پاسخ : صفحه ی 355 از قرآن کریم شامل آیات 12 تا 25 از سوره ی انشقاق و سوره ی بروج
(آيه 17)
ديدى خدا با لشكر فرعون و ثمود چه كرد؟
آيات قبل بيان قدرت مطلقه خداوند و حاكميت بلا منازع او، و تهديد كفّار و شكنجهگران بود، براى اين كه معلوم شود اين تهديدها عملى است در اينجا روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مىفرمايد: «آيا داستان لشكرها به تو رسيده است» (هل اتاك حديث الجنود).
لشكريان عظيمى كه در برابر پيامبران الهى صف آرائى كردند و به مبارزه برخاستند به گمان اين كه مىتوانند در مقابل قدرت خدا عرض اندام كنند.
(آيه 18)
و بعد به دو نمونه آشكار از آنها كه يكى در قديم الايام، و ديگرى در عصر نزديكتر واقع شد اشاره كرده، مىافزايد: «لشكريان فرعون و ثمود» (فرعون و ثمود).
همانها كه بعضى شرق و غرب جهان را زير سلطه خود قرار دادند، و بعضى دل كوهها را شكافتند و سنگهاى عظيم آن را بركندند، و از آن خانهها و قصرهاى عظيم ساختند، و كسى را ياراى مقابله با آنها نبود.
اما خداوند گروه اول را با «آب» و گروه دوم را با «باد» كه هر دو وسيلههاى حيات آدمى هستند، در هم كوبيد!
(آيه 19)
در اين آيه مىافزايد: «ولى كافران پيوسته در تكذيب حقند» (بل الذين كفروا فى تكذيب).
چنان نيست كه نشانههاى حق بر كسى مخفى و پنهان باشد، لجاجت و عناد اجازه نمىدهد كه بعضى راه را پيدا كنند، و در طريق حق گام بگذارند.
تعبير به «بل» كه به اصطلاح براى اضراب (عدول از چيزى به چيز ديگر) است گوئى اشاره به اين است كه اين گروه مشرك از قوم فرعون و ثمود هم بدتر و لجوجترند، دائما مشغول تكذيب و انكار قرآنند.
(آيه 20)
ولى آنها بايد بدانند كه «و خداوند به همه آنها احاطه دارد» و همه در چنگال قدرت او هستند (و الله من ورائهم محيط).
اگر خدا به آنها مهلت مىدهد نه به خاطر عجز و ناتوانى است، و اگر آنها را سريعا مجازات نمىكند نه به خاطر اين است كه از قلمرو قدرتش بيرونند.
(آيه 21)
در اين آيه مىافزايد: اصرار آنها در تكذيب قرآن و نسبت آن به سحر و كهانت و شعر بيهوده است اين آيات، سحر و دروغ نيست «بلكه قرآن با عظمت است ...» (بل هو قرآن مجيد).
محتوايش عظيم و گسترده، و معانيش بلند و پرمايه است، هم در زمينه معارف و اعتقادات، و هم اخلاق و مواعظ و هم احكام و سنن.
(آيه 22)
«كه در لوح محفوظ جاى دارد» (فى لوح محفوظ). و دست نااهلان و شياطين و كاهنان هرگز به آن نمىرسد، و از هرگونه تغيير و تبديل و زياده و نقصان بر كنار مىباشد.
بنابر اين اگر نسبتهاى ناروا به تو مىدهند، و شاعر و ساحر و كاهن و مجنونت مىخوانند، هرگز غمگين مباش، تكيهگاه تو محكم، راهت روشن، و پشتيبانت قدرتمند و تواناست.
منظور از «لوح» در اينجا صفحهاى است كه قرآن مجيد بر آن ثبت و ضبط شده است ولى نه صفحهاى همچون الواح متداول در ميان ما، بلكه در تفسيرى از ابن عباس آمده است «لوح محفوظ» طولش به اندازه فاصله زمين و آسمان! و عرضش به اندازه فاصله مغرب و مشرق است! و اينجاست كه به نظر مىرسد كه لوح محفوظ همان صفحه علم خداوند است كه شرق و غرب عالم را فرا گرفته، و از هرگونه دگرگونى و تحريف مصون و محفوظ است.
