اگه واقعا دوسش داشته باشم و اونم همین احساس و داشته باشه حتما قبول میکنم....
نمایش نسخه قابل چاپ
اگه واقعا دوسش داشته باشم و اونم همین احساس و داشته باشه حتما قبول میکنم....
نمیشه همین طوری یکی از این گزینه ها رو فبول کرد به خیلی چیزا بستگی داره
فکر نکنم گزینه های انتخاب کافی باشه
نمیدونم شایدازدواج کردم ولی اگه زندگی بایه معلول قسمتم باشه ازخدامیخوام یه دل بزرگ ومهربون بهم بده تابتونم درکش کنم وکمکش کنم تاحس کمبود نسبت ادمای سالم ازنظرجسمی نداشته باشه!
اگه عاشقش باشم، 100% باهاش ازدواج میکنم، هیچوقتم پشیمون نمیشم..http://www.njavan.com/forum/images/s...20%2815%29.gif
من اصلا دوس ندارم ازدواج كنم.براهمون فرقي نميكنه سالم بشه يا معلول.
من با معلول ازدواج نميكردم چون به نظر من خيلي سخته و يه از خودگذشتگي مشتي ميخواد كه من ندارم ولي ادم به افراد سالمم نميتونه اعتماد كنه در نتيجه مجرد ميمونم مگر اينكه با يه پسر پاك مثل خودم اشنا بشم
كساني كه معتقدند بايد با يك فرد سالم ازدواج كرد تا خوشبخت شد چه تضميني ميدن كه اون فرد هميشه سالم ميمونه؟
درصد بالايي از معلولين به علت بيماري و حوادث معلول شدن
البته باید دید که آیا معلولیت به بچشون هم منتقل میشه یا نه.اگه منتقل بشه ظلمی است که در حق بچه شده است اگه منتقل نشه حتما و صددرصد این حقیر ازدواج میکنم اونم نه از باب ترحم بلکه جریان عادی زندگیست و همه حق زندگی دارند مهمترین مسأله ارثی نبودن معلولیت است که دوستان باید این را در نظر بگیرند چون فقط دو نفر نیستند و روال عادی زندگی این است که بچه ای هم پا به زندگی خواهد گذاشت و اگه ارثی باشه هیچوقت این معلولیت از بین نخواهد رفت و باید فقط به تحمل خود ننگریم بلکه به افرادی که احیانن با ازدواج ما به دنیا خواهند آمد نیز بنگریم
تا قسمت چی باشه خدا رو چه دیدی شاید همه ی اینا که میگن نه یکدفعه ...
pishbiniye ayande sakhte adam bayad tu sharayetesh gharar begire vali dar kol age adame khubi bashe ehtemalesh ziyade ghabul konam [labkhand]
ولا من همن طور که نظر دادم گزینه 4 رو انتخاب میکنم
من خودم یه معلول جسمی-حرکتی ام و با نظر جناب باستان شناش که گفته بودند:"
«خب افراد معلول هم ازدواج كنند؛ اما نه با افراد سالم. یك فرد معلول باید با آدمی مثل خودش ازدواج كند."کاملا مخالفم،این موضوع بستگی به عشق طرفین داره
من خودم چند وقته دارم دنبال زن میگردم اما زنی که هم اون منو دوست داشته باشه هم من اونو عاشقانه دوستش داشته باشم پیدا نمیشه
تنهایی بد دردیه[nadidan]
منم با نظرتون موافقم و معتقدم كه دوست داشتن از همه چي مهمتره مطمئنم كه به هدفتون ميرسيد انشاء الله
خداییش خیلی خیلی خیلی سخته
اما اگه واقعا دوسش داشته باشی خب نمیتونی ک نتونی باش نباشی چون دوسش داری !
والا نمیدونم !ولی عشقومحبت حرفه اوله
بله!!!!!!
هههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام زندگی با افراد معلول شرایط و سختی هایی داره که من با شناختی که از خودم دارم نمی تونم این شرایط رو تحمل کنم!!!!!!
هیچکس نمیتونه الان بگه که واقعا چیکار میکنه مگر اینکه توی موقعیتش قرار بگیره
ازدواج برآیند تفکر و عشق مشترک دو نفر است که همدیگر را تکمیل می کنند. بنابراین این مهم نیست که طرف ظاهراً سالم باشد یا نباشد مهم این است که آیا با توانمندی هایش می تواند از همسرش حمایت کند و در تمامی شرایط زندگی در کنار او باشد؟ بعضی از افراد به ظاهر سالم از انجام کارهای دشوار دریغ می کنند چون در محیطی پرورش یافته اند که چنین آموزش ها یا چالش هایی را ندیده اند.
