همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست
گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست
روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست
نمایش نسخه قابل چاپ
همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست
گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست
روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست
من ارگ بمم خشت به خشتم متلاشی
تو نقش جهان هر وجبت ترمه و کاشی
درهر نفس این است دعایم جانا
در زیر و بم خاطره آزرده نباشی...
آسمان وقف نگاهت گل من، مانده ام چشم به راهت گل من،
هر كجا هستی و باشی گویم، كه خدا پشت و پناهت گل من
ساکنان دریا بعدازمدتی صدای امواج دریارا نمی شنوند
چه تلخه...
قصه ی عادت...
وقتي پايت خواب مي رود
نمي تواني درست راه بروي
لنگ مي زني!
وقتي قلبت خواب مي رود
نمي تواني درست فكر كني.
عاشق مي شوي!!!
درد را از هر طرف كه بخواني درد است...
انسانها گاهي سيگار، گاهي درد ميكشند...
انسانها گاهي سيگار را با درد ميكشند...
درد را چه بخواني چه نخواني درد است...
وقتي درمان هميشه از آخر به اول نامرد است...
[golrooz]
وقتی سرفه ام میگیرد
همه بالیوانی اب به سراغم می ایند
اما وقتی دلم میگیرد...
کوله بارم بر دوش
سفری می باید
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض
سازکم با من گفت:
هرکجا لرزیدی
از سفر ترسیدی
توبگو از ته دل:
من خدا را دارم
من و سازم چندیست که فقط با اوییم...
خاطراتت را در پاییز زرد کردم
به زمین ریختند
اما....
فراموش کرده بودم جوانه زدن دوباره در فصل بهار را
تجربه بهترین درس است هر چند حق التدریس آن گران باشد . . .
کارلایل