پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
2- شب قدر كدام شب است؟
در اينكه" ليلة القدر" در ماه رمضان است ترديدى نيست، چرا كه جمع ميان آيات قرآن همين معنى را اقتضا مىكند، از يك سو مىگويد: قرآن در ماه رمضان نازل شده (بقره- 185) و از سوى ديگر مىفرمايد: در شب قدر نازل گرديده (آيات مورد بحث).
ولى در اينكه كدام شب از شبهاى ماه رمضان است؟ گفتگو بسيار است، و در اين زمينه تفسيرهاى زيادى شده، از جمله شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بيست و يكم، شب بيست و سوم، شب بيست و هفتم، و شب بيست و نهم.
ولى مشهور و معروف در روايات اين است كه در دهه آخر ماه رمضان و شب بيست و يكم يا بيست و سوم است، لذا در روايتى مىخوانيم كه در دهه آخر ماه مبارك پيغمبر اكرم ص تمام شبها را احيا مىداشت و مشغول عبادت بود.
و در روايتى از امام صادق ع آمده است كه" شب قدر شب بيست و يكم يا بيست و سوم است"، حتى هنگامى كه راوى اصرار كرد كداميك از اين دو شب است و گفت: اگر من نتوانم هر دو شب را عبادت كنم كداميك را انتخاب نمايم؟! امام ع تعيين نفرمود، و افزود، ما ايسر ليلتين فيما تطلب:" چه آسان است دو شب براى آنچه مىخواهى"! .
ولى در روايات متعددى كه از طرق اهل بيت ع رسيده است بيشتر روى شب بيست و سوم تكيه شده، در حالى كه روايات اهل سنت بيشتر روى" شب بيست و هفتم" دور مىزند.
در روايتى از امام صادق ع نيز نقل شده كه فرمود:
التقدير فى ليلة القدر تسعة عشر، و الإبرام فى ليلة احدى و عشرين و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين.
" تقدير مقدرات در شب نوزدهم، و تحكيم آن در شب بيست و يكم، و امضاء در شب بيست و سوم است و به اين ترتيب بين روايات جمع مىشود.
ولى به هر حال هاله اى از ابهام شب قدر را به خاطر جهتى كه بعدا به آن اشاره مىشود، فرا گرفته است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
3- چرا شب قدر مخفى است؟
بسيارى معتقدند مخفى بودن شب قدر در ميان شبهاى سال، يا در ميان شبهاى ماه مبارك رمضان براى اين است كه مردم به همه اين شبها اهميت دهند، همانگونه كه خداوند رضاى خود را در ميان انواع طاعات پنهان كرده تا مردم به همه طاعات روى آورند، و غضبش را در ميان معاصى پنهان كرده تا از همه بپرهيزند، دوستانش را در ميان مردم مخفى كرده تا همه را احترام كنند، اجابت را در ميان دعاها پنهان كرده تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در ميان اسمائش مخفى ساخته تا همه را بزرگ دارند، و وقت مرگ را مخفى ساخته تا در همه حال آماده باشند.
و اين فلسفه مناسبى به نظر مىرسد.
4- آيا شب قدر در امتهاى پيشين نيز بوده است؟
ظاهر آيات اين سوره نشان مىدهد كه شب قدر مخصوص زمان نزول قرآن و عصر پيامبر اسلام ص نبوده، بلكه همه سال تا پايان جهان تكرار مىشود.
تعبير به فعل مضارع (تنزل) كه دلالت بر استمرار دارد، و همچنين تعبير به جمله اسميه" سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ" كه نشانه دوام است نيز گواه بر اين معنى است.
بعلاوه روايات بسيارى كه شايد در حد تواتر باشد نيز اين معنى را تاييد مىكند.
ولى آيا در امتهاى پيشين نيز بوده است يا نه.
صريح روايات متعددى اين است كه اين از مواهب الهى بر اين امت مىباشد، چنان كه در حديثى از پيغمبر اكرم ص آمده است كه فرمود:
ان اللَّه وهب لامتى ليلة القدر لم يعطها من كان قبلهم: خداوند به امت من شب قدر را بخشيده و احدى از امتهاى پيشين از اين موهبت برخوردار نبودند" .
