به نظر شما این حقه که خانوما برن یه ساپورت 5 تومنی بخرن و بپوشن ولی آقایون یه شلوار لی کم کم 50 هزار تومن بخرن؟؟؟؟؟
http://www.ir-tci.org/forum/xml/smilie/2.gif
نمایش نسخه قابل چاپ
به نظر شما این حقه که خانوما برن یه ساپورت 5 تومنی بخرن و بپوشن ولی آقایون یه شلوار لی کم کم 50 هزار تومن بخرن؟؟؟؟؟
http://www.ir-tci.org/forum/xml/smilie/2.gif
کردم سفر از کوی تو شاید روی از یاد
فریاد که جز یاد توام همسفری نیست ...
خوب می دانم آخر یک روز خفه می شوم
از بس دردهایم را نجویده قورت می دهم
.
.
سلام هوای بـارانی!
از آدما دلگـیر نشو ... تهمت زدن طبیعت آدمهاست ...
وقتی به هوای بارانی می گویند ... خراب!
مادر مثل مداد ميمونه هر لحظه تراشيده شدن و تموم شدنش رو ميبيني ...
اما پدر مثل خودکاره . شکل ظاهريش تغيير نميکنه فقط يکدفعه ميبيني ديگه نمي نويسه ...
تا هستند قدرشونو بدونيم ...
"باز منو کاشتی رفتی” چیست ؟
اعتراض نهال به باغبان وظیفه نشناس !
امواج زندگی را بپذیر ، حتی اگر
گاهی تو را به قعر دریا ببرند . آن
ماهی که آسوده بر سطح آبها
می بینی مرده است .
" دلــــم
پُـــر از زخـمـهـایـی سـت
کـه قـرار اسـت وقـتـی بـزرگ شـدم
فـرامـوشـشـان کـنـم ... ! "
" مـاهـی هـا نـه گـریـه مـی کـنـنـد
نـه قـهـر
و نـه اعـتـراض
تـنـهـا کـه مـی شـونـد
قـیـدِ دریـا را مــی زنــنــد
و تـمـام مـسـیـر رودخـانـه را
تـا اولـیـن قـرار عـاشـقـی شـان
بـــرعـکـــس شــــنــا مــی کــنـنـد ... ! "
- - - به روز رسانی شده - - -
مجنون با انگشت روی خاک مینوشت :
لیلی لیلی...
پرسیدند چه میکنی؟
گفت چون میسر نیست من را کام او ...
عشق بازی میکنم بانام او
ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺑﮕﻮ ﺩﻭﺳﺘـﺖ ﺩﺍﺭﻡ .. . . . . . . . . . .... . ...
ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﺸــــﺖ ﺩﺳﺖ ﭼﻨﺎﻥ ﺑــــﺮ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﮑﻮﺑﻢ ﺗﺎ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾـﮏ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔــــــــــﻮﺭ ﺑـﺒـــﺮﯼ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﺣﻘﯿﻘﯽ , ﻭﺍﻻ ﮐﺼﺎﻓﻂ ﺭﻓﺘﻪ ﻫﻤﻪ ﻏﻠﻄﺎﺷﻮ ﮐﺮﺩﻩ ﺣﺎﻻ ﯾﺎﺩﻩ ﻣﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
و چه اذتی است در تنهایی، باور نداری؟
از خدا بپرس!
امشب جایی میان سینه ام ؛
آنجاکه خون پمپاژ میکند ؛ سنگین است ،خیلی سنگین...
میدونی محبت یعنی چی ؟ م = من ح= حالا ب= به یاد ت = توام
گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت می گیری
خیلی آررررروم
تا رهایش کنی
شاپرک میان دستانت له می شود
نیت تو کجا و سرنوشت کجا...
وقتی تو نیستی …
شادی کلام نامفهومی ست !
و “دوستت می دارم” رازی ست
که در میان حنجره ام دق می کند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت وآیینه و هوا … به تو معتادند