منم فکر میکنم کاهو باشه[soal]
نمایش نسخه قابل چاپ
منم فکر میکنم کاهو باشه[soal]
بهترین نوع عینک افتابی چیه؟
بهترين عينك افتابي اون كه همه جاي چشم رو بپوشونه و رنگشم ميگن اول خاكستري بهتره بعد از اون قهواي گرچه قهواي باكلاستره
عینکهایی که 99% اشعه ماورا بنفش را جذب میکنند
توصیه میشود همواره عینکی را خریداری کنید که این خاصیت را داشته باشد. حضور طولانی مدت در مقابل اشعه ماورا بنفش ، یا اولترا ویوله (uv) و آفتاب با برخی بیماریهای چشمی ارتباط دارند. چه عدسیهای پلاستیکی و چه عدسیهای شیشهای تا حدی اشعه ماورا بنفش را جذب میکنند، ولی جذب uv توسط این عدسیها را میتوان با اضافه نمودن موادی شیمیایی به ماده اصلی لنز و یا پوشاندن لنز با مادهای مخصوص ارتقاء داد. همواره عینکی را خریداری کنید که 99 تا 100% اشعه uv را جذب کند. بعضی کارخانههای سازنده برچسبهایی را بروی عینک محصول خود نصب میکنند، با این مضمون که جذب uv تا بیش از 400 نانومتر صورت میگیرد که این نیز به معنای همان جذب 100% شعاع uv است.
soal ba'ady ra begin dir residam[nadidan]
نوشته اصلی توسط ? Ask
1- يك پتو به ضخامت 4 سانتي متر شما را گرمتر ميكند يا دو پتو نازك با ضخامت 2 سانتي متر؟ 2-چگونه ميتوان بدون دميدن در بادكنك آنرا باد كرد؟
3-چرا حشره ميتواند روي سطح آب حركت كند ولي شما نميتوانيد؟
4- سايه چگونه تشكيل ميشود؟
5-چرا يخ روي سطح آب شناور ميماند؟
جواب سوال 2 در بادکنک بست بد بزاریمیش تو دستگاه ایجاد خلا
من حس میکنم جواب ندم بهتره چون میترسم سوتی بدم[nadidan]
پالسار چیه؟
ستارههای تپنده (Pulsaring Stars) (پالسار)
مقدمه
از روی رصدهای قدیمی معلوم شده است که نورانیت پارهای از ستارگان ثابت نیست، بلکه در فواصل منظم زمانی کم و زیاد میشود. در بسیاری از حالات توضیح علت این تغییر نورانیت به این ترتیب میشود که این ستارهها ، عملا مزدوج هستند و دو کوکب سازنده این مجموعه در سطحی متوازی با امتداد رؤیت قرار دارند. واضح است در چنین حالتی یکی از دو کوکب مجموعه گاه به گاه در مقابل دیگری واقع میشود و اینکسوفهای مکرر جزئی کوکبی که پنهان میشود، سبب کاهش شدت نور میشود. ولی مشاهده دقیق آسمان نشان میدهد که ستارههای متغیر دیگری نیز موجود است، که با این فرض نمیتوان علت تغییر نورانیت آنها را بیان کرد.
در این دسته ستارگان که معمولا به نام متغیرهای قیفاووس نامیده میشوند (از آن جهت که اولین نمونه تحقیق شده آنها در صورت فلکی قیفاووس بوده است)، تغییر نورانیت بسیار شبه آونگی و آهنگدار نوسانات نور در این دسته از ستارگان این فکر را ایجاد کرده که بایستی قطر چنین کواکبی میان حد بالا و حد پایین حالت ضربان و تپش منظمی داشته باشد و کم و زیاد شود. مشاهدهاثر دوپلر دو خطوط طیفی متغیرهای قیفاووسی عملا ثابت کرده است که این ستارگان به اصطلاح نفس میزنند، یعنی قشرهای سطحی آنها به شکل منظم و متناوب بالا و پایین میرود.
توجه به این مطلب کمال اهمیت را دارد که در مجموعههای متغیر کسوفی غالبا کواکب سازنده مجموعه از دسته ستارگان متعلق به رشته اصلی هستند، در صورتی که نمود ضربان انحصارا در میانغولهای سرخ قابل مشاهده است. ستارههای تپنده (یا ضربان دار) گروه مشخصی را می سازند و در نمودار راسل نوار باریکی را در قسمتن فوقانی ناحیهای که معمولا محل قرار گرغتن ستارههای سرد و رقیق است اشتغال میکنند.
نظریههای مربوط به ستارههای تپنده
نظریه ریاضی مربوط به ضربان کره گازی نخستین بار بوسیله ادنیگتون بیان شده است و بوسیله این نظریه ارتباط میان دوره ضربان متغیر قیفاووسی از یک طرف و بزرگی هندسی و جرم ستاره از طرف دیگر آشکار میشود. قانون تپش ستارهها کاملا با قانونی که بر نوسانات آهنگدار پیانو یا ویولون حکومت میکند، شباهت دارد. در این آلات موسیقی ارتفاع صوت (یا عده نوسانات) اصولا وابسته به درازای و همچنین جرم (کلفتی و نازکی) تاری است که مرتعش میشود. تار درازتر صوتی میدهد که از صوت کوتاهتر بهتر است، و اگر دو تار دارای یک طول باشند آنکه سنگینتر (کلفتر) است، صوت بمتری خواهد داشت.
دوره ضربان و تپش ستارگان گازی نیز به وجه مشابهی با ازدیاد حجم و جرم کوتاهتر میشود. از نظریه ادنیگتون چنان برمیآید که دوره ضربان درست با ریشه دوم چگالی متوسط نسبت معکوس دارد. بدان سان که هر چه جرم ستاره کمتر باشد، ضربان آن کندتر میشود. و چون معلوم شده که در خانواده غولهای سرخ ، چگالی متوسط با زیاد شدن جرم و نورانیت تنزل میکند، چنان نتیجه میگیریم که ستارههای سنگینتر و درخشندهتر باید دوره ضربان طولانیتری داشته باشند. این رابطه که نخستین بار بوسیله ه. شیپلی (H. Shapley) منجم هاروارد ، بنابر معلومات رصدی مقرر گردید، در علم نجوم اهمیت فراوان دارد.
سه گروه ستاره تپنده
تحقیق مفصلتر درباره عده زیادی از ستارههای تپنده به این نتیجه رسیده است که همه اندازههای مختلف دوره ضربان به یک نسبت و فراوانی دیده نمیشود، و این گونه ستارهها را از روی دوره ضربانشان به سه گروه تقسیم کرد.
گروه اول
متغیرهای کوتاه مدت که دوره نوسان نورانیت در اینها میان شش ساعت و یک روز است.
گروه دوم
ستارگان معدودی نیز هستند که دوره ضربانشان میان یک روز و یک هفته است، ولی عده بیشتر آنها است که برای یک ضربان کامل مدتی وقت میان یک تا سه هفته صرف میکنند. این گروه مشتمل است بر خود ستاره معروف δ قیفاووس و ستارگانی که در این گروه قرار دارند و معمولا به نام قیفاووسهای متعارفی (یا هنجاری) نامیده میشوند.
گروه سوم
این گروه عده کثیری از ستارههای تپنده را شامل میشود که دوره ضربان آنها حوالی یک سال است. این متغیرهای دراز مدت را به نام متغیرهای اعجوبه قیطسی یا میراستی (Mira Geti) مینامند و این به مناسبت اسم ستاره میراستی (میرا یعنی شگفت انگیز) است که در صورت فلکی قیطس قرار دارد و نماینده این گروه به شمار میرود.
