smilies/75.gif http://asroma27.com/wp-includes/imag...ies/005kv2.gif
امروز یکی از بهترین بازی های عمرم رو دیدم http://asroma27.com/wp-includes/imag...lies/totti.gif http://asroma27.com/wp-includes/imag...m_lacjucha.gif http://asroma27.com/wp-includes/imag...ies/005kv2.gif http://asroma27.com/wp-includes/images/smilies/53.gif http://asroma27.com/wp-includes/images/smilies/67.gif
کپتن http://asroma27.com/wp-includes/imag...lies/totti.gif http://asroma27.com/wp-includes/imag...m_lacjucha.gif http://asroma27.com/wp-includes/images/smilies/53.gif http://asroma27.com/wp-includes/images/smilies/77.gif
دارم از حرص منفجر میشم من نمیدونم واسه چی داده ۱۹۰۵ [sar dard][asabani][asabani][asabani]
امروز خاطره ام از زندگی و لحظات ام این بود
خیلی اشتباه کردم که اول درسای جدید استادم رو مرور نکردم بعد برم سراغ قبل میان ترم و اونا رو مرور کنم
حالا بیو واقعا خراب کردم چرا چون نتونستم دوتا فصل آخر رو خوب مرور کنم
امیدوارم هیچ وقت این خاطرات تکرار نشن
همیشه اشتباه میکنم واقعا که بر خودم.
نهایتا میگم هنوز مونده اشتباهاتم ادامه داره کنکورم مونده و
اونم مثل امروز خراب میکنم
اصلا من استعدادم فقط خودنمایی هست و ظاهر موجه مقبول
آنچه عیان است و با این نحوه درس خوندن و تلاش کردنم واقعا نمیدونم چطور تا الان مشروط نشدم.
بخش های جدیدی مثل بانک نرم افزار یا پرسش و پاسخ به سایت افزوده شده، اما همشون یک چیز رو نشون میدن... [tafakor]
یا من ندیده بودم یا جدیدن !؟ [nadanestan]
خاطره هم اینکه:
این مدتی که گذشت، انواع حسادت های زنانه رو بیشتر دیدم... [bihes]
خصلت بسیار ناپسندی هست!
امروز روز خوبی نبود.
متنفرم از این روز ها
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
**آره رفیق ، حواست باشه غیر مجاز نخوانی**
الان امتحان دارم دارم آماده میشم برم واسه امتحان اما اصن آمادگی ذهنی ندارم دیشب که فیلم دیدیم صبح تا حالا هم خواب
با امید به خدا برای پاسی [negaran][negaran][negaran][negaran][negaran]
امروز اصلا درس نخوندم
خیر سرم کنکور دارم ولی نمیدونم چیکار کنم ؟ برنامه امروزم رو عمل نکردم
به امید اینکه فردا بهتر باشه
برنامه ریزی هام احساس میکنم غلط هست و نیاز دارم کسی تایید شون کنه که باتجربه هست
کاش فردا کسی رو پیدا کنم برای این که مهر تایید یا باطل به برنامه این 2 هفته مونده برام بزنه
کاش .......
خدا کمکم کنه ممنون میشم چون فقط اون نتیجه تلاش های آدما رو تعیین میکنه
کسی که رتبه بهتر میگیره حتما بیشتر از من تلاش کرده و عادلانه هست که بهتر بشه
ولی میترسم میترسم که من اصلا تلاش نکرده باشم تا امروز هر کاری کردم کم باشه کمتر از توانم بوده باشه زیادی تنبلی کرده باشم و نتیجه اصلا با توجه به علاقه ام نباشه
وای اصلا نمیدونم فردا چیکار کنم هیچ تصمیمی نتونستم بگیرم
به راهنمایی های یکی که تو ترم 3 بهم کرده بود کمی عمل میکنم تا شاید مثل اون موقع بشم و موفق بشم ولی انگار نمیشه راهکاراش خیلی کمکم کردند ازش ممنونم
حداقل های لازم برای رسیدن به آرزوهای رویای ام هست ولی میترسم الان خیلی کم باشه و منم که هرروز حرف اش رو عمل نمیکنم نهایت ببازم.
