http://irsun24.ir/iransun/uploads/92...mBakhsh/29.jpg
نمایش نسخه قابل چاپ
چه تلخست با بغض بنویسی با خنده بخوانند....
تمام چیزی که باید از زندگی آموخت ،
تنها یــــک کلمه است
...
"مےگذرد"
ولی دق می دهدتـــــا بگــــــــــــذرد.
امشب از آن شبهاست . . .
از آن شبهایی که فقط خدا میداند
چه ها میگویم: از آن گفتنهای خیس
و از آن غرور های بلند و مرتفع خبری نیست . . .
فقط خدا و من ! ! !
امشب شب من و اوست . . .
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر توام سنگین شده
ای بروی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده از اندوه بیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم زآلودگی ها کرده پاک
با گریه های یکریز
یکریزمثل ثانیه های گریزبا روزهای ریختهدر پای بادبا هفته های رفتهبا فصلهای سوختهبا سالهای سخترفتیم وسوختیم وفرو ریختیمبا اعتماد خاطره ای در یاداما..........
قیصر امین پور
آرام باش
آرام باش، حوصله کن،
آب های زودگذر،
هیچ فصلی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبار شنیده ام
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگویند
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم.
http://nfcp.ir/Content/UserFiles/Ima...%D8%B4-3-1.jpg
- - - به روز رسانی شده - - -