3 و 4
نمیتونم یکیشو انتخاب کنم...جفتش خوبه
نمایش نسخه قابل چاپ
3 و 4
نمیتونم یکیشو انتخاب کنم...جفتش خوبه
گزینه 4
4
چون ممکنه فردا اون موقع به کلاس نرسم پیش پیش نظراتم رو میگم!!!
مورد 1 - تا صادرات چی باشه، اون جور نباشه که مواد خام رو همین جور صادر کنیم و بعد برای محصولات فراوری شده از این محصولات (حتی برای خرید با قیمت نامتعارف) منت طرف رو هم بکشیم. این صادرات فقط ضرره
مورد 2-به عنوان مثال شما برای ساخت یه خونه از اول تا پایان ساخت به انواع رشته های مهندسی و غیر مهندسی نیاز پیدا میشه؛مهندس عمران، مکانیک، برق و ... یا حتی از لحاظ بحث زیبایی شناختی درون خونه . حالا نمادی از این خونه میتونه این انجمن باشه که برای بهتر ساخته شدنش و رفع نیاز های کاربراش از هر لحاظ همه دست به دست هم بدن
مورد 3- جدا از مباحث اعتقادی و شخصی که مربوط به خود فرد میشه به نظرم رعایت حق الناس یا عدم رعایت اون بهترین معیار میتونه برای سود و زیان باشه ولی خیلی دقیق نمیتونم در این باره صحبتی کنم
مورد 4- جواب این سؤال فقط با تفکر هر فرد در مورد خودش با توجه به شناختی که از خودش داره میسر میشه
مورد5- معماری در کنار نورپردازی مناسب یکی از چیزهای بسیار مهم در محل زندگی یا کارمون یا هر مکانه که اصلاً مورد توجه قرار نمیگیره کما اینکه معماری ها منتقل کننده فرهنگ نسل ها هم میتونند باشند
مورد 6- لینک های رسمی مناطق سیل زده بهشهر مهر 1391
4.چه طور میشه خودمون رو بشناسیم وباور کنیم
2یا4
هردوش خوبه بستگی به نظر دوستان داره!
منم با 4 موافقم .
1 , 4
با نام خردداد و با سلام بر خرددار
بحث پایه ای - انسان شناسی ، خودشناسی و ... - مورد احتیاج همس
باسلام
از همه ی دوستانی که نظر دادن ممنون ..[golrooz]
بنابراین گزینه 4 که بیشترین رای آورده رو برای بحث امروز میگذاریم
باتشکر از همه ی دوستان
4.چه طور میشه خودمون رو بشناسیم وباور کنیم
[golrooz]
سلام به همگی[golrooz]
استاد این مبحث مهم رو معرفی نمی کنین؟
قبل از شروع یه سوال دارم:اینکه اصلا ما چرا باید خودمون رو بشناسیم؟
ینی قبل از پرداختن به چگونگی خودشناسی،خوبه در مورد ضرورت خودشناسی هم نکاتی گفته بشه.
به نام معمار هستی
[golrooz]سلام به همه ی دوستان[golrooz]
[golrooz]به کلاس درس نخبگان خوش آمدید[golrooz]
[golrooz]جاداره اینجا از همه ی دوستان خوبم برای شرکت در این بحث تشکر کنم[golrooz]
[golrooz]امیدوارم کلاس پرباری باشه وبتونیم از نظرات دوستان استفاده کنیم[golrooz]
موضوع رو معرفی میکنم:
چه طور میشه خودمون رو بشناسیم وباور کنیم
خودشناسی:
از مسایل مهم انسان وشاید مهمترین آنها شناخت خود انسان است. آدمی قبل از آنکه به شناخت جهان پیرامون خود ونیک وبد بپردازدباید خودرا بشناسدوگنجینه های فطرت ونهاد خودراکشف نمایدوآنهارا به کمال برساندوامیال نفسانی وشهوانی خودرا تعدیل کندودر این صورت است که بزرگترین سعادت انسان نایل میشوداما اگر غفلت بورزد واستعدادهای خوددرا نیابد وشکوفا نسازد وفقط نیازهای مادی وامیال نفسانی خودرا برآورده سازد گرفتار خسران میشود واز مرتبه انسانیت به حیوانیت تنزل میکند
دعوت به شناخت انسان از توصیه های پیامبران ااهی عالمان اخلاق -عارفان وفیلسوفان است وانسان نیز این اهمیت را احساس میکند
البته آدمی از جهات مختلف شناخت علوم گوناگون است....
رشته هایی که وجود دارد هرکدام از نظرگاه خاصی انسان را مورد مطالعه قرار میدهد اما منظور ما از شناخت انسان در این بحث آن است که او دارای استعداد ونیروهایی برای فهم خودوجهان تکامل انسانی است
اگر انسان امکانات واستعدادهایی که برای رشد وتکامل او آفریده شده است بشناسد بهتر میتواند سرمایه های وجودی خودرا به کمال برساند
قرآن وروایات اسلامی انسان را به خود شناسی دعوت میکند
-انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است.*طارق(86)آیه 5
-آیا انسان به یلد نمی آورد که مااورا آفریدیم وحال آنکه چیزی نبوده است...*مریم (19)آیه 67
-ای کسانی که ایمان آورده ایدبه خود بپردازید.*مایده (105)آیه 3
امیر المومنین علی (ع)میفرمایند:
کسی که به خودشناسی دست یابد به بزرگ ترین سعادت وکامیابی رسیده است *تفسیر القران طباطبایی ج6 ص173
بنابراین در اهمیت خودشناسی جای هیچ شک وشبهه ای نیست اما برای روشنی مطلب نیاز به همراهی دوستان است
مقدمه ی خداشناسی:
امیرالمونین علی (ع)میفرمایند
من عرف نفسه عرف ربه .(غررالحکم ودررالکلم)ح 7946
هرکس خود رابشناسد پروردگارش را می شناسد
خودشناسی را که میتوان از جهات گوناگونی مورد تامل قرار داد
-از آنجا که فطرت آدمی با معرفت خدا عجین است دعوت به خودشناسی ودر واقع دعوت به خداشناسی وارتباط با خداست
ضمن اینکه حضرت علی (ع)میفرماید:
خدایا!تو قلب ها را با محبت خود وعقل هارا با معرفت خود سرشته ای .بحارالانوار ج95 ص 403
بنابراین خودشناسی مقدمه ی محبت ومعرفت به خدااست
-وجود انسان وجودی وابسته وممکن الوجود است وچنین موجودی نمیتواند آفریننده ی خود باشدبنابراین هنگامی که آدمی به خود شناسی میپردازد وابستگی خودرا به خدا احساس میکند
ای مردم شما به خدا نیازمندید وخدا بی نیاز وسنوده است*فاطر(35)آیه 15
-اگر انسان ساختار پیچیده ی خودرا مورد تامل قرار دهد به ناظمی حکیم وعلیم که چنین ساختاری را پدید آورده آگاه می گردد
ودر زمین آیاتی برای جویندگان یقین است ودر وجود خود شما آیا نمی بینید؟*ذاریات(51)آیه 20 و21
[golrooz]منتظر نظرات شما دوستان عزیزونخبه هستیم[golrooz]
الا کلاس شروع شده؟همین جا؟من چقد دیر رسیدم.موضوع هم انتخاب شد که...
من سوال دارم:
از نظر اسلام خودشناسی یعنی فقط تقویت روحیه ستایش پروردگار؟
بازتاب این خودشناسی در زندگی روزمره ما باید چگونه باشه؟
از آنجایی که خداوند از روح پاک خود در درون انسان دمیده است چنانچه خود در قرآن کریم می فرماید: و نفخت فیه من روحی ....
خودشناسی در اصل به معنای شناخت ذات لایتناهی خداوند بزرگ است ... پس خودشناسی نیز دارای جنبه ها و شاخه های لایتناهی و مختلفی است...
حال چرا شناخت ذات خداوند؟
پاسخ به این سوال را با سوالی دیگر می دهم ....
آیا می دانید که هدف از آفرینش جهان و جهانیان عبادت و بندگی بوده است!!!
خودشناسی ذاتی، خودشناسی وجودی، خودشناسی اخلاقی، خودشناسی رفتاری، خودشناسی علمی، خودشناسی دینی و ....
عزیزان لطفا شما نیز چند نمونه از این خودشناسی را نام ببرید؟
سلام به محمد جان خیلی خوش آمدین
این سوال رو در چند بخش پاسخ میدم ....برای این سوال که پرسیدی چندتابحث هست یک اینکه ما باید خدارو بپرستیم قبول ولی تنها ملاک خودشناسی نیست...خودشناسی از خداشناسی میاد یک بخشش اینه...خیلی مسایل دیگه هست که باید بحث بشه....مثلا یعنی اینکه ما باید ببینیم که در ذات وجودی خدا چه چیزهایی هست...خدا احتیاجی به پرستش خودش از سوی ما نداره ...بلکه این ماهستیم که به خداوند در همه حال نیاز داریم...صفات خدا وقدرت خدا و.....میتونه هدایت گر مسی ماباشه به سوی خود شناسی
یکیش پرستش خداست...
بازتاب پرستش خدارو اگه میگی باید بگم پرستش خدا اول آرامش واطمینان قلبی میاره یاد خدا آرام بخش دلهاست...وبعد اینکه ما به کسی روی میاریم که از تمام نیازها ی ما آگاهه چون خودش مارو خلق کرده...وما بخاطر تمام نعمتهای بی منتی که به ماداده شکر گذارش هستیم..........و.....
