پاسخ : صفحه ی 105 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 17 از سوره ی توبه
http://uc-njavan.ir/images/5vanua6qblqyfsw3rcm.gif
وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ ﴿۱۲﴾
هر فرد یا جامعه رقبا و دشمنانی دارد که اگر به صورت صحیح و اصولی با آنها برخورد نشود چه بسا اساس حیات فرد و جامعه را دچار مخاطره کنند از این رو همواره بایستی در برابر این آسیب ها هشیار بود و به درستی عکس العمل نشان داده شود. طبقه بندی دشمنان و چگونگی رویارویی با هرکدام از مهمترین وظایف یک جامعه است. این آیه به برخی دشمنان و ویژگی ها و نحوۀ برخورد با آنان پرداخته است.
«طعن» به معنای زدن با نیزه است و به طور استعاره در عیبجویی و طعنه زدن استفاده می شود.
پیمان صلح
دین اسلام، پیام آور صلح و دوستی است؛ لذا همۀ ملت ها را به سوی صلح فرا می خواند. البته این صلح و دوستی، آداب و شرایطی دارد که منافع همه را در نظر می گیرد و در نهایت، انسانها به سوی خدا پرستی و حق جویی سوق داده می شوند؛ بنابراین انعقاد پیمان صلح با ملل مختلف، با حفظ شرایط آن، بی اشکال است.
پاسخ : صفحه ی 105 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 17 از سوره ی توبه
مقابله با پیمان شکنی
کسانی که با مسلمانان، عهد و پیمان می بندند، ممکن است بخواهند قسم ها را شکسته و نقض پیمان نمایند (چنانچه در صدر اسلام چنین کردند) در این صورت، لغو اعتبار پیمان عدم تعرض و اعلان جنگ به آنان بی اشکال خواهد بود.
پیکار با سران شرک و کفر
اگر دشمنان، پیمان شکنی کنند و به دین خدا طعنه زده و آن را به مسخره بگیرند، باید با آنان پیکار کرد. جالب اینجا است که آیه می گوید : با رؤسا و پیشوایانشان به جهاد برخیزید « قَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» این، اشاره ای است به این که تودۀ مردم، پیرو رؤسا و زعمای خود هستند. هدف باید آنها باشند. باید سرچشمه های گمراهی و ضلالت و فساد و ریشه های آن را خشکانید. به علاوه، این تعبیر، دعوت مسلمانان به علو همت است؛ یعنی : خودتان را آمادۀ مبارزه با بزرگان آنان کنید نه افراد کوچکشان؛
از مولا امام علی النّقی(ع) پرسیدند : «چرا علی(ع) فراریان جنگ صفین را تعقیب کردند؛ ولی در جنگ جمل، کاری به فراریان نداشتند؟»
حضرت فرمودند:
«در صفین، رهبر کفر، زنده بود و فراریان، دور او جمع شده، متشکل می شدند و حملۀ مجدد می کردند، اما در جنگ جمل، با کشته شدن رهبرشان، محوری برای تشکیل و سازماندهی مجدد نداشتند.»
هدف جنگ
اسلام دین هدفمندی است و تمام برنامه های آن تأمین کنندۀ اهداف اساسی و عقلایی است. هر جا اسلام، به جهاد و جنگ، دستور می دهد، هدف مهمی را دنبال می کند. اینجا نیز هدف از مقابله با پیمان شکنان و طعنه زنندگان بر دین را، جلوگیری از توطئه دشمن و اهانت به مقدسات دانسته؛ از این رو به جنگ و جهاد دستور می دهد، تا ریشۀ دشمن (که همان پیشوایان و رؤسای قوم هستند) از بین برود یا این که، دست از توطئه و دشمنی و استهزای دین بردارند.
پاسخ : صفحه ی 105 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 17 از سوره ی توبه
پاسخ : صفحه ی 105 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 17 از سوره ی توبه
پیام های این آیۀ شریفه
1 . پیمان صلح با جوامع غیر مسلمان، جایز و پایبندی بر آن، تا هنگامی که طرف معاهده به آن وفادار بماند، لازم است « وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ ».
2 . نابودی عوامل اصلی کفر و شرک پیمان شکن، هدف عمده و اساسی پیکار اسلام با کافران و مشرکان است « فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ».