در تفسير آيات فوق نيز بعضى از روايات دلالت بر اين مطلب دارد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
5- چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است؟
ظاهر اين است كه بهتر بودن اين شب از هزار ماه، به خاطر ارزش عبادت و احياى آن شب است، و روايات فضيلت ليلة القدر و فضيلت عبادت آن كه در كتب شيعه و اهل سنت فراوان است اين معنى را كاملا تاييد مىكند.
علاوه بر اين، نزول قرآن در اين شب، و نزول بركات و رحمت الهى در آن، سبب مىشود كه از هزار ماه برتر و بالاتر باشد.
در حديثى از" امام صادق" ع آمده است كه به" على بن ابى حمزه ثمالى" فرمود:" فضيلت شب قدر را در شب بيست و يكم و بيست و سوم بطلب، و در هر كدام از اين دو يكصد ركعت نماز بجاى آور، و اگر بتوانى هر دو شب را تا طلوع صبح احيا بدار و در آن شب غسل كن".
" ابو حمزه" مىگويد: عرض كردم:" اگر نتوانم ايستاده اينهمه نماز بخوانم؟
فرمود: نشسته بخوان، عرض كردم: اگر نتوانم؟ فرمود: در بستر بخوان، و مانعى ندارد در آغاز شب خواب مختصرى بكنى و بعد مشغول عبادت شوى، درهاى آسمان در ماه رمضان گشوده است، و شياطين در غل و زنجيرند، و اعمال مؤمنين مقبول است و چه ماه خوبى است ماه رمضان"؟!.
6- چرا قرآن در شب قدر نازل شد؟
از آنجا كه در شب قدر سرنوشت انسانها براى يك سال، بر طبق لياقتها وشايستگيهاى آنها، تعيين مىشود، بايد آن شب را بيدار بود، و توبه كرد و خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لياقتى بيشتر و بهتر براى رحمت او پيدا كرد.
آرى در لحظاتى كه سرنوشت ما تعيين مىشود نبايد انسان در خواب باشد، و از همه چيز غافل و بيخبر كه در اين صورت سرنوشت غمانگيزى خواهد داشت! قرآن چون يك كتاب سرنوشتساز است، و خط سعادت و خوشبختى و هدايت انسانها در آن مشخص شده است بايد در شب قدر،! شب تعيين سرنوشتها، نازل گردد، و چه زيبا است رابطه ميان" قرآن" و" شب قدر"؟ و چه پر معنى است پيوند اين دو با يكديگر؟
«پايان سوره قدر»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
سوره بيّنه [98]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 8 آيه است.
محتوا و فضيلت سوره:
اين سوره اشاره به رسالت جهانى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و آميخته بودن آن با دلائل و نشانههاى روشن مىكند.
و در بخش ديگرى از اين سوره موضعگيريهاى مختلف اهل كتاب و مشركان را در برابر اسلام مشخص مىكند كه آن گروه كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين مخلوقاتند، و آن گروه كه راه كفر و شرك و گناه پيش گرفتند بدترين مخلوقات محسوب مىشوند.
اين سوره داراى نامهاى متعددى است كه به تناسب الفاظ آن انتخاب شده، اما از همه معروفتر سوره «بيّنة» و «لم يكن» و «قيّمة» است.
در فضيلت تلاوت اين سوره از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله چنين نقل شده: «اگر مردم مىدانستند اين سوره چه بركاتى دارد خانواده و اموال را رها كرده، به فرا گرفتن آن مىپرداختند»! مردى از قبيله «خزاعه» عرض كرد: اى رسول خدا! تلاوت آن چه اجر و پاداشى دارد؟
فرمود: «هيچ منافقى آن را قرائت نمىكند، و نه كسانى كه شك و ترديد در دلشان است، به خدا سوگند فرشتگان مقرب از آن روز كه آسمانها و زمين آفريده شده است آن را مىخوانند، و لحظهاى در تلاوت آن سستى نمىكنند، هر كس آن را در شب بخواند خداوند فرشتگانى را مأمور مىكند كه دين و دنياى او را حفظ كنند، و آمرزش و رحمت براى او بطلبند، و اگر در روز بخواند به اندازه آنچه روز آن را روشن مىكند و شب آن را تاريك مىسازد ثواب به او مىدهند».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread581.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
در آغاز سوره به وضع اهل كتاب (يهود و نصارى) و مشركان عرب قبل از ظهور اسلام پرداخته، مىگويد: «كافران از اهل كتاب و مشركان (مىگفتند:) دست از آيين خود بر نمىدارند تا دليل روشنى براى آنها بيايد» (لم يكن الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين منفكين حتى تأتيهم البينة).
