کوچه های قدیمی را طوری میساختند
تا آدم ها به هم نزدیک شوند ((حتی در یک گذر))
اکنون چقدر آواره ایم در این اتوبان پهن............
نمایش نسخه قابل چاپ
کوچه های قدیمی را طوری میساختند
تا آدم ها به هم نزدیک شوند ((حتی در یک گذر))
اکنون چقدر آواره ایم در این اتوبان پهن............
من دارم تو آدمکها میمیرم...........تو داری از پریها برای من .......قصه میگی
تابستان، حالا که تمام شدی... بگذار بگویم روزهای گرمت واقعا سرد گذشت....
خداوند هیچ گاه مرا تنها نمی گذارد
هیچ وقت از من چشم نمی پوشد
مثل کودکی که به مادرش تکیه می کند به او توکل می کنم
هنوزم آنقدرها که فکر میکنی,"با گذشت " نشده ام........!
هنوزم خیالم را با خیالت به تعطیلات می برم.....
خیال من هنوزماز لحظه ی با تو بودن "خیســـــــــــــــــــــ ـــــــــــه........
"خیال خیس من عاشق تکرار صدای خاطره هاتــــــــــــــــــــــ ـــــــــه........
هنوزم آنقدر ها هم با گذشت نشده ام!!!
که از"تـــــــــــــــــــــ ــــــــو" در خیالم بگذرم........
من تمـــــام شــــــــعرهایم را
در وصــــــــف نیامدنت ســـــــــــــروده ام !
و اگر یــــــــــک روز ناگهـــــــــــان ناباورنه ســــــــر برسی
...
دســـــــــت خالی ,حیرت زده
از شاعر بودن استعفا خواهم داد!
نقــــــاش میشوم
تا ابدیت نقش پرواز را
بر میله های تمام قفس های دنیـــــــا
خواهـــــــم کشید...
زندگی دیکته ای نیست که آن را به ما خواهند گفت !!!
زندگی انشایی است که تنها باید خودمان بنگاریم ؛
زندگی می چرخد،
چه برای آنکه میـــخندد،
چه برای آنکه میــگرید
زندگی دوختن شادیهاست
زندگانی هنر هم نفسی با غم هاست
زندگانی هنر هم سفری با رنج است
زندگانی یافتن روزنه در تاریکی است
- - - به روز رسانی شده - - -
خداوندا؛
خسته ام از فصلِ سردِ گناه؛
و دلتنگِ روزهای پاکم؛
بارانی بفرست، چترِ گناه را دور انداخته ام ...
یسوال دارم چرا تو دلنوشته شعرای یکی دیگه ؟؟؟نوشته یکی دیگه میذارید؟؟؟
یعنی در دل یکی دیگه رو دارید میذارید
سلام
اگر که اشتباه کردم و شاعر شخص دیگه ای هست ، عذر می خوام
راستش این متن با نام سهراب برام میل شده بود
چقدر آدم های عضو این سایت جالبن
همه دل نوشته دارن
جای دیگه که مطلب میذاری ، هفته به هفته صبر می کنی و احدی پیدا نمی شه حتی بخونه
اما این قسمت آدما دلنوشته هم دیگه رو نقد هم می کنند.