علت تپش
چرا ستارهها میتپند و مخصوصا چرا این خاصیت تپش و ضربان تنها در ناحیه باریکی از نمودار راسل دیده میشود؟ البته علل زیادی میتواند سبب شود که ستاره گازی از حالت تعادل خارج شود. گذشتن دو ستاره از نزدیگ یکدیگر یا انفجار تصادفی کوچکی در داخل کوکب ممکن است به آسانی سبب چنین امری بشود. ولی اگر علت این باشد، در آن صورت باید میزبان یک نمود تصادفی شود و به یک طبقه خاص از ستارگان در نمودار راسل منحصر نماید. کوچکی ناحیهای که ستارگان تپنده را شامل میشود دلیل بر آن است که در اینجا سر و کار ما با شرایط خاصی است که تنها یک بار در تمام دوران تکامل حیاتی هر کوکب حادث میشود.
ضربان ستاره ، نتیجه تصادفی است که میان نیروهای مولد انرژی هستهای و نیروهای مولد انرژی ثقلی در مرکز ستاره صورت میگیرد. مقدار انرژی آزاد شده در فعل و انفعالات حرارتی هسته و مقدار انرژی آزاد شده در نتیجه انقباض ثقلی جرم کوکب تقریبا از لحاظ اندازه با یکدیگر برابر است. بنابراین میتوان گفت که در این حالت ستارگان نمیدانند، از دو راه تولید انرژی ، انتخاب کدام یک بهتر است و میان این دو امکان حالت نوسانی دارند، ولی این نظریه جالب توجه از راهها و روشهای دیگر نیز باید تایید شود.
امیدوارم بدرد خور باشد[nishkhand]
1-آب دارای پیوند کوالانسی بین اکیسژن و هیدروژن است و یکی از وییِژگیهای آب نسبت به سایر مواد, بالا بودن گرمای نهان آن است و بالعکس درمحیط زیر صفر درجه نسبت به یک محلول ناخالاص زودتر این ویژگی برعکس میشود یعنی زودتر گرمایش را از دست میدهد و تمامی پیوندهایش میشکند.
3-اجزای درون تخم مرغ خام دارای چگالیهای متفاوتی است و به این دلیل چرخش ان یکنواخت و طولانی نیست ولی تخم مرغ پخته ,تمام اجزایش جامد شده و با سرعت میچرخد.
4-مایعات منجمله آب دارای خاصیت چسبندگی هستند واین خاصیت دریک لوله مویین بیشتر است
4-اختلاف فشار درون نی با هوای آزاد متفاوت است(نوشابه)
2-بدلیل نقطه ثقل آن نسبت به زمین میباشد:به طور مثال یک تکه مقوا برداشته و در چند نقطه مختلف سوراخ ایجاد کرده و با شاغول تمام خطوط به سمت جاذبه را روی مقوا مکشیم
درپایان نقاط تقاطع را بهم وصل میکنیم ,مرکز ثقل پیدا خواهد شد.
5-به نظرمن با دو نی:از یک طرف هوا وارد نی میشود و براحتی از طرف دیگر مایع بالامیآید.
پاد ماده چیه؟
سلام
عاقبت به یه سوال بی جواب رسیدم[khande][shaad]به صورت کلی پاد ماده یا پاد ذره همون ذره است با تمام خصوصیات بنیادی مثل بار واسپین و مقدار انرژی در حال سکون و... ماده یا ذره که فقط انرژی منفی داره.
اما در اصل این نظریه توسط دیراک مطرح میشه که میگه ما هم ذرات با انرژی منفی داریم هم انرژی مثبت.
که انژی منفی دریایی ذرات منفی است که ساکن و آرام محسوب میشه .
اگر یک ذره منفی از این دریایی آرام خارج بشه سریعا ذره دیگه ای جاشو پر میکنه.
یعنی عدم حضور ذره ای با انرژی منفی معادل وجود پاد ذره با انرژی مثبت خواهد بود.
یه جور دیگه هم میشه توضیح داد: بر اساس نمودار فاینمن هر ذره ای که خلاف جهان خط نوری حرکت کنه پاد ذره محسوب میشه.
من درمورد سوال 4خیلی فکرکردم جواب شما روهم خوندم[shaad]اما یک سوال درمورد سایه داشتم[soal]وقتی زمستون بخاری روشن است اگردقت کنیم بدلیل روشن بودن چراغ ، حرارت گرمای بالای بخاری بصورت سایه ای بردیوار نقش میبندد!آیا میتوانیم بگوییم که نور به دلیل تشکیل شدن از بسته فوتون نوری مثل یک جسم ،درمقابل نور ایجادسایه میکند؟یاماهیت نور از چیزدیگری است؟[nadanestan]ممنون میشم راهنماییم کنید[golrooz]
سلام چه تاپيك زيبايي حيف كه دير ديدم ... فقط يه سوال ما بايد به تماميه سوالايي كه از اول تاپيك مطرح شده جواب بديم يا فقط آخرين سوال؟
پاد ماده مانند ماده از ذراتی به نام ضدذرات تشکیل شدهاست، که با ذرات معمولی فرق دارند. در ضد ماده بار هسته منفی و بار ذرات مداری مثبت است که معکوس مادهاست.
به عنوان مثال ذره ای به نام پوزیترون وجود دارد که تمام ویژگی هایش به جز بار الکتریکی مشابه الکترون است . پوزیترون حامل بار مثبت است در حالی که همانطور که می دانید بار الکترون منفی است. (البته نباید پوزیترون را با ذره باردار مثبت دیگر، یعنی پروتون، اشتباه بگیریم. پروتون تقریباً 2000بار سنگین تر از الکترون است. به علاوه پروتون دارای زیر ساختارهایی است به نام کوارک. از طرف دیگر، پوزیترون هم جرم الکترون است و تا آنجا که می دانیم پوزیترون و الکترون هیچ کدام دارای زیر ساختار نیستند.) فیزیکدانان ذرات، پوزیترون را پادماده الکترون می دانند. در برخورد انرژی بالا، بخشی از انرژی جنبشی به ماده تبدیل می شود؛ و می توان با انتخاب مناسب ذرات برخورد کننده، پادذرات را تولید کرد.
به دلایلی که خیلی روشن نیست، عدم تقارن عظیمی بین ماده و پادماده عالم اطراف ما وجود دارد. به بیان ساده تر، مقدار زیادی ماده میبینیم ولی هیچ پادماده قابل توجهی مشاهده نمی شود.
نظريه ديراك هم هستش...پادماده به طور طبیعی در زمین یافت نمیشه، خیلی به ندرت و با عمر بسیار کوتاهی که از نتیجه تباهی هستهای و پرتوهای کیهانی به وجود مياد.
اجسام چطور رنگی دیده می شوند؟
نور خورشید که سفید به نظر می رسد از هفت رنگ تشکیل شده است : بنفش ، نیلی ، آبی ، سبز ، زرد ، نارنجی و قرمز . این رنگ ها را در رنگین کمان می توان دید . اگرنور خورشید را توسط یک منشور تجزیه کنیم این هفت رنگ از یکدیگر متمایز خواهند شد . وقتی سیب یا گوجه فرنگی را زیر نور خورشید می گیریم ، قرمز دیده می شوند زیرا این دو میوه تمام رنگهای نور خورشید را جذب کرده و فقط رنگ قرمز را منعکس می سازند . چمن نیز نور خورشید را جذب کرده و فقط نور سبز را منعکس می سازد . یک پارچه سفید تمام رنگها را منعکس می کند و سفید رنگ دیده می شود . اما تخته سیاه تمام رننگها را جذب کرده و هیچ رنگی را منعکس نمی کند . برای اثباتا این مساله یک آزمایش ساده انجام می دهیم :
یک جسم سفید مانند یک پیراهن یا قطعه پارچه ای سفید رنگرا زیر نور قرمز بگذارید . خواهید دید که قرمز رنگ می شود . زیرا هر رنگی که بر جسمی سفید می تابد آن جسم به همان رنگ دیده می شود . حال اگر سیب سرخی را در زیر نور سبز یا آبی مشاهده کنید سیاه رنگ به نظر می رسد . زیرا سیب سرخ هیچ رنگی را به جز رنگ قرمز را از خود منعکس نمی کند . سیب سرخ فقط د رزیر نور قرمز و سفید ، قرمز رنگ دیده خواهد شد . به همین دلیل ، اشیاء مختلف با رنگ های خاص خود مشاهده می شوند