(آيه 2)
«پيامبرى از سوى خدا (بيايد) كه صحيفههاى پاكى را (بر آنها) بخواند» (رسول من الله يتلوا صحفا مطهرة). مطهر از شرك و دروغ و دخالت شياطين جن و انس.
(آيه 3)
صحيفه هائى كه «در آن نوشتههاى صحيح و پرارزشى باشد» ولى هنگامى كه آمد ايمان نياوردند مانند اهل كتاب! (فيها كتب قيمة).
(آيه 4)
آرى! آنها قبل از ظهور پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله چنين ادعائى را داشتند، ولى بعد از ظهور او و نزول كتاب آسمانيش صحنه عوض شد، و آنها در دين خدا اختلاف كردند «و اهل كتاب اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه دليل روشن (و پيامبر راستين و آشكار) براى آنها آمد» (و ما تفرق الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاءتهم البينة).
آيه فوق شبيه چيزى است كه در سوره بقره آيه 89 آمده است: «هنگامى كه از طرف خداوند كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانههائى بود كه با خود داشتند، و پيش از آن به خود نويد فتح مىدادند، هنگامى كه اين كتاب و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد كافر شدند، پس لعنت خدا بر كافران باد»!
مىدانيم اهل كتاب انتظار چنين ظهورى را داشتند، و قاعدتا مشركان عرب كه اهل كتاب را از خود عالمتر و آگاهتر مىدانستند نيز در اين برنامه با آنها همصدا بودند. ولى بعد از تحقق آرزوهايشان مسير خود را تغيير دادند و به صف مخالفان پيوستند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread581.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
(آيه 5)
سپس «اهل كتاب» و به تبع آنها «مشركان» را مورد ملامت قرار داده، مىگويد: چرا در اين آيين جديد اختلاف كردند، بعضى مؤمن و بعضى كافر شدند در حالى كه در اين آيين «دستورى به آنها داده نشده بود جز اين كه خدا را بپرستند در حالى كه دين خود را براى او خالص كنند و از شرك به توحيد بازگردند نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند» (و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة).
سپس مىافزايد: «و اين است آيين مستقيم و پايدار» (و ذلك دين القيمة).
منظور از «و ما امروا» اين است كه در آيين اسلام دستورى جز توحيد خالص و نماز و زكات و مانند آن نيامده، و اينها امورى هستند شناخته شده، چرا از قبول آن سرباز مىزنند و در پذيرش آن اختلاف مىكنند؟
منظور از «دين» مجموعه دين و شريعت است، يعنى آنها مأمور شده بودند كه خدا را پرستش كنند و دين و آيين خود را در تمام جهات خالص گردانند.
جمله «و ذلك دين القيمة» اشاره به آن است كه اين اصول يعنى توحيد خالص و نماز (توجه به خالق) و زكات (توجه به خلق) از اصول ثابت و پا بر جاى همه اديان است، بلكه مىتوان گفت: اينها در متن فطرت آدمى قرار دارد.
زيرا از يكسو سرنوشت انسان بر مسأله توحيد است، و از سوى ديگر فطرتش او را دعوت به شكر منعم و معرفت و شناخت او مىكند، و از سوى سوم روح اجتماعى و مدنيت انسان او را به سوى كمك محرومان فرا مىخواند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread581.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
(آيه 6)
بهترين و بدترين مخلوقات! در آيات گذشته آمده بود كه كفار اهل كتاب و مشركان در انتظار اين بودند كه دليل روشنى از سوى خداوند سراغ آنها بيايد.
