چه ساده رویا برای خود میساختم ولی حال روزها و شبها در تلاشم تا رویایی بهتر برای خود بسازم
ولی نشد که نشد
چه ساده بود روزها و شبهایم و به راحتی تلاش میکردم اما اکنون
تلاش را گذاشته ام گوشه ای و هر چه میکنم حس میکنم مرده متحرک بی احساس هستم
نمایش نسخه قابل چاپ
چه ساده رویا برای خود میساختم ولی حال روزها و شبها در تلاشم تا رویایی بهتر برای خود بسازم
ولی نشد که نشد
چه ساده بود روزها و شبهایم و به راحتی تلاش میکردم اما اکنون
تلاش را گذاشته ام گوشه ای و هر چه میکنم حس میکنم مرده متحرک بی احساس هستم
یکی گفت بچه دومی ها مظلوم نمایی میکنن
ولی هر کی اینو گفته خیلی نامهربونه آخه هنوز نفهمیده چقدر به دومی ها جفا میشه که حرف نمیزنه و سکوت میکنه
دومی های بیچاره که همه جوره حقشون رو میخورن
خدای من بمان
ا دیدگانی تار ... می نویسم ... برای تو و برای دل !
دل !....این دل تنگ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....
تو هستی ! .... در تار و پود لحظاتم.... اما ...
اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....
چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم... برای تو و از تو ! ....تویی که مهربانترینی...
خدایا !..........دریاب حال مرا که....از وصف حالم عاجزم....و خسته....
دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را....
صبر !....صبر را به من هدیه کن !
خدایا !...بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد ...و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم....
خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !
خدای مهربانم ای بی کران نازنین !...عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !
بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن ...ای قدرتمند بی نهایت کریم.
دوستت دارم ای مهربان ...تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت ...
با من بمان....خدا....با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم.
خدایا ....
آرامشت رو به من قرض میدهی ؟!
حتی برای یک ثانیه
دروغـــ رو هــمــه مــیــگـــن
امــا اونــجــاش بــه آدم فــشــار مـــیــاد
کــه هــمــراه بــا شــنــیـــدن ِ دروغ
خــر هـــم فـــرض بــشـــی …[golrooz]
همیشه چوبــــ ســــــــوختـنی نیست … خـــــوردنـــی هم هست
ما گاهی چوبِـــــــــــــــ ســـــــادگیــــمون رو میـــــــــخوریم...!!!
بیا باران ...
که میگوید زمین جای قشنگی نیست ؟
که میگوید زمین سیراب سیراب است ؟
که می ...گوید که دریا ها پرازآب است ؟
حقیقت را نمیبینند ، حقایق را نمیدانند
بیا باران بیا .بیا مادربزرگم سخت بیماراست
وازتب گوشه ای افتاده بیحال است
ازآن بدتر زچشمش اشک میبارد.
دلیلش رانمیدانی ؟ ولی من خوب میدانم ...
قراری ناگسسته تاابد باهمسرش دارد .
که روی سنگ قبرش را همین ساعت
دم افتادن خورشید از آواز دم مغرب
به آبی پاک از گرد وغبار وخاک ازخار وخس وخاشاک بروفاند
بیا اوچشم در راهست .
بیا اورا توان راه رفتن نیست
وتو اینجا سر این خاک. که اسم همسرش پیداست .
ببار ودانه های محکم زنجیره را نگشای
بیا باران . بیا بهر خدا باران و بیا مادربزرگم چشم در راه است
و....
خدایا صدایم را میشنوی؟
خدایا مرا چگونه میبینی؟
فقط اشک هایم را میخواهی؟
باشد هر شب برایت اشک میریزم تا خوشحال شوی
خودکشی مرگ قشنگیست که بدان دل بستم
دست کم هر ۲ ، ۳ شب سیر به فکرش هستم
دیر گاهیست که تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است
بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آیینه ز من بی خبر است
که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم
همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید
تا نبینم که چه تنها شده ام.