این خاطره منه یعنی؟؟؟؟
یاخدااااا
تنها خودت میدونی کمک کنی تنها خوده خودت ت ت ت ت ..[gerye]
دعام کنیددددددددددددددددددد[negaran][negaran][negaran]
امروزز خیلی دلم به حال خودم میسوزه چند ماهی میشد خودم زده بودم به بی خیالی و نفهمی ولی .........
تصمیمی که دو سال پیش گرفته بودم باید عملیش کنم باید تموم کنم دیگه خسته شدم.حالم اصلا خوب نیســــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــت
93/10/25
دلم میخواد جاهایی برم که نباید برم وسوسه افتاده به جونم میترسم کارم اشتباه باشه میترسم همه چی بدتر شه!
ولی دیگه خسته شدم از بس همه چیو تو خودم ریختم!
یه وقتایی یه چیزایی هست
که فقط خودت میفهمی و خودت درک میکنی
هرچقدرم واسه کسی توضیح بدی نمیفهمه
زندگی من پر از این چیزاس...
http://www.uc-njavan.ir/images/iry2ekux3lim5fo9r7cu.jpg
هفته ای که نکوست از شنبه اش پیداست !!!!
امروز خیلی بد بود هرچی میخوندم نمیفهمیدم و دیگه ز ساعت 11 تا الان درس رو گذاشتم کنار هم استرس دارم و حال ظاهریم خرابه و هم از بس تو اتاقم اعصابم ریخته بود به هم
بالاخره دوستم ساعت 4:30 گفت بریم بستنی بگیرم منم از خدا خواسته رفتم تا 5:30 بیرون بودم و الان بهتر شدم
حداقل میتونم یه درس دیگه جز دستگاهی رو بخونم که اذیتم نکنه همش حفظی نباشه تو این 2هفته نمیتونم دیگه به مغزم چیزی اضافه کنم
کاش برای این 2هفته یه برنامه میریختم و با یکی بررسی اش میکردم
همینجوری خیلی به هم ریخته ام نمیدونم برم خونه آیا وضعیت بهتر میشه
کاش میتونستم هر چیزی میخونم بفهمم
واقعا گاهی ذهنم قفل میشه وورود و خروجی نداره
کم کم دارم فک میکنم خیلی بدم کارایی میکنم که همه ازم ناراحت میشن
خاطرات امروز همش خواب و فکره تا الان واقعا وضعیت بدی هست.
اخیش...امروز اخرین امتحانمم دادم
چنتا از امتحانای اخریو واقعا خراب کردم....بقیم امتحانام چشام البالو گیلاس دیده....
دوباره عین پارسال شد....احتمالا دوباره بیاد معدلم رو 18
دوباره جنگ و جدالای خانواده با من....
دوباره گریه و....
امسال بدترم هست.....نهایی رو بهونه میکنن و من....sh_dokhtar3نمیدونم دیگه کدوم مدرسه ای دوست داره معدل دیپلمش بیاد پایی؟!
امسال درسای اختصاصیمونو خیلی سخت گرفتن!
دیگه دوست ندارم بیشتر از این زمانم بره جلو....اصلا دوست ندارم به نهایی و پیش نزدیک شم...
تازه فهمیدم تلاش من در مقابل بقیه بچه ها یه سر سوزنم نیست
امروز خیلی صادقانه سر زنگ زیست باهم حرف زدیم....همشون گفتن ما تو دوران امتحانات همش 2 ساعت میخوابیدیم(نمیدونم چجوری زنده موندن)
اونوقت من ....خیلی امسال باز تلاشم رفته بالا...اونم بخاطر اینکه صبح قبل امتحان 4 یا 3 بلند میشدم،وگرنه سالای پیش همینم نمیکردم[sootzadan]بقیه بچه ها واقعا لیاقت معدل 20 و 19 رو دارن...نه من!