پس ما نوري كه جذب ميشود را ميبينيم
گرچه ميدونم كامل نبود اما خواستم در اين پست حضور داشته باشم[nishkhand]
البته فکر کنم رنگ منعکس نمیشه
نوره که منعکس میشه با برخورد به اجسام مختلف طول موجش تغییر میکنه ورنگ های مختلف همین طول موج های مختلف نوری هستند
هر موادی ویژگی هایی دارد و با نوری که به سمت آن تابانده می شود رفتاری متفاوت دارد، پس ازآن که نور با یک جسم برخورد می کند ، آن جسم ممکن است; یک ) نور را بازتاب کند
دو ) نور را جذب کند
سه ) کاری با نور نداشته باشد
چهار ) نور را بشکند
----------------------------------------------------
یک ) بازتابشِ نور
همه ی " اجسام " به اندازه ای نور را بازتابب می کنند، اما جسمی ( چیزی ) که بازتاب کننده است، تعداد زیادی الکترون آزاد دارد که می تواند به آسانی از یک اتم به اتم دیگر برود.
نوری که توسط این اجسام در ابتدا جذب می شود، با حرکت الکترون از یک اتم به اتم دیگر دوباره با همان فرکانس اصلی خود بازتابانده می شود .
http://static.howstuffworks.com/gif/...reflection.jpg
----------------------------------------------------
دو ) جذب نور
زمانی که جسمی نابازتابنده و ناشفاف است، بنابراین فرکانس نور ورودی همانند یا بسیار نزدیک به فرکانس جنبش الکترون های درون ماده ی سازنده است.
بنابراین الکترون های ماده ی سازنده نور ورودی را جذب می کنند و به دلیل جذب شدن نور ورودی جسم ناضفاف می شود - بازتابی نخواهد داشت یا بازتاب ان بسیار کم خواهد بود.
http://static.howstuffworks.com/gif/...absorption.jpg
----------------------------------------------------
سه ) گذر دادن نور
این پدیده زمانی رخ می دهد که انرژیِ یا فرکانس حاصل از نور ورودی یا خیلی کمتر یا خیلی بیشتر از انرژی یا فرکانسی باشد که برای به جنبش آوردن الکترون های ماده ی سازنده با فرکانسی مشخص مورد نیاز است.
به همین دلیل الکترون های جسمی که اکنون شفاف به نظر می رسد نور را جذب نمی کنند و اجازه می دهند نور بدون تغییر از جسم یا ماده ی مورد نظر خارج شود. بنابراین جسم نسبت به آن طول موج از نور شفاف است .
----------------------------------------------------
چهار ) شکست نور
اگر تا به حال یک نی را درون لیوان پر آب قرار داده باشید حتما" متوجه شده این که نی طوری به نظر می رسد گویا که در ابتدای محل ورود به آب خم شده است.
اگر انرژی نور ورودی با فرکانس جنبشی الکترون های یک ماده برابر باشد، نور قادر است که به طور کامل درون ماده فرو رود، و باعث مقادیری اندک جنبش در الکترون ها شود. این جنبش ها بین اتم ها با استفاده از الکترون ها انتقال داده می شوند، و در این زمان آن ها ( الکترون ها ) نوری را با همان فرکانس اصلی نور ورودی بیرون می فرستند. با این که این پدیده بسیار سریع رخ می دهد، اما نوری که درون ماده است از سرعتش کاسته شده و نوری که بیرون از ماده قرار دارد سرعتش ثابت می ماند. نتیجه آن است که نور درون ماده خم می شود. زاویه ی شکست نور بستگی به ماهیت ماده و قدرت آن در کاهش سرعت نور دارد.
https://chemicalparadigms.wikispaces...3/65018453.JPG
-------------------------------------------------
یک نمونه ی خوب برای این که چرا " چیز ها " رنگی دیده می شوند این عکس رو به رو است، یک گوجه فرنگی پخته!