سلام دو ستان اینم مفهوم خودشناسی
خود شناسی چیست؟ خود شناسی عبارت است از شناختن جنبه های مختلف شخصیت خود.
شناخت به خود ونفس خود را خود شناسی گویند.
دانستن اینکه من که هستم دارای چه نقاط قوت و نقاط ضعفی هستم ما را در رسیدن به خود شناسی یاری می کند.
علم به اینکه من
چه خصوصیات اخلاقی دارم
چه شخصیتی دارم
می خواهم با دنیای اطراف خود چگونه ارتباط برقرار کنم
اطلاعات خود از دنیای اطراف را چگونه می خواهم به دست آورم
چگونه می خواهم تصمیم گیری کنم
در چه وضعیتی می خواهم زندگی کنم
چه خصوصیات مثبت و چه خصوصیات منفی دارم
چه توانمندی ها یی دارم
از چه کارهایی واهمه دارم
در چه کار هایی ضعف دارم
و ... .
یک سوال مطرح میکنم؟
ما وقتی مریض میشیم به دکتر مراجعه میکنیم و یا مشکلی داریم که نمیتونیم حل کنیم به یک روانشناس مراجعه میکنیم یا از خانواده ودوستان مشاوره میگیریم
در شناخت خدا این موضوع هست که ما آیا فقط باید موقع گرفتاری به سمت خدا بریم ...؟
این هم در پاسخ به سوال خانم rezaee ضرورت خودشناسی گفته بشه.....
یه سوال دیگه تاحالا شده از خودمون بپرسیم من کیم؟چرا اینجام؟چرا پدرو مادرم این افراد هستن...؟جای من در جهان به این بزرگی کجاست؟
من به عنوان یه مخلوق خدا چه کارهایی میتونم انجام بدم؟
و........
سلام
ممنون از ایجاد بحث .......
خودشناسی یکی از مباحث مهم هست ....... اکثر ما فکر میکنیم خودمون رو شناختیم ...در حالیکه اینطور نیست ....
خودشناسی راهی به سوی خداشناسی است ......
ما در ابتدای امر باید خودمون رو بشناسیم و سپس به دیگرشناسی روی بیاریم ....... بسیاری از قضاوتهای بی پایه و پیشداوری ها که عواقب ناخوشایندی داشتن از همین
عدم شناخت بوده ........
به نظر من خودشناسی یه مهارت محسوب میشه که همه افراد به یه اندازه از این مهارت بهره مند نیستن
خودشناسی یعنی اگاهی دقیق از استعداد وعلایق شخص
واگه درست خودمون بشناسیم بهتر میتونیم از تواناییهامون استفاده کنیم وبه اهدافمون برسیم.
سلام واقعا محبت داشتین به ما که اومدین ..ممنون
بله درسته ...این یه سوال ایجاد میکنه
که ما چطور بتونیم استعداد وتوانایی هامون رو بشناسیم.....چه راهکارهایی هست برای درک این موضوع...
واینجا شاید تایپیک آقا میلاد رو بشه بحث کرد.....
شناخت به خود ونفس خود را خود شناسی گویند.
دانستن اینکه من که هستم دارای چه نقاط قوت و نقاط ضعفی هستم ما را در رسیدن به خود شناسی یاری می کند.
علم به اینکه من
چه خصوصیات اخلاقی دارم
چه شخصیتی دارم
می خواهم با دنیای اطراف خود چگونه ارتباط برقرار کنم
اطلاعات خود از دنیای اطراف را چگونه می خواهم به دست آورم
چگونه می خواهم تصمیم گیری کنم
در چه وضعیتی می خواهم زندگی کنم
چه خصوصیات مثبت و چه خصوصیات منفی دارم
چه توانمندی ها یی دارم
از چه کارهایی واهمه دارم
در چه کار هایی ضعف دارم
و ... .
[golrooz][golrooz]
دانستن اینکه من که هستم دارای چه نقاط قوت و نقاط ضعفی هستم ما را در رسیدن به خود شناسی یاری می کند.
علم به اینکه من
چه خصوصیات اخلاقی دارم
چه شخصیتی دارم
می خواهم با دنیای اطراف خود چگونه ارتباط برقرار کنم
اطلاعات خود از دنیای اطراف را چگونه می خواهم به دست آورم
چگونه می خواهم تصمیم گیری کنم
در چه وضعیتی می خواهم زندگی کنم
چه خصوصیات مثبت و چه خصوصیات منفی دارم
چه توانمندی ها یی دارم
از چه کارهایی واهمه دارم
در چه کار هایی ضعف دارم
بله مهمترین بخش این موضوع همینه...که بدونیم ما دارای چه نقطه قوت وضعفی هستیم...
شناخت این مسیله میتونه مارو در بهبود این امر کمک کنه...
تصمیم گیری :بیشتر آدمها با این گزینهشناخته میشن...که در مواقعی که تصمیم گیری از طرف این اشخاص نیازه ببینیم که چه واکنشی نشون میدن
وحتی ذات خود فرد یکی رو میبینی آرومه -یکی شلوغ -یکی متفکر-یکی پرسروصدا-یکی عصبانی-یکی حوشحال-یکی غمگین-یکی........
خصوصیات مثبت ومنفی هم میتونه خیلی موثر باشه...دوستان میتونن مثال بزنن
وتوانمندی ها مثلا یک شخص در خودش این توانمندی رو پرورش داده که من میتونم در بیشتر زمینه های زندگی خودم موفق باشم وبرعکس..........
برای اینکه بتونیم خودمون رو بشناسیم باید با خودمون صادق باشیم......
نقاط قوت و ضعف خودمون رو بشناسیم......نقط قوت رو تقویت و نقاط ضعف رو برطرف کنیــــــم....
شناخت مسیـــــر موفقیت رو روشن تر میکنه .....
بله ..ممنون اصلی ترین قضیه همینه که آدم با خودش صادق وروراست باشه....واگه کسی نباشه واقعا اول خودش رو گول زده ولطمه هم میبینه 100درصد
ونقاظ ضعف وقوتشو اول بشناسه وهمونطوری که اشاره شد بتونه بعد از شناسایی این نقاط در صدد قوت و برطرف کردنش قدم برداره...
حالا یک نکته چجوری میشه این نقاط رو شناخت ....وروش تمرکز کرد....؟
با نام خدا و با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت همه شما
با تمام اهمیتی که خصوصیات فردی و شناخت اون داره ، به نظر می رسه اول بهتره در مشترکات افراد انسان صحبت بشه
که همه ما اونا رو داریم ولی ازش غافلیم .
سلام،
در بخش پدافند و نیروی هوایی من هستم. (معلم)
یا حق
سلام آقا وحید خسته نباشید کلاس تموم شده می دونم خسته اید
اما بحث فردا چیه ؟
ضرورت خود شناسی در چیست؟ ضرورت خود شناسی
مقصود از خود شناسی
هر فرد از افراد انسان تركیبی از ویژگیهای نوعی و فردی است. اگر خودشناسی به معنای شناخت جنبه های اختصاصی افراد نوع انسان باشد خودشناسی همان انسان شناسی است. و اگر مقصود از خودشناسی شناخت هر فرد از خویشتن باشد، خودشناسی با انسان شناسی متفاوت خواهد بود.
از خودشناسی به معنای اول با عنوان انسان شناسی یاد خواهیم كرد و خودشناسی به معنای دوم را «خودشناسی» یا «خودشناسی به معنای خاص» می خوانیم.
انسان شناسی به روشهای مختلفی انجام می گیرد. علومی چون روانشناسی تجربی، فیزیولوژی انسانی و انسان شناسی (آنتروپولوژی) با روش تجربی به شناخت انسان می پردازند. محصول كار این رشته ها، علمی حصولی و مفهومی است.
علم النفس فلسفی برای شناخت انسان از روش عقلی - قیاسی پیروی می كند و علمی حصولی را پدید می آورد.
برای شناخت انسان می توان از روش نقلی نیز بهره برد. یعنی با رجوع به كتاب و سنت ابعاد وجود انسان را به كمك وحی شناسایی نمود.
شناخت هر فرد از خویشتن اگر با درون نگری و از طریق علم حضوری صورت گیرد، نتیجه آن شناخت مجموع ویژگیهای نوعی و شخصی خواهد بود و تمییز ویژگی های نوعی و شخصی از یكدیگر فقط با مشاهده خصوصیات دیگران ممكن خواهد شد.
انسان شناسی به روش صد در صد شهودی و درون نگرانه امكان پذیر نیست، ولی می توان از روش درون نگری در شناختن انسان استفاده كرد.
می توان خودشناسی درون نگرانه را مقدمه ای برای انسان شناسی قرار داد، علم النفس فلسفی و انسان شناسی تجربی (روان شناسی، فیزیولوژی انسانی و انتروپولوژی) و انسان شناسی نقلی (یا وحیانی) را نیز می توان مقدمه ای برای خودشناسی قرار داد؛ یعنی با استفاده از نتایج این رشته های مختلف ویژگی های نوعی انسان را شناخت و با استفاده از روش درون نگری ویژگی های اختصاصی خود را شناسایی نمود و به خودشناسی نایل آمد.
هر چه در خودشناسی بیشتر به روش درون نگری متكی باشیم، نتایجی كه به دست می آوریم برای خود ما یقینی تر خواهد بود و نیاز ما به اصطلاحات و روش های علمی و فلسفی كمتر خواهد شد.
اهمیت و ضرورت خود شناسی در روایات
از امیر المؤمنین(ع) نقل شده است:
خودشناسی سودمندترین دانشهاست.[1]
همچنین فرمودند:
نهایت معرفت آن است كه انسان خود بشناسد.[2]
و نیز فرمودند:
كسی كه به شناخت خود دست یابد به بزرگترین رستگاری و پیروزی رسیده است.[3]
بزرگترین حكمت آن است كه انسان خود را بشناسد.[4]
نقطه مقابلِ خودشناسی، خود ناشناسی است كه به عقیده امیر المؤمنین(ع) بالاترین و بزرگترین جهل است. چنانكه فرمود:
بزرگ ترین نادانی خود ناشناسی انسان است.[5]
و نیز فرمود:
در جهل انسان همین بس كه خود را نشناسد.[6]
چرا خود را بشناسیم؟
برای خودشناسی آثار مختلفی بیان شده است و انگیزه های گوناگونی خودشناسی را اقتضاء می كند. یكی از عواملی كه خودشناسی را موجه می سازد، متعلق این شناخت است. «خود» به عنوان چیزی كه در «خودشناسی» شناخته می شود، محبوبترین چیز در نزد ماست. هر كس كه به خود علاقه دارد و علاقه به شناخت محبوب امری است فطری. هر انسانی خود را دوست دارد و طبیعی است كه خودشناسی امری مطلوب باشد.
محبت انسان به خود موجب می شود انسان در اندیشه بر آوردن مصالح خویش باشد و بكوشد مفاسد و امور زیان آور را از خود دور سازد. به عبارت دیگر حفاظت از خویش در برابر خطرات و تأمین نیازهای خود به اقتضای محبت به خود امری طبیعی است. از سوی دیگر حفاظت از هر چیز و تأمین نیازها و مصالح هر چیز مستلزم شناخت آن چیز است. هر گاه چیزی را نشناسیم، نیازهای آن و امور زیان آور به آن را نمی توانیم بشناسیم.
محبت به خود فقط با حفظ و نگهداری «خود» ارضاء نمی شود. انسان خود را در بهترین و كاملترین شكل می خواهد؛ یعنی دوست دارد هر كمالی را در خود تحقق بخشد و هرگاه كمالی از كمالات ممكن برای خود را در خود نامحقق یابد، از وضع موجود خود ناراضی می شود و در صدد تكمیل وجود خویش بر می آید.كمال خواهی پایان ناپذیر انسان، در عین احساس فقر و نیازمندی است. پس انسان بر خود لازم می بیند كه كمال ممكن برای خویش را بشناسد تا بتواند در جهت كمال خود گام بردارد و كمالاتی نایافتنی را طلب نكند و به چیزی كمتر از آنچه برای او ممكن است رضا ندهد. شناخت كمال نهایی خود فرع شناخت خود است.
برای رسیدن به كمال، علاوه بر شناخت مقصد، باید مسیر، مركب و سرعت را هم شناخت. شناخت مسیر، مركب و سرعت متناسب با هر موجود، بر شناخت آن موجود متوقف است.
خودشناسی و شناخت كمال و زیباییها و جذابیتهای مقصد نهایی انسان، انگیزه استكمال را در او تقویت می كند. این نكته را می توان یكی از انگیزه های توصیه به خودشناسی از سوی كسانی كه خودشناسی كرده اند دانست. ائمه معصومین(ع) كه انسان و غایت وجودی او را می شناسد و نیز می دانند هر فردی با شناخت خود و غایت هستی خود بیش از پیش خواستار سلوك به سوی كمال خواهد شد، انسانها را به خودشناسی ترغیب می كنند تا آنان را شیفته حركت كمال ی سازند.
خودشناسی به خداشناسی می انجامد و خداشناسی در واقع اصلی ترین مقدمه كمال و بلكه خود كمال انسان است. پس خودشناسی برای كمال انسان امری ضروری و غیر قابل چشم پوشی است. همچنین خودشناسی مقدمه ضروری هر شناختی است؛ یعنی هیچ شناختی برای انسان حاصل نمی شود مگر آنكه خود را بشناسیم. پس اگر خواستار شناخت حقایق هستی هستیم باید نخست خود را بشناسیم.
آثار خود شناسی
الف - خودشناسی برای خدا شناسی
از پیامبر اكرم(ص) روایت شده است كه فرمودند:
كسی كه خود را بشناسد همانا پروردگارش را شناخته است.[7]
معرفت نفس به چند شكل به معرفت خدا می انجامد:
1- انسان با شناخت خویش در درون خود گرایشهایی فطری می یابد. هر انسانی خواستار احاطه علمی به جهان است و گرایش او به شناخت هستی، بی نهایت است؛ یعنی انسان هر چه در دانش پیشرفت می كند، همچنان از افزایش سؤالات و دوام جهل خود ناراضی است و تا زمانی كه به علم مطلق دست نیابد خود را ناقص می بیندو از نقص خود ناخرسند است و از این رو خواستار اتصال به سر چشمه علم مطلق می گردد. انسان می داند كه شناخت ماسوی اللَّه بدون شناخت علت العلل آنها شناختی ناقص است. بنابراین شرط شناخت جهان مخلوق را شناخت علتِ مخلوقات می بیند و میل او به احاطه علمی بر جهان، او را ملزم به شناخت خداوند می سازد.
2- انسان به تجربه یافته است كه هر گرایش درونی كه در او وجود دارد حاكی از وجود واقعیتی خارجی است كه آن گرایش را ارضا می كند. میل به رفع تشنگی، با آب كه واقعیت خارجی دارد ارضاء می شود. میل به همسر گزینی با وجود جنس مخالف ارضاء می شود و سایر امیال انسان نیز اینگونه اند. پس اگر انسان خواستار علم و قدرت مطلق است باید علم و قدرت مطلق وجود داشته باشد. پس مبدئی در هستی وجود دارد كه از علم و قدرت مطلق برخوردار است. این شكل شناخت وجود خداوند و صفات علم و قدرت او، اگر چه بر مقدماتی متكی است كه از تجارب درونی انسان تشكیل شده است، ولی در نهایت علمی حصولی و مفهومی است.
3- انسان با كاویدن خویش و رسیدن به خود شناسی حضوری، خود را موجودی وابسته و فقیر می یابد؛ موجودی كه همه احوال او اعم از حیات، علم، قدرت، محبت و اراده و دیگر اوصاف و افعالش، وابسته به موجودی است كه از لحاظ حیات، علم و قدرت نامتناهی است. این درك حضوری به فقر خود نسبت به خداوند، نتیجه شناخت نفس به صفت فقر و نیازمندی است كه همزمان با شناخت نفس، در نفس انسان حاضر است و از هرگونه قیاس و استدلال مستغنی است.
خداشناسی حاصل از خودشناسی، علم حضوری است كه اولاًهیچ تردیدی در آن راه ندارد و ثانیاً در تحریك انسان برای حركت به سوی خدا و تحصیل قرب او تواناتر است. بنابراین دعوت به خداشناسی برای خداشناسی، علاوه بر اینكه به سبب اهمیت موضوع خودشناسی است، به سبب روش خاص خودشناسی درون نگرانه است كه حصول آن علم حضوری یقینی است.
از همین روست كه امیر المؤمنین(ع) می فرمایند:
شناخت به وسیله نفس سودمندترین شناخت است. [8]
و مفسرین گفته اند مقصود از معرفتین، معرفت به آیات انفسی و معرفت به آیات آفاقی است كه در فرموده خداوند آمده است:
به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می دهیم تا برای آنان آشكار گردد كه او بر حق است. آیا كافی نیست كه پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟![9]
خودشناسی برای خود سازی
پرورش هر موجودی نیازمند آگاهی از استعدادهای آن است. با اطلاع از استعدادهای یك موجود، می توان به شناسایی مقدمات ضروری تحقق آن استعدادها روی آورد و موانع تحقق آنها را نیز شناخت. پرورش خود نیز بدون اطلاع از استعدادهای خود و نیازها و موانع فعلیت یافتن استعدادها امكان پذیر نیست. پرورش هر موجود، علاوه بر شناخت استعدادها و تواناییها، نیازمند جدا كردن استعدادهای اصیل و استعدادهای كمكی است. هر موجودی دارای یك كمال مطلوب است كه كمال اختصاصی و برتر اوست و در كنار این كمال مطلوب، دسته ای دیگر از استعدادها در او نهفته است كه فعلیت یافتن آنها كمك و مقدمه فعلیت یافتن استعداد اصلی و كمال مطلوب آن موجود است. بنابراین پرورش استعدادهای كمكی و رسیدن به كمالات مربوط به آنها، مطلوب بالذات نیست، بلكه مطلوب تبعی می باشند. با توجه به این حقیقت، پرورش استعدادهای تبعی را فقط باید تا اندازه ای انجام داد كه در خدمت استعدادهای اصیل و كمال مطلوب آن موجود هستند. خود سازی، به معنای فعلیت بخشیدن استعداد اصلی انسان در رسیدن به قرب خداوند است. پس باید استعدادهای انسان و امكاناتی كه در اختیار اوست شناخته شود و استعداد اصیل و تبعی از یكدیگر تمیز داده شوند و سپس معلوم شود غایت استعداد اصیل انسان چیست و پرورش هر یك از استعدادهای تبعی تا چه میزان سودمند و كمك كننده به تحقق استعداد اصیل هستند. با اطلاع از استعدادهای اصیل و تبعی، قادر خواهیم شد درباره روش فعلیت بخشیدن هر یك از آنها در حد مطلوب مطالعه كنیم و از راههای مختلف، آن روشها را شناسایی نماییم.
