بحث داغ هفته :چرا خداوند پوشاننده گناهان (ستار العیوب) هست ؟

می خوای یه شاخه از ستار العیوب بودن خدارا برات بگم:
... روزی موسی در مجلسی که همه دست به دعا بودند از خدا پرسید چرا دعای ما مستجاب نمیشه.خدا گفت در جمع شما کسی هست که هنوز توبه نکرده موسی مطلب را در جمع بیان کرد. واز آن فردی که توبه نکرده بود خواست جلسه را ترک کند .در این حین بر موسی وحی شد که دعای شما مستجاب شد . موسی از خا خواست که آن فرد را معرفی کند .خدا به موسی گفت ما در زمانی که او توبه نکرده بود او رارسوا نکردم .حالا که توبه کرده میخواهی او رارسوا کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چون خدا عاشق آفریده هاشه
چون خدا خیلی مهربون و رئوفه
چون می خواد راه برگشت رو برا بندهاش باز بذاره
وچون...

الف – خداوند متعال، ستار العیوب است، چنان چه رحمان، رحیم، علیم، حکیم، کریم، سخی و ... نیز هست. لذا عالم هستی را بر اساس قوانین لازمه‌اش خلق نموده است و قرار نیست که به صورت جادو و جنبلی نظام هستی را سامان بخشیده و هدایت کند. لذا هر چیزی تعریف و قانونی دارد. به عنوان مثال: خداوند علیم است، پس هر انسانی از آن جهت که تجلی آن علیم است، کم یا بیش از علم او بهره‌ می‌برد (چه بخواهد و چه نخواهد)، اما انسانی که خود را در معرض دریافت علم قرار داده است، به مراتب بهره‌ی بیشتری برده و بیشتر علم خدا را متجلی می‌کند. همین‌طور کسی که از چارچوب رحمت خدا خارج شده، بهره‌ی کمتری از این رحمت می‌برد، تا کسی که خود را در مسیر نسیم‌های خوش رحمت قرار داده است. ستارالعیوبی هم همین‌طور است. خداوند کریم برای همه و حتی برای کفار، مشرکین، ظالمین و بدتر از همه منافقین نیز ستار العیوب است، اما اگر کسی تلاش کرد تا خود را از مسیر ستاریت خداوند خارج کند، او خودش به خودش ظلم کرده است. نظام خلقت، یک نظام حق است و در نظام حق به هیچ احدی ظلم نمی‌شود. اگر چه ستارالعیوبی از لطف و کرم و رحمت است و ظهور عیوب بر دیگران ظلم نیست، بلکه خواست بنده است:

دقیقا نمی دونم. ولی فکر می کنم آیه قرآنه که می فرماید اگر مردم احوال هم دیگر را می دونستند زن و شوهر از همدیگر و پدر و مادر از فرزندان خودشون فرار می کردند. ما آدما جنبه اش رو نداریم. تا یه چیزی درباره یه نفر می فهمیم شروع می کنیم به آتو گرفتن و طرف رو تیغ زدن. ولی خدا این کارو نمی کنه. چون با تمام وجودش عاشق ماست. یه حدیث قدسی هست که به حضرت داوود علیه السلام می فرماید: اگر روی گردانندگان از من چگونگی انتظارم برای آنان مدارایم با آنان و اشتیاق مرا برای تک گناهانشان می دانستند بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بندبند وجودشان از محبت من از هم می گسست. تازه این برای گناه کاراست. نه افراد معمولی و حتی درجه بالا. خدای مهربونی داریم ولی قدرشو نمی دونیم. اول از همه هم به خودم میگم. خیلی در حق خدا و خودم و بنده هاش جفا کردم. خدا همه مون رو عاقبت به خیر کنه...