گوجه فرنگی قرمز به نظر می رسد زیرا هنگامی که به حالت پخته می رسد حاویِ کاروتنی به نام "لیسپین " می گردد.
لیسپین یک رنگدانه ی قرمزِ روشنِ کاروتنی است، این ماده ی شیمیایی نه تنها در گوجه فرنگی رسیده که در دیگر میوه های قرمز هم یافت می شود.
لیسپین اکثر نورهای دیداری را جذب می کند، که البته به علت خواص طول موجی به رنگ قرمز هستند، بنابراین نور اصلی ای را که باز می تاباند قرمز است. پس گوجه قرمز به چشم می آید.
دلایل زیادی برای این که چرا مواد این رنگی که هستند ، هستند وجود دارد اما مهمترین دلیل بر می گردد به جذبایش و پراکندگی نور که توسط مواد صورت می گیرد و بسیار وابسته به طول موج نوری که به جسم می تابد است.
برای یک نمونه ی دیگر می توانیم به سبز دیده شدن برگ درختان ( و البته دیگر گیاهان سبز) اشاره کنیم، این ها سبز دیده می شوند چرا که در خود " کلروفیل" دارند تا نور دریافتی را به انرژی تبدیل کنند، و این خواص " کلروفیل" ( منظور نوع نوری که جذب می کند یا پراکنده می کند ) است که رنگ سبز به گیاهان سبز می بخشد.
خیلی کوتاه در رابطه با این که چگونه رنگی را ما می بینیم ( گذشته از رنگی که خود جسم ایجاد می کند ) باید گفت این مربوط به مواد سازنده چشم ماست، چرا که چشم ما تنها طول موج هایی معین از نور را دریافت می کند و آن را به مغز می فرستد تا تجزیه و تحلیل شود. برای مثال ما گوجه را قرمز می بینیم چرا که " لیپسین " نور قرمز را از انتهای طول موجهای قابل مشاهده برای ما انتشار می دهد اما نور آبی را از انتهای دیگر محدوده ی نوری قابل دیدن برای ما جذب می کند
بخشید دیر اومدم
چرا دیگه تاثیر داره
من گفتم رنگ نیست که منعکس میشه رنگ همون نور باطول موج محدوده
که این محدودیت ناشی از جنس سطح برخورده
نظریه استرینگ چیه؟
به نظرشما کوچک ترین ذرات تشکیل دهنده جهان چه نام دارند؟ ذرات زیراتمی(الکترون-پروتون-نوترن)؟داخل تیوبها اتفاق می افتند موجب پارگی اجسام نمی شوند.
جالب است بدانید آخرین نظریه ای که در این مورد مطرح شده نظریه استرینگ است.