شناخت جنبه های شخصی و شخصیتی به ما كمك خواهد كرد تا ابزار و امكانات متناسب با خود را برای فعلیت بخشیدن به استعدادهایمان بكار گیریم و نیز سرعت فعالیت خودسازی را با قابلیتهای شخصی خود تنظیم نماییم.
به طور خلاصه خود سازی نیازمند شناخت خود است تا از طریق شناخت خود شناخت های زیر حاصل آید:
- شناخت قابلیتها و استعدادهای خود؛
- شناخت استعداد اصلی و غایت وجودی خود، و تمییز آن از قابلیتهای تبعی؛
- شناخت مقدار مناسب پرورش استعدادهای تبعی خود؛
برخی از این شناختها كه مقدمه ضروری خودسازی هستند،با استفاده از شاخه های مختلف انسان شناسی مانند روانشناسی تجربی، علم النفس فلسفی، فلسفه ذهن و فلسفه فعل یا كنش به دست می آیند و برخی از آنها از طریق خودشناسی فردی و با استفاده از روش درون بینی حاصل می شوند. بنابراین، «خودشناسی برای خودسازی» منحصر به انسان شناسی تجربی و فلسفی نیست، بلكه مجموعه ای مركب از انسان شناسی و خودشناسی به معنای خاص آن است.
یكی دیگر از مقدمات مورد نیاز برای خودسازی،داشتن انگیزه و گرایش برای حركت به سوی مقصد در مسیر صحیح است. خودشناسی می تواند انگیزه لازم برای حركت به سوی مقصد را در ما پدید آورد. خودشناسی انگیزه حركت به سوی مقصد را از آن جهت پدید می آورد كه مقصدی كه به ما معرفی می كند با خواستهای فطری ما سازگار است و تنها چیزی كه می تواند خواستهای فطری را برآورد حركت به سوی خداوند و قرب پروردگاری است كه كمال مطلق است و یگانه موجود بی نهایتی است كه علم و قدرت بی نهایت است و كمال خواهی نامتناهی انسان فقط با قرب به او تأمین می شود.
خودشناسی برای خودسازی در روایات
همه انتظاراتی كه از خودشناسی داریم تا ما را به خود سازی قادر سازد، در روایات، مورد توجه قرار قرار گرفته اندو معصومین(ع) این آثار را بر خودشناسی مترتب دانسته اند.
مهمترین انتظارات ما از خودشناسی، شناخت غایت وجودی انسان بود. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «من عرف ربه فقد عرف ربه». خداشناسی در واقع مقصدشناسی است و شناخت خداوند و شناخت اینكه انسان می تواند به قرب الهی نایل آید بیانگر استعداد اصلی انسان و غایت وجودی اوست.
انتظار ما از خودشناسی، منحصر به این نیست كه مقصد را به ما نشان دهد، بلكه انتظار داریم مسیر حركت را نیز به ما معرفی كند. مسیر حركت وقتی روشن می شود كه بتوانیم افعال مناسب برای رسیدن به مقصد را شناسایی كنیم. كسی كه راه را نمی شناسد افعال مناسب برای رسیدن به مقصد را نمی داند.
این راه ناشناسی ناشی از خودناشناسی است. امیر المؤمنین(ع) فرمودند:
و نسبت به خویشتن خود نادان مباش زیرا كسی كه به شناخت خویش نادان است به همه چیز نادان است.[10]
یكی از مقدمات ضروری خودسازی، داشتن انگیزه حركت است. به عبارت دیگر شناخت مقصد و مسیر به تنهایی كافی نیست، بلكه داشتن انگیزه نیز ضروری است.
امیر المؤمنین(ع) در روایتی می فرمایند:
كسی كه خود را بشناسد با آن مجاهده می كند و كسی كه به خویشتن جاهل باشد نفس خود را وا می گذارد. [11]
ایشان در روایت دیگری فرمودند:
كسی كه خویشتن را نشناسد از راه رستگاری دور می شود و به گمراهی و نادانیها مبتلا می شود. [12]
بنابراین روایات، ناخودشناسی موجب دوری از رستگاری است؛ این دوری هم می تواند به سبب نشناختن مقصد و یا مسیر رستگاری باشد و هم می تواندناشی از لغزش عملی در اثر نداشتن انگیزه حركت در مسیر رستگاری و یا داشتن انگیزه های انحرافی باشد. به هر حال گمراهی از مسیر درست، به هر دلیل، می تواند ناشی از جهل به خویشتن باشد.
امیر المؤمنین(ع) در روایت دیگری خودشناسی را برترین عقل و ناخودشناسی را موجب گمراهی معرفی كرده اند:
برترین خرد شناخت انسان از خویشتن است، پس كسی كه خود را بشناسد خردمند است و كسی كه خود را نشناسد گمراه است.[13]
انسان از طریق خودشناسی به ابعاد وجودی خود پی می برد. خودشناسی اگر به روش انسانشناسی تجربی و فلسفی باشد، به شكلی قوای نفس را به انسان معرفی می كند و اگر به شیوه درونگری - برای تحلیل معرفت حضوری ما به خویشتن - باشد نیز ابعاد وجود ما را برای ما آشكار می سازد. در مباحث مقدماتی كتاب تا حدودی به قوای نفس انسان از دیدگاه انسان شناسی فلسفی (علم النفس فلسفی) اشاره كردیم. در اینجا به روش درونگری و نتایج آن از حیث شناخت ابعاد مختلف وجودی انسان می پردازیم.
انسان با مراجعه به خویش مجموعه ای از گرایشها و تواناییها را در خود می یابد و با نظر به خویشتن گرایشهای غیر اكتسابی را در سرشت خود می شناسد. این گرایشها بعضی مقتضای حیوانیت انسان است و بعضی ربطی به جنبه حیوانی او ندارد. میل به غذا، نكاح و امنیت جانی در انسان و حیوان مشترك است و گرایش به حقیقت، خیر، زیبایی، تسلط، آفرینش و پرستش امیال اختصاص انسان هستند.
اینم ضرورت خود شناسی جالب بخونید گمونم همه ی بحث رو بشه با این مقاله جمع و جور کرده البته بنده یه شاگرد کوچیک بیشتر نیستم قصد جسارت به اساتید رو ندارم
سلام به آقا میلاد ممنون ...
سعی میکنیم تو این چند روز باقیمونده نکته های خوبی از توش برداریم...
نقل شده:
برای خودشناسی آثار مختلفی بیان شده است و انگیزه های گوناگونی خودشناسی را اقتضاء می كند. یكی از عواملی كه خودشناسی را موجه می سازد، متعلق این شناخت است. «خود» به عنوان چیزی كه در «خودشناسی» شناخته می شود، محبوبترین چیز در نزد ماست. هر كس كه به خود علاقه دارد و علاقه به شناخت محبوب امری است فطری. هر انسانی خود را دوست دارد و طبیعی است كه خودشناسی امری مطلوب باشد.
استاد من سوال دارم:
ما تا اینجا متوجه شدیم خودشناسی خوب و مفیده.....
حالا چطوری خودمون رو بشناسیم......از چه راههایی ؟[negaran]
[khejalat]شما استاد این بحث هستین...ما فقط داریم درس پس میدیم..
بله ..درسته...
راههای شناختن انسان از سوی خودش
1.شناخت اینکه چه جصوصیاتی داریم...
2.ارزش گذاری برای خودمون
3. چه نقاط قوت وضعفی داریم
4.مهمترین دلایل رشد ما چیه
5. مهمترین چیزی که بیشتر بهش توجه داریم
6.آیا به توانایی های خودمون باور داریم
7. آیا در مسیر درست زندگی حرکت میکنیم
8.چه مسایلی باعث میشه از خودمون غافل بمونیم
9.آیا ایندمون -زندگیمون -شغلمون -رفتارمون -کردارمون -حرف زدنمون همن چیزیه که میخوایم
و......
با سلام به همه[golrooz]
من تقریبا سعی کردم همه تاپیکارو بخونم(با توجه به وقت کمی که دارم)
تا اینجا گفته شد خودشناسی خوبه و مقدمه ای برای خدا شناسیه
در ادامه هم راهکار برای خودشناسی این شد که در مورد خودمون فکر کنیم قضاوت کنیم و نتیجه بگیریم
خوب الان این تمام بحث خودشناسیه؟
یعنی هر کسی به توانایی ها و قوت خودش پی ببره خودشو شناخته؟
برای خودم خیلی سوال تو این زمینه پیش میومد.اخه یکی از مباحث مهم درس بینش(دین وزندگی)دبیرستان بود ولی متاسفانه جوابی که راهنمایی کنه و راه رو نشون بوده پیدا نکردم
ممنون از همه استاید و دوستان[golrooz]
سلام به شما[golrooz]
ممنون لطف کردین
بله...
ماهنوز بحثمون شروع هم نشده ...نکاتی گفتیم که برسیم به اصل مطلب...
خداشناسی رو گفتیم ..تابرسیم به خود شناسی
یک راهش اینه که پی به این موضوع ببریم..
بله ...ممنون دوست داریم بحث بشه...فعلا دوست داریم بدونیم که ضرورت شناخت خودمون چیه ...و چه راهکار های داره...[golrooz]