پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
نیمه شب مه آلود
من وکوچه های ولگرد.
من تنهاشب گرددهکده هستم.
موسیقی وحشی شب بوهاباقدمهای مبهم من ترانه ای میخوانند
که رویایی صورتی راپیش چشمهای خمارم نقاشی میکند.
هوای نم گرفته ی اتاق کهنگی نفسهایم راپرازرخوت کرده.
مردم دهکده خواب باغهای معلق میبینندومن هنوزبیدارم.
امشب خیلی زودازکوچه هاخداحافظی کردم.
میخواهم برای دیوارهای خط خطی اتاقم درددل کنم.
فکراین که فرداچه خواهدشدرهایم نمیکند.
پگاه سفیدوخاکی ازراه رسید
شب تمام شدومن بازیک ولگردهستم.
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
این روزها
در خوابم هایم تصویری است
که مرا می ترساند
تصویری از ریسمانی آویخته از سقف
مردی آویخته از ریسمان
پشت به من
و این را فقط من می دانم و من
که می ترسم برش گردانم
——
رنگ سرخ
می تواند بنشیند بر درخت انار
لب های تو
یا
پیراهن پاره پاره ی یک سرباز
——
من مه ام
که گاه به زمین دل میبندم و
گاهی به آسمان
و در میانهی این شک
آرام آرام پراکنده می شوم
——
آب تا لب هایم بالا آمده…
آب بالا آمده ….
من اما نمی میرم…
من ماهی می شوم
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
گر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی
اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی
تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ،
حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم
اگر بدانی چقدر عاشقت هستم به این عشق شک میکنی،
شاید باور نکنی تا این حد دیوانه وار عاشقت هستم !
اما باور کن ، چشمهایت را باز کن و حال و روز مرا ببین ،
این بی قرار ها و لحظه شماری های مرا ببین
درون غوغای عشق گم شده ام ، گمشده ای هستم که
تنها تو را میبینم ،و تنها تو میتوانی مرا پیدا کنی
نه ادعای عاشقی دارم و نه شعار میدهم ، ردپای مرا ببین که به کجا میروم!
میروم همان جایی که تو خواهی آمد ، مینشینم به انتظارت تا تو بیایی ،
شاخه گلی را تقدیم به تو میکنم ، تو را می بوسم و نوازش میکنم ،
تا تصویر عشق زیباتر شود ، تا هوای با هم بودن عاشقانه تر شود
ما هر دو میدانیم مثل همه بی وفا نیستیم ،
ما هر دو میدانیم اهل خیانت و بی وفایی نیستیم
ما هر دو میدانیم آمده ایم که به عشق هم زندگی کنیم و با هم بمیریم!
شاید این جمله شبیه قصه ها باشد ، شاید این حرفها تنها شعر و شعار باشد ،
اما آنچه با ارزش است همان است که در دل من و تو است
همیشه در کنارت میمانم ، با من هم کنار نیایی باز هم عاشقت میمانم ،
میدانم تو نیز همیشه با من میمانی، تو جایگاه واقعی خودت را میدانی
گرچه جایگاهت بالاتر از قلب من است ،
اما قلبم تا ابد مال تو است ، بمان و مرا یاری کن ،
دلم را از هر چه غم در این دنیاست خالی کن
اگر بدانی جایگاهت کجاست، به آن اندازه که برایت میمیرم ، عاشقم میمانی
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
تو قدر مرا نخواهی دانست”
مگر اینکه مرا از دست بدهی و دوباره بدست بیاوری…!!!
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
دلت را بتکان
غصه هایت که ریخت ، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهاتت تالاپی می افتد زمین ، بذار همان جا بماند
فقط از لابلای اشباهاتت یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت
دلت را اگر محکم تر بتکانی تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت
محکم تراز قبل بتکان
حالا آرام تر بتکان تا خاطره هایت نیفتد، چه خوب ، چه بد ، فرقی نمی کند
خاطره… خاطره است باید باشد ، بماند
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
برای کوچه باران باش/ برای خانه نیلوفر.
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
بیداریام
دست از سر من بر نمیدارد
ایکاش خواب دستهایت را...
پاسخ : ► •فقط مجنون ها بخوانند!•◄
قطاری است کم خون
رگی بی مسافر:
چه اوقات بیمایهای بی تو دارم.