طبق این نظریه ذرات زیر اتمی خود از ذرات بسیار کوچک تری بهشکل حلقه(استرینگ)
تشکیل شده اند.استرینگ ها حلقه هایی از انرژی هستند که دارای یازده بعد هستند!شاید تصور دنیایی با
بیش از چهار بعد بسیار سخت باشد ولی دانشمندان علم فیزیک کوانتوم برای تصور بهتر این ابعاد از آنها با
نام درجات آزادی یاد می کنندکه محسوس تر به نظر می رسد.استرینگها مدام در حال حرکت نامنظم هستند
ولی در کل تعداد بیشماری از آنها سطح تیوب مانندی را جاروب می کنند.آلبرت اینتشتین بر این باور بود که
جهان اطراف ما و تمامی آنچه در بر می گیرد قابلیت کشسانی دارد یعنی جهان کش می آید و یا خم می شود
ولی پاره نمی شود.ولی طبق این نظریه استرینگها ممکن است پاره شوند ولی به خاطر اینکه پارگی ها در
باتری 12 ولتی چگونه اتومبیل رو روشن می کنه؟
خب من فکر میکنم اینطوری باشه
که برق باتری در زمان استارت به یه موتور وصل میشه که اون موتور هم به چرخ طیاری که به میل لنگ وصل شده وصل هست
وقتی استارت میزنید
موتور چرخ طیار رو به حرکت در میاره که در نتیجه میل انگ هم به حرکت در میاد
بعد از حرکت میل لنگ پیستون هایی که به میل لنگ هم وصل هستند توی سیلندر به حرکت در میان
و عمل مکش و تراکم رو بصورت دستی انجام میدن
همزمان با جرقه زنی شمع ها عمل احتراق انجام میشه و موتور روشن میشه
در این زمان ارتباط موتور الکتریکی که به چرخ طیار وصل بوده قطع میشه
چون به حرکت در اوردن چرخ طیار نیاز به گشتاور بالایی داره
موتور الکتریکی امپر زیادی میکشه از باطری که ممکنه به 40 50 تا حتی 60 امپر هم بکشه
وقتی باتری ضعیف میشه دیگه نمیتونه این امپر رو تامین کنه بخاطر استارت زدن سخت میشه
چرا سرعت نور بيشتر از سرعت صداست
نور از بسته هاي فتون تشكيل شده است طبق نظريه كتون نور بسته به نوع داراي فتونهاي با حجم هاي مختلف است هر چه نور به طيف قرمز و مادون قرمز نزديك تر مي شود داراي فتونهاي بزركتر و هر چه به طيف فرابنفش و اشعه ايكس و گاما مي رسد داراي فتونهاي كوچكتر مي باشد ذرات كتون اثر دافعه بر فتونها دارند و از جائي كه همه عالم پوشيده از كتون است كتونها سرعت نور را محدود نموده اند در مدار اتم عناصر نير كتونها به تعداد مشخصي وجود دارند كه سبب استحكام اتمها مي شوند و بسته به نوع ارايش كتونها عناصر و اتمها موجب جذب يا دفع يا گذر فتونهاي نور مي شوند
اماصوت بصورت موج در فضا پخش می شود.
1-چرا شربت ديرتر از آب يخ ميزند؟
به علت ناخالص بودن شربت دیرتر از آب یخ میزند.
2-چرا برج كج پيزا نمي افتد؟
چون آن را خدا نگه میدارد.[khande]
3-چرا تخم مرغ پخته بيشتر از تخم مرغ خام ميچرخد؟
چون جامد است و نسبت به مایع والانس کمتری دارد.
4-چرا با مكيدن نوشابه از ني بالا مي ايد؟
ظاهراً چاره ای جز این ندارد.[khande]
5-آشاميدن با يك ني ساده تر است يا با دو ني؟
ما به یکی قانعیم.
سقراط اهل یونان است و میگوید تمام مردم یونان درغگویند.حالا سقراط راستگوست یا یا دروغگو؟
خوب چی بگم سخت نبود [soal]
میتونیم چند تا از این باتری ها رو مدار ببندیم و بعد ازش برای روشن کردن ماشین استفاده کنیم[nishkhand]نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rez[MENTION=80088
چگونه باتری 12 ولت یک اتومبیل را روشن می کند؟
تکهای سیم مسی اختیار کنید و آن را دور مدادی به صورت یک سیملوله یا پیچه بپیچید. اگر این پیچه را در مداری قرار دهید، آیا رفتاری متفاوت نسبت به یک تکه سیم راست خواهد داشت؟ شگفت این که پاسخ مثبت است. در یک موتور بنزینی معمولی اتومبیل، پیچهای شبیه این موجب میشود تا باتری 12 ولت اتومبیل، هزاران ولت برای ایجاد جرقه در سر شمعها تأمین کند و موتور اتومبیل را به راه اندازد.