پاسخ : صفحه ی 360 از قرآن کریم شامل سوره های شرح و تین و علق
(آيه 10)
«بندهاى را به هنگامى كه نماز مىخواند» آيا مستحق عذاب الهى نيست؟ (عبدا اذا صلى).
در احاديث آمده است: «ابو جهل» از اطرافيان خود سؤال كرد: آيا محمّد در ميان شما نيز (براى سجده) صورت به خاك مىگذارد؟
گفتند: آرى! گفت: سوگند به آنچه ما به آن سوگند ياد مىكنيم، اگر او را در چنين حالى ببينم با پاى خود گردن او را له مىكنم! به او گفتند: ببين، او در آنجا مشغول نماز خواندن است! ابو جهل
حركت كرد تا گردن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را زير پاى خود بفشارد، ولى هنگامى كه نزديك آمد عقب نشينى كرده و با دستش گوئى چيزى را از خود دور مىكرد! به او گفتند: اين چه وضعى
است كه در تو مىبينيم؟
گفت: ناگهان ميان خودم و او خندقى از آتش ديدم و منظرهاى وحشتناك و همچنين بال و پرهائى مشاهده كردم! در اينجا پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «قسم به كسى كه جانم در
دست اوست اگر به من نزديك شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه مىكردند و عضو عضو او را مىربودند»!- اينجا بود كه آيات فوق نازل شد.
(آيه 11)
در اين آيه براى تأكيد بيشتر، مىافزايد: «به من خبر ده اگر اين بنده (نمازگزار) به راه هدايت باشد» (ا رايت ان كان على الهدى).
(آيه 12)
«يا مردم را به تقوا فرمان دهد» (او امر بالتقوى).
آيا نهى كردن او سزاوار است؟ و آيا مجازات چنين كسى جز آتش دوزخ مىتواند باشد؟!
(آيه 13)
«به من خبر ده اگر (اين طغيانگر كه رهروان راه حق را از نماز و هدايت و تقوا باز مىدارد) حق را انكار كند و به آن پشت نمايد» آيا مستحق مجازات الهى نيست؟ (ا رايت ان كذب و تولى).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread577.html
پاسخ : صفحه ی 360 از قرآن کریم شامل سوره های شرح و تین و علق
(آيه 14)
«آيا او ندانست كه خداوند (همه اعمالش را) مىبيند» و همه را براى حساب و جزا ثبت و ضبط مىكند؟ (ا لم يعلم بان الله يرى).
(آيه 15)
به دنبال بحثى كه در آيات گذشته پيرامون طغيانگران كافر و مزاحمت آنها نسبت به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و نمازگزاران آمده بود، در اينجا آنها را زير رگبار شديدترين تهديدها گرفته، مىفرمايد: «چنان نيست» كه او مىپندارد (كلا).
گمان مىكند مىتواند پا بر گردن پيغمبر به هنگام سجده بگذارد و او را از اين برنامه الهى باز دارد.
«اگر دست (از اين جهل و غرور خود) بر ندارد ناصيهاش [- موى پيش سرش] را گرفته» و با ذلّت و خوارى به سوى عذاب مىكشانيم (لئن لم ينته لنسفعا بالناصية).
(آيه 16)
«همان ناصيه دروغگوى خطاكار را»! (ناصية كاذبة خاطئة).
در روايتى مىخوانيم: هنگامى كه سوره «الرحمن» نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به يارانش فرمود: چه كسى از شما اين سوره را بر رؤساى قريش مىخواند؟
حاضران در پاسخ كمى سكوت كردند، چرا كه از آزار سران قريش بيمناك بودند.
«عبد اللّه بن مسعود» برخاست و گفت: اى رسول خدا! من اين كار را مىكنم ...
ابن مسعود كه جثهاى كوچك داشت و از نظر جسمانى ضعيف بود برخاست و نزد سران قريش آمد، آنها را در گرد كعبه جمع ديد، تلاوت سوره الرحمن را آغاز كرد.
«ابو جهل» برخاست و چنان سيلى به صورت او زد كه گوش او پاره شد، و خون جارى گشت! ابن مسعود گريان به خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد، هنگامى كه چشم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بر او افتاد، ناراحت شد، ناگهان جبرئيل نازل شد در حالى كه خندان و مسرور بود.
فرمود: اى جبرئيل چرا مىخندى در حالى كه ابن مسعود گريان است؟
عرض كرد: به زودى دليل آن را خواهى دانست.
اين ماجرا گذشت، هنگامى كه مسلمانان روز جنگ بدر پيروز شدند ابن مسعود در ميان كشتههاى مشركان گردش مىكرد، چشمش به ابو جهل افتاد، در حالى كه آخرين نفسهاى خود را مىكشيد، ابن مسعود روى سينه او قرار گرفت هنگامى كه چشمش به او افتاد، گفت: اى چوپان ناچيز! بر جايگاه بلندى قرار گرفتهاى! ابن مسعود گفت: «الاسلام يعلو و لا يعلى عليه اسلام برترى مىگيرد و چيزى بر اسلام برترى نخواهد گرفت».
ابو جهل به او گفت: به دوستت محمّد بگو: احدى در زندگى در نظر من از او مبغوضتر نبود و حتى در حال مرگم! هنگامى كه اين سخن به گوش پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد فرمود: فرعون زمان من، از فرعون موسى بدتر بود، چرا كه او در واپسين لحظات عمر گفت: من ايمان آوردم، ولى اين طغيانش بيشتر شد! سپس ابو جهل رو به ابن مسعود كرد و گفت: سر مرا با اين شمشير قطع كن كه تيزتر است، هنگامى كه ابن مسعود سرش را جدا كرد نمىتوانست آن را بردارد و به خدمت رسول خدا آورد- موى پيش سر او را گرفت و روى زمين كشيد و خدمت پيامبر آورد، و مضمون آيه در اين دنيا نيز تحقق يافت.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread577.html
پاسخ : صفحه ی 360 از قرآن کریم شامل سوره های شرح و تین و علق
(آيه 17)
در روايتى از ابن عباس آمده است: روزى ابو جهل نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمد در حالى كه حضرت نزديك مقام ابراهيم مشغول نماز بود، صدا زد مگر من تو را از اين كار نهى نكردم؟
حضرت صلّى اللّه عليه و آله بر او بانگ زد و او را از خود راند.
ابو جهل گفت: اى محمّد! بر من بانگ مىزنى، و مرا مىرانى؟ تو نمىدانى قوم و عشيره من در اين سرزمين از همه بيشتر است.
در اينجا آيه مورد بحث نازل شد: «سپس هر كه را مىخواهد صدا بزند» تا ياريش كند (فليدع ناديه).
(آيه 18)
«ما هم به زودى مأموران دوزخ را صدا مىزنيم» تا او را به دوزخ افكنند (سندع الزبانية).
تا معلوم شود كه از اين غافل بىخبر كارى ساخته نيست، و در چنگال مأموران عذاب همچون پر كاهى در وسط يك طوفان سهمگين است!
(آيه 19)
در آخرين آيه اين سوره كه آيه سجده است، مىفرمايد: «چنان نيست» كه آن طغيانگر مىپندارد و اصرار بر ترك سجده تو دارد (كلا).
«هرگز او را اطاعت مكن و سجده نما و (به خدا) تقرّب جوى» (لا تطعه و اسجد و اقترب) «1».
ابو جهلها كوچكتر از آنند كه بتوانند مانع سجده تو شوند، و يا در راه پيشرفت آئينت سنگ بيندازند و مانع ايجاد كنند، تو با توكل بر پروردگار و نيايش و عبادت و سجده، در اين مسير گام بردار و هر روز به خداى خود نزديك و نزديكتر شو.
ضمنا از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه «سجده» باعث قرب انسان در درگاه خداست، و لذا در حديثى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم كه فرمود: «نزديكترين حالت بنده به خداوند زمانى است كه در سجده باشد».
البته مىدانيم طبق روايات اهل بيت عصمت عليهم السّلام چهار سجده واجب در قرآن داريم «الم سجده» و «فصلت» و «النجم» و در اينجا (سوره علق) و بقيه سجدههاى قرآن مستحب است.
_________________________________________________
(1) اين آيه سجده واجب دارد. [.....]
«پايان سوره علق»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread577.html
صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
[golrooz] صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّآ أَنزَلْنَٰهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ(1)
ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم(1)
وَمَآ أَدْرَيٰكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(2)
و از شب قدر چه آگاهت كرد(2)
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ(3)
شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است(3)
تَنَزَّلُ الْمَلَٰٓئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ(4)
در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براي هر كاري [كه مقرر شده است] فرود آيند(4)
سَلَٰمٌ هِيَ حَتَّيٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ(5)
[آن شب] تا دم صبح صلح و سلام است(5)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْ أَهْلِ الْكِتَٰبِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتَّيٰ تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ(1)
كافران اهل كتاب و مشركان دست بردار نبودند تا دليلي آشكار بر ايشان آيد(1)
رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُوا۟ صُحُفًا مُّطَهَّرَةً(2)
فرستاده اي از جانب خدا كه [بر آنان] صحيفه هايي پاك را تلاوت كند(2)
فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ(3)
كه در آنها نوشته هاي استوار است(3)
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْكِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ(4)
و اهل كتاب دستخوش پراكندگي نشدند مگر پس از آنكه برهان آشكار براي آنان آمد(4)
وَمَآ أُمِرُوٓا۟ إِلَّا لِيَعْبُدُوا۟ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُوا۟ الزَّكَوٰةَ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ(5)
و فرمان نيافته بودند جز اينكه خدا را بپرستند و در حالي كه به توحيد گراييده اند دين [خود] را براي او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زكات بدهند و دين [ثابت و] پايدار همين است(5)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْ أَهْلِ الْكِتَٰبِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أُو۟لَٰٓئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ(6)
كساني از اهل كتاب كه كفر ورزيده اند و [نيز] مشركان در آتش دوزخند [و] در آن همواره مي مانند اينانند كه بدترين آفريدگانند(6)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ أُو۟لَٰٓئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ(7)
در حقيقت كساني كه گرويده و كارهاي شايسته كرده اند آنانند كه بهترين آفريدگانند(7)
جَزَآؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّٰتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا۟ عَنْهُ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُۥ(8)
پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهاي هميشگي است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است جاودانه در آن همي مانند خدا از آنان خشنود است و [آنان نيز] از او خشنود اين [پاداش] براي كسي است كه از پروردگارش بترسد(8)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا(1)
آنگاه كه زمين به لرزش [شديد] خود لرزانيده شود(1)
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا(2)
و زمين بارهاي سنگين خود را برون افكند(2)
وَقَالَ الْإِنسَٰنُ مَا لَهَا(3)
و انسان گويد [زمين] را چه شده است(3)
يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا(4)
آن روز است كه [زمين] خبرهاي خود را باز گويد(4)
بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَيٰ لَهَا(5)
[همان گونه] كه پروردگارت بدان وحي كرده است(5)
يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّيُرَوْا۟ أَعْمَٰلَهُمْ(6)
آن روز مردم [به حال] پراكنده برآيند تا [نتيجه] كارهايشان به آنان نشان داده شود(6)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
سوره قدر [97]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 5 آيه است.
محتوا و فضيلت سوره:
محتواى اين سوره چنانكه از نامش پيداست بيان نزول قرآن مجيد در شب قدر است، و سپس بيان اهميت شب قدر و بركات و آثار آن.
در فضيلت تلاوت اين سوره از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نقل شده كه فرمود: «هر كس آن را تلاوت كند پاداش كسى را دارد كه ماه رمضان را روزه گرفته، و شب قدر را احيا داشته است».
واضح است اين همه فضيلت از آن كسى است كه مىخواند و مىفهمد و به محتوايش جامه عمل مىپوشاند، قرآن را بزرگ مىشمرد و آياتش را در زندگى پياده مىكند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
شب قدر شب نزول قرآن! از آيات قرآن به خوبى استفاده مىشود كه قرآن مجيد در ماه مبارك رمضان نازل شده است: «شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن» (بقره/ 185).
و ظاهر اين تعبير آن است كه تمام قرآن در اين ماه نازل گرديد.
و در نخستين آيه سوره قدر مىفرمايد: «ما آن [- قرآن] را در شب قدر نازل كرديم» (انا انزلناه فى ليلة القدر).
تعبير به «انا انزلناه» (ما آن را نازل كرديم) اشاره به عظمت اين كتاب بزرگ آسمانى است كه خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده است.
نزول آن در شب «قدر» همان شبى كه مقدرات و سرنوشت انسانها در تمام سال در آن شب تعيين مىشود دليل ديگرى بر سرنوشت ساز بودن اين كتاب بزرگ آسمانى است .
از ضميمه كردن اين آيه با آيه سوره بقره نتيجهگيرى مىشود كه شب قدر در ماه مبارك رمضان است، اما كدام شب است؟
از قرآن چيزى در اين مورد استفاده نمىشود، ولى مشهور و معروف در روايات اين است كه در دهه آخر ماه رمضان و شب بيست و يكم، يا بيست و سوم است البته در روايات متعددى بيشتر روى شب بيست و سوم تكيه شده.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام نيز نقل شده كه فرمود: «تقدير مقدرات در شب نوزدهم و تحكيم آن در شب بيست و يكم، و امضا در شب بيست و سوم است» و به اين ترتيب بين روايات جمع مىشود.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
(آيه 2)
در اين آيه براى بيان عظمت شب قدر، مىفرمايد: «و تو چه مىدانى شب قدر چيست؟» (و ما ادراك ما ليلة القدر).
اين تعبير نشان مىدهد كه عظمت اين شب به قدرى است كه حتى پيامبر با آن علم وسيع و گسترده اش قبل از نزول اين آيات به آن واقف نبود.
(آيه 3)
و بلافاصله مىگويد: «شب قدر بهتر از هزار ماه است» (ليلة القدر خير من الف شهر).
بهتر بودن اين شب از هزار ماه به خاطر ارزش عبادت و احياى آن شب است، و روايات فضيلت ليلة القدر و فضيلت عبادت آن، كه در كتب شيعه و اهل سنت فراوان است اين معنى را كاملا تأييد مىكند.
علاوه بر اين نزول قرآن در اين شب، و نزول بركات و رحمت الهى در آن سبب مىشود كه از هزار ماه برتر و بالاتر باشد.
در بعضى از تفاسير آمده است كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: يكى از بنى اسرائيل لباس جنگ در تن كرده بود و هزار ماه از تن بيرون نياورد و پيوسته مشغول (يا آماده) جهاد فى سبيل اللّه بود! اصحاب و ياران تعجب كردند و آرزو داشتند چنان فضيلت و افتخارى براى آنها نيز ميسر مىشد، آيه فوق نازل گشت و بيان كرد كه «شب قدر از هزار ماه برتر است».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
(آيه 4)
سپس به توصيف بيشترى از آن شب بزرگ پرداخته، مىافزايد:
«فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدير) هر كارى نازل مىشوند» (تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر).
با توجه به اين كه «تنزّل» فعل مضارع است، و دلالت بر استمرار دارد روشن مىشود كه شب قدر مخصوص به زمان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و نزول قرآن مجيد نبوده، بلكه امرى است مستمر و شبى است مداوم كه در هر سال تكرار مىشود.
منظور از «روح» مخلوق عظيمى است ما فوق فرشتگان، چنانكه در حديثى از امام صادق عليه السّلام نقل شده است كه شخصى از آن حضرت سؤال كرد: «آيا روح همان جبرئيل است»؟
امام عليه السّلام در پاسخ فرمود: «جبرئيل از ملائكه است، و روح اعظم از ملائكه است، مگر خداوند متعال نمىفرمايد: ملائكه و روح نازل مىشوند»؟
منظور از «من كل امر» اين است كه فرشتگان براى تقدير و تعيين سرنوشتها و آوردن هر خير و بركتى در آن شب نازل مىشوند، و هدف از نزول آنها انجام اين امور است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
(آيه 5)
و در آخرين آيه مىفرمايد: «شبى است سرشار از سلامت (و بركت و رحمت) تا طلوع سپيده» (سلام هى حتى مطلع الفجر). هم قرآن در آن نازل شده، هم عبادت و احياء آن معادل هزار ماه است، هم خيرات و بركات الهى در آن شب نازل مىشود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان مىگردد، و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل مىگردند.
بنابر اين شبى است سر تا سر سلامت و نور و رحمت از آغاز تا پايان، حتى طبق بعضى از روايات در آن شب شيطان در زنجير است و از اين نظر نيز شبى است سالم و توأم با سلامت.
در داستان ابراهيم ع آمده است كه چند نفر از فرشتگان الهى نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند براى او آوردند و بر او سلام كردند (هود- 69) مىگويند لذتى كه ابراهيم ع از سلام اين فرشتگان برد با تمام دنيا برابرى نداشت، اكنون بايد فكر كرد كه وقتى گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل مىشوند و بر مؤمنان سلام مىكنند چه لذت و لطف و بركتى دارد؟! وقتى ابراهيم ع را در آتش نمرودى افكندند فرشتگان آمدند و بر او سلام كردند، و آتش بر او گلستان شد، آيا آتش دوزخ به بركت سلام فرشتگان بر مؤمنان در شب قدر" برد" و" سلام" نمىشود؟
آرى اين نشانه عظمت امت محمد ص است كه در آنجا بر خليل ع نازل مىشوند و در اينجا بر اين امت اسلام .
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html
پاسخ : صفحه ی 361 از قرآن کریم شامل سوره ها ی قدر و بینه و آیات 1 تا 6 از سوره ی زلزله
نكته ها:
1- چه امورى در شب قدر مقدر مىشود؟
در پاسخ اين سؤال، كه چرا اين شب، شب قدر ناميده شده؟ سخن بسيار گفتهاند، از جمله اينكه:
1: شب قدر به اين جهت" قدر" ناميده شده كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مىشود، شاهد اين معنى سوره دخان است كه مىفرمايد:
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ:
" ما اين كتاب مبين را در شبى پر بركت نازل كرديم، و ما همواره انذار كننده بودهايم، در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مىگردد" (دخان- 3 و 4).
اين بيان هماهنگ با روايات متعددى است كه مىگويد: در آن شب، مقدرات يك سال انسانها تعيين مىگردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور ديگر، در آن ليله مباركه تفريق و تبيين مىشود.
البته اين امر هيچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مساله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگيها و لياقتهاى افراد، و ميزان ايمان و تقوى و پاكى نيت و اعمال آنها است.
يعنى براى هر كس آن مقدر مىكنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر زمينه هايش از ناحيه خود او فراهم شده، و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد و بلكه تاكيدى بر آن است.
2: بعضى نيز گفته اند آن شب را از اين جهت شب قدر ناميده اند كه داراى قدر و شرافت عظيمى است (نظير آنچه در آيه 74 سوره حج آمده است ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ" آنها قدر خداوند را نشناختند").
3: گاه نيز گفتهاند به خاطر آن است كه قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسيله فرشته صاحب قدر نازل گرديد.
4: يا اينكه شبى است كه مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.
5: يا اينكه كسى كه آن شب را احيا بدارد صاحب قدر و مقام و منزلت مىشود.
6: يا اينكه در آن شب، آن قدر فرشتگان نازل مىشوند كه عرصه زمين بر آنها تنگ مىشود، چون تقدير به معنى- تنگ گرفتن نيز آمده است مانند وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ (طلاق- 7).
جمع ميان تمام اين تفسيرها در مفهوم گسترده" ليلة القدر" كاملا ممكن است هر چند تفسير اول از همه مناسبتر و معروفتر است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread578.html