retarded
عقب افتاده
نمایش نسخه قابل چاپ
retarded
عقب افتاده
dive
_
شیرجه، فرو رفتن
equipment
تجهیزات
tab
صورتحساب ، هزينه
bear
_
خرس ، دفن کردن
(؟)
reputation
شهرت
nervous
__
نگران
stimulate
تحريک کردن
enhance
__
افزایش دادن ، پیشرفته کردن
eliminate
حذف کردن