وووووویییییییییییی مثه این رزیدنت اویل میشه...
نمایش نسخه قابل چاپ
وووووویییییییییییی مثه این رزیدنت اویل میشه...
میرم کارتینگ ازادی ی مسابقه مجانی با خودم برگذار میکنم.[tafakor][tafakor][nishkhand][khande]
واااااااااااااااااااااااا اای چه اتفاقی.......مصیبتی ......................[tafakor]
خب کاری نمیشه کرد ...بدون اینکه کسی گیر بده میرم می خوابم تا سیر خواب شم[nishkhand]
من....!!!
وااای! فکرشم باحاله هااااا! البته برای یه مدت دیگه! زیادشم خنک میشه دیگه!
مطمئنا دیگه مزاحمی تو خیابونا نیست. یعنی من از همین صبحی که بیدار شدم، تا صبح روز بعد بیرون خواهم بود. با ماشین یه مسافرت دررررررررست حسابی میرم.
یه شورلت دیدم. گذر موقت بود.
حتماااا با اون میرم. نوک مدادی بود... عشــــــــــق!!!
مسافرت تنهایی... عاااااالی...!!
میرم یه مدت کویر زندگی میکنم...
یه مدت آمازون [nishkhand]
یه مدت سیبری که دیگه از حالت گرمایی دربیام.
قطب شمال و جنوب هم حتماااا میرم.
اهرام مصر رو هم میرم می بینم. البته مامانم بیشتر دوست داره ببینه. دیگه حیف که نیستش.[nishkhand]
میرم دوباره میخوابم[khande]
اوه اوه. اوه... والا من جدی جدی...
میرم انقدر داد میزنم ومیگم. ماماننننننننننننننننن....با بااااااااااااااااا...... ابجیییییییییییییی..........داد اششش............
میزنم گریه میکنم. چون میترسممممم.... دیگه زندگی برام مفهمومی نخواهد داشت.... وشروع میکنم به دعا کردن. که ای خدا. یا خونواده ام برگردون. یا منم ببر پیش اونا[dooa][dooa]
در نهایتتتت انقدر ناراحت میشم. که بمیرمممم. چون بدون خونواده زندگی مفهومی نداره
من از اول تا آخرش که زنده هستم مثل حاج(هاج) زنبور عسل فقط دنبال مامانم میگردم[negaran]
قبل از اینکه منم صحنه رو ترک کنم سریع یه ماشین پیدا می کنم تا برم مسافرت [labkhand]
سلام
من اول میخواستم بگم وجود من انجا فایده ای نداره.[nadanestan]
ولی کمی فکر کردم دیدم میتونم دوباره به انجا زندگی بدم .sh_omomi76