«پايان سوره بروج»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread557.html
صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
[golrooz] صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالسَّمَآءِ وَالطَّارِقِ(1)
سوگند به آسمان و آن اختر شبگرد(1)
وَمَآ أَدْرَيٰكَ مَا الطَّارِقُ(2)
و تو چه داني كه اختر شبگرد چيست(2)
النَّجْمُ الثَّاقِبُ(3)
آن اختر فروزان(3)
إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ(4)
هيچ كس نيست مگر اينكه نگاهباني بر او [گماشته شده] است(4)
فَلْيَنظُرِ الْإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ(5)
پس انسان بايد بنگرد كه از چه آفريده شده است(5)
خُلِقَ مِن مَّآءٍ دَافِقٍ(6)
از آب جهنده اي خلق شده(6)
يَخْرُجُ مِنۢ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَآئِبِ(7)
[كه] از صلب مرد و ميان استخوانهاي سينه زن بيرون مي آيد(7)
إِنَّهُ عَلَيٰ رَجْعِهِ لَقَادِرٌ(8)
در حقيقت او [= خدا] بر بازگردانيدن وي بخوبي تواناست(8)
يَوْمَ تُبْلَي السَّرَآئِرُ(9)
آن روز كه رازها [همه] فاش شود(9)
فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ(10)
پس او را نه نيرويي ماند و نه ياري(10)
وَالسَّمَآءِ ذَاتِ الرَّجْعِ(11)
سوگند به آسمان بارش انگيز(11)
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ(12)
سوگند به زمين شكافدار [آماده كشت](12)
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ(13)
[كه] در حقيقت قرآن گفتاري قاطع و روشنگر است(13)
وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ(14)
و آن شوخي نيست(14)
إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا(15)
آنان دست به نيرنگ مي زنند(15)
وَأَكِيدُ كَيْدًا(16)
و [من نيز] دست به نيرنگ مي زنم(16)
فَمَهِّلِ الْكَٰفِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًۢا(17)
پس كافران را مهلت ده و كمي آنان را به حال خود واگذار(17)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَي(1)
نام پروردگار والاي خود را به پاكي بستاي(1)
الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّيٰ(2)
همان كه آفريد و هماهنگي بخشيد(2)
وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَيٰ(3)
و آنكه اندازه گيري كرد و راه نمود(3)
وَالَّذِيٓ أَخْرَجَ الْمَرْعَيٰ(4)
و آنكه چمنزار را برآورد(4)
فَجَعَلَهُ غُثَآءً أَحْوَيٰ(5)
و پس [از چندي] آن را خاشاكي تيره گون گردانيد(5)
سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنسَيٰٓ(6)
ما بزودي [آيات خود را به وسيله سروش غيبي] بر تو خواهيم خواند تا فراموش نكني(6)
إِلَّا مَا شَآءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَيٰ(7)
جز آنچه خدا خواهد كه او آشكار و آنچه را كه نهان است مي داند(7)
وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَيٰ(8)
و براي تو آسانترين [راه] را فراهم مي گردانيم(8)
فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَيٰ(9)
پس پند ده اگر پند سود بخشد(9)
سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَيٰ(10)
آن كس كه ترسد بزودي عبرت گيرد(10)
وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَي(11)
و نگون بخت خود را از آن دور مي دارد(11)
الَّذِي يَصْلَي النَّارَ الْكُبْرَيٰ(12)
همان كس كه در آتشي بزرگ در آيد(12)
ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَيٰ(13)
آنگاه نه در آن مي ميرد و نه زندگاني مي يابد(13)
قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّيٰ(14)
رستگار آن كس كه خود را پاك گردانيد(14)
وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّيٰ(15)
و نام پروردگارش را ياد كرد و نماز گزارد(15)
بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَوٰةَ الدُّنْيَا(16)
ليكن [شما] زندگي دنيا را بر مي گزينيد(16)
وَالْءَاخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَيٰٓ(17)
با آنكه [جهان] آخرت نيكوتر و پايدارتر است(17)
إِنَّ هَٰذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَيٰ(18)
قطعا در صحيفه هاي گذشته اين [معني] هست(18)
صُحُفِ إِبْرَٰهِيمَ وَمُوسَيٰ(19)