3 . هر سوگندی شما را نفریبد. سوگند پیمان شکنان بی اعتبار است « لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ ».
4 . از اهداف جهاد اسلامی، جلوگیری از توطئۀ دشمن است « لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ ».
5 . پیمان شکنی کاری ناشایست و سزاوار عقوبت و تعهد به آن کار می باشد « وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم ... لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ ».
6 . اقدام برای تحکیم پیمان ها و جلوگیری از نقض آن کاری ضروری است « فَقَاتِلُواْ ... إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
پاسخ : صفحه ی 105 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 17 از سوره ی توبه
پاسخ : صفحه ی 105 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 17 از سوره ی توبه
صفحه ی 106 از قرآن کریم شامل آیات 18 تا 27 از سوره ی توبه
صفحه ی 106 از قرآن کریم شامل آیات 18 تا 27 از سوره ی توبه
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَٰجِدَ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَوٰةَ وَءَاتَي الزَّكَوٰةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَيٰٓ أُو۟لَٰٓئِكَ أَن يَكُونُوا۟ مِنَ الْمُهْتَدِينَ(18)
مساجد خدا را تنها كساني آباد مي كنند كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و نماز برپا داشته و زكات داده و جز از خدا نترسيده اند پس اميد است كه اينان از راه يافتگان باشند(18)
۞ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَآجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَجَٰهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُۥنَ عِندَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ(19)
آيا سيراب ساختن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند [كار] كسي پنداشته ايد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد مي كند [نه اين دو] نزد خدا يكسان نيستند و خدا بيدادگران را هدايت نخواهد كرد(19)
الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَهَاجَرُوا۟ وَجَٰهَدُوا۟ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَٰلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْفَآئِزُونَ(20)
كساني كه ايمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند نزد خدا مقامي هر چه والاتر دارند و اينان همان رستگارانند(20)
يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَٰنٍ وَجَنَّٰتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ(21)
پروردگارشان آنان را از جانب خود به رحمت و خشنودي و باغهايي [در بهشت] كه در آنها نعمتهايي پايدار دارند مژده مي دهد(21)
خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ(22)
جاودانه در آنها خواهند بود در حقيقت خداست كه نزد او پاداشي بزرگ است(22)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَتَّخِذُوٓا۟ ءَابَآءَكُمْ وَإِخْوَٰنَكُمْ أَوْلِيَآءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا۟ الْكُفْرَ عَلَي الْإِيمَٰنِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الظَّٰلِمُونَ(23)
اي كساني كه ايمان آورده ايد اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به دوستي مگيريد و هر كس از ميان شما آنان را به دوستي گيرد آنان همان ستمكارانند(23)
قُلْ إِن كَانَ ءَابَآؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَٰنُكُمْ وَأَزْوَٰجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَٰلٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَٰكِنُ تَرْضَوْنَهَآ أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا۟ حَتَّيٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَٰسِقِينَ(24)
بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالي كه گرد آورده ايد و تجارتي كه از كسادش بيمناكيد و سراهايي را كه خوش مي داريد نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وي دوست داشتني تر است پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمايي نمي كند(24)
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَئًْا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ(25)
قطعا خداوند شما را در مواضع بسياري ياري كرده است و [نيز] در روز حنين آن هنگام كه شمار زيادتان شما را به شگفت آورده بود ولي به هيچ وجه از شما دفع [خطر] نكرد و زمين با همه فراخي بر شما تنگ گرديد سپس در حالي كه پشت [به دشمن] كرده بوديد برگشتيد(25)
ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيٰ رَسُولِهِ وَعَلَي الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَذَٰلِكَ جَزَآءُ الْكَٰفِرِينَ(26)
آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد و سپاهياني فرو فرستاد كه آنها را نمي ديديد و كساني را كه كفر ورزيدند عذاب كرد و سزاي كافران همين بود(26)
ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ عَلَيٰ مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(27)
سپس خدا بعد از اين [واقعه] توبه هر كس را بخواهد مي پذيرد و خدا آمرزنده مهربان است(27)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 106 از قرآن کریم شامل آیات 18 تا 27 از سوره ی توبه
أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۹﴾
آيا سيراب ساختن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند [كار] كسى پنداشتهايد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد مىكند [نه اين دو] نزد خدا يكسان نيستند و خدا بيدادگران را هدايت نخواهد كرد (۱۹)
«عباس» (عموی پیامبرصلی الله علیه و آله) و «شیبه» با یکدیگر مفاخره می کردند، عباس به آب رسانی خود به زائران خانۀ خدا می بالید و شیبه به کلیدداری کعبه. مولا علی(ع) فرمودند :
«ولی من با سنّ کم خود، به این افتخار می کنم که شما با جهاد و شمشیر من ایمان آوردید».