باسلاماز مطلب زیبای شما سپاسگزارم .
این نشانه دهنده این است که خداوند ارحم راحمین است وهیچ عیبی برایش پهنان نیست [tashvigh] ولی ما انسانها به ندت از این نعمت الهی سپاسگزاری می کنم .خدایا متشرکم و روم سیاه[nadidan]

بچه ها بحثاتون خيلي عاليه اگه حوصله كردين اين شعرو بخونين گفتگوي خدا با بنده شه بسم الله منم پروردگارت خالقت از ذره اي ناچيز صدايم كن مرا اموزگار قادر خود را علم را علم را من هديه ات كردم بخوان مارا منم معشوق زيبايت منم نزديكتر ازتو به تو اينك صدايم كن رها كن غير ما را سوي ما باز آي منم پروردگار پاك و بي همتا منم زيبا كه زيبابنده ام را دوس ميدارم تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو ميگويد تو را در بيكران دنياي تنهايان رهايت من نخواهم كرد بساط روزي خود را به من بسپار رها كن غصه ي يك لقمه آب و نان فردا را تو راه بندگي طي كن عزيزا من خدايي خوب ميدانم تو دعوت كن مرا بر خود به اشكي يا خدايي ميهمانم كن كه من چشمان اشك آلوده ات را دوس ميدارم ترك كن خالق خود را بجو ما را تو خواهي يافت كه عاشق ميشوي بر من و عاشق ميشوم بر تو كه وصل عاشق و معشوق هم اهسته ميگويم خدايي عالمي دارد قسم بر عاشقان پاك با ايمان قسم بر اسب هاي خسته در ميدان تو را در بهترين اوقات اوردم قسم بر عصر روشن تكيه كن بر من قسم بر روز هنگامي كه عالم را بگيرد نور قسم بر اختران روشن اما دور رهايت من نخواهم كرد بخوان مارا كه ميگويد كه تو خواندن نميداني تو بگشا لب تو غير از ما خداي ديگري داري ؟ رها كن غير ما را آشتي كن با خداي خود تو غير از ما چه ميجويي تو با هر كس بجز ما چه ميگويي؟ و تو بي من چه داري هيچ ! بگو با ما چه كم داري عزيزم هيچ هزاران كهكشان و كوه و دريا را و خورشيد و گياه و نور و هستي را براي جلوه ي خود افريدم من ولي وقتي تو را من افريدم بر خود احسنت ميگفتم تويي زيباتر از خورشيد زيبايم تويي والاترين مهمان دنيايم كه دنيا بي تو چيزي چون تو را كم داشت تو اي محبوب ترين مهمان دنيايم نميخواني چرا ما را مگر ايا كسي هم با خدايش قهر ميگردد هزاران تو به ات را گرچه بشكستي ببينم من تو را از درگهم راندم ؟ اگردر روز گار سختيت خواندي مرا امابه روز شاديت يك لحظه هم يادم نميكردي به رو يت بنده ام من هيچ اوردم ؟ كه ميترساندتت از من رها كن ان خداي دور ان نامهربان معبود ان مخلوق خودرا اين منم پروردگارمهربانت خالقت اينك صدايم كن مرا با قطره ي اشكي به پيش اور تو دست خالي خود را با زبان بسته ات كاري ندارم ليك غوغاي دل بشكسته ات را من شنيدم غريب اين زمين خاكيم ايا عزيزم حاجتي داري ؟ توئي كه از ما كنون برگشته اي اما كلام اشتي را تو نميداني ببينم چشمان خيست ايا گفته اي دارد بخوان ما را بگردان قبله ات را سوي ما اينك وضوئي را خجالت ميكشي از من ؟ بگو جز من كس ديگر نمي فهمد به نجوايي صدايم كن كه اغوش من باز است براي درك اغوشم شروع كن يك قدم با تو تمام گامهاي مانده اش با من خدايا از من بگير هر انچه كه تو را از من ميگيرد خداجونم خيلي دوست ارم

سلام دوستای خوبم
خدا خیلی مهربون هست و به خاطر همین گناه بنده هاشو می پوشونه

خداوند فقط راز دار است،و مهربان هم.شاید فردا که بیاید،بخواهم لوح دلم را از زنگار پاک کنم،برای برگشتنم خداهمیشه امید دارد.به خاطر همین است که زشتی ام را همیشه میپوشاند.آبرویم راهمیشه دست خودش میسپارم.

به نظر شما چرا خدا ستار العیوبه؟

اعتماد را به ذره ای از توهم به من فروختند،فاصله میان من وتو تصمیم گرفت،شاید اششتباه دروغ بزرگی بود..............!