صحيفه هاي ابراهيم و موسي(19)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
هَلْ أَتَيٰكَ حَدِيثُ الْغَٰشِيَةِ(1)
آيا خبر غاشيه به تو رسيده است(1)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ(2)
در آن روز چهره هايي زبونند(2)
عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ(3)
كه تلاش كرده رنج [بيهوده] برده اند(3)
صدق الله العلي العظيم
صفحه ی 357 از قرآن کریم شامل آیات 4 تا 26 از سوره ی غاشیه و آیات 1 تا 22 از سوره ی فجر
[golrooz] صفحه ی 357 از قرآن کریم شامل آیات 4 تا 26 از سوره ی غاشیه و آیات 1 تا 22 از سوره ی فجر [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَصْلَيٰ نَارًا حَامِيَةً(4)
[ناچار] در آتشي سوزان درآيند(4)
تُسْقَيٰ مِنْ عَيْنٍ ءَانِيَةٍ(5)
از چشمه اي داغ نوشانيده شوند(5)
لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ(6)
خوراكي جز خار خشك ندارند(6)
لَّا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِن جُوعٍ(7)
[كه] نه فربه كند و نه گرسنگي را باز دارد(7)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ(8)
در آن روز چهره هايي شادابند(8)
لِّسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ(9)
از كوشش خود خشنودند(9)
فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ(10)
در بهشت برين اند(10)
لَّا تَسْمَعُ فِيهَا لَٰغِيَةً(11)
سخن بيهوده اي در آنجا نشنوند(11)
فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ(12)
در آن چشمه اي روان باشد(12)
فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ(13)
تختهايي بلند در آنجاست(13)
وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ(14)
و قدحهايي نهاده شده(14)
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ(15)
و بالشهايي پهلوي هم [چيده](15)
وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ(16)
و فرشهايي [زربفت] گسترده(16)
أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَي الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ(17)
آيا به شتر نمي نگرند كه چگونه آفريده شده(17)
وَإِلَي السَّمَآءِ كَيْفَ رُفِعَتْ(18)
و به آسمان كه چگونه برافراشته شده(18)
وَإِلَي الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ(19)
و به كوه ها كه چگونه برپا داشته شده(19)
وَإِلَي الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ(20)
و به زمين كه چگونه گسترده شده است(20)
فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ(21)
پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهنده اي(21)
لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ(22)
بر آنان تسلطي نداري(22)
إِلَّا مَن تَوَلَّيٰ وَكَفَرَ(23)
مگر كسي كه روي بگرداند و كفر ورزد(23)
فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ(24)
كه خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب كند(24)
إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ(25)
در حقيقت بازگشت آنان به سوي ماست(25)
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم(26)
آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست(26)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْفَجْرِ(1)
سوگند به سپيده دم(1)
وَلَيَالٍ عَشْرٍ(2)
و به شبهاي دهگانه(2)
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ(3)
و به جفت و تاق(3)
وَالَّيْلِ إِذَا يَسْرِ(4)
و به شب وقتي سپري شود(4)
هَلْ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ(5)
آيا در اين براي خردمند [نياز به] سوگندي [ديگر] است(5)
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ(6)
مگر ندانسته اي كه پروردگارت با عاد چه كرد(6)
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ(7)
با عمارات ستون دار ارم(7)
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَٰدِ(8)
كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود(8)
وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا۟ الصَّخْرَ بِالْوَادِ(9)
و با ثمود همانان كه در دره تخته سنگها را مي بريدند(9)
وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ(10)
و با فرعون صاحب خرگاه ها [و بناهاي بلند](10)
الَّذِينَ طَغَوْا۟ فِي الْبِلَٰدِ(11)
همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند(11)
فَأَكْثَرُوا۟ فِيهَا الْفَسَادَ(12)
و در آنها بسيار تبهكاري كردند(12)
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ(13)
[تا آنكه] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت(13)
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ(14)
زيرا پروردگار تو سخت در كمين است(14)
فَأَمَّا الْإِنسَٰنُ إِذَا مَا ابْتَلَيٰهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكْرَمَنِ(15)
اما انسان هنگامي كه پروردگارش وي را مي آزمايد و عزيزش مي دارد و نعمت فراوان به او مي دهد مي گويد پروردگارم مرا گرامي داشته است(15)
وَأَمَّآ إِذَا مَا ابْتَلَيٰهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَهَٰنَنِ(16)
و اما چون وي را مي آزمايد و روزي اش را بر او تنگ مي گرداند مي گويد پروردگارم مرا خوار كرده است(16)
كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ(17)
ولي نه بلكه يتيم را نمي نوازيد(17)
وَلَا تَحَٰٓضُّونَ عَلَيٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ(18)
و بر خوراك[دادن] بينوا همديگر را بر نمي انگيزيد(18)
وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا(19)
و ميراث [ضعيفان] را چپاولگرانه مي خوريد(19)
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا(20)
و مال را دوست داريد دوست داشتني بسيار(20)
كَلَّآ إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا(21)
نه چنان است آنگاه كه زمين سخت در هم كوبيده شود(21)
وَجَآءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا(22)
و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صف درصف آيند(22)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
سوره طارق [86]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 17 آيه است.
محتواى سوره:
مطالب اين سوره عمدتا بر دو محور دور مىزند.
1- معاد و رستاخيز.
2- قرآن مجيد و ارزش و اهميت آن.
ولى در آغاز بعد از سوگندهايى انديشه آفرين اشاره به وجود مراقبين الهى بر انسان مىكند.
بعد براى اثبات امكان معاد، به زندگى نخستين و بدو پيدايش انسان از آب نطفه، اشاره فرموده، نتيجهگيرى مىكند: خداوندى كه قادر است او را از چنين آب بىارزش و ناچيزى بيافريند توانائى بر بازگشت مجدد او دارد.
در مرحله بعد به بعضى از ويژگيهاى روز رستاخيز اشاره كرده، سپس با ذكر سوگندهاى متعدد و پر معنائى اهميت قرآن را گوشزد مىنمايد، و سر انجام سوره را با تهديد كفار به مجازات الهى پايان مىدهد.
در باره فضيلت تلاوت اين سوره
در حديثى از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم:
«هر كس آن را تلاوت كند خداوند به تعداد هر ستارهاى كه در آسمان وجود دارد ده حسنه به او مىبخشد»! بديهى است محتواى سوره و عمل به آن است كه اين همه پاداش عظيم را به بار مىآورد نه تلاوت خالى از عمل.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread567.html
پاسخ : صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
اين سوره نيز همچون بسيارى ديگر از سورههاى جزء آخر قرآن، با سوگندهاى زيبا و انديشه برانگيزى آغاز مىشود، مىفرمايد: «سوگند به آسمان و كوبنده شب»! (و السماء و الطارق).
(آيه 2)
«و تو نمىدانى كوبنده شب چيست»؟! (و ما ادراك ما الطارق).
(آيه 3)
«همان ستاره درخشان و شكافنده تاريكيهاست» (النجم الثاقب).
قرآن خودش در اينجا «طارق» را تفسير كرده، مىگويد: «اين مسافر شبانه، همان ستاره درخشانى است كه بر آسمان ظاهر مىشود و بقدرى بلند است كه گوئى مىخواهد سقف آسمان را سوراخ كند، و نورش به قدرى خيره كننده است كه تاريكيها را مىشكافد و به درون چشم آدمى نفوذ مىكند.
منظور از «نجم ثاقب» ستارگان درخشانى است كه نور آنها پردههاى ظلمت را مىشكافد و در چشم آدمى نفوذ مىكند همانند ستاره «زحل» كه در فارسى به آن «كيوان» مىگويند.
(آيه 4)
اكنون ببينيم اين سوگندها براى چيست؟ در اين آيه مىفرمايد:
«مسلما هر كس مراقب و محافظى دارد» (ان كل نفس لما عليها حافظ).
