اجرام که ساکنان این ایوانند
اسباب تردد خردمندانند
هان تا سررشته خرد گم نکنی
کانان که مدبرند سرگردانند
نمایش نسخه قابل چاپ
اجرام که ساکنان این ایوانند
اسباب تردد خردمندانند
هان تا سررشته خرد گم نکنی
کانان که مدبرند سرگردانند
جامی است که عقل آفرین می زندش
صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف
می سازد و باز بر زمین می زندش
والا پیامدار ، محمد
گفتی که یک دیار
هرگز به ظلم و جور
نمیماند برپا و استوار
آنگاه تمثیل وار
کشیدی عبای وحدت
بر سر پاکان روزگار
در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا
دیرینه ، ای محمد
جا هست بیش و کم آزاده را
که تیغ کشیدهست بر ستم
خسته ام!!!
مثل شاخه خشکیده درختی که تحمل پای گنجشک را هم ندارد.
را فــرامــوش کـــردم
تـو تکـراری تـرـن "حضـــور" روزگـار منــیو مــن عجیب؛
بـه بــودن تــــو...از آنسـوی فاصـله هــاخــو گــرفتـه ام...
خداوندا!اگر روزی ز عرش خود به زیر آییلباس فقر پوشیغرورت را برای تکه نانیبه زیر پای نامردان بیاندازیو شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایهی دیوار بگشایی
لبت بر کاسهی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکهای اینسو و آنسو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
آنکه بر پیشانیش کوبیده مهر بی کسی...
آنکه دل خوش بود تا روزی به فریادش رسی...
حال امشب سینه اش مهمانسرای ماتم است
از دل تنگش چه گویم؟؟
هرچه می گویم کم است....!!!
http://axgig.com/images/58622886448358556209.jpg
دلتنگم برای کسی که مدتهاست
بی انکه باشد هر لحظه زندگی اش کردم.....!!!!!!
سقوط
تاوان پریدن با بعضی هاست...