درونم غوغاست...
ساده می شکنم بایک تلنگرکوچک
اینگونه نبودم...
شدم!
نمایش نسخه قابل چاپ
درونم غوغاست...
ساده می شکنم بایک تلنگرکوچک
اینگونه نبودم...
شدم!
بـــرنــــــگـــرد !!!
کمی عوض شدم
دیریست از خداحافظی ها غمگین نمیشوم .
به کسی تکیه نمیکنم .
از کسی انتظار محبت ندارم .
خودم بوسه میزنم بر دستانم .
سر به زانو هایم میگذارم و سنگ صبور خودم میشوم .
نگران خودم میشوم .
برای خودم هدیه میخرم
با خودم ساعت ...ها حرف میزنم .
در دنیای خودم .کسی حق ورود ندارد جز خودم....
اسمش علیـــــــــه ، ۲ سالشه طفلی...
چشم چپش نابینا شده … به خاطر تومور چشمی بدخیم دکترا
گفتن باید آب زیر چشمشو بکشیم و الّا میزنه به مغزش و
زبونم لال میکشتش امّا اگه آب زیر چشمشُ بکشن فاتحه ی
صورتش خونده میشه …
رفقا،خواهرا،برادرا عاجزانه ازتون التماس میکنم واسه
شفای این طفل معصوم دعا کنید…
به قرآن راه دوری نمیره ممنون میشم اگه
“هـــمــــتـــــون” بازنشر كنید تاافراد بیشتری دعا
کنن واسش...
خداییش دعا كنید بچه ها و بزارید تو وبتون بعد چند وقت
اگه خواستید پاكش كنید خیلی خودخواهی اگه به خاطر
اینكه به وبلاگامون ربطی نداره ا غمگینه یا قشنگ نیست
نزاریمش و یه بچه ۲ ساله رو از دعاهای بقیه محروم
كنید شاید خدا دعا هامون رو براورده كنه و زندگی یه
ادم متحول بشه خواهـــــــــــــــــــــ ـــــــشا
بیا که نور عشق تو چراغ راه من بود
بیا که در شب سیه رخ تو ماه من بود
ز عشق آتشین ما شکفته گلشن افق
نوید زندگی دهد چهره روشن افق
چشمای من میل به گریه داره... میخواد بباره
دل نمیدونی که چه حالی داره.... چه حالی داره
از درو دیوار واسه دل میباره... خدا میباره
واسه به جز گریه دوا نداره... خدا نداره
زندگی آی زندگی خسته ام... خسته ام
گوشه ی زندونه دست و پا بسته
عشق فقط رمانتیک بودن .روشن کردن شمع سر میز شام و دست در دست هم قدم زدن نیست...در
واقع عشق حقیقی یعنی یک عمر همدلی .تعهد و اعتماد...................................... ....
صـدای پای تو که می روی
صـدای پای مــرگ که می آید . . . .
دیـگر چـیـزی را نمی شنوم !
به خوابی هزار ساله نیازمندم
تا فرسودگی گردن و ساق ها را از یاد ببرم
و عادت حمل درای کهنه ی دل را
از خاطر چشمها و پاها پاک کنم
دیگر هیچ خدایی
از پهنه مرا به گردنه نخواهد رساند
و آسمان غبارآلود این دشت را
طراوت هیچ برفی تازه نخواهد کرد
- - - به روز رسانی شده - - -
صفر را بستند
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!
- - - به روز رسانی شده - - -
پیست!!
میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی....
- - - به روز رسانی شده - - -
شب در چشمان من است
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
شب و روز در چشمان من است
به چشمهای من نگاه کن
چشم اگر فرو بندم
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
- - - به روز رسانی شده - - -
کهکشان ها، کو زمینم؟!
زمین، کو وطنم؟!
وطن، کو خانه ام؟!
خانه، کو مادرم؟!
مادر، کو کبوترانم؟!
...معنای این همه سکوت چیست؟
من گم شده ام در تو... یا تو گم شده ای در من... ای زمان؟!
... کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم ...
- - - به روز رسانی شده - - -
بــی شــــکـــــ . . .
جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند
چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق
جهـــانی بـــرای تـــــو. . .