كه اعمال او را ثبت و ضبط و حفظ مىكند، و براى حساب و جزا نگهدارى مىنمايد.
به اين ترتيب شما هرگز تنها نيستيد، و هر كه باشيد، و هر كجا باشيد، تحت مراقبت فرشتگان الهى و مأموران پروردگار خواهيد بود، اين مطلبى است كه توجه به آن در اصلاح و تربيت انسان فوق العاده مؤثر است.
(آيه 5)
اى انسان! بنگر از چه چيز آفريده شدهاى؟
در اين آيه به عنوان يك استدلال بر مسأله معاد در برابر كسانى كه آن را غير ممكن مىشمردند، مىفرمايد: «انسان بايد بنگرد از چه چيز آفريده شده است»؟! (فلينظر الانسان مم خلق).
و به اين ترتيب قرآن دست همه انسانها را گرفته و به خلقت نخستين باز مىگرداند، و با يك جمله استفهاميه از آنها مىپرسد: «آفرينش شما از چه بوده است»؟
(آيه 6)
و بىآنكه منتظر پاسخ آنها باشد جواب اين سؤال را- كه روشن است- خودش داده، مىفرمايد: «از يك آب جهنده آفريده شده است»! (خلق من ماء دافق). كه اين توصيفى است براى نطفه مرد كه در آب منى شناور است، و به هنگام بيرون آمدن جهش دارد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread567.html
پاسخ : صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
(آيه 7)
و بعد در توصيف ديگرى از اين آب مىگويد: «آبى كه از ميان پشت و سينهها خارج مىشود» (يخرج من بين الصلب و الترائب).
«صلب» به معنى پشت است و اما «ترائب» جمع «تريبه» بنابر مشهور ميان علماى لغت استخوانهاى بالاى سينه است، همانجا كه گردنبند روى آن قرار مىگيرد.
در اينجا قرآن به يكى از دو جزء اصلى نطفه كه همان نطفه مرد است، و براى همه محسوس مىباشد، اشاره كرده، و منظور از «صلب» و «ترائب» قسمت پشت و پيش روى انسان است، چرا كه آب نطفه مرد از ميان اين دو خارج مىشود.
اين تفسيرى است روشن و هماهنگ با آنچه در كتب لغت در معنى اين دو واژه آمده است، در عين حال ممكن است حقيقت مهمترى در اين آيه نيز نهفته باشد كه در حد علم امروز براى ما كشف نشده و اكتشافات دانشمندان در آينده از روى آن پرده برخواهد داشت.
(آيه 8)
سپس از اين بيان نتيجهگيرى كرده، مىگويد: «مسلما او [- خدايى كه انسان را از چنين چيز پستى آفريد] مىتواند او را بازگرداند» (انه على رجعه لقادر).
در آغاز خاك بود، و سپس بعد از طى مراحلى به صورت نطفه درآمد، و نطفه نيز بعد از طى مراحل پيچيده و شگفتانگيزى، تبديل به انسان كاملى شد، بنابر اين بازگشت او به حيات و زندگى مجدد هيچ مشكلى ايجاد نمىكند.
(آيه 9)
در اين آيه به توصيف آن روز بزرگ پرداخته، مىفرمايد: «در آن روز كه اسرار پنهان (انسان) آشكار مىشود» (يوم تبلى السرائر).
آرى! در آن روز كه «يوم البروز» و «يوم الظهور» است اسرار درون آشكار مىشود، اعم از ايمان و كفر و نفاق، يا نيت خير و شر، يا ريا و اخلاص، و اين ظهور و بروز براى مؤمنان مايه افتخار و مزيد نعمت است، و براى مجرمان مايه سر افكندگى و منشأ خوارى و خفت و چه دردناك است كه انسان عمرى با آبرو در ميان مردم زندگى كند ولى در آن روز در برابر همه خلايق شرمسار و سر افكنده شود.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread567.html
پاسخ : صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
(آيه 10)
اما مشكل مهم در آن روز اينجاست كه «و براى او هيچ نيرو و ياورى نيست» (فما له من قوة و لا ناصر).
نه نيرويى كه بر زشتيهاى اعمال و نيات او پرده بيفكند، و نه ياورى كه او را از عذاب الهى رهائى بخشد.
(آيه 11)
در تعقيب آيات گذشته كه استدلال بر مسأله معاد از طريق توجه به آفرينش نخستين انسان از نطفه داشت، در اينجا باز براى تأكيد در امر معاد و اشاره به بعضى از دلائل ديگر بحث را ادامه داده، مىفرمايد: «سوگند به آسمان پر باران» (و السماء ذات الرجع).
(آيه 12)
«و سوگند به زمين پر شكاف» كه گياهان از آن سر بر مىآورند (و الارض ذات الصدع).
(آيه 13)
«كه اين (قرآن) سخنى است كه حق را از باطل جدا مىكند» (انه لقول فصل).
(آيه 14)
سخنى است جدى «و هرگز شوخى نيست»! (و ما هو بالهزل).
در حقيقت اين دو سوگند اشارهاى است به احياى زمينهاى مرده به وسيله باران كه قرآن بارها آن را به عنوان دليلى بر مسأله رستاخيز ذكر كرده است، مانند آيه 11 سوره ق كه مىفرمايد: «ما به وسيله باران سرزمين مردهاى را زنده كرديم، خروج و قيام شما در قيامت نيز همين گونه است»!
(آيه 15)
سپس براى تسلى خاطر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان از يكسو، و تهديد دشمنان اسلام از سوى ديگر مىافزايد: «آنها پيوسته حيله مىكنند» و نقشهها مىريزند (انهم يكيدون كيدا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread567.html
پاسخ : صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
(آيه 16)
«و من هم در برابر آنها چاره مىكنم» و نقشه هاشان را نقش بر آب مىكنم (و اكيد كيدا).
(آيه 17)
«حال كه چنين است كافران را (فقط) اندكى مهلت ده» تا عاقبت كار خويش را ببينند! (فمهل الكافرين امهلهم رويدا).
آرى! آنها پيوسته نقشههاى شومى براى مبارزه با تو طرح مىكنند:
گاه از طريق استهزا وارد مىشوند. گاه به محاصره اقتصادى دست مىزنند.
گاه مؤمنان را شكنجه و آزار مىكنند. گاه ساحرت مىخوانند، گاه كاهنت مىگويند، گاه ديوانهات مىشمرند.
گاه مىگويند كسانى كه دور تو را گرفتهاند فقرا و بينوايانند آنها را دور كن تا ما با تو باشيم.
منظور از «كيد دشمنان» در آيه فوق روشن است كه به نمونههاى آن اشاره كرديم، و اما منظور از «كيد الهى» همان الطافى است كه شامل حال پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان مىشد و دشمنان اسلام را غافلگير مىساخت، كوششهاى آنها را از ميان مىبرد، و توطئههاى آنان را در هم مىشكست، كه نمونههايش در تاريخ اسلام فراوان است.
اين آيه سرمشقى است براى همه مسلمانان كه در كارهاى خود مخصوصا هنگامى كه در مقابل دشمنانى نيرومند و خطرناك قرار مىگيرند با حوصله و صبر و شكيبائى و دقت رفتار كنند، و از هرگونه شتابزدگى و كارهاى بىنقشه يا بىموقع بپرهيزند.
«پايان سوره طارق»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread567.html
پاسخ : صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
سوره اعلى [87]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 19 آيه است.
محتواى سوره:
اين سوره در حقيقت از دو بخش تشكيل يافته، بخشى كه در آن روى سخن به شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و آله است و دستوراتى را در زمينه تسبيح پروردگار، و اداى رسالت، به او مىدهد، و اوصاف هفتگانهاى از خداوند بزرگ در اين رابطه مىشمرد.
و بخش ديگرى كه از مؤمنان خاشع، و كافران شقى، سخن به ميان مىآورد، و عوامل سعادت و شقاوت اين دو گروه را بطور فشرده در اين بخش بيان مىكند.
و در پايان سوره اعلام مىدارد كه اين مطالب تنها در قرآن مجيد نيامده است، بلكه حقايقى است كه در كتب و صحف پيشين، صحف ابراهيم و موسى، نيز بر آن تأكيد شده است.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «هر كس سوره اعلى را بخواند خداوند به عدد هر حرفى كه بر ابراهيم (ع) و موسى (ع) و محمد صلّى اللّه عليه و آله نازل كرده ده حسنه به او عطا مىفرمايد».
و در حديث ديگرى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «كسى كه سوره اعلى را در فرائض يا نوافل خود بخواند، روز قيامت به او گفته مىشود: از هر يك از درهاى بهشت مىخواهى وارد شو ان شاء اللّه».
از مجموعه رواياتى كه در اين زمينه رسيده استفاده مىشود كه اين سوره از اهميت خاصى برخوردار است، تا آنجا كه در حديثى از على عليه السّلام مىخوانيم:
«اين سوره محبوب پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بود.»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread568.html
پاسخ : صفحه ی 356 از قرآن کریم شامل سوره ها ی طارق و سوره ی اعلی و آیات 1 تا 3 از سوره ی غاشیه
بسم الله الرحمن الرحيم به نام
خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
خداوند بزرگ را تسبيح گوى! اين سوره كه در حقيقت عصاره مكتب انبيا و دعوت پيامبران است از تسبيح و تقديس پروردگار شروع مىشود و در آغاز روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مىفرمايد: «منزه شمار نام پروردگار بلند مرتبهات را» (سبح اسم ربك الاعلى).
يعنى نام خداوند در رديف نام بتها قرار داده نشود، و ذات پاك او را از هرگونه عيب و نقص، و صفات مخلوقها و عوارض جسم و جسمانيت، و هرگونه محدوديت و نقصان منزه بشماريم.
تعبير به «اعلى» بيانگر اين حقيقت است كه او از هر كس و هر چيز و هر چه تصور كنيم، و هر خيال و قياس و گمان و وهم، و هرگونه شرك جلى و خفى برتر و بالاتر است.
(آيه 2)
و بعد از اين دو توصيف (ربّ، اعلى) در توضيح آن پنج وصف ديگر را بيان مىكند كه همگى شرح ربوبيت اعلاى پروردگار است، مىفرمايد:
«همان خداوندى كه آفريد و منظم كرد» (الذى خلق فسوى).
نظام عالم آفرينش- كه از بزرگترين منظومههاى آسمانى را شامل مىشود تا موضوعات سادهاى همچون خطوط سر انگشتهاى انسان كه در آيه 4 سوره قيامت به آن اشاره شده (بلى قادرين على ان نسوى بنانه)- شاهد گويايى بر ربوبيت او، و اثبات وجود پروردگار است.
(آيه 3)
بعد از مسأله آفرينش و نظم بندى خلقت، به موضوع برنامه ريزى براى حركت تكاملى، و هدايت موجودات در اين مسير پرداخته، مىافزايد: «و همان كه اندازهگيرى كرد و هدايت نمود» (و الذى قدر فهدى).
منظور از «تقدير» همان اندازهگيرى و تعيين برنامههاى حركت به سوى اهدافى است كه موجودات به خاطر آن آفريده شدهاند.
و منظور از «هدايت» همان هدايت تكوينى است كه به صورت انگيزهها و قوانينى بر هر موجودى حاكم ساخته- اعم از انگيزههاى درونى و برونى.
فى المثل از يكسو پستان مادر و شير آن را براى تغذيه طفل آفريده و به مادر عاطفه شديد مادرى داده و از سوى ديگر در طفل انگيزهاى آفريده كه او را به سوى پستان مادر مىكشاند، و اين آمادگى و جاذبه دو جانبه در مسير هدف، در همه موجودات ديده مىشود.
البته در مورد انسان غير از برنامه هدايت تكوينى، هدايت ديگرى وجود دارد كه از طريق وحى و ارسال انبياء صورت مىگيرد، و هدايت تشريعى نام دارد، و جالب اين كه هدايت تشريعى انسان نيز در تمام زمينهها مكمل هدايت تكوينى اوست.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread568.html