متن خبر که یک قلم بیتو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست
نمایش نسخه قابل چاپ
متن خبر که یک قلم بیتو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست
shabi leili be majnon goft tora asheg shavad peyda vali majnon nakhahad shod
در آن هنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وز آن دل خستگانت راست اندوهی فراوان
تو را من چشم در راهم....
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک از آلودگی پاکم
من اینجا تا نفس باقی ست می مانم
من از اینجا چه می خواهم ، نمی دانم !
منم که شعر و تغزل پناهگاه من است
چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است
ترا که هرچه مراد است در جهان داری/ چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور// کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
روزگار کودکی در پرتو اشکم شکفت
پاک جان آیینه ای بودم ، چه زنگارم گرفت !
شهري است پر كرشمه و خوبان ز شش جهت........چيزيم نيست ور نه خريدار هر ششم
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم......كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم