تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو،او اشارت های ابرو
تو قد بینی و مجنون جلوه ی ناز
تو چشم و او نگاه ناوک انداز
نمایش نسخه قابل چاپ
تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو،او اشارت های ابرو
تو قد بینی و مجنون جلوه ی ناز
تو چشم و او نگاه ناوک انداز
زل زدم . خيره شدم . پلك زدم . محو شدم
يك نظر عشق مرا در دلش اغاز نكرد ....!!!
دل در این پیرزن عشوه گر دهر مبند
کاین عروسی است که در عقد بسی داماد است
تورا من زهر شیرین خوانم ای عشق
که غیر از زهر شیرینت ندانم
میتوان آیا به دریا حکم کرد ؟
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
دلی که با سر زلفین او قراری داد , گمان مبر که بدان دل قرار باز آید
دمي با دوست در خلوت،به از صد سال در عشرت
مـن آزادي نـمي خواهم كـه با يـوسف بـه زنـدانـم
مقیم بر سر راهش نشسته ام چون گرد , بدان هوس که بدین رهگذر بازآید
در حریم عشق نتوان دم زد از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
شعر ديوانه تب آلود
شرمگين از شيار خواهش ها
پيكرش را دوباره مــيسوزد
عطش جاودان آتش ها