مثلاً پسری که مشکل بینایی دارد بهتر است همسری انتخاب کند که از نظر بینایی مشکلی نداشته باشد که بتوانند همدیگر را حمایت کنند. البته مواردی نادر وجود دارد که زن و شوهر هر دو نابینا هستند و زندگی معمولی و خوبی هم دارند که این بر می گردد به نحوه آموزش و سازگاری با این شرایط ولی به طور کلی بهتر است چه از نظر فکری و چه از نظر جسمی یکدیگر را تکمیل کنند.
البته باز هم اولویت با عشق و علاقه ای است که در پرتو شناخت و عقل بالنده شده باشد.
موفق باشید
من که اصلا ازدواج نمیکنم
چه معلول چه سالم
من خودم معلول جسمي حركتي هستم ولي تا حالا به اين قضيه فكر نكردم هرچند خواستگار سالم هم داشتم
مسلما معلول ذهنی که نه ....
ولی معلول جسمی هم بستگی دارد
خب اگر فرد مورد نظر معلولیتش جوری باشد که آدم رویش نشود با او بیرون برود که نمی شود ...
یا اگر در خیابان بخواهند به ما زل بزنند ...
این جوری خود فرد معلول از این که کنار ماست احساس خجالت می کند ...
از نظر بنده یک فرد معلول باید با کسی مانند خودش ازدواج کند ...
مثلا در برنامه ماه عسل (همین چند سال پیش) خانم بسیار قد کوتاهی را با همسرش که قدی حدود 176 سانتی متری آورده بودند . خود خانم مشکلی نداشت ولی همسرش جوری توی صندلی فرو رفته بود که ....
شاید همان اول ازدواج این مشکل ها به چشم نیایند ولی چند سال بعد مثل یک غده بیرون می زنند و زنگی مشترک را دچار سرطان می کنند ...
نه...چرا باید این کارو کنم؟
میشه با یک معلول جسمی ازدواج کرد چون مهربانترین وصبورترین همسران میتوانند باشن
gozineye 2!!
- - - به روز رسانی شده - - -
gozineye 2!!
خیلی سخته پاسخ دادن به امثال این قبیل سوالات
به نظرم تو عمل خیلی چیزا فرق میکنند
- چه شورها که من به پا ز شاه ناز می کنم
در شکایـــت از جهـــان به شاه باز می کنمجهـــان پر از غــم دلــــم زبان ساز می کنم
سوال سخیه ولی به نظرم این بیت ازاستاد میتونه جوابش باشه:اگر در کاسه مجنون نشینی به جزخوبی ز لیلی هیچ نبینی وسلام........
سوال جالب و قابل تاملي است
اگه ما معلول بوديم ميگفتيم آره!
اگه نبوديم ميگفتيم نه
اصلا ساختار انسان راحت طلبيه!
سلام
منم راحت نمی تونم جواب بدم!
(هرچندالانم تقریبا همینجوریه!!!)اماباور کنید زمانی میرسه که آدمای سالم انسانیتو به صورت کامل از یاد میبرن وممکنه فقط معلولین حقیقیت واقعی انسانیت(از هر جنبه که در نظر بگیرید!)درک کنند واونو باسرسختی نگه دارن!اونوقت دیگه به درجه معلولیتو ودرجه عشق وموارد دیگشم براتون مهم نیست چون سالم ترین وعاشقترینو خلاصه بهترینا هستند!نه!؟
به نام خدا
سلام
من یه پسر 22 ساله مجرد هستم
خدا رو در نظر میگیرم و این حرفا رو می زنم و عین حقیقته
من احتمالا تا چند وقت دیگه ازدواج کنم ولی به خدا گفتم خدایا من هیچ شرایطی برات نمیذارم که چجور دختری رو میخوام نه میگم خوشکل باشه نه میگم زشت باشه نه میگم خانواده پولداری باشند نه میگم فقیر باشند نه میگم دکتر مهندس باشه نه میگم بی سواد باشه نه میگم سیاه باشه نه میگم سفید باشه نه میگم ناقص باشه نه میگم سالم باشه فقط اینارو میگم یه نفر باشه که منو به تو و امام زمان عج برسونه یه نفر باشه واجباتشو انجام بده حرام انجام نده منو به یادتو و امام زمان عج بندازه محبتتونو تو دلم بندازه منو عاشق خودتون کنه سیره و روایات اهل بیت علیهم السلام رو تو زندگیمون به معنای واقعی عملی کنه یعنی نه فقط عالم به حدیث باشیم بلکه هم عالم و هم عامل به حدیث باشیم
چون عقیده دارم تو این دوسه روز دنیا باید کارامونو به نحو احسن انجام بدیمو بریم اونور
زندگی اصلی اون دنیاست
یعنی هرکس باید با همسرش عهد ببنده که علاوه براین دنیا تو اون دنیا هم باهم باشتند
هم تو این دنیا عاشق هم باشند هم تو اون دنیا
بچه ها برام دعا کنید به آرزوم که در واقع رسیدن به خدا و امام زمان عج هست برسم
یا حق
سلام... معلولیت از نظر من یه ویژگی ظاهریه مث زشتی و زیبایی ،بلندی و کوتاهی هر ویژگی هم یه سری خصوصیات داره ممکنه فردی از نظر جسمی معلول باشه مثلا نتونه راه بره ولی ذهن فعالی داره و یاد گرفته با فکرش حرکت کنه چیزی که یه فرد عادی نمیتونه با راه رفتن رو دوتا پاش اونو جبران کنه ....... و من اون فرد عادیم پس حاضرم پاهاش بشم شاید کنارش یاد گرفتم افکار ارزشمندی داشته باشم .... در اصل منم ممکنه روزی معلول بشم واین یه اتفاقه ولی انسان ارزشمند شدن تمرین میخواد، هر کسی این خصوصیت رو نداره برام مهم تر از هر چیزی عقاید وافکار همسرم هست
بستگی داره .......
به چی بستگی داره میشه بیشتر توضیح بدید؟
معلولیت ، محدودیت است ولی نباید محرومیت تلقی گردد
معلولان میتوانند ازدواج کنند و این حق خدادادی است
و قوانین قراردادی انسانها حق محرومیت و محدودیت ازدواج معلولان را نیز ندارد
و در عمل هم هیچ قوانین نوشته یا نانوشته ای ادعایی بر چنین مضمونی ندارد و نمیتواند نیز داشته باشد
[hoshdar]
ادامه دارد......
معلولان بیشتر از آنکه از معلولیت خودشون در اذیت باشند از طرز برخورد و طرز نگاه و طرز تفکر مردم رنج می برند.
آیا با فردی که مشکل بیماری های سل ، هپاتیت ، انواع سرطان ها ، فشار خون ، دیابت ، ایدز ، ذات الریه ، بیماری قلبی و کلیه و غیره داشته باشه میتوان ازدواج کرد ولی با یک فرد معلول نتوان ازدواج کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بستگی به عشق ودوست داشتن داره.
در صورتی ازدواج میکنم .. که اون فرد از نظر روحی و قدرت تفکر غنی باشه و ضعف جسمانیش رو محدودیت ندونه...
من میتونم ازدواج کنم . البته همه چی رو فکر کردم[cheshmak]
همینکه با اطمینان نمیگم نه یعنی ممکنه...
میشود با یک انسان به ظاهر معلول ازدواج کرد ولی با یک انسان بی عاطفه بداخلاق بی مسئولیت و ناامید هرگز..
به نظر من این مسئله خیلی مهم باید موردی تصمیم گرفته بشه.
یعنی نمیشه قطعا نه یا آره گفت.باید موقعیتش که پیش اومد راجع بهش تصمیم اعلام بشه.
رمز موفقیت چیست؟
زمانی که تصمیم به کاری گرفتید برای موفقیت باید تلاش کنید.
تلاش رمز موفقیت انسانهاست
معلولیت محدودیت نیست ؟؟؟؟
http://www.taknaz.ir/upload/70/0.271..._taknaz_ir.jpg
[tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh][tashvigh]
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]
[soal][soal] [tafakor][tafakor] [tamaa][tamaa]
کاملا با امضا شما موافقم که اندیشیدن نبض حیات ذهن ماست.
منظور از محدودیت برای همه هست حالا که بحث معلوله یعنی شخص معلول نباید فقط به نقص خودش فکر کنه چرا که درهایی دیگری به رویش حتما باز است.
در مورد ازدواج : ازدواج بخشی از زندگی هر شخص است به نظر من دلیل نمیشه کسیکه ازدواجی تو زندگیش نداشته دچار محدودیت مطلق بشه. چرا که بخشهای دیگر زندگی جریان دارن.