در اينجا به دو گروه «كافران» و «مؤمنان» در برابر اين دعوت الهى، و سر انجام كار هر يك از آنها اشاره مىكند.
نخست مىفرمايد: «كافران از اهل كتاب و مشركان (به اين آيين جديد) در آتش دوزخند، جاودانه در آن مىمانند، آنها بدترين مخلوقاتند»! (ان الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين فى نار جهنم خالدين فيها اولئك هم شر البرية).
تعبير «اولئك هم شر البرية» (آنها بدترين مخلوقاتند) تعبير تكان دهندهاى است كه نشان مىدهد در ميان تمام جنبندگان و غير جنبندگان موجودى مطرودتر از كسانى كه بعد از وضوح حق و اتمام حجت راه راست را رها كرده در ضلالت گام مىنهند يافت نمىشود.
مقدم داشتن «اهل كتاب» بر «مشركان» در اين آيه نيز ممكن است به خاطر اين باشد كه آنها داراى كتاب آسمانى و علما و دانشمندان بودند و نشانههاى پيغمبر اسلام در كتب آنها صريحا آمده بود، بنابر اين مخالفت آنها زشتتر و بدتر بود.
(آيه 7)
در اين آيه به گروه دوم كه نقطه مقابل آنها هستند و در قوس صعودى قرار دارند اشاره كرده، مىفرمايد: «كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين مخلوقات خدا هستند» (ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية).
تعبير «اولئك هم خير البرية» به خوبى نشان مىدهد كه انسانهاى مؤمن و صالح العمل حتى از فرشتگان برتر و بالاترند، چرا كه آيه مطلق است، و هيچ استثنائى در آن نيست، آيات ديگر قرآن مانند آيه 70 سوره اسراء نيز گواه بر اين معنى مىباشد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread581.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
(آيه 8)
سپس پاداش آنها را در چند جمله كوتاه چنين بيان مىكند:
«پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاويدان است كه نهرها از زير درختانش جارى است (در حالى كه) هميشه در آن مىمانند» (جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا).
«هم خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند» (رضى الله عنهم و رضوا عنه).
«و اين (مقام والا و پاداشهاى مهم و بىنظير) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد» (ذلك لمن خشى ربه). چرا كه همين ترس انگيزه حركت به سوى هرگونه اطاعت و تقوا و اعمال صالح است.
آنها از خدا راضيند چرا كه هر چه خواستهاند به آنها داده، و خدا از آنها راضى است چرا كه هر چه او خواسته انجام دادهاند، و اگر هم لغزشى بوده به لطفش صرف نظر كرده، چه لذتى از اين برتر و بالاتر كه احساس كند مورد قبول و رضاى معبود و محبوبش واقع شده، و به لقاى او واصل گرديده است.
دارد هر كس از تو مرادى و مطلبى-----مقصود ما دنيا و عقبى لقاى تو است!
آرى! بهشت جسم انسان، باغهاى جاويدان آن جهان است، ولى بهشت جانش رضاى خدا و لقاى محبوب است.
على عليه السّلام و شيعيانش خير البريّهاند!
در روايات فراوانى كه از طرق اهل سنت و منابع معروف آنها، و همچنين در منابع معروف شيعه نقل شده، آيه «اولئك هم خير البرية» (آنها بهترين مخلوقات خدا هستند) به على عليه السّلام و پيروان او تفسير شده است.
در تفسير «الدرّ المنثور» از «ابن عباس» آمده است كه وقتى آيه «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية» نازل شد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به على فرمود:
«آن تو و شيعيان تو در قيامت مىباشيد كه هم شما از خدا خشنود هستيد و هم خدا از شما خشنود».
نامبرده در حديث ديگرى از «ابن مردويه» از على عليه السّلام نقل مىكند كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به من فرمود: «آيا اين سخن خدا را نشنيدهاى كه مىفرمايد:
كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند بهترين مخلوقاتند؟ اين تو و شيعيان تو هستيد، و وعدهگاه من و شما كنار حوض كوثر است، هنگامى كه من براى حساب امتها مىآيم و شما دعوت مىشويد در حالى كه پيشانى سفيد و شناخته شدهايد».
كوتاه سخن اين كه حديث فوق از احاديث بسيار معروف و مشهور است كه از سوى غالب دانشمندان و علماى اسلام پذيرفته شده، و اين فضيلتى است بزرگ و بىنظير براى على عليه السّلام و پيروانش.
ضمنا از اين روايات به خوبى اين حقيقت آشكار مىشود كه واژه «شيعه» از همان عصر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به وسيله آن حضرت در ميان مسلمين نشر شد، و اشاره به پيروان خاص امير مؤمنان على عليه السّلام است، و آنها كه گمان مىكنند تعبير «شيعه» از تعبيراتى است كه قرنها بعد به وجود آمده سخت در اشتباهند.
«پايان سوره بيّنه»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread581.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
سوره زلزله [99]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 8 آيه است.
محتواى سوره:
مطالب اين سوره عمدتا بر سه محور دور مىزند:
نخست از «اشراط الساعة» و نشانههاى وقوع قيامت بحث مىكند، و به دنبال آن سخن از شهادت زمين به تمام اعمال آدمى آمده است.
در بخش ديگر از تقسيم مردم به دو گروه «نيكوكار» و «بدكار» و رسيدن هر كس به اعمال خود سخن مىگويد.
در فضيلت تلاوت اين سوره تعبيرات مهمى در روايات اسلامى آمده، از جمله در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «هر كس آن را تلاوت كند گويى سوره بقره را قرائت كرده، و پاداش او به اندازه كسى است كه يك چهارم قرآن را تلاوت كرده باشد».
و در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم كه فرمود: «هرگز از تلاوت سوره «اذا زلزلت الارض» خسته نشويد، چرا كه هر كس آن را در نمازهاى نافله بخواند هرگز به زلزله گرفتار نمىشود، و با آن نمىميرد، و به صاعقه و آفتى از آفات دنيا تا هنگام مرگ گرفتار نخواهد شد».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread582.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
همان گونه كه گفتيم آغاز اين سوره با بيان بعضى از حوادث هول انگيز و وحشتناك پايان اين جهان و شروع رستاخيز همراه است، نخست مىفرمايد: «هنگامى كه زمين شديدا به لرزه درآيد» (اذا زلزلت الارض زلزالها).
و آن يا زلزله تمام كره زمين است- بر خلاف زلزلههاى معمولى كه موضعى و مقطعى است- و يا اشاره به زلزله معهود يعنى زلزله رستاخيز است.
(آيه 2)
«و زمين (چنان زير و رو شود كه) بارهاى سنگينش را خارج سازد» (و اخرجت الارض اثقالها).
بعضى گفتهاند: منظور از «اثقال» (بارهاى سنگين زمين) انسانها هستند كه با زلزله رستاخيز از درون قبرها به خارج پرتاب مىشوند.
و بعضى ديگر گفتهاند: گنجهاى درون خود را بيرون مىريزد، و مايه حسرت دنيا پرستان بىخبر مىگردد.
اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور بيرون فرستادن مواد سنگين و مذاب درون زمين است كه معمولا كمى از آن به هنگام آتشفشانها و زلزلهها بيرون مىريزد، در پايان جهان آنچه در درون زمين است به دنبال آن زلزله عظيم به بيرون پرتاب مىشود.
تفسير اول مناسبتر است هر چند جمع ميان سه تفسير نيز بعيد نيست.
(آيه 3)
به هر حال، در آن روز «انسان (از ديدن اين صحنه بىسابقه، سخت متوحش مىشود، و) مىگويد: زمين را چه مىشود» كه اين گونه مىلرزد؟
(و قال الانسان ما لها).
«انسان» در اينجا معنى گستردهاى دارد كه همگان را شامل مىشود، زيرا تعجب از اوضاع و احوال زمين در آن روز مخصوص به كافران نيست.
اين تعجب، و سؤال ناشى از آن نفخه اولى است كه نفخه پايان جهان است، زيرا زلزله عظيم در پايان جهان رخ مىدهد.
و در اين صورت منظور از اثقال زمين معادن و گنجها و مواد مذاب درون آن است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread582.html