عیب جز انگشت نفس شوم نیست
راست میگید
نمایش نسخه قابل چاپ
عیب جز انگشت نفس شوم نیست
راست میگید
سهل شیری دان که صف ها بشکند
شیر انست که خود را بشکند[golrooz][golrooz][golrooz]
عیب جز انگشت نفس شوم نیست
گفت پیغمبر که ای طالب جری
هان مکن با هیچ مطلوبی مری
در تو نمرودیست اتش در مرو
رفت خواهی اول ابراهیم شو
مولانا
گفت پیغمبر که ای طالب جری هان مکن با هیچ مطلوبی مری
این بیت برگرفته از روایتی از پیامبر اسلام (ص) است که می فرماید: ای کسی که طالب فرا گرفتن حقایق هستی، با حق و مصادیق آن که اولیای الهی هستند به مقابله و مجادله برمخیز، که جدال با حق و صاحبان حق قلب انسان را تیره می کند و راه طلب را می بندد و پذیرفتن حق را مشکل می نماید. عناد و جدال با حق، با حق خواهی و حق جویی تعارض آشکار دارد. و لذا جلال الدین می گوید: ای کسی که در تو رغبت دریافت حقایق وجود دارد، مراقبت کن که با حق و مصادیق آن به جدال برنخیزی، تا بتوانی به مطلوب خود دست یابی. مبادا خود را با صاحبان کمال و راه یافتگان به مرتبۀ شهود مقایسه کنی و با آنان به ستیزه برخیزی، که این خود ابتدای گمراهی و دور شدن از مطلوب است.
در تو نمرودی است آتش در مرو رفت خواهـی اول ابراهیـم شو
اگر بخواهی در میان شعله های آتش عشق پا بگذاری، باید خوی نمرودی را از خود برانی و همچون ابراهیم شوی.
جری: جیره، روزی
مری: جدال، مقابله
اين دوره و زمانه سرشار است از مغالطه ......
جملشون که تمام نشده درجا مي فهمم که اين مغالطه است،
ولي اگر براي کسي ديگر بخواهي دليل مغالطه بودن مطلب را بيان کني بايد بگردي و نکته ظريفي که در مغالطه هست پيدا کني،
پيدا کردنش بعضي مواقع وقت گير است و بعضي مواقع بايد يک مثال خوب پيدا کني که به واسطه آن بتواني چگونگي مغالطه را براي ديگري روشن کني،
با خودم مي گويم: "تو که مي داني اين مغلطه است ديگر چرا مي خواهي وقت بگذاري و دليلي که بتوان مغالطه بودن مطلب را براي ديگري بيان کرد بيابي!!!؟. تو مي داني مغالطه است، ديگري هم برود خودش براي خودش دليلش را پيدا کند به تو چه؟ تو وقتت را بگذار و يک چيز جديد به علمت اضافه کن"
ولي باز دلم نمي آيد ....به خودم مي گويم ذکات علم را هم بايد داد ..... هرچند وقتي دليلش را هم بيان مي کنم خيلي ها باز زير بار نمي روند ..... عيب ندارد، حداقل وجدانم راحت مي شود ..... اگر به يکي هم بتوانم کمک کرده باشم کافي است ....
خوب حالا که بحث افتاد يک مغلطه را هم بگويم:
يک سري مي گويند: خيلي بلايا که بر سر ما مي آيد بر اثر گناهان ما است (که البته اين گفته به صورت نسبي درست است و نه به صورت مطلق، زيرا بعضي بلايا آزمايش است و بعضي ...)
حالا بعضي ديگر در مقابل سخن فوق (البته به قصد تمسخر) مي گويند: پس اين کفار اروپايي و آمريکايي اين همه گناه مي کنند و اين همه هم در رفاه اند چي؟
البته پاسخ هاي عادي به اين حرفها جاي خود،
مانند اين پاسخ که خداوند در قرآن فرموده: "و املي لهم ان کيدي متين" (يعني اين امر فقط مهلتي است به آنها)
و يا اين پاسخ که: آنها مانند مريضي هستند که دکترها از آنها قطع اميد کرده اند و مرگشان حتمي است و در نتيجه دکترها همه پرهيزها را برداشته و مي گويند اين لحظات آخر هر چيزي مي خواهي بخور!
اينها به جاي خود،
ولي مولانا در مثنوي هم در بيان اين نکته تعبير زيبايي دارد که به نوعي پاسخ اين مغالطه است، بشنويم:
هيبت باز است بر کبک نجيب - مر مگس را نيست زان هيبت نصيب
زآنکه نبود باز صياد مگس - عنکبوتان مي مگس گيرند و بس
خداوند در قرآن در آيه 3 سوره شعرا خطاب به پيامبر مي فرمايد:
لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
انگار ميخواهي از غم و اندوه اين كه آنان ايمان نميآورند ، خويشتن را نابود كني ؟ !
آري پيامبر اينگونه مردم را دعوت مي کرد، اگر کسي ايمان نمي آورد، پيامبر دلش مي سوخت که چرا آن فرد خود را از سرچشمه هاي نور و هدايت محروم مي کند! ، به صورتي که به تعبير قرآن نزديک بود از غصه ايمان نياوردن مردم هلاک شود.
ولي ما چطور؟
ما وقتي کسي را دعوت مي کنيم و وي مخالفت مي کند مي خواهيم سر به تنش نباشد! بدمان نمي آيد طرف از صحنه روزگار محو گردد! به صورتي با وي رفتار مي کنيم که انگار طرف .......
آيا با اين اوصاف اصلا" ما خودمان هدايت يافته ايم؟ يا .......
آيا بهتر نيست اول يک مقدار در جهت هدايت خودمان گام برداريم؟
نظرتون راجب این بیت مولانا چیه؟
ای بسی ظلمی که بینی در کسان
خوی تو باشد در ایشان ای فلان
- - - به روز رسانی شده - - -
به نظرم باید کلی ازش بترسیم
امام علی ع: از نشانه های ایمان راست گوییست یا شایدم گفتن باایمانترینتون راستگوترینتونه یا یه چیزی تو همین مایه ها
به هر خال بنظرم کسی که دروغ میگه ایمانم نداره
خیلیامون سر نماز ایاک نستعین میگیم . به فول الهی قمشه ای یعنی از خدا استعانت میخایم
یعنی استعین به الله اما اما وقتی دروغ میگیم یعنی استعین به الکذب برای اینکه به مقصودم برسم(حالا خوب یا بد--به نظرم مصلحتیم نداریم)
خدایا منو ببخش بابت اینکه تو روز هزار جور دروغ میگم از اخر بازم سر نماز به دروغ میگم ایاک نستعین