نمایش نسخه قابل چاپ
من هنوز گاهی
یواشکی خواب تو را میبینم ...
یواشکی نگاهت میکنم ...
صدایت میکنم ..
بین خودمان باشد اما من هنوز تو را
یواشکی دوست دارم...
کوتاه مینویسم.
واژگان انگشتانم ضعیف است
.هر روزکه میگذرد به انتهای خود نزدیک میشوم.
به ماورای ثانیه ها.به زوال کاجی که دیگرسبزنیست
.آنقدرمستهلکم که دیگر ارزش نابودی هم ندارم
.دستانم بوی مرگ میدهد
.مرگ مرا تصمیم گرفته است
امروز هستم اما...
فردا شاید خطی روی اسمم باشد.
پشت سرم حرف زیاد میزنن؟!
اشکال نداره...!!
سگی که منو نمیشناسه
زیاد واق واق میکنـــــــــــــه...!
روی سخنم با بعضیـــــــــــــاس.....!
آدم ها عجیبن
برای اشتباه کسی صبور نیستند
و بدون تامل مهر جدایی از آن دوست را میزنند
این قضاوت بد است
این قضاوت باعث نابودی شاید بشود
این قضاوت باعث ناراحتی شاید بشود
این قضاوت باعث دلتنگی شاید بشود
این قضاوت باعث دوری میشود
و اینگونه آدم ها دور از هم زندگی میکنند
و دلیل تنهایی دل ها همین است وبس..............................
تلخی دل نوشته هایم مرا بس
اي خداي بزرگ[golrooz]،
معني زندگي را نمي فھم. چیزھايي که براي ديگران لذت بخش است، مرا خسته مي کند. اصلا دلم از ھمه چیز سیر شده است، حتي از خوشي و لذت متنفرم.
چیزھايي که ديگران به دنبال آن مي دوند، من از آن مي گريزم، فقط يک فرشته آسماني است که ھمیشه بر قلب و جان من سايه مي افکند. ھیچ گاه مرا خسته نمي کند. فقط يک
دوست قديمي است که از اول عمر با او آشنايي شده ام و ھنوز از مجالست با او لذت مي برم.
فقط يک شربت شیرين، يک نور فروزنده و يک نغمه دلنواز وجود دارد که براي ھمیشه مفرحّ است و آن دوست قديمي من غم است.
مصطفی چمران
ظلم است کام دیگری تلخ شود ...[golrooz]
از آدم ها عجیب دلگیرم
از اینکه صفت هایشان را در ذهنشان آماده کرده اند
و منتظر مانده اند تا تکان بخوری و ببینند به کدام صفت مینشینی
و تو را هی توصیف کنند . . . هی توصیف کنند . . . هی توصیف کنند . . .
خنده ات بگیرد که چقدر شبیه شان نیستی
دردشان بیاید . . . و انتقامش را از تو بگیرند . . .
تا دیگر به آنها این حس را ندهی که کسی وجود دارد که شبیه شان نیست!
بعضی درد ها رو نمیشه داد زد
باید تنهای تنها زیرش له بشی
شد نوبهاران طي،آمد خزان از پي، همراه من شد دي، آهسته آهسته ...