دانی که چرا خانه حق گشته سه پوش
زیرا که خدا هم عزادار حسین است
نمایش نسخه قابل چاپ
دانی که چرا خانه حق گشته سه پوش
زیرا که خدا هم عزادار حسین است
تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت ******** جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه
هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان
ایوان مدائن را آیینه عبرت دان
نومید تر از هر کس و نام تو (( امید )) است .
همچون خبر بد که بگویند نوید است .
آیا نشنیدی ز نظامی که چه گفته ست ؟!
پایان شب تار و سیه سپید است .
( م .امید )
تاب بنفشه میدهد طرّه ی مشک سای تو****پرده ی غنچه می دهد خنده ی دلگشای تو
واي رسم شهرتان بيداد بود
شهرتان از خون ما آباد بود
دل مي رود ز دستم صاحب دلان خدا ر ا
در دا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا
ای ماه شب دریا ای چشمه زیبایی
یک چشمه و صد دریا فرّی و زیبایی
یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد