عاشقانه بودن تنها داشتن یک یار زمینی نیست....
عاشق ترین را خدا باید نامید که تنها است اما عاشق همه ی بنده هایش است .
خدایا کاری کن عشقت را درک کنیم و عاشقانه تر عاشقت باشیم
نمایش نسخه قابل چاپ
عاشقانه بودن تنها داشتن یک یار زمینی نیست....
عاشق ترین را خدا باید نامید که تنها است اما عاشق همه ی بنده هایش است .
خدایا کاری کن عشقت را درک کنیم و عاشقانه تر عاشقت باشیم
آدمک خوب قصه های من!
دلتنگت شده ام...
حجمش را میخواهی؟؟
خدا را تصور کن...
شاید تو…
سکوت میان کلامم باشی!
دیده نمیشوی
اما من تو را احساس می کنم!
شاید تو ….
هیاهوی قلبم باشی!
شنیده نمیشوی
اما من تو را نفس می کشم!
هنوز هم وقتی باران می آید
تنم را به قطرات باران می سپارم
می گویند باران رساناست
شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند
وااااااااااااااااای هوا پاییـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــزیه!
دلم باران ، دستم باران
دهانم باران ، چشمم باران
روزم را با بندگی تو پا گشا می کنم ...
هر اذانی که می وزد
پنجره ها باز می شوند
یاد تو کوران می کند ...
هر اسم تو را که صدا می زنم
ماه در دهانم هزار تکه می شود ...
کاش من همه بودم
کاش من همه بودم
با همه دهان ها تو را صدا می زدم ...
کفش های ماه را به پا کرده ام
دوباره عازم توام ...
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
زندگی با توست
زندگی همین حالاست...
زندگی همین حالاست...
به افتخاره پادشاه فصل هاااااااااااااااا
زير باران بيا قدم بزنيم
حرف نشنيده اي به هم بزنيم
نو بگوييم و نو بينديشيم
عادت كهنه را به هم بزنيم
و ز باران كمي بياموزيم
كه بباريم و حرف كم بزنيم
كم بباريم اگر، ولي همه جا
عالمي را به چهره نم بزنيم
چتر را تا كنيم و خيس شويم
لحظه اي پشت پا به غم بزنيم
سخن از عشق خود بخود زيباست
سخن عاشقانه اي به هم بزنيم
قلم زندگي به دست دل است
زندگي را بيا رقم بزنيم
«سالكم» قطره ها در انتظار تواند
زير باران بيا قدم بزنيم ...
من نمیگویم درین عالم
گرم پو، تابنده، هستی بخش
چون خورشید باش
تا توانی
پاک، روشن
مثلباران
مثل مروارید باش
در اين دنيای دَرَندَشت
هر چيزی به نحوی بالاخره زندگی میکند.
باران که بيايد
بيد هم دشمنیهای خود را با اَرّه
فراموش خواهد کرد.
پاییز را دوست دارم .....
به خاطر غریب و بیصدا آمدنش
به خاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کنندهاش
به خاطر خش خش گوش نواز برگهایش
به خاطر صدای نم نم بارانهای عاشقانهاش
به خاطر رفتن و رفتن ..... و خیس شدن زیر بارانهای پاییزی
به خاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچهها
به خاطر غروبهای نارنجی و دلگیرش
به خاطر شبهای سرد و طولانیاش
به خاطر تنهایی و دلتنگیهای پاییزیام
پاییز را دوست دارم، به خاطر خود پاییز
و من عاشقانه پاییز را دوست دارم .....
اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود....