وقتی به آسمان نگاه میکنم خوشحال میشم میدونم باوجود فاصله ها!!بازم زیر یه سقفیم...
نمایش نسخه قابل چاپ
وقتی به آسمان نگاه میکنم خوشحال میشم میدونم باوجود فاصله ها!!بازم زیر یه سقفیم...
قدیما خوب بود دلت پر بود به قاصدک میگفتی فوت میکردی، حرفای دلت رو خودت میشنیدی و خدات و اون قاصدک که دیگه یه شاخه خالی ازش میموند، به نظرم اون قاصدکه هم تحمل حرفای دلمونو نداشت که اینجوری پرپر میشد، چه قد خوب بود فوت که میکردی برا یه ثانیه هم که شده بود فک میکردی دلتنگیاتم باهاش برده.
اما اینجا مجازیه، علم پیشرفت کرده دیگه قاصدک بی کلاس بازیه، اصلا قاصدک دیگه کجا بود، میای حرف دلتو میزنی، اما تو دلتنگیات خدام هس؟ آروم میشی مینویسی؟
به نظرم یه حرفایی هس که تو مجازی هم نمیشه گفت، من همون قاصدک رو میخوام.[gerye] [gerye] [gerye]
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم...
تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف...
کاش کسی جایی منتظرم بود...http://goftomanedini.com/images/smilies/z261.gif
سخت است حرفت را نفهمند...
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند...
آخه خدایا.من که هم قد تو نیستم.خودت که از همه بهتر منو میشناسی.با من از از این بازیا نکن.خدا یا....
اخ خدا!!!
یعنی من اینقدر گنگم که هیچکس نمیفهمه چی میگم؟
نکنه من اینقدر بدم که هیچکس نمیخواد بفهمه چی میگم!!
اره خدا
دلم گرفته
خیلی
خدایا حتی دیگه بهترین دوستمم منو نمیفهمه!
اخه اون دیگه چرا؟؟؟!!!
اره
حتما اونقدر بدم که اونم دیگه نمیخواد بفهمه!
اره هیچکس نمیفهمه
هیچکس اینو نمیفهمه شایدم خیلیا به نظرشون مسخره بیاد و فکر کنن بچه ام!!! وقتی 3سال دبیرستان هرروز یه نفرو ببینی، و حالا بعد از سه سال یهو اون از یه دانشگاه سردربیاره تو از یه جای دیگه...
اره این واسه من سخته
خیلیم سخته
وقتی همه زندگیت قاطی شده باشه و نفهمی اصلا چه خبره دلم میگیره
وقتی تنهام دلم میگیره
از همه چی دلم گرفته خدا
تو تنهام نذار میدونم که هستی من بهت نیاز دارم خدا
دلم گرفته...
از ی نفر که اسمش رو گذاشته بود دوست.
تا وقتی خوب بودم که نیازاش رو رفع کردم ولی الان دیگه کهنه شدم....