تازه میفهمم وقتی مامانم و بابام بهم میگن تو دانشگاه ازادی هستی یعنی چی....
تازه فهمیدم تا قبل این بحثا تمام بچه ها بهم دروغ میگفتن
تازه اعتماد به نفسمو بدست اوردم....[shaad]
و یه چیز دیگه:
من کلی برای اردوی مشهد ذوق کردم اما مدیر کلا تصمیم گرفتن به علت بالا رفتن متقاضی و امتحان نهاآآآیی و...سومارو از دور خارج کنه
الان حال هممون داغونه!خوشبحال بچه هایی که الاآآآن مشهدن...[narahat]http://www.njavan.com/forum/images/s...%20%283%29.gif
چشمامو باز کردم دیدم چیزی جز یه 18 نیست
پس فردا صب ساعت 6:30 باید پادگان باشم مرخصی میان دورم تموم شد!!![taajob][nadidan]
خیلی زودتر از اون که فکرشو بکنم وقتم تموم شد[negaran]
شنبههه گذشته عمهههههه شدمممممم .سعادت بزرگیست . خخخ
کلا نوار ریتم زندگیم شده یه پدیده زمین شناسی
ایشالا هرچی خیره بشه
یه دوستمم امشب تصمیم جدیدشو برا زندگیش بهم گفت . خیلی خوشحال شدم .خیلی خیلییی .کاش به هدفش برسه .
ی مدل درس خوندن کشف کروم اینقد باهاش حال میکنم . وقتایی ول و بیکارم . یه مبحث ک خوندم سعی میکنم یادم بیاد .گاه مبحث ک خیلی وقت پیش خوندم . خیلی حس خوبیه .
دیگه خالمم عروس شد. دوتا از چالش های امسالمو با سر افکندگی گذروندم .
دیه تراوشم نمیا .
خدایا فقط خودت میتونی خدااااااااااااااااااااااا اااااا
عجب هفته شلوغی بشه این هفته
شب نشینی مازندرانی ها در پیشه
یکی از بچه ها رو باید هل بدیم خونه بخت !!!!
برای آخر هفته هم که برنامه کاملا پره و یکی از دوستان از شهرستان میخواد بیاد تا بعد از سالی دیدار تازه کنیم
توت فرنگی هستم
سبز سبز سبز ...
خوب خوب خوب ...
امروز خیلی بهتر از دیروز
شاید چون دارم خودمو بی خیال نتیجه میکنم و فقط جلو میرم
و همین طور برای شیطنت کردنای بچگانه پیش مادرو بابام وقت میزارم
ممنونم خدا که الان بهترم
دعا میکنم همه موفق و شاد و خوشبخت باشن بخصوص دوستای خودم
بتونن به آرزوهاشون برسن
عاغا ما یه پسر تو کوچمون بود . بچه بودم باهاش بازی نمیکردم هیچ با اجرم میزدمش خخخخ
بعد الن بعد ساله هاااا دیدمش .قد بلندددد .موها زده بود بالا .تیشرت خفن .اندام و تیپ عالیییی .ماشین خفنننن
ایناش به کنار دکترا دندون پزشکی از دانشگا بهشتی تهران
کاش الن میومد بازی کنیم smilee_new1 (11)sh_omomi37smilee_new1smilee_new2 (18)
من از بچگی لگد به بختم زدم
الن دارم میسوزم . بفهمین هعیییی
میدونم نباید منتظر پاسخ حرفام باشم باشه چشم
بازم میرم تو لاک دفاعی سکوتم
میدونم میتونم تحمل کنم سکوت خودم و اونی که جوابم رو نمیده
خیلی ممنونم که لطف کرد درروزایی که اصلا انتظارش رو نداشتم به کمک حالم اومد
بخاطر کنکورم کمکم کرد ممنونم
امیدوارم همیشه همه تون شاد و خوش باشید
برای منم دعا کنید هم کنکورم هم صبرم
مهم نیست..
اسکیزوفرنی .... رسپریدون[shaad]