تَشك و تَلس جَنگ كِردِنه / گاره ام دَس كن كِردِنه
گوساله ها شادمانه با يكديگر سرشاخ مي شدند و گاهي زمين را با سم هاي خود مي كندند
(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))
http://uc-njavan.ir/images/lzfqyhnvrybz3bue3u0.jpg
نمایش نسخه قابل چاپ
تَشك و تَلس جَنگ كِردِنه / گاره ام دَس كن كِردِنه
گوساله ها شادمانه با يكديگر سرشاخ مي شدند و گاهي زمين را با سم هاي خود مي كندند
(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))
http://uc-njavan.ir/images/lzfqyhnvrybz3bue3u0.jpg
عمو لَلِه وا زوئه / تِه دلِ اَنّا زوئه
عمو ني محلي مي زد و اندازه دل تو مي نواخت آنگونه كه دلت مي خواست
(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ))
http://uc-njavan.ir/images/qojbu0cw7y3aw3fk0ieu.jpg
هوا نِماشتير، راد زوئِه / كَركيت در اَمو، باد زوئِه
گاهي هنگام غروب، رعد و برق آسمان را مي گرفت و همراه با باد صبحگاه قارچ هاي گوارا سر از خاك بر مي كردند
(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))
http://uc-njavan.ir/images/rw5ujmjrp16i5znjnbj.jpg
هفت رنگ نوار آسمون / رستمِ تير و كمون
رنگين كمان هفت رنگ بر آسمان نقش مي بست و مي گفتند تير و كمان رستم زال است
(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ))
http://uc-njavan.ir/images/kr3a2intl215eb3vmtf.jpg
وقتِه خونَّسِه مَحرَمَلي / تا صِبح نيتِه وِ گَلي
در آن هنگام كه " محرمعاي " تا صبح يك نفس آواز سر مي داد و در صدايش هيچ گرفتگي نبود
(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))
نون و پنير و اِلِما / چَنِّه مِزَه دائِه غذا
در حالي كه نان و پنير و سبزي مي خورديم چه لذتي مي برديم
( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ))
http://uc-njavan.ir/images/w0x3l4jswnxh6toqqgpw.jpg
چِشمِه چِنُّت خانّه اُ / پوُس تَختِ سَر شيويمِه خو
يادش بخير از سرچشمه آب مي خورديم و بر پوست گوسفندان خواب راحتي مي كرديم
( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))
http://uc-njavan.ir/images/upeijtohv706271l6p6.jpg
گاره هوا وِه نَچِرِم / مِه گيتِه با ماهي چِرِم
گاهي هوا دگرگون مي شد و ابر و مه همه جا را فرا مي گرفت
( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))
http://uc-njavan.ir/images/ql01mgvnn020gjqbtxu.jpg
مار ناز دائه وِچّيلِه رِه / وِ دايي اونُ و خالِهَ رِه
مادر هنگام زمزمه هايش فرزندان را مي ستود و گاهي در ذكر محبت دايي و خاله جملاتي مي گفت
(فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ))
http://uc-njavan.ir/images/153fxf1o1kkwdkpdhilf.jpg
سوزَن گرزي سو نَدا / شَيَر اصلاً بو نَدا
كرم شب تاب نور نمي داد – شبدر اصلاً بويي نمي داد
( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ))
http://uc-njavan.ir/images/s548bv2s3gotqd5tj97.jpg