عباس ، ناراحت شده، نزد پیامبر(ص) از مولا علی(ع) شکایت کرد؛ این آیه نازل شد.
مولا علی(ع) بارها برای اولویّت خویش به این آیه استشهاد کرد؛ چرا که ایمان و جهاد، بالاترین و ارزشمندترین خدمتی است که به مردم ارائه می شود.
پاسخ : صفحه ی 106 از قرآن کریم شامل آیات 18 تا 27 از سوره ی توبه
ایمان به خدا « آمَنَ بِاللّهِ »
خداوند در این آیه با توجه دادن به سه اصل {ایمان به خدا، ایمان به معاد و جهاد در راه خدا} معیار ارزشمندی اعمال را بیان کرده است.
اولین اصل ایمان به خداست.
ارزش عمل، به زنده بودن آن و داشتن روح ایمان است. عمل بی ایمان، لاشه ای بی روح است و در بازار حقیقت، هیچ وزن و ارزشی ندارد؛ پس نباید صرف ظاهر اعمال را معتبر شمرد و آن را ملاک فضیلت و قرب خدای تعالی دانست؛ بلکه باید آن را پس از در نظر داشتن حیات ( که همان ایمان و خلوص است) به حساب آورد. درحقیقت آنچه ماندگار است نیت ها و قصدها است.
مجاهدت در راه خدا « وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ »
جهاد، مقیاسی است که خطا نمی کند. هنگام نواختن شیپور جنگ، مؤمن واقعی شناخته می شود؛ البته زمانی که در چهارچوب ایمان قرار گرفته باشد.
در معیار قرآنی و اسلامی، جهاد از برترین اعمال است و بسیاری از اعمال دیگر، پس از آن قرار گرفته اند.
آیا در این زمانه، مناره های مسجد را بالابردن و گلدسته ها را آذین بستن ارزش شایانی دارد، یا مبارزه با صهیونیسم و آزادسازی قدس و پیکار با استکبار جهانی و زمینه سازی برای حکومت حضرت حجّت علیه السلام؟
مقیاس دقیق
هر یک از ما ممکن است طاغوت، یا هم پیمان طاغوت شویم، و به خود فریبی مبتلا گردیم؛ پس بر ما است که به مقیاسی دقیق تمسّک جوییم و خود را محک زنیم، تا دچار بیماری خودفریبی نشویم. این مقیاس دقیق، جهاد است که اگر کسی به آن بی توجهی کرد، روی هدایت را نمی بیند؛ از این رو، قرآن در پایان آیه تأکید می کند (خدا ستمکاران را هدایت نمی کند).
پاسخ : صفحه ی 106 از قرآن کریم شامل آیات 18 تا 27 از سوره ی توبه
پیام های این آیۀ شریفه
1 . رزمندگان مؤمن و مخلص، برتر از دیگرانند، هر چند دیگران منشأ خدماتی دیگر باشند « أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ ... جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ ».
2 . عمل زده نشویم؛ عمل بدون ایمان، سرابی پوچ و جسدی بی جان است« أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ ... كَمَنْ آمَنَ ».
3 . برابر دانستن رزمندگان با ایمان، با دیگران، مورد توبیخ و یکی از ظلم های اجتماعی است « وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ».
4 . اعمال ظاهری، مانند اعمال بنیادی نیستند؛ برای مثال، آب دادن حاجیان و تعمیر مسجدالحرام، همانند ایمان به خدا و روز واپسین و جهاد در راه خدا نیست « أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ ... جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ ».
5 . ارزش گذاری بر روی کارها و ترسیم و تعلیل جایگاه هر یک از آنها در جامعه، کاری مهم دقیق و حساس است « أَجَعَلْتُمْ ... لاَ يَسْتَوُونَ ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه