نه دیگه خطرناک نداریمااااااااااااااا عموخان!!!!!!!!![taane]
نمایش نسخه قابل چاپ
من موقعی مدرسه میرفتم باکمک یکی ازدوستام وقته بچه هاخواب بودن یااین حواسشونوپرت میکردیم وبندکفشاشونوبهم میبستیمو وقتی پامیشدن.......[khande][taajob]
یاموقعی خوب چرت میزدن پامیشدن راه برن جلوپاشون پامینداختیم باسرمیرفتن[cheshmak][bamazegi][khande]
من خیلی مواقع که ابجیم جلو کامپیوتره. موقعی که داره یک چیز خفن یک گیگی دانلود میکنه وسطاش که میرسه وهی داره از سرعت دانلود نق میزنه, برین کنتور برق رو بدین بالا که کامپیوتر خاموش شه.[khanderiz][nishkhand][bamazegi] اینجوری قیافه طرف دیدنیه[khandeshadid] البته باید حسابی بی رحم باشیناااااااا[nishkhand][nishkhand]
یکم چندشه!!!....
یه سوکس کوشولو که تازه وفات یافته بردارید[nishkhand] بچسبونید ته کفش تازه خانوم....
وقتی بپوشه و اولین قدمو برداره............خخخخخخخخخخخخ[nishkhand][khande][cheshmak]
پ ن پ فکر کردی از احساسات لطیفشه همچین کارایی میکنه؟تازه بعدشم کلی عذاب وجدان میگیره :))نقل قول:
ینعنی عمو شمام بی رحمی؟؟؟!!!!!!![taajob]
[nishkhand] اگه دیدید کسی داره از گوشه خیابون راه میره اما از پیاده رو استفاده نمیکنه با ماشین برید پشتش سرعت رو کم کنید فرض کنه میخواید پارک کنید [nishkhand] اما شما همونجور اروم اروم پشت سرش برید [bamazegi] قیافه طرف دیدنی میشه هی سعی میکنه ریلکس باشه نمیتونه.یکم سرعت راه رفتنشو زیاد میکنه اما میبینه شما همینجور دارید میاید چند بار اروم گردنشو بر میگردونه که بتونه پشت سرشو نگاه کنه [khande] کلا یه دلشوره خاصی اونو میگیره بعد که اعصابش خورد شد میره تو پیاده رو ...شمام بهتره از محل دور شید زودتر[nadidan]
برای اذیت کردن داداش بزرگا یا باباها میتونین فرمون ماشین رو واکس بزنین . اولش چون فرمون معمولا سیاهه مشخص نیست. حسابی که فرمون رو چرخوند و دستش تمیز شد[khanderiz][nishkhand]
با بهت زدگی که مثلا نمیدونید چه خبره بهش بگین دستات چی شده؟ واااااااای خدا مرگم بده .برو بشورش[nishkhand][khande]
وقتی یکی داره درس بخونه همه ماده شین برین مهمونی بگین اخر سر هم هیچی نمیشی !!
وقتی یکی با امید درس میخونه بگین اخر سرش چی میشه؟
هر کی خوشحاله بزنین تو حالش اصلن توجه هم نکین شاید تنها چیزی که داره امیده !
سر کلاس هی ادامس بترکونین به همه هم ادامس بدین استاد جوون روانی شه .
بچه اما جون هرک دوست دارین خیلی شوخی های نامدل نکنید .
یه بار خواهر کوچیکم زحمت کشیده بود قاشق چای خوریش رو مثلا شسته بود ( مایع ظرف شوییاش کاملپاکنشدهبودوکاملا خشک به نظرمیرشید و.
دور از جونتون قهوه همزدیم قاشق هم چند ثانیه در دهانم بود تا نیم ساعت ---------------------- اون هیچی مثل کارتون تام و جری حباب می امد بمونه معدهمری هرچچی بود و نبود ...سوخت تایه هفته نیمتونستم غذا بخورم .