واقعا چگونه اندیشیدن منجر به شکل زندگی خواهد بود
ازدواج و رابطه آن با قیافه ظاهری
http://vista.ir/include/articles/ima...e3f7cc54f6.jpgیکی از عواملی که پسر و دختر بدان توجه خاص دارند، قیافه ظاهری است. بعضی از پسران که خود قیافه نازیبایی دارند توجه خاص به دختران زیبا دارند؛ عکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می کند؛ ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود؛ مثلاً ممکن است زمانی اندام بلند و باریک برای دختران و قد بلند و چهارشانه برای مردان مُد روز شود و زمانی دیگر قد متوسط و اندام چاق برای دختران و قد بلند و اندام باریک برای پسران. بنابراین زیبایی پیرو مـُد می گردد و در صورت تطابق با مُد طالب بیشتری پیدا می کند. مسئله زیبایی ، خود بحث مفصلی دارد که در این مقوله نمی گنجد. به هر حال در ازدواج دیدگاه طرفین در پذیرش و اقناع یکدیگر از لحاظ وضعیت جسمانی مهم است.
بحث مهم دیگر سلامت جسم ( از نظر بیماری و معلولیت) است. ممکن است مرد یا زنی معلول (مثلاً لـَنگ ، کر، کور ، بی دست) باشد یا به بیماری های قلبی ، کمردرد و غیره مبتلا باشد. در این موارد ممکن است ازدواج با معلول دیگر با وضع مشابه مشکلی ایجاد نکند؛ ولی چنانچه فرد سالمی بخواهد با فرد معلول یا بیمار ازدواج کند باید وضعیت بیمار با تمام خصوصیات برای طرف مقابل بازگو شود ، تا قبول ازدواج با آگاهی و بصیرت کامل انجام گیرد. در غیر این صورت پس از مدتی احتمال سرد شدن روابط و بالاخره از هم گسیختن خانواده می رود.
▪ نمونه هایی از ازدواج های ناموفق در این زمینه ذکر می شود:
- بعضی از دختران و پسران شیفته وضعیت ظاهر طرف مقابل می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند. این حالت نیز پس از مدتی که عوامل دیگر اهمیت خود را نشان می دهند و عامل زیبایی در مرحله بعد قرار می گیرد، خوشی و نشاط را از خانواده می گیرد و چه بسا که زندگی گرم و پرشور اولیه به سردی گراید. خطر دیگری که در مورد تکیه بر زیبایی وجود دارد آن است که زیبایی جنبه ثابت و دایمی ندارد؛ و می تواند در اثر یک حادثه و یا در طول زمان یا بر اثر وجود یک بیماری از بین برود و به زندگی شاد زناشویی آسیب برساند.
مشکل دیگری که در زیبا رویان وجود دارد آن است که آنان ممکن است به اتکاء جمال خود ، از خود راضی و خودپسند بار آیند و چه بسا فرصت های مناسبی را که در ازدواج برای آنان پیش آید، از دست بدهند و یا در زندگی زناشویی زیبایی خود را به رخ همسر خویش بکشند و احیاناً او را تحقیر کنند و خود را در مرتبه بالاتری قرار دهند. این حالت ممکن است برای شوهر زجرآور باشد و زندگی را به سردی و ناشادی سوق دهد.
● مشاوره ازدواج در رابطه با عوامل جسمانی و ژنتیکی
مُراجعانی که در زمینه عوامل جسمانی و ژنتیکی به مشاور مراجعه می کنند، نمونه هایی از مسائل زیر را مطرح می کنند:
- مردی با قیافه معمولی دختری بسیار زیبا را برای ازدواج در نظر می گیرد ، و دختر نیز با این وصلت موافق است. آیا این ازدواج پایا و عاقبت بخیر خواهد بود؟
- مردی قد بلند، زنی کوتاه قد انتخاب می کند؛ به این امید که بچه هایش متوسط القامه شوند. آیا این انتخاب با این هدف مناسب است؟
- دختری قد بلند، پسری کوتاه قد را برای ازدواج انتخاب می کند؛ تا او در برابرش احساس حقارت کند و دختر در خانه، تعیین کننده باشد.
- پسری چاق در جستجوی ازدواج با دختری باریک اندام است؛ تا به آرزوی خود ( لاغری) در همسرش نایل گردد.
- پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به این اعتقاد که عقد فامیل های نزدیک در عرش بسته می شود، قصد ازدواج دارند. از نظر ژنتیک چه مشکلی وجود دارد؟
- دختر یا پسری که از نظر ارثی مرض قند دارد، قصد ازدواج دارند. آیا چنین انتخابی مناسب است؟
● مشاور در مقابل موارد فوق چه باید بکند؟
هر یک از این موارد نیاز به بررسی دارد؛ بررسی از نظر شرایط و مقتضیات و از نظر خصوصیات فردی. از این رو نمی توان برای همه آنها حکم واحدی صادر کرد. حکم عمومی درباره مشکلات انسانی نظیر پزشکی است که بیماران زیادی داشت ؛ آنها را دسته بندی کرد؛ به همه تب دارها، یک نسخه و به شکم دردها نسخه دیگری داد و خلاصه آن که همه بیماران را با پنج نسخه ویزیت کرد!
در برابر هر یک از موارد مطروحه بالا باید به طور ویژه عمل نمود:
- مردی که در قبال زیبایی بی حد زن آینده اش حساسیت دارد و چنین فکر می کند که این ازدواج به علت امتیاز زیبایی همسرش پایا و عاقبت به خیر خواهد بود : باید موضوع از جهات مختلف بررسی و با موارد موفق مشابه مقایسه شود تا در مُراجع این حساسیت از بین برود و بتواند عاقلانه تصمیم بگیرد.
- راجع به مردی قد بلند که زن کوتاه قد انتخاب کرده تا بچه هایشان متوسط القامه باشند : باید از او سؤال کرد که علم و اطلاع در زمینه این موضوع را از چه منبعی دریافت نموده است. وانگهی آیا هدفِ ازدواج ، داشتن بچه متوسط القامه است؟
- دختر قد بلندی که قصد دارد با پسر کوتاه قد به خاطر تسلط بر او ازدواج کند. آیا هدفش حاصل خواهد شد و اصولاً غرض از ازدواج "تسلط بر شوهر" است؟
مشاور باید این موارد را با مشارکت مُراجعان از جهات مختلف بررسی کند تا آنها بتوانند با آگاهی ، تصمیم بگیرند.
- در برابر پسر چاقی که می خواهد با دختری باریک اندام به خاطر ارضای آرزوهای خود ازدواج کند: مشاور باید با مُراجع موضوع را ارزیابی کند و بگوید ارضای این آرزو چه نفعی برای او دارد. وانگهی این عمل چنانچه با رعایت جوانب دیگر انجام نشود، ممکن است زندگی وی را به تباهی بکشاند.
- ازدواج پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به علل ژنتیکی بهتر است انجام نگیرد ولی چنانچه عشق و عاشقی انجام امر را ضروری سازد ، باید قبل از ازدواج با مراجعه به یک متخصص، مشاوره ژنتیکی صورت گیرد و سپس مُراجع تصمیم خود را بگیرد.
- در مورد دختر یا پسری که مریض است، یا بیماری ارثی دارد: اولاً مشاور باید ببیند آیا بیماری او خطرناک است؟ ثانیاً این بیماری به بچه ها نیز منتقل می شود یا خیر؟ به هر حال بهتر است در مورد ازدواج چنین دختر و پسری بررسی پزشکی و تحقیقات لازم انجام گیرد. چنانچه بیماری برای خود فرد خطری نداشته و قابل انتقال به بچه ها نباشد؛ از نظر ازدواج مشکلی وجود نخواهد داشت.
- نظر به این که قیافه ظاهری عاملی عینی است و زیبایی جاذبه بسیاری برای ازدواج دارد، بنابراین احتمال دارد که پسر یا دختر با عشق و علاقه افراطی، دیگر عوامل مؤثر در ازدواج را کنار بگذارند و تنها با توجه به زیبایی به سوی زناشویی کشیده شوند. در این موارد وظیفه مشاور آن است که با تشکیل جلسات مشاوره و بررسی های همه جانبه و مواجه کردن مُراجع با ازدواج های مشابه ناموفق، عشق غیر واقعی وی را تعدیل نماید. چشم واقع بین را برای دیدن عوامل مختلف مؤثر در زناشویی، فعال نماید تا تصمیم گیری در انتخاب همسر، عاقلانه و با توجه به جهات مختلف انجام گیرد.
ماحصل کلام آن که مشاور باید هر مورد را با مشارکت مُراجع از جمیع جهات بررسی کند، با موارد دیگر مقایسه کند و نتایج کار را در هر اقدام پیش بینی نماید. تا بالاخره مراجع با کسب اطلاع و تفکر و بصیرت به تصمیم گیری مناسب نائل گردد.رضا ساعی شاهی