دوست آن است که بگیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی... [golrooz][golrooz]
من، تو، او
*من به مدرسه ميرفتم تا درس بخوانم*
*تو به مدرسه ميرفتي به تو گفته بودند بايد دکتر شوي*
*او هم به مدرسه ميرفت اما نمي دانست چرا*
*من پول تو جيبي ام را هفتگي از پدرم ميگرفتم*
*تو پول تو جيبي نمي گرفتي هميشه پول در خانه ي شما دم دست بود*
*او هر روز بعد از مدزسه کنار خيابان آدامس ميفروخت*
*معلم گفته بود انشا بنويسيد*
*موضوع اين بود علم بهتر است يا ثروت*
*من نوشته بودم علم بهتر است*
*مادرم مي گفت با علم مي توان به ثروت رسيد*
*تو نوشته بودي علم بهتر است*
*شايد پدرت گفته بود تو از ثروت بي نيازي*
*او اما انشا ننوشته بود برگه ي او سفيد بود*
*خودکارش روز قبل تمام شده بود*
*معلم آن روز او را تنبيه کرد*
*بقيه بچه ها به او خنديدند*
*آن روز او براي تمام نداشته هايش گريه کرد*
*هيچ کس نفهميد که او چقدر احساس حقارت کرد*
*خوب معلم نمي دانست او پول خريد يک خودکار را نداشته*
*شايد معلم هم نمي دانست ثروت وعلم گاهي به هم گره مي خورند*
*گاهي نمي شود بي ثروت از علم چيزي نوشت*
*من در خانه اي بزرگ مي شدم که بهار توي حياطش بوي پيچ امين الدوله مي آمد*
*تو در خانه اي بزرگ مي شدي که شب ها در آن بوي دسته گل هايي مي پيچيد که پدرت
براي مادرت مي خريد*
*او اما در خانه اي بزرگ مي شد که در و ديوارش بوي سيگار و ترياکي را مي داد
که پدرش مي کشيد*
*سال هاي آخر دبيرستان بود*
*بايد آماده مي شديم براي ساختن آينده*
*من بايد بيشتر درس مي خواندم دنبال کلاس هاي تقويتي بودم*
*تو تحصيل در دانشگا هاي خارج از کشور برايت آينده ي بهتري را رقم مي زد*
*او اما نه انگيزه داشت نه پول درس را رها کرد دنبال کار مي گشت*
*روزنا مه چاپ شده بود*
*هر کس دنبال چيزي در روزنامه مي گشت*
*من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ي قبولي هاي کنکور جستجو کنم*
*تو رفتي روزنامه بخري تا دنبال آگهي اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردي*
*او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در يک نزاع خياباني کسي را کشته بود*
*من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به اين فکر کنم که کسي کسي را کشته
است*
*تو آن روز هم مثل هميشه بعد از ديدن عکس هاي روزنامه آن را به کناري
انداختي*
*او اما آنجا بود در بين صفحات روزنامه*
*براي اولين بار بود در زندگي اش که اين همه به او توجه شده بود** !!!!*
*چند سال گذشت*
*وقت گرفتن نتايج بود*
*من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهي ام بودم*
*تو مي خواستي با مدرک پزشکي ات برگردي همان آرزوي ديرينه ي پدرت*
*او اما هر روز منتظر شنيدن صدور حکم اعدامش بود*
*وقت قضاوت بود*
*جامعه ي ما هميشه قضاوت مي کند*
*من خوشحال بودم که که مرا تحسين مي کنند*
*تو به خود مي باليدي که جامعه ات به تو افتخار مي کند*
*او شرمسار بود که سرزنش و نفرينش مي کنند*
*زندگي ادامه دارد*
*هيچ وقت پايان نمي گيرد*
*من موفقم من ميگويم نتيجه ي تلاش خودم است**!!!*
*تو خيلي موفقي تو ميگويي نتيجه ي پشت کار خودت است**!!!*
*او اما زير مشتي خاک است مردم گفتند مقصر خودش است** !!!!*
*من , تو , او*
*هيچگاه در کنار هم نبوديم*
*هيچگاه يکديگر را نشناختيم*
*اما من و تو اگر به جاي او بوديم*
*آخر داستان چگونه بود ؟؟؟*
*هر روز از كنار مردمانی می گذريم كه يا من اند يا تو و يا او*
*و به راستی نه موفقيت های من به تمامی از آن من است و نه تقصيرهای او همگي از
آن او
کاش این روزا ادما طوری بودن ک جرات بکنی راحت بهشون بگی دوستت دارم!
اما افسوس ک جدیدن ب هرکی میگی دوستدارم دوست داره هرچه زودتر ازت فرار کنه و قایم بشه!
مخاطب خاص ...
ای کاش یکم بهتر راجبم قضاوت میکردی پیش خودت[narahat][narahat]
کاش دنیا یکبار هم که شده بازیش رو به ما میباخت
مگر چه لذتی دارد این بردهای تکراری برایش؟!؟!!!