نمایش نسخه قابل چاپ
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط Roksana65
اینم یه سری از اون جملات زیبا و پر انرژی
تو خوب باش ، حتی اگر آدم های اطرافت خوب نیستند ،
تو خوب باش ، حتی اگر همه از خوبی هایت سوء استفاده کردند ،
تو خوب باش ، حتی اگر جواب خوبی هایت را با بدی دادند ،
تو خوب باش ، همین خوب ها هستند که زمین را برای زندگی زیبا می کنند ...
ورزش کردن( دوچرخه سواری - اسکیت - فوتبال با فک و قامیل [nishkhand] - میت زدن و...)
(به تازگی) سوژه کردن هر کی دم دسته [nishkhand] (البته نه جوری که کسی ناراحت بشه. تقصیر منم نیست [nishkhand])
حرف زدن با دوستان حقیقی و مجازی که باهاشون خنده به لب آدم میاد. (یکم فراتر از لبخند)
رانندگی
پی اس بازی کردن [nishkhand]
شوخی و کل کل با داداشم (اون که اگه نباشه کلا مغموم میشم من)
گوش دادن به یه سری آهنگای خاص
کمک کردن به بقیه(از خانواده تا افراد ناشناس)
برنامه نویسی و فکر کردن به پیاده سازی بازی ها
ریاضی (البته مباحثی که دوست دارم. نه هر مبحثی)
نشستن سر کلاس مبانی کامپیوتر (که البته دیگه تموم شد. ولی استاد به این باحالی تو دنیا کسی نداشته و ندیده)
حرف زدن با خودم(البته اکثرا کار به جاهای باریک میرسه. برای خودم خوبه ولی بعد از اون فکر نکنم بتونم به کسی فاز خوبی بدم)
در کل آدم هر چقدر غم و غصه و ناراحتی هم داشته باشه، هیچوقت نباید باعث ناراحتی اطرافیانش بشه یا فاز منفی به اونا بده...
دلیلی نداره نگه و نخنده و بزنه تو برجک بقیه! بقیه چه گناهی دارن ؟؟
خود اینکه تو فاز مثبت نباشی و به بقیه فاز مثبت بدی، حس خوبی میده...!!!
اون چیزی که به من روحیه میده
یکی.بازی پازل یا جورچین خیلی لذت بخشه
دوم.دوچرخه سواری .تنیس و اسکیت بازی که میشه گفت ورزش کردن
سوم.با آدمای خوشبین صحبت کردن ویک کار مفید انجام دادن مثلا روی یک موضوع کار کردن.خلاقیت به خرج دادن.
چهارم.از همه مهمتر یاد گرفتن این بیشتر از همه منو خوشحال میکنه
مسافرت دسته جمعی با دوستام
الان یه جشن تولد هم بهم فاز مثبت میده
و یه چیز دیگه که خیلی خوبه اینه که شب تحویلم ساعت 9 بگیرم بخوابم
اینو جدی جدی میگممممممممم اصلا شوخی نبودا[nishkhand]
در زمان غم به امید شادی باش که خدا برایت تدارک دیده
ببخشید دوستان من نفهمیدم یعنی چی! میشه یکمی واضح بگید.
کنجکاوم و دوست دارم بنویسم. اما نمیدونم درباره چی!
گوش دادن آهنگی که دوست دارم و سنتور زدن یا غافلگیر کردن دوستام خیلی با حاله یا کمک کردن به کسی که میدونم به کمک نیاز داره حالا همدردی یا صحبت کردن ........[golrooz]
سلام به تمام کاربرای عزیز سایت خوبمون.
جمله باید بگیم یا کارهامونو(البته گفتن کارهامون میتونه ایده ی عالی باشه)
من سعی میکنم جنبم بسیار بالا باشه و زود جوش نیارم (البته گاهی خونسردی زیادم برای برخی اطرافیان قابل درک نیست)
شاید به کارهای من برای شادی بیشتر بخندین ولی حداقل اینه که برای من عالی بوده و روحیه همیشه بالایی دارم.
کارهای عادیم:
ورزش(دوچرخه سواری(به طور جدی شش ماهه) شنا(از بچگی) پارکور (قبل اینکه بمیرم گذاشتمش کنار)- شطرنج، پینگ پونگ، روبیک ...)
برای مشکلات، تفکر و تنهایی عالیه و گیتار زدن روح و روان آدم رو جلا میده.(نه این پاپ زدن های مسخره. کلاسیک، فلامنکو)
شوخی و باعث لبخند دیگران (باهم خندیدن نه به هم خندیدن)
آشپزی
تعمیر و دستکاری برخی لوازم برقی و تلفن همراه و ...
پیاده روی در نیمه شب
انجمن نخبگان
راحت گرفتن زندگی چون زندگی سادس اگر ما سختش نکنیم
غیر عادی:
رانندگی در ترافیک سنگین
معمولا توی خونم یک جا نمیخوابم (اتاق خواب، پذیرایی، آشپزخانه و حتی کمد) امتحان کنید عالیه [nishkhand]
رفتن به کوه با شیب زیاد و خطر ناک و صخره بدون لوازم(نکات مثبت: هیجان، تمرکز بالا، راحتی روان، کنترل اعصاب- نکات منفی: گم شدن در کوه، خطر سقوط بالا)
آرزومند شادی و لبخند شما
بعضی وقتا خیلی کیف داره که واقعا هیچ کاری نداشته باشی که انجام بدی.smilee_new1 (6)
یا مثلا شخصا خیلی وقته که دلم میخواد یه وقتی رو پیدا کنم و تابلوی بعدیمو بکشمsh_omomi41
حکایت:شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!
همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی
تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